آنچه میخوانید، حاصل گفتگویی است که در خلال بازدید مجتبی ثمره هاشمی مسئول ستاد هماهنگی حمایتهای مردمی از احمدینژاد از خبرگزاری فارس، با وی انجام شده است.
آقای ثمره، از ستادهای حامی آقای احمدینژاد چه خبر؟ آیا با توجه به اینکه رئیسجمهور گفته است من ستاد ندارم، تعدد ستادهای خودجوش مردمی که به حمایت از آقای احمدینژاد میپردازند، آسیبهای خاص خود را ندارد؟ تدابیری در این زمینه داشته اید؟
- استقبال مردم به موضوع انتخابات ریاست جمهوری با توجه به اهمیت آن و فضاهای تبلیغی در رسانهها و رسانه ملی، این فضا را به دنبال دارد که گروهها و اقشار زیادی از مردم احساس مسئولیت میکنند که به نحوی در موضوع انتخابات مشارکت داشته باشند.
با توجه به رویکرد آقای احمدینژاد که صاحب انتخابات را مردم میدانند، ایشان از اینکه تشکیلات و ستادهایی تحت عنوان خاص ایجاد شود، پرهیز داشتند، چون هر عنوان خاص این احتمال را داشت که محدودیتی ایجاد کند و یا عدهای خود را متعلق به آن عنوان و یا حتی یک ستاد ویژه و خاص ندانند؛ بنابراین مشی ایشان بر این شد که ستاد ویژهای که از جانب ایشان باشد نداشته باشند و این را در چند بار در مصاحبههای خودشان هم اعلام کردند.
اما این بدان مفهوم نبود که هیچ نوع سازماندهی هم در گروهها و علاقهمندان فعالیتهای حمایتی وجود نداشته باشد، در نتیجه بنده تصمیم گرفتم که در حد بضاعت خودم وارد این میدان بشوم و سعی شود که این فعالیتها همجهت بشود. هرچند که ممکن است به دلیل گستردگی کار، نشود همه کارها را سازماندهی کرد.
خیلی از خلاقیتها و هنرمندیها متکی به عشق و علاقه و محبت وجود دارد که باید در فضای خودش بروز پیدا کند نه در فضایی که دیگران تعریف میکنند و یا میسازند؛ حتی قبل از تشکیل ستاد هماهنگی حمایتهای مردمی از دکتر احمدینژاد، افرادی خودشان به صورت خودجوش سازماندهی کرده و در حد بضاعت خودشان برنامهریزی کرده بودند که وارد فعالیتهای تبلیغاتی برای دکتر احمدینژاد بشوند.
پس از آنکه ستاد هماهنگی حمایتهای مردمی اعلام موجودیت کرد، مرکزی پیدا شد که اینگونه افراد مراجعه کنند تا اگر لازم است، هماهنگیهایی انجام بشود که موجب قرار گرفتن فعالیتها در یک راستا شود.
مشی ستاد هماهنگی حمایتها نیز این است که همانطور که از اسمش پیداست، بین همه فعالیتها تا آنجا که مقدور است، هماهنگی ایجاد کند.
وسعت کار بسیار زیاد و در پهنه همه ایران است و کسانی هم که میخواهند وارد عرصه فعالیتهای حمایتی از دکتر احمدینژاد شوند، بسیار زیاد هستند؛ بخصوص در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری این احساس را دارند که گفتمان مطرح شده، گفتمان انقلاب اسلامی است، متکی به فطرتهای پاک و وجدانهای بیدار است و میبینید که تهدیداتی هم نسبت به این گفتمان وجود دارد، هم به شدت در خارج از کشور و هم در داخ کشور بعضیها این گفتمان را برنمیتابند و ترجیح میدهند که خارج از این گفتمان و یا با اختلاط با گفتمان لیبرالی یا گفتمانهای دیگر چیزی را ارائه کنند.
این احساس خطر در بسیاری از مردم پیدا شده و به همین دلیل با شور و شوق فراوان وارد میدان شدهاند و علیالقاعده، اگر مراجعهای داشته باشند، ما 4 عنوان را به عنوان ماموریت همگانی مطرح کردیم:
یکی اینکه این انتخابات فرصت مناسبی است که مجددا مروری بر ارزشهای انقلاب بشود و اینها تبیین شود.
دوم اینکه در ذیل این ارزشها و عناوین، خدماتی که در این دوره انجام شده، توضیح داده شود.
سوم اینکه شبهاتی که دائم ایجاد میشود و توأم با تخریب و خلاف واقع است، این شبهات مرتفع شود.
چهارم هم دعوت به مشارکت هرچه بیشتر.
اینها 4 هدفی است که برای همه نیروها و کسانی که میخواهند فعالیت کنند، توصیه شده که در همین چارچوب با ضوابط خودش فعالیت کنند؛ ضوابطی از جمله اینکه رعایت عدالت و انصاف بشود، انتقاد منصفانه باشد، در بیان موارد افراط و تفریط وجود نداشته باشد، پاکی، پاکدستی، عدم مزاحمت برای دیگران، پرهیز از جدال و رعایت اخلاق اسلامی و حسن خلق نیز در کارها باشد.
در واقع اینها همان چیزهائی است که در ازشهای انقلاب وجود دارد و باید در ستادهای حمایت از آقای احمدینژاد و فعالیتهای تبلیغاتی حاکم باشد و این طبیعت کار است.
با این اهداف و با این روشها و سیاستها، به طور طبیعی هرگروه و تشکیلاتی میتواند وارد میدان شود و فعالیت کند و آنوقت میتواند مدعی باشد که در انتخابات از آقای احمدینژاد حمایت میکند؛ اما اگر چیزی خلاف این اتفاق بیافتد، آنوقت جای سئوال وجود دارد و آقای احمدینژاد هم در مصاحبه خود گفتهاند که اگر خلاف این معیارها اتفاق بیافتد، دیگر آن گروه یا فرد تعلقی به این جریان ندارد.
احتمال دارد افرادی و یا گروههایی خدای ناکرده حتی توسط برخی سازماندهی شوند تا بگویند ما طرفدار فلانی هستیم اما عمل و رفتار آنها خلاف آن مشی خود آقای دکتر احمدینژاد باشد؛ طبیعی است که آنها نمیتوانند در این جبهه تعریف شوند.
شما به موضوع دعوت به مشارکت هرچه بیشتر مردم در انتخابات اشاره کردید، اما برخی از افراد و گروههای مخالف دولت معتقدند که حامیان احمدینژاد پیروزی مجدد خود را در گرو مشارکت کمتر مردم در انتخابات میدانند؛ آیا این حرف درست است؟
واضح است که هر یک رای بیشتر که به صندوقها ریخته شود، این رای ناشی از یک اراده است، آن اراده متعلق به یک انسان است، آن انسان برای دادن رای، یک راه و یک مشی را انتخاب کرده و به یک جبهه ورود پیدا کرده است و این بسیار مهم است؛ هم آثار تاریخی مهمی دارد و موجب اقتدار ملت ایران است و هم موجب اقتدار دولتی است که سرکار خواهد آمد تا با پشتوانه قویتری برای مردم کار کند. مشارکت حداکثری مفهوم خاص خود را دارد و شرکت در انتخابات علامتی از نشاط، حضور و علاقه مردم به کشور و نظام است.
اگر همه گروهها و کاندیداها و صاحبان تریبون با پرهیز از ایجاد شبهه و یاسآفرینی، مردم را به مشارکت معنادار دعوت کنند و رئیسجمهور با رای بالا انتخاب شود، در میزان اقتدار و سربلندی کشور تاثیر بسزایی خواهد داشت.
آقای احمدینژاد در زمان تبلیغات انتخابات چه استفادهای از رسانهها خواهد داشت؟ شما آمادگی آقای احمدینژاد برای مناظره با سایر کاندیداها را اعلام کردید، آیاتاکنون دیگر کاندیداها از مناظره استقبال کردهاند؟
مردم از هر نامزدی که مورد تایید قرار میگیرد و وارد عرصه انتخابات میشود، این انتظار را دارند که اثباتی صحبت کند، یعنی اول باید ثابت کند که برای تصدی ریاست جمهوری صلاحیت دارد، چون این یک مسئولیت خطیر و مهم است؛ و برای اثبات این، یک کاندیدا باید خودش را خوب معرفی کند و سوابقش را بیان کند، بگوید در گذشته چه کارهایی کردم، چقدر در انقلاب مشارکت داشتم، قبل از انقلاب چه فعالیتهایی داشتم، بعد از انقلاب و در دوره جنگ و بعد از جنگ چه کردم و کجا بودم، چقدر حضور در صحنههای بعد از انقلاب را مورد توجه قرار داده، چقدر برای منافع ملت کار کرده و چقدر آماده فداکاری است. اینها باید مشخص شود.
دوم اینکه برنامههای خودشان را در موضوعات مختلف اعلام کنند. این هم اهمیت دارد که کاندیداها در فضای واقعی جامعه وارد شوند و با شناختی حقیقی از مردم وارد صحنه شوند و برداشت
از آثار تبلیغاتی که پیداست؛ ظاهرا بعضیها مردم را دست کم گرفتهاند و فکر میکنند مردم توجه ندارند و یا مثلا در چند مطلب از حقایق فعالیتها دور میشوند درحالی که مردم بسیار باهوش، تیزبین و با چشمهای بینا، گوشهای شنوا و قلبهای روشن حوادث و موضوعات را رصد میکنند و به آن توجه دارند.
فارس: یعنی شما معتقدید برخی از گروهها یا افراد برای مردم احترام کامل قائل نیستند؟
باید به مردم احترام گذاشت؛ قطعا مردم نمیپسندند کسی که به واسطه رای آنها اکنون مشغول به کار است، مورد اهانت، تهمت و تکذیب قرار بگیرد؛ متاسفانه بعضیها تصور میکنند که تخریب یک نامزد انتخاباتی به نفع آنهاست.
آقای احمدینژاد که در حال حاضر مسئولیت دارد و دولت با تمام قوا در حال خدمتگزاری است و نباید به دولتی که با تمام قوا در حال خدمتگزاری است، دائم تیراندازی شود؛ باید بگذارند این دولت تا آن لحظات آخر هم کار کند؛ یکی از ویژگیهای این دوره این است که دولت نهم و آقای احمدینژاد به آن قسمی که یاد کردند و عهدی که با ملت بستند، صادقانه وفادار است، این یک تعهد 4 ساله است و تا روز و ساعت آخر باید به آن عمل کنند، نه اینکه تعهدشان 3 ساله باشد و یک سال را برای تبلیغات و سروصدا بگذارند و کشور از کار متوقف شود و یا حتی کمتر.
دولتی که با تمام وجود در حال خدمت و عمل به تعهد خود است، این جفا است که از هر طرف مورد هجمه قرار گیرد و به این قطاری که در مسیر پیشرفت و تعالی و خدمت در حال حرکت است، سنگاندازی شود و شیشههایش را بشکنند و زخمیاش کنند؛ این را ملت نمیپذیرد و آقایان باید متوجه باشند که ملت در وقت خودش قضاوت خود را خواهد کرد و نباید فکر کنند که با تخریب میتوانند کاری را از پیش ببرند.
در مورد مناظره نگفتید؛ با توجه به اعلام آمادگی آقای احمدینژاد برای مناظره، آیا تاکنون کاندیدایی برای مناظره اعلام آمادگی کرده است؟
همانطور که قبلا اعلام شد، آقای دکتر احمدینژاد آمادگی دارند و به مناظره دعوت کردهاند؛ البته هنوز فرصت برای این دعوت به مناظره وجود دارد و شاید در روزهای آتی این اتفاق بیفتد.
آیا آقای احمدینژاد در این انتخابات شعار انتخاباتی هم خواهند داشت؟ این شعار چیست؟
احتمال دارد که شعارهای خاصی هم مطرح شود؛ اما آنچه که مسلم است، همه در تعقیب همان ارزشهای مورد قبول ملت ایران و در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی و چیزهایی است که همه فطرتهای بشری به دنبال آن هستند.
رئیس جمهور از چند ماه پیش که به زنجان سفر کردند، مشغول تبیین خصلتها و مسئولیتهای دولت اسلامی هستند که توجه به همین عنوان "دولت اسلامی " و خصلتها و وظایفی که به این دولت مربوط میشود، نشان میدهد که گفتمان آتی چه خواهد بود و بر چه مبنایی قرار دارد.
گفتمان انقلاب و دولت اسلامی تحت پوشش توحید و خداپرستی خواهد بود؛ در تعلیمات انبیاء الهی، در زیر چتر توحید موارد متعددی وجود دارد که قابل سرایت به جریان اجرایی کشور است و بسیاری از رفتارهای دولت نهم دراین سالها، مبتنی بر آنها است؛ گفتمان، یک حرف و جمله نیست که با هم ترکیب شود و مردم هم آن را بپسندند بلکه گفتمان، یک منظومه فکری است و شعارها هم باید بر آن استوار شود.
ایمان به کارآمدی اسلام، شرط اول ورود به این گفتمان است. باید به کارآمدی اسلام، ایمان داشت و معتقد بود که با این تعالیم میتون امور را در عرصههای مختلف تدبیر کرد؛ خود انقلاب، دلیل واضحی بر این است که این گفتمان چقدر قدرت ورود به عرصه واقعیت را دارد؛ عدم تمکین در مقابل نسخههای شرقی و غربی نیز یکی از شاخصههای گفتمان انقلاب و امام است.
از ویژگیهای دیگر گفتمان انقلاب، عدالت، عزتخواهی، مبارزه با ستمگران، دفاع از مظلومان، توجه ویژه به محرومان و مستضعفان،
از جمله ویژگیهای دیگر دولت اسلامی، اعتقاد به ابرقدرتی است. ملتی که متکی به خداوند قادر مطلق باشد، قطعا ابرقدرت است و دیدید که در غزه ثابت شد که خداوند همه قدرتها را در مقابل ملت غزه ذلیل کرد.
تلاش برای پیشرفت و تعالی همه جانبه و کمال انسانی- تلاش برای رسیدن به جامعه الگو و نمونه و شاهد- این دستور اسلام است که جامعه اسلامی به یک جامعه الگو و شاهد تبدیل شود و دولت اسلامی باید با این اعتقاد وارد میدان شود تا همانطور که اکنون ملت ایران دربسیاری از زمینهها الگو هستند، در تمام زمینهها الگو باشند.
مجاهدت ملت ایران در بتشکنی، عزت، پرچمداری و عدالت در جهان الگو است و در پیشرفت علمی و فناوری هم باید بیش از پیش به این سمت حرکت کنیم و همه اینها برای اسوه بودن و حرکت به سمت جامعه اسلامی نمونه است.
الگوی همه ملتهای مسلمان پیامبر اعظم(ص) است و چون پیامبر شاهد بر ما است، ما باید "شاهد " دیگران باشیم و این تصریح قرآن است؛ آزادگی هم از دیگر صفتهای دولت اسلامی است.
این گفتمانی است که ملت ایران انتخاب کرده و در این مسیر در حال حرکت است و طبیعتا کسانی باید سکاندار قوه اجرایی باشند که معتقد به این گفتمان و این ارزشها باشند و شاید شعار دولت اسلامی با این مفاهیم و برخی موارد دیگر، بتواند منعکسکننده نیات آقای دکتر احمدینژاد در عرصه انتخابات باشد.
آیا برنامههای آقای احمدینژاد نسبت به 4 سال گذشته تغییر خواهد کرد؟
همه منویات و مقاصد یک دولت به طور طبیعی در طول 4 سال امکان وقوع ندارد؛ به عنوان مثال یکی از آرزوهای آقای دکتر احمدینژاد تاسیس بانک اسلامی است؛ بانکی که قوانینش بر اسلام اتکا داشته باشد و معتقد هستند که میتوان این کار را انجام داد، اما تا به حال مفهوم حقیقی آن در کشور محقق نشده است.
یا طرح تحول اقتصادی که 7 بند مختلف مانند هدفمند کردن یارانهها، اصلاح امور گمرک، اصلاح مالیاتها، حفظ ارزش پول ملی، بهینه کردن تولید در کشور دارد، هنوز در دستور است و بعضی موارد آن در مجلس تصویب نشد که انشاءالله با همکاری نمایندگام محترم، در مجلس تصویب شود.
و این قبیل کارها طبیعتا جزو برنامههای آینده دکتر احمدینژاد خواهد بود.
یا در بخش فرهنگی بخصوص در بخش آموزش و پرورش، ایشان از همان ابتدا تعریف جامع و مانعی از تربیت و آموزش ارائه کردند.
تربیت نسلهایی که مؤمن، انقلابی، آزاده، خلاق، حاضر در صحنه، متناسب با نیازهای کشور، حافظ فرهنگ اسلام و ایران، شجاع از جمله اهداف عالیای است که طبیعتا برای رسیدن به این اهداف، باید تحولات مهمی در محتوا و برنامههای آموزشی کشور اتفاق بیافتد که در برنامههای تبلیغی در رسانه ملی به آن اشاره خواهد شد.
آقای ثمره، چگونگی تامین هزینههای تبلیغاتی کاندیداها همیشه مورد سئوال افکار عمومی بوده است و قاعدتا شما هم باید توضیح بفرمایید که فعالیتهای انتخاباتی آقای احمدینژاد با چه هزینههایی تامین شده است
بنده دعوت میکنم از افراد مختلف، کسانی که علاقمند هستند، به ستادهای حامیان آقای احمدینژاد یک سری بزنند و اوضاع و احوال را ببینند، بر اساس همان مشی که خود آقای احمدینژاد اعلام کردهاند و آزادگی که دولت اسلامی دارد و مردمی بودن فعالیتهای ستاد، طبیعی است که همه چیز آن مردمی است و تامین مالی آن هم- البته اگر تامین بشود- آن هم مردمی است، اخیرا یک شماره حسابی هم اعلام شد که کسانی که تمایل دارند
خیلیها مراجعه کردند و برای ستاد جایی را در اختیار قرار دادند، خیلی از کسانی هم که خودشان به ستاد وارد شدهاند، بخشی از هزینهها را خودشان پرداخت میکنند؛ خدا را شکر میکنیم کسانی به این ستادها کمک میکنند که نه داعیه، نه درخواست و نه پول هنگفتی دارند بلکه همین مردم کوچه و بازار هستند که کمک میکنند و آن پولدارهای درجه یک و کسانی که قلههای ثروت را اندوختهاند، اصلا به سمت ستادهای ما نمیآیند چون در اینجا جایی ندارند و باید آنها را در جای دیگری جستجو کرد.
در کنار مسائلی که در ستادهای کاندیداها وجود دارد، برخی از گروهها و افراد از نحوه برگزاری انتخابات ابراز نگرانی می کنند و میگویند که باید روشهای دیگری برای نظارت بر انتخابات تعبیه کنیم. نظر شما چیست؟
قانون تکلیف همه چیز را روشن کرده، هر چیزی که بخواهد فراقانونی انجام شود، نمیتوان از آن استقبال کرد. در قانون اساسی تکلیف نظارت مشخص است؛ در قانون مشخص شده که نمایندگان نامزدهای انتخاباتی طبق مقررات میتوانند حضور و نظارت داشته باشند اما اینکه خارج از قانون بخواهند گروهی را درست کنند، باید دید چه کسانی به دنبال آن هستند.
اگر نامزدهای فعلی این را درخواست میکنند، به سابقه خودشان مراجعه کنند و ببینند در انتخابات در موارد مختلف، خودشان و یا دوستان و یا طرفدارانشان چگونه انتخاب شدند، همان ساز و کار برای انتخابات بعدی هم وجود دارد.
کسانی که مواردی مانند نظارت فراقانونی بر انتخابات را مطرح میکنند، بهانه دادن به دست دشمنان ملت ایران میدهند و باید بدانند که به هر حال قانون بهترین حاکم است.
در کنار مطرح شدن برخی القائات برای عدم سلامت انتخابات، این روزها برخی رسانهها و اشخاص در روش های تبلیغی انتخاباتی خود به بسیج بیست میلیونی-به فرموده امام راحل- هجمه کرده اند و مدعی هستند که آحاد میلیونی بسیج و بسیجیان به مثابه نیروهای نظامی که شغلشان نظامیگری است، هستند و آنها نباید نظرشان را نسبت به کاندیداها اعلام کنند و از فردی حمایت کنند. نظر شما چیست؟
ترفندی که بعضیها به کار بردند این بود که بعضیها خارج از واقعیات، تعداد رایدهندگان را بیش از آن تعدادی که مراجع رسمی اعلام کردهاند، میگویند و بعد هم می گویند مثلا اگر 40 میلیون کمتر رای بدهند، پس از انتخابات استقبال نشده است، هر فردی به راحتی متوجه میشود که این یک شیطنت است تا اگر هر تعدادی کمتر از آن رقمی که خودشان میگویند شرکت کردند، آنوقت بگویند استقبال نبوده است.
از سوی دیگر، چون احتمال میدهند آراء و مشارکت در سطح کشور بالا باشد، از الان مسائلی را مطرح میکنند که اگر تعداد رایدهندگان بالا بود، بگویند که بسیج وارد شده و تبلیغ کرده است؛ همان داستانی که در انتخابات قبل هم مطرح کردند، درحالی که در سال 84 هرگز چنین چیزی اتفاق نیافتاد.
ما معتقدیم نمیتوان افراد را از حق شهروندی خودشان محروم کرد.
قانون گفته که نیروهای نظامی، انتظامی و عناصر دستاندرکار اجرایی و نظارتی انتخابات، حق تبلیغات انتخاباتی ندارند؛ اگر خارج از این محدوده کسی تردید دارد، از قانونگذار سئوال کند، نه اینکه تفسیر خودشان از قانون را به دیگران تحمیل کنند.
با توجه به آن اخبار و رویکرهای رسانهای که این روزها در آستانه انتخابات میبینیم، ارزیابی شما از فضای رسانهای حال حاضر کشور چیست؟
صحنه اطلاعرسانی در کشور جهات مثبت و منفی دارد. جهت مثبتش این است که رسانهها نقش بسیار مهمی در فعال کردن و دغدغه فضای انتخابات دارند و فضا را انتخاباتی میکنند
و میبینیم که هرچه به انتخابات نزدیکتر میشویم، مراجعات مردم به رسانهها بیشتر میشود.
از سوی دیگر اگر رسانهها واقعنمایی کنند و برای انتشار نظرات و برنامههای کاندیداها و تبیین مواضع تلاش کنند، این خیلی به انتخاب صحیح مردم کمک میکند؛ پوشش خبری وقایع انتخاباتی مانند سخنرانیها، مناظرهها و اعلام حمایتها نیز میتواند خیلی مثبت باشد و اینکه نظرات دشمنان ملت ایران در این موضوع را انعکاس دهند تا مردم بدانند دشمن به دنبال چه چیزی است؛ اگر رسانهها به دنبال چنین رویکردهایی باشند میتواند با حضور مردم انتخاباتی پرشور شکل بگیرد و ملت اقتدار خود را یک بار دیگر به رخ دشمنان بکشد.
اما متاسفانه جهات منفی نیز وجود دارد و آن عدول از مواضع عادلانه و منصفانه و کم انگاشتن فکر، عقیده و حساسیت اخلاقی مردم است.
یکی از ترفندهایی که در دوره دولت نهم به کار گرفته شد همین بود که دائم علیه اقدامات دولت و افرادی که در دولت کار میکنند، مطلب بنویسند و دولت را وارد چالش کنند تا از وظایف اصلیاش باز بماند و بعد بگویند دیدید دولت کار نکرد؛ اما دولت از همان ابتدا متوجه این موضوع بود و به همین دلیل توانست بیشترین کار را بکند و در عین حال بیشترین اهانت، تهمت و انتقاد غیرمنصفانه علیه دولت مطرح شد؛ هیچ دولتی و هیچ رئیس جمهوری اینچنین مورد بیمهری و بیانصافی از سوی برخی گروهها و رسانهها قرار نگرفته بود.
الان هم همین موضوع ادامه دارد و قطعا به نفع هیچ کس نیست. به نفع آنها هم نیست، فکر میکنند که به نفعشان است. بعضی از رسانهها منصف هستند اما تعداد قابل توجهی هم هستند که انصاف را رعایت نمیکنند. مردم از فضای بیانصافی و تهمت خوششان نمیآید و اصلا از آن استقبال نمیکنند، در این زمینه باید از گذشته درس گرفت.
مردم علاقهای به این موضوعات ندارند که افرادی بخواهند روز روشن را تکذیب کنند و بگویند الان شب است؛ سفرهای استانی که جلوهای از عدالت است را میگویند خرج دارد. آیا با نشستن در برج عاج و از روی گزارشهای کاغذی مملکت را می توان نظارت و مدیریت کرد ؟
بله، سفر که انجام میشود، بنزین مصرف میشود، رفت و آمد دارد، آنهایی که میروند باید یک غذایی بخورند و جایی بخوابند، بله اینها خرج است اما این را مقایسه کنیم با اینکه دولت بخواهد نظارت عمومی را بردارد تا زمینه بیعدالتی فراهم شود.
دولت نهم با جلوگیری از تشریفات و صرفهجویی در هزینههای تجملی و سفرهای خارجی غیرضروری و طولانی که متاسفانه در برخی دورهها باب شده بود، بیتالمال را در دورافتادهترین مناطق ایران عزیز به دست صاحبانش میرساند و برای آبادانی و عمران آن، بر اساس نیازهای واقعی مردم تصمیم میگیرد.
شاید برخی هم چون عشق و علاقه و یا توان لازم برای اینگونه نوکری مردم را در خود نمیبینند، به نفی برکات و تضعیف دستاوردهای سفرهای استانی مبادرت می کنند.
آنها سفرهای استانی و حتی مواضع خارجی دولت -که موجب عزت ملت ایران است- را نادیده میگیرند در حالی که عظمت موفقیت جمهوری اسلامی و ملت ایران در خارج از کشور، شاید 10 درصدش هم در داخل کشور منعکس نشده است. کسانی متوجه این موضوع میشوند که به خارج از کشور بروند و ببینند و یا حتی ایرانیانی که در خارج از کشور هستند میتوانند این عظمت را ببینند.
یا میبینیم که فعالیتها و آمارها را تکذیب میکنند و هرچه میگوئیم، میگویند دروغ است؛ خوب، این کار راحتی است اما مردم میفهمند چون وقتی بگوئید هیچ کار انجام نشده، آن روستایی و شهری میبیند که در محل زندگی و یا محل کارش چه اتفاقی افتاده و حرفهای آنان را باور نمیکند.
سر جمع فضای تبلیغاتی کشور اکنون مثبت نیست اما ملت ایران با نور چشم خود حرکت خواهد کرد، نه با تاریکیای که آنها ایجاد میکنند.
منبع خبرگزاری فارو