تبیان، دستیار زندگی
ای کاش می شد دوباره در منزل جانمان قدم گذارید تا از دم مسیحایی تان، حیاتی عاشقانه بیابیم! وقتی یادتان در باغچة دلمان گل میکند، رائحة از جنس حضور، به جانمان زندگی می بخشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

« روحانی شهید محمود خسروی »
1h-'fì 4gì/

شرح غم دل، با شقایقها میگفتم و از هجران یاران عاشق در خود میسوختم و با خود این بیت حافظ را تکرار میکردم.

یاد باد آنکه زماوقت سفر یاد نکرد               به وداعی دل غم دیدة ما شاد نکرد

ای کاش می شد دوباره در منزل جانمان قدم گذارید تا از دم مسیحایی تان، حیاتی عاشقانه بیابیم! وقتی یادتان در باغچة دلمان گل میکند، رائحة از جنس حضور، به جانمان زندگی می بخشد.

این بار شقایق آسمانی، در خطه سبز شمال گُل میکند. روحانی شهید، شیخ محمود خسروی علیشاه به سال 1344 در «فاضل آباد» از توابع شهرستان علی آباد و در خانواده ای مؤمن و کشاورز دیده به جهان گشود. از برگ برگ درختان و سبزه های چمنزاران، صداقت را یاد گرفت و از بلندای البرز، استواری را به ارث برد. دوران دبستان را با شادیهای کودکانه سپری کرد. دوران راهنمایی اش مصادف با اوج انقلاب اسلامی بود و شهید خسروی مانند هزاران دل شیفته ولایت، در تظاهرات و پخش اعلامیه ها فعالیت می کرد. بعد از اتمام دوران راهنمایی وارد دبیرستان شد و با موفقیت آن دوران پر از نشاط انقلابی را پشت سر گذاشت. جوانی بهارِ زندگی است و چه زیباست گه گلهای این بهار، در خانة دوست شکوفا شود. او با اندیشهای خردمندانه ودلی عاشق، قدم در حوزة علمیه موسی بن جعفر(ع) مشهد نهاد.

او با اقتدا به امام خوبان که فرمودند:

«بسیج مدرسة عشق است»، در این نهاد مقدس ثبت نام کرده و با گذراندن آموزشهای نظامی، مقدمات یک جهاد عاشقانه و عارفانه را برای خود فراهم کرد. جبهه سرزمین پاک سیرتان و راه سرخ حسین، پیشاروی هدف مقدس شان بود. شهید خسروی به دیاری اعزام شد که ریزش باران رحمت الهی در آن سامان، مردان جبهه را خیس از محبت محبوب میکرد. بعد از مدتی به حوزه بازگشت. او 7 سال در حوزه بود و در طی تحصیل 8 بار به جبهه رفته و در آخرین سفری که از عالم خاک به سوی افلاک داشت از طریق بسیج مشهد به شلمچه اعزام شد. شلمچه سودایی دیگر با عاشقان دارد و در آن سکوت عارفانه، هزاران خاطره در دل. شبهای شلمچه بوی وصال میداد و در همان شبها بود که چراغ جماران تا به صبح روشن میماند، پیری عارف بر سجادة نیاز برای شاگردان مکتبش دعا میکرد و محمود، یکی از سنگرنشینان وادی عشق، شلمچه بود. و تو گویی هر قدم که بر میداشت و هر خاکریزی را که فتح میکرد، منزلی از منازل سلوک الی الله را طی میکرد و نقطه شهادت، یعنی فناء و جان دادن در راه محبوب، یعنی بقا، و این وصال در عملیات کربلای 5 در تاریخ 21 / 12 / 65 نصیب محمود خسروی شد. پیکر مقدسش هنوز پس از سالهای سال میهان شقایقهای صحرایی است. به امید روزی که پیکرش را در حلقه اشک، بر روی دستان پر از گل تا گلزار شهدا بدرقه کنیم. «مبارک باد وصال یار بر عاشقان کوی دلدار

نوشته حسن رضایی گروه حوزه علمیه

منبع برگرفته از پرونده شهید در ستاد کنگره شهدای روحانی