تو را به وداع آخرین که پر از ابرهای تیره و پنجره های فرو بسته بود
تو را به برگهای خزان، به دشتهای تهی و باغهای نسترن،
تو را به ساقه های شکسته وبادهای گریزان،
تو را به آه فرو خورده،
سوگند می دهم،مرا به آغازگاهم، آن ییلاق شبنم خیز نگاهت،بازگردان...
***************************