تبیان، دستیار زندگی
در حال حاضر یگانه بودجه اى كه عملا سازمان روحانیت ما را مى چرخاند و نظام روحانى ما روى آن بنا شده و روحانیت ما طرز و سبك سازمانى خود رااز آن دریافته و تاثیر زیادى در همه شئون دینى ما دارد سهم امام است .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مشكل اساسى در سازمان روحانيت 2
1h-'fj*

قسمت اول را اینجا ببینید

لینک های  فیلم و صوتی مرتبط با موضوع را اینجا ببینید

شهيد مرتضى مطهرى

 مشكل اساسى سازمان روحانيت ،بحثى است كه استاد شهيد در زمينه مسئوليت روحانيت و ريشه اصلى مشكلات و سازمان و نظام صالح و مزاياى حوزه هاى علوم دينى سخن گفته اند.در قسنت اول مزایااین نظام گفته شد  اما ادامه این بحث.

نواقص

1.طلاب علوم دينيه كنكور ورودى ندارند و لذا ممكن است كسى كه صلاحيت ورود دراين موسسه مقدس را ندارد وارد شود. و چون امتحانى در كار نيست طلاب در بالا رفتن از كتاب پائين تر بكتاب بالاتر آزادند.(البته این بحث استاد ناظربر آن زمان بوده است ) و بديهى است كه بسياراتفاق مى افتد كه افرادى پيش از آنكه مراتب پائين تر را طى كنند گام ببالا مى گذارند و تحصيلاتشان متوقف و خودشان دلسرد مى گردند.

طلاب استعداديابى نمى شوند و در نتيجه ممكن است كسى كه استعداد فقاهت يا فلسفه يا كلام ياادبيات

يا تاريخ يا تفسير و غيره دارد در غير رشته اى كه استعداد دارد بيفتد واستفاده كامل از وجودش نشود.

رشته هاى تحصيلى علوم دينيه اخيرا بسيار بمحدوديت گرائيده و همه رشته ها در فقاهت هضم شده و خود رشته فقه هم در مجرائى افتاده كه از صد سال پيش ياينطرف از تكامل بازايستاده است 2 .

در حال حاضر يگانه بودجه اى كه عملا سازمان روحانيت ما را مى چرخاند و نظام روحانى ما روى آن بنا شده و روحانيت ما طرز و سبك سازمانى خود رااز آن دريافته و تاثير زيادى در همه شئون دينى ما دارد سهم امام است .

.

2.يكى ازاز نواقص دستگاه روحانيت آزادى بى حد و حصر لباس روحانيت است . تدريجا روحانيين از لحاظ لباس با ديگران متفاوت شده اند و لباس مخصوص پيدا كرده اند همچنانكه سپاهيان و نظاميان و برخى اصناف ديگر نيز لباس مخصوص دارند.

در تشكيلات روحانى - بر خلاف ساير تشكيلات - هر كسى بدون مانع ورادع مى توانداز لباس مخصوص آن استفاده كند - بسيار ديده مى شود كه افرادى كه نه علم دارند و نه ايمان بمنظوراستفاده از مزاياى اين لباس باين صورت در مى آيند وموجب آبروريزى مى گردند.

3.در حوزه هاى علوم دينى ادبيات عرب خوانده مى شود اما با متد غلطى . نتيجه طلاب علوم دينى پس از سالها تحصيل ادبيات عرب با آنكه قواعد زبان عرب را ياد مى گيرد خود زبان عرب را ياد نمى گيرند نه مى توانند با آن تكلم كنند و نه مى تواننداز عربى فصيح استفاده كنند يا بعربى فصيح بنويسند:

افراط در مباحثه و شيوع علم اصول در عين اينكه يك نوع قدرت و هوشيارى درانديشه طلاب ايجاد مى كند يك نقص دارد و آن اينست كه طرز تفكر طلاب رااز واقع بينى در مسائل اجتماعى دور مى كند و بواسطه اينكه حتى منطق تعقلى ارسطوئى نيز بقدر كافى تحصيل و تدريس نمى شود روش فكرى طلاب بيشتر جنبه جدلى و بحثى دارد. واين بزرگترين عاملى است كه سبب مى شود طلاب در مسائل اجتماعى واقع بينى نداشته باشند.

مهمترين نقصى كه در دستگاه رهبرى دينى ما فعلا بوجود آمده مربوط به بودجه و معاش و نظام مالى و طرزارتزاق روحانيين است .

مسئله بودجه

دراينكه معاش روحانيين بهتراست از چه راه تامين شود چند نحو مى توان نظر داد:

الف - عقيده بعضى اينست كه روحانيت بودجه مخصوص نمى خواهد افراد روحانى بايد مانند ساير طبقات مردم كار و شغل و منبع درآمدى از برادى خود داشته باشند از دسترنج شخصى خود زندگى كنند قسمتى از وقت خود را صرف تهيه امر معاش و قسمت ديگر را صرف شئون روحانى از تحصيل و تحقيق و تاليف و تدريس وافتاء وارشاد و تبليغ بنمايند.

اين عده معتقدند كه روحانيت و شئون روحانيت دراسلام يك شغل و حرفه مخصوص نيست كه بشود براى او بودجه مخصوصى در نظر گرفت هر كس كه قادراست ضمن تامين امر معاش خود عهده دار شئون روحانى بشود حق دارد وارد بشودواگر كسى مى خواهداين شئون را بعهده بگيرد و آنها كل براجتماع گردد بهتراين است ازاول وارد چنين مجاهده اى نشود.

استدلال اين عده اين است كه در صدراسلام يعنى زمان رسول اكرم[ ص] و زمان ائمه اطهار[ ع] اشخاصى بودند كه همين وظائف را بعهده داشتند حلال و حرام تعليم مى كردند نصيحت و موعظه مى كردند در حوزه هاى درس شركت مى كردند و خودشان حوزه درس داشتند در عين حال هر كدام از آنها شغل و حرفه اى براى زندگى داشتند. بسيارى از آنها با عنوان شغل و حرفه خوداز قبيل تمار عطار بزاز خراز طحان سمان حذاء وشاء و غيره در كتب حديث و فقه و تاريخ شناخته مى شوند. هيچ ديده نشده كه رسول خدا ياائمه اطهار يك چند نفر را دستور داده باشنداز همه كارها دست بشكند و منحصرا بمشاغلى كه امروز مشاغل روحانى ناميده مى شود از قبيل افتاء و تدريس وامامت جماعت و وعظ و تبليغ و غيره بپردازند.اين است نظر عده اى .

حقيقت اين است كه اگرافرادى زندگى خود رااز راه ديگر تامين كنند و بااين حال متصدى شئون روحانى بشوند بسيار خوب است هميشه افراد كمى ازاين قبيل بوده و هستند اما نمى توان گفت همه افراد بايداين چنين باشند و در غيراينصورت وارد نشوند.

زيرا با تغييراتى كه در وضع زندگى مردم نسبت بصدراسلام پيدا شده و با توسعه روزافزون علوم واحتياجات ضرورت دارد گروهى همه عمر ممحض باشند براى تحصيل واداره شئون دينى مردم . و ناچار بودجه مخصوصى لازم است كه با طرز صحيحى دراين راه مصرف شود.

در صدراسلام احتياج اينقدر نبوده عقده ها و شبهه ها و همچنين معاندين و دشمنان اسلام اينقدر نبوده اند. ضرورت دارد هميشه گروهى ممحض براى دفاع ازاسلام و جوابگوئى باحتياجات دينى مردم بوده باشند. آرى انصاف اينست كه برخى شئون روحانى كه فعلا معمول است از قبيل امامت جماعت نه يك شان مخصوص روحانى و درانتظار موقع نماز بماند و مسجدى برود و برگردد و زينت مجالس ختم باشد واينها را شغل شاغل خود قرار دهد و عمرى كل براجتماع بوده باشد.

بهرحال اين جمود فكرى است كه صرفا بحكم اينكه يك چيزى در صدر اسلام نبوده اكنون هم كه احتياج وضرورت ايجاب مى كند نباشد.

ب -فرض ديگراين است كه روحانيت بودجه مخصوص خود راازاوقاف و صدقات جاريه استفاده كند.

شايد همه دستگاه هاى روحانى جهان - غيراز شيعه - بودجه شان منحصرااز راه موقوفات و صدقات جاريه باشد.

دراكثر شهرستانهاى ايران مدارس علوم دينى ساخته شده واملاك زياد با عايدات سرشار وقف آن مدارس شده . در گذشته موقوفات آن مدارس در طهران واصفهان و مشهد و تبريز و شيراز و ساير شهرستانها كمك بزرگى بتحصيل علوم دينيه بوده است .

اما متاسفانه فعلا بعللى كه نمى توان شرح داد بسيارى ازاين موقوفات بصورت مللك شخصى در آمده و بعضى ديگر كه بنام وقف باقى است دراختيار روحانى نمايانى است كه بنفع دستگاههائى عليه مصالح عاليه اسلام و مسلمين فعاليت مى كنند. و بعضى هم دراختياراوقاف است و بشكل ديگرى تضييع مى گردد. فقط موارد كمى باقى مانده كه بمصرف حقيقى و شرعى مى رسد.

موقوفاتى كه ممكن است يا لازم است در اختيار سازمان روحانيت قرار بگيرد منحصر بموقوفات مدارس نيست قلمها و رقمهاى درشت ترى هست كه شرعا جايز يا لازم است دراختيار سازمان روحانيت قرار بگيرد. تاكنون بارهااين مسئله بين مقامات عالى روحانى و مقامات دولتى مطرح شده كه اين بودجه دراختيار سازمان روحانيت قرار بگيرد ولى بعللى كه بر ما مجهول است به نتيجه نرسيده است .

اگر وضع اوقاف سر و صورتى پيدا كند و سازمان معقول پيدا نمايد نه تنها بودجه عادى روحانيت را تامين خواهد كرد بلكه بطور كلى كملك بزرگى بدين و فرهنگ و تربيت واخلاق عمومى خواهد بود وامااگر بشكلى باشد كه هست مايه بزرگى است براى فاسد پرورى و تقويت افرادى كه عملا هميشه مانع هراصلاح و سد راه پيشرفت جامعه اسلامى مى باشند.

فرض و صورت ديگراستفاده از سهم امام - عليه السلام است .از اديان ديگراطلاعى ندارم كه آيا در متن آن اديان قانونى مالى وضع شده كه با زندگى روحانيين واداره سازمان رهبرى دينى آنها قابل انطباق باشد يا نه ؟اما دراسلام طبق نظر شيعه از آيه مباركه خمس چنين قانونى استفاده مى شود.

خمس تعلق مى گرد بغنائم جنگى و معادن و عوائد خالص سالانه و بعضى چيزهاى ديگر كه يك پنجم آنها را هر كسى بايد بعداز وضع هزينه شخصى دراختيار دستگاه امامت و رهبرى دينى قرار دهد.

نيمى از خمس سهم امام ناميده مى شود كه بحسب نظر فقهاى شيعه مصرفش حفظ وابقاء دين است .

در حال حاضر يگانه بودجه اى كه عملا سازمان روحانيت ما را مى چرخاند و نظام روحانى ما روى آن بنا شده و روحانيت ما طرز و سبك سازمانى خود رااز آن دريافته و تاثير زيادى در همه شئون دينى ما دارد سهم امام است .

روحانيين و مجتهدين براى وصول اين بودجه كه نوعى ماليات است هيچگونه الزام واجبارى بوجود نمى آورند.اين خود مردم مومن مسلمانند كه با كمال رضايت و طيب خاطر به روحانيينى كه مورداعتماد واطمينانشان هستند مراجعه مى كنند واين ماليات شرعى را مى پردازند.

روحانيين سازمان مميزى براى اين ماليات ندارند خود مردم بحكم وجدان وايمان و وجوهى كه به مالشان تعلق مى گيرد چه كم و چه زياد از رقمهاى كوچك گرفته تا رقمهاى صدهزار تومانى و چند صد هزار تومانى مى پردازند.

امتياز روحى سهم امام بر بودجه اوقاف ضميمه شدن عواطف و تواضع واظهارارادت پرداخت كنندگان است .

توجه سهم امام از طرف عامه مردم بكسى تابع تشخيص و حسن ظن آنهاست . وامااينكه طرف واقعا صلاحيت دارد يا ندارد تابع اين است كه عامه مردم تا چه اندازه در تشخيص خوداشتباه نكرده باشند و عواملى غيراز صلاحيت واقعى طرف دخالت نكرده باشد. بهرحال برنده نهائى سهم امام است . يك سلسله علل و معلولى منظم بين معرفى شدن كسى و سپس حسن ظن مردم و بعد رسيدن سهم امام و آنگاه در دست گرفتن زعامت و رياست برقراراست .

تمركز و قدرت

تا صدسال پيش كه تمدن جديد بايران نيامده بود و وسائل ارتباط بين شهرها كمتر بود مردم هر شهرى معمولا وجوهات خود را بعلماء همان شهر مى پرداختند و غالب آن وجوه در همانجا مصرف مى شد ولى در يك قرن اخير دراثر پيدايش وسائل جديدارتباطات و نزديك شدن منطقه ها بيكديگر عادت براين شد كه وجوهات بهمان كسى داده شود كه مرجع تقليداست . مراجع تقليد ازاين پس علاوه براينكه مركز توجه عواطف بودند وامرشان مطلع بود در نتيجه رسيدن سهم امام امكانات جديدى در اداره حوزه هاى علميه يافتند و حوزه ها توسعه يافت . مجموعا دراثر توسعه ارتباطات وازدياد رفت و آمدها و ملاقات مردم با مراجع از نزديك و توسعه حوزه ها و زيادتر شدن محصلين و فارغ التحصيلان كه تدريجا شهرها و دهات را زير پوشش خود قرار داد رياستها و زعامتها و قدرتهاى بزرگ بوجود آمد

شخصيتى كه براى اولين بار در قرن اخير رياست و زعامت كلى پيدا كرد و وسائل ارتباطى جديد كمك بزرگى شد براى توسعه دامنه رياست و زعامت وى مجتهد بزرگ مرحوم آيت الله حاج ميرزا محمدحسن شيرازى اعلى الله مقامه - بود.اولين مظهراين قدرت و رياست فتواى معروف ايشان در مورد قرار معروف [تنباكو] بود. بعدازايشان نيز براى اخلافشان كم و بيش همچو زعامتها و رياستها پيش آمده است .

طرز وصول سهم امام همانطوريست كه گفته شد. كيفيت مصرف رساندن آن هم طرق سنت معمول صد درصد بستگى دارد بنظر شخصى كه بدست او رسيده است . تاكنون معمول نبوده كه دفتر و حساب و رسيدگى و بيلانى در كار باشد. خوب بمصرف رسيدن آن بستگى داشته به ميزان زهد و تقوا و خداترسى شخص مرجع و وجوهات و ديگر حسن تشخيص واشتباه نكردن او سوم امكانات و قدرت حسن اجراء وى .

نقطه قوت و نقطه ضعف

سهم امام بطرزى كه الان جارى و معمولست محاسنى دارد و معايبى . حسنش ازاين جهت است كه پشتوانه اش فقط ايمان و عقيده مردم است . مجتهدين شيعه بودجه خود رااز دولت دريافت نمى كنند و عزل و نصبشان بدست مقامات دولتى نيست . روى همين جهت همواره استقلالشان در برابر دولتها محفوظست قدرتى در برابر قدرت دولتها بشمار مى روند واحيانا در مواردى سخت مزاحم دولتها بوده اند.

همين بودجه مستقل واتكاء بعقيده مردم است كه سبب شده در مواقع زيادى باانحراف دولتها معارضه كنند و آنها رااز پاى در آورند. ولى از طرف ديگر نقطه ضعف روحانيت شيعه نيز همين است . روحانيين شيعه اجبار والزامى ندارند كه از دولتهااطاعت كنند اما ناگزيرند سليقه و عقيده عوام را رعايت كنند و حسن ظن آنها را حفظ نمايند. غالب مفاسدى كه در روحانيت شيعه هست از هيمن جااست .

این بحث با موضوع  روحانیت شیعه و سنی ادامه می یابد


* سخنرانی آیةالله جوادی آملی ارتزاق حوزه‌های علمیه از حقوق الهی و مدیون نبودن به مردم

*سخنرانی استاد مطهری اهداف روحانیت در رهبری مبارزات

*سخنرانی مرحوم کافی شأن مراجع عظام تقلید

*فیلم سخنرانی آیةالله جوادی وظایف طلبه

*فیلم مستند پیر عشق

*فیلم مستند هجرت از زمین

*فیلم سخنرانی شهید بهشتی وظائف روحانیت


تنظیم حسن رضایی گروه حوزه علمیه

منبع :مجله حوزه شماره 2

ولايت فقيه ص 87

پاورقى

1.اين مقاله در سال 1341 در كتاب[ بحثى درباره مرجعيت و روحانيت] چاپ و منتشر شده است .

2. رجوع شود به گفتارهاى[ خطابه و منير] در همين كتاب[ ده گفتار].

3.اين چگونگى كه استاد دلسوز آگاه از آن اظهار تاسف كردند بيشتر مربوط به سابق است ليكن الان هم دراين مورد مسائل و نواقصى است كه بايد علاج شود.