تبیان، دستیار زندگی
مدل تعامل انفعالى براى اكثریت حوزویان مشروعیت خود را از دست داد و تبدیل به راهكار اقلیتى از حوزویان شد. در آن سالها به نظر مى رسید كه این مدل با گذشت زمان اعتبار یك هزار ساله خود را به كلى از دست خواهد داد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رهيافتى برتعامل حوزه و نظام(2)
فیضیه

مدل تعامل انفعالى براى اكثريت حوزويان مشروعيت خود را از دست داد و تبديل به راهكار اقليتى از حوزويان شد. در آن سالها به نظر مى رسيد كه اين مدل با گذشت زمان اعتبار يك هزار ساله خود را به كلى از دست خواهد داد.

حوزه و حوزويان در شرايط تازه و بى سابقه اى قرار گرفتند و بايد براى تعامل با نظام جمهورى اسلامى مدلى تازه طراحى مى كردند. شايد در آن سالها كسى به تدبير رهبر كبير انقلاب اسلامى توجه كافى نداشت و پيامدهاى آن را نمى توانست ارزيابى كند. اما اصرار ايشان بر محفوظ ماندن كيان حوزه و استقلال آن از نظام جمهورى اسلامى حوزوى بنياد باز هم بر پيچيدگى اين تعامل افزود; چرا كه اگر حوزه از استقلال خارج مى شد و تبديل به نهادى حكومتى مى گرديد امروزه جايى كم اهميت تر براى بحث از موضوع تعامل ميان حوزه با نظام جمهورى اسلامى وجود داشت.

اما در درون حوزه شمارى از مراجع بزرگ و فضلاى طراز اول از همان آغاز پيروزى انقلاب اسلامى همچنان به تعامل هاى انفعالى پيشين وفادار ماندند و با كم ترين تعامل بهنگام با نظام جديد اسلامى بيش ترين وقت خود را به تدريس متون درسى و تربيت طلاب با همان سبك گذشته اختصاص دادند.

البته كه گاه گاهى از نظام اسلامى نيز حمايت مى كردند و جريان تعامل انفعالى را كه مى رفت با ظهور نظام جمهورى اسلامى نابود شود حفظ كردند هرچند اصرار رهبر كبير انقلاب اسلامى بر حفظ استقلال حوزه ها نيز به انديشه آنان كمك كرد و فضاى مناسب را براى ايشان فراهم نمود. درسها و بحثهاى فقهى كم ترين تحول را يافت و موضوعات علمى همچنان در افق تعاملى گذشته دنبال مى شد. نظام جمهورى اسلامى نيز كه ريشه در حوزه و مبانى حوزوى داشت بيكار ننشست و نيازهاى دينى خود را آشكارا با حوزه علميه مطرح كرد و ده ها طلبه ى خوش استعداد را جذب نهادها و ارگانهاى دولتى و غيردولتى خود نمود.

تداوم روش تعاملى واكنشانه شمارى از مدرسان و مراجع صاحب نفوذ حوزه با نظام جمهورى اسلامى ايران دو پيامد داشت:

يكم. نظام جمهورى اسلامى نيز در تعامل خود با ايشان به حداقل ها بسنده كرد و آرام آرام سكوت ايشان را بر موضع گيريهاى شان برترى داد. هرچند فضاى خشونت بار ترورهاى داخلى دشمنان انقلاب اسلامى و نيز جنگ تحميلى هشت ساله نيز در تشديد چنين فضايى بسيار مؤثر افتاد.

دوم. آن كه در كنار اين تعامل اندك نيازهاى جدى نظام منجر به پيدايش نهادهاى حوزوى وابسته به نظام در درون ساختار سنتى حوزه شد و رفته رفته مديريت برنامه ريزى درسى و نيز توليد و نشر انديشه ها به دست آنان افتاد و ده ها طلبه جوان آرام آرام در فضاى برزخى حوزه (جديد و قديم) تربيت شده و زمينه ساز تحولاتى تازه در حوزه شدند و بر شدت تعامل فعال حوزه با محيط اجتماعى تازه در ايران افزودند.

معناى اين حركت آن بود كه براى نخستين بار در تاريخ به طور گسترده دولت در نهاد حوزه دخالت مى كند. البته دولتى كه خود حوزوى بنياد بود و به طور طبيعى مراجعه به حوزه را حق خويش مى دانست.

هواداران تعامل فعال كه توانسته بودند در صحنه تعامل اجتماعى و سياسى اكثريت مردم را همراه خود سازند و نظام سلطنت را سرنگون كرده و نظام جمهورى اسلامى را تحقق بخشند انتظار داشتند تا شيوه آنان در تعامل فعال اجتماعى به سرعت در همه جاى حوزه جاى خويش را باز كرده و به يك جريان اكثريت بَدَل شود. اما ريشه دار بودن انديشه ى تعامل انفعالى در حوزه با گذشت سالهاى نخستين پيروزى اندك اندك خود را ظاهر كرد و چنان كه گفته شد اصرار رهبر انقلاب اسلامى بر استقلال حوزه ها زمينه گرايش مذكور را تقويت نمود و در عمل در حوزه ها كسانى وجود داشتند كه بى توجه به شرايط اجتماعى تازه همچنان بر تعامل انفعالى گذشته اصرار كردند و هرگز به نيازهاى فكرى و عملى نظام جمهورى اسلامى پاسخ درخور ملاحظه اى ندادند.

در نتيجه حوزه به دو بخش تقسيم شد: هواداران تعامل انفعالى و هواداران تعامل فعال.

گروه اول شامل شمارى از مراجع داخل و خارج ايران و نيز مدرسان و فضلاى درجه اول مى شدند كه به طور طبيعى از طبقات متوسط حوزه نيز همراهانى داشتند.

گروه دوم به جز رهبرى انقلاب اسلامى از حمايت بعضى از مراجع صاحب نفوذ بهره مند بود چنانكه شمارى از فضلاى درجه اول نيز از آن حمايت مى كردند. هرچند طلاب جوان اكثريت هواداران جريان تعامل فعال را تشكيل مى دادند.

جنگ تحميلى و نيز نيازهاى مديريتى كشور بسيارى از هواداران تعامل فعال در حوزه را از مدارس به ميدانهاى نبرد و ادارات و نهادهاى دولتى كشاند و كم و بيش در دهه نخست انقلاب اسلامى حوزه هاى درسى در سطوح بالا را از هواداران تعامل فعال خالى كرد. در عوض هواداران تعامل انفعالى كه در آغاز انقلاب در اقليت قرار گرفته بودند از فرصت به دست آمده كمال استفاده را برده و به تربيت و آموزش طلاب بويژه در سطوح ميانى و بالاى دروس حوزوى ادامه دادند. با گذشت دهه نخست انقلاب اسلامى و در آغاز دهه دوم پاره اى از نيروهاى مؤثر روحانى كه هوادار تعامل فعال بودند در اثر برخوردهاى گوناگون سياسى به حوزه بازگشتند.

اينان همچنان اعتقاد به تعامل فعال را حفظ كرده ولى ضرورت برپايى دروس عالى حوزوى را براى تربيت انديشمندان هوادار تعامل فعال حس كرده و درسهاى خارج فقه و اصول را برپا كردند.

در حال حاضر رقابت در حوزه رقابت ميان هواداران تعامل انفعالى و تعامل فعال است. تعامل انفعالى به پشتوانه يك هزار ساله خويش در تاريخ حوزه ها تكيه داشته و تداوم آن را صواب مى داند و تعامل فعال نيز به دليل دست آورد سياسى اجتماعى بزرگ انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى ايران كه تأثيرات بزرگ منطقه اى و جهانى داشته تكيه دارند و همين دستاورد بزرگ را دليل حقانيت خود مى دانند.

هواداران تعامل انفعالى از كاسته شدن اعتبار روحانيت در ميان عموم مردم و ناتوانى و كم توانى مديريت در دولت جمهورى اسلامى براى حل مشكلات زندگى مردم محملى براى حقانيت ديدگاه خود ساخته اند و بر همين اساس با هرگونه تحولى كه منجر به ريزش نيروهاى هوادار تعامل انفعالى در حوزه گردد مخالف اند.

هواداران تعامل فعال نيز از موفقيتهاى بزرگ نظام جمهورى اسلامى سخن گفته و كاستيها را طبيعى دانسته و آن را معلول كم تجربگى مديران نظام از يك سو و تلاشهاى ويران گرانه دشمن از سوى ديگر و نيز عدم حمايت فكرى و عملى حوزه از نظام مى دانند. به طور طبيعى هواداران تعامل فعال نيز در انديشه افزودن هواداران خود در حوزه بودند و خواهند بود و اين رقابت با شدت و سرعت ادامه خواهد يافت.

هر اندازه هواداران تعامل انفعالى به بازخوانى و انتشار ميراث گذشته حوزه با رويكرد اثبات بيش تر تعامل انفعالى دست زده و خواهند زد هواداران تعامل فعال نيز به بازخوانى و انتشار ميراث گذشته با رويكرد اثبات بيش تر تعامل فعال دست زده و خواهند زد. هر اندازه هواداران تعامل انفعالى در پى تأمين منابع مالى تازه و تثبيت مدرسه ها و مراكز علمى خود از طريق برپايى موقوفه هاى دور از دسترس دولت بوده و خواهند بود هواداران تعامل فعال نيز در حوزه به دريافت كمكهاى مالى بيش تر از سوى نظام خواهند انديشيد و نهادهاى نوِ هوادار خويش را تقويت خواهند كرد و هر اندازه هواداران تعامل انفعالى به حفظ شيوه ها مواد درسى متون آموزشى و آداب و رسوم ويژه و ترويج انديشه هاى گذشته خواهند پرداخت و خواهند كوشيد تا طلبه هاى مستعد را جذب انديشه خود نمايند هواداران تعامل فعال با تكيه بر منابع و تواناييهاى نظام جمهورى اسلامى درصدد تحول در شيوه ها مواد درسى و متون آموزشى نو به رواج انديشه هاى تازه و اجتهادات نو در حوزه كمك كرده و نظام آموزشى جديد مطلوب خود را در مدارس حوزه اى وابسته به خود رواج داده تا بتوانند در عرصه اين رقابت پيچيده قدرت خود را حفظ كنند.

اين رقابت درونى هم درخور توجه و سازنده است و هم خطرناك و ويران كننده. سازنده از آن رو كه نفس رقابت محيط علمى حوزه را شاداب مى سازد و انگيزه دانش ورزى و توليد انديشه هاى نو را ميان حوزويان زنده نگه مى دارد ويران كننده از آن جهت كه اگر اصول مشتركى براى تعامل و رقابت ميان اين دو جريان پديدار نشود مى تواند به نزاعى درون گروهى بَدَل شده و به جاى آن كه جريان انديشه را در حوزه به پيش ببرد حوزويان را در رقابتى نسنجيده و دشوار فرو برده و نيروهاى آنان را در برابر هم قرار دهد.

چه بايد كرد؟

ادامه دارد....


نویسنده:دکتر محمد باغستانی              تنظیم مجید نقدی گروه حوزه علمیه