مسئلهی دخالت نیروهای نظامی در انتخابات، بر زبانهایی از سیاستمدارها جاری شده، که این واقعیت ندارد و ظلم به نیروهای نظامی هم هست، که اینها را متهم کنند. میبینید سالهای متمادی است که در انتخابات، به درخواست وزارت کشور، فقط نیروهای انتظامی برای حفاظت از صندوقها به آنها کمک میکنند و هیچ دخالت دیگری نیست؛ منتها در عین حال، ما تأکید میکنیم- مخصوص نیروهای نظامی هم نیست، نیروهای دولتی کلاً- که در مسائل انتخابات، نباید دخالت بکنند؛ بگذارند مردم و گروهها در تهیهی فهرستهای نامزدهای انتخاباتی آزاد باشند. مسئولان دولتی و کسانی که دستشان به کارهای اجرای بند هست، اینها هیچ دخالتی نکنند. و بگذارند مردم خودشان این کارها را انجام بدهند؛ یعنی شخصیتهای اشخاص مسئول دولتی در نتایج انتخابات اثر نگذارد. بگذارید تبلیغ بکنند و مردم با رقابت آماده، عمل بکنند.
وظیفهی ما در درجهی اول، حفظ اتحاد کلمه است. انتخابات با همهی محسناتی که دارد و با شور و هیجانی که در جامعه ایجاد میکند- که یکی از بزرگترین حماسهها را در طول سالها بهوجود میآورد- معمولاً در هر دورهیی این عارضه را هم دارد که بین گروهها و افرادی از مردم دلتنگیهایی ایجاد میکند؛ بین جناحها دلتنگی ایجاد میشود؛ بین گرایشهای فکری و سیاسی دلتنگیهایی ایجاد میشود؛ بین سلائق گوناگون- ولو با خط مشی واحد- دلتنگیهایی بهوجود میآید؛ بین اشخاص و افراد دلتنگیهایی به وجود میآید. ما باید بسرعت این عارضه را ترمیم کنیم. این ترمیم هم دست یک نفر نیست که بگوییم کدام سازمان، کدام مقام و کدام دستگاه این کار را بکند؛ این به عهدهی همه است. در درجهی اول هم وظیفهی سنگینتر به عهدهی افرادی است که شأن بالاتری دارند.
وظیفهی ما در درجهی اول، حفظ اتحاد کلمه است. انتخابات با همهی محسناتی که دارد و با شور و هیجانی که در جامعه ایجاد میکند- که یکی از بزرگترین حماسهها را در طول سالها بهوجود میآورد- معمولاً در هر دورهیی این عارضه را هم دارد که بین گروهها و افرادی از مردم دلتنگیهایی ایجاد میکند؛ بین جناحها دلتنگی ایجاد میشود؛ بین گرایشهای فکری و سیاسی دلتنگیهایی ایجاد میشود؛ بین سلائق گوناگون- ولو با خطمشی واحد- دلتنگیهایی بهوجود میآید؛ بین اشخاص و افراد دلتنگیهایی به وجود میآید. ما باید بسرعت این عارضه را ترمیم کنیم.بیداری اسلامی، به واقعیتی انکار ناپذیر تبدیل شده است بگونهای که غربیها نیز اعتراف میکنند که امروز در هر کشور اسلامی انتخابات حقیقی برگزار شود، عناصر معتقد و پایبند اسلام به عنوان منتخبان ملتها، زمام امور را در دست میگیرند و همین امر باعث شده است غربیها با وجود ادعای طرفداری از دمکراسی، از برگزاری انتخابات حقیقی در کشورهای اسلامی هراسان باشند.
مردم سالاری در کشور ما، یک مردم سالاری حقیقی متکی به ایمان است. مردم از روی احساس وظیفهی دینی است که در عرصهی انتخابات وارد میشوند و طبق تشخیص خود گزینش میکنند و رأی خود را به صندوق میاندازند.
در انتخابات، مردم در حقیقت به پایههای اعتقادی خودشان و به آنچه بر آن پایهها مبتنی است، رأی میدهند. مردم عقاید خود را دوست میدارند و به این عقاید و مبانی پایبند هستند؛ و همین مبانی هم ما را پیش میبرد. لذا جمهوریت- یعنی مردم سالاری به معنای واقعی کلمه- در این کشور همواره با اعتقاد به اسلام و حرکت در جهت اسلام همراه است و انشاءالله بستر جریان مردم سالاری و پیشرفت و رشد این حالت و نهادینه شدن روحیات ناشی از مردم سالاری اسلامی روز به روز در کشور گسترش پیدا خواهد کرد.
توصیه اینجانب به جریانها و گروهها و احزاب سیاسی آن است که بحث دل آزار برنده و بازنده را به کنار بگذارند و به اختلاف دشمن شادکن دامن نزنند، برندهی این انتخابات ملت است و همهی کسانی که در انتخاب شرکت داشتهاند اعم از آنها که خود یا نامزد مورد علاقهشان رای آورده یا نیاوردهاند، همه برندهاند، بازندهی این انتخابات، امریکا و صهیونیسم و دشمنان ملت ایرانند همه با همدلی به یکدیگر و به دولت خدمتگزار کمک کنید تا گرهها یکی پس از دیگری گشوده شود.