او نخست بنای بلندی برای خود ساخته بود، اما در ده دقیقه آخر تمامی آن عمارت رفیع بر سرش خراب شد تا ملت اخلاقی ما ببیند که رئیس جمهورش تا چه حد بداخلاق است؛ تا حدی که حتی حرمت همسر رقیب خود را رعایت نمیکند. بر ایرانی مباد داشتن رئیس جمهوری که در سیاست ناموس گرو بگیرد.
آقای رئیس جمهور فعلی ما در مناظره خیلی حرفها میتوانست بزند و زد، اما چه فایده؟ او پیش از گفتن هر چیزی نخست باید صحت آن را ثابت کند و الا در مظان آن قرار دارد که از نو دروغی تازه عنوان کرده است. بدین ترتیب بود که در مناظره دیشب کسی که دروغ گفته بود شکست خورد. ما مردمی هستیم که برای اقتدا به یک پیش نماز از او انتظار عدالت داریم. عادل بودن یعنی به گناهان کبیرهای چون دروغگویی آلوده نبودن. ما مردمی هستیم که برای چوپانی یک رمه به دروغگو اعتماد نمیکنیم. چنین مردمی چگونه چنین صفتی را در مورد رئیس جمهور خود میپذیرند.
شاهبیت صحبتهای آقای محمود احمدینژاد در مناظره دیشب پردهدری بود. افشاگریهایی که ایشان قولش را داده بود سرانجام صورت پذیرفت. با این همه سوال این است که اگر افرادی که نامهایشان در برنامهای با 50 میلیون بیننده بیپروا برده شد به راستی گناهکارند چرا دولت در طول چهار سال دوران تصدی پروندههایشان را به قوه قضائیه احاله نکرده است تا به خطاهایشان رسیدگی شود و حق ملت از آنان ستانده گردد، و اگر این ادعاها ناحق است کسانی که اینگونه قربانی قدرت شدند و آبرویشان وسیلهای برای مبارزات انتخاباتی آقای احمدینژاد قرار گرفت چگونه فرصت خواهند یافت تا از خود دفاع کنند.
آقای احمدینژاد با دستان پر از پروندههای ساخته شده به مناظره دیشب آمده بود. با این حال او هیچ چیز در مورد مهندس موسوی نداشت، حتی سندهای واهی. اما چیزهای زیادی داشت تا درباره خودش فاش کند. به این ترتیب حتی احمدینژاد بر پاکی موسوی صحه گذاشت. او نخست بنای بلندی برای خود ساخته بود، اما در ده دقیقه آخر تمامی آن عمارت رفیع بر سرش خراب شد تا ملت اخلاقی ما ببیند که رئیس جمهورش تا چه حد بداخلاق است؛ تا حدی که حتی حرمت همسر رقیب خود را رعایت نمیکند. بر ایرانی مباد داشتن رئیس جمهوری که در سیاست ناموس گرو بگیرد.
همه ما و شما که دیشب پای دستگاههای تلویزیون نشسته بودیم چه بسا که با خود میگفتیم ایکاش موسوی در جواب آن حرف این را بگوید یا آن را بگوید. اما تمامی آنچه باید گفته میشد در لحن احمدینژاد وخطاهای فاحش او گفته شد؛ او یک هتاک است. او یک دروغگوست. او یک هوچی بزرگ است. اینها چیزهایی است که ما دوست داشتیم با استدلالهای وقتگیر اثبات کنیم. اما آقای احمدینژاد زحمت را کم کرد.
موسوی با اخلاق به میدان آمده بود و این بسیاری از ابزارها را از دست او میستاند. اگر موسوی در مناظره دیشب شکست خورده بود اخلاق شکست میخورد و نسلی به این باور میرسید که دیگر با صداقت و آرمان و ارزش نمیتوان در عرصه سیاست نفس کشید. اما او بر موضع خود ایستاد و به یاری باری توکل کرد.
میتوانید این جملاتی را که میگویم کلیشه تصور کنید. اما اینها حداقل برای اینجانب کلیشه نیستند. برای این حرف خود سند دارم. اینجانب جملات زیر را یک روز پیش ازمناظره برای آقای موسوی نوشتم و فرستادم و در تمامی طول مناظره انتظار داشتم که حداقل به یکی از این آنها اشاره کند. موسوی میتوانست از آنچه در زیر میخوانید بهره بگیرد و با حربههای خود احمدینژاد به مصاف او برود، با این حال یک کلمه به این حیطه وارد نشد. نمیخواهم بیش از این بنویسم. تنها سندی که از آن سخن گفتم را در زیر میآورم:
بسمه تعالی
در مورد جلسه مناظره به نظر بنده مهمترین نکتهای که اگر بتوانید آن را به بینندگان اثبات کنید دور را کاملا از دست آقای احمدی نژاد خارج کردهاید اثبات این نکته است که ایشان در موارد بسیاری اقدام به اظهار مطالب خلاف واقع و دروغگویی نموده است. با اثبات این مطلب ایشان کاملا خلع سلاح میشود و هر چیزی که میگوید نخست باید صحت آن را ثابت کند و الا در مظان آن قرار دارد که دارد دوباره مطلب دروغی را عنوان میکند. خود شما پیشتر مواردی از ادعاهای متناقض دولت را ذکر میکردید که مثلا دولت یک بار گفته است که 16 برابر دولت های قبل کار کرده است، یک بار گفته است که 6 برابر کار کرده است، یک بار گفته است که 3 برابر کار کرده است. علاوه بر اینها آقای احمدی نژاد در صحبت اخیر خود با شبکه خبر چندین دروغ بارز گفته است. با توجه به در دست بودن نسخه صحبت و جدیدالعهد بودن آن با حافظه مردم اشاره به آنها میتواند بسیار مفید باشد.
1- ایشان گفته است «می بینید که تورم روند نزولی دارد» حال آن که آخرین اطلاعات تورم که روی سایت بانک مرکزی ثبت شده است به خلاف این را نشان می دهد.
2 - ایشان گفته است که در حوزه دولتی دیگر هیچ امتیازی که موجب فساد شود باقی نمانده است و ارتباطات فساد انگیز مربوط به خارج از حیطه دولت است. که این امر اولا با تجربه هر روزه مردم در ارتباط با ادارات همخوانی ندارد. به علاوه ایشان قبلا مدعی وجود مافیا در دستگاههای دولتی شده بود. اینک بدون آن که طی این چهارسال آن مافیاها به قوه قضائیه معرفی و محاکمه و از سیستم حذف شده باشند ایشان مدعی عدم وجودشان در سیستم میشود.
3 - ایشان گفته است که «وقتی به منتقدان می گوییم نقدتان را بگویید میگویند ما نقد نداریم فقط میخواهیم متهم کنیم.» بهراستی کدام منتقدی تا کنون این حرف را زده است.
به علاوه در مستند آقای احمدی نژاد دروغ های زیادی گفته شده است:
1 - از هنرپیشه به جای مردم استفاده شده است. نام هنرپیشه وفیلمی که پیشتر بازی کرده است در سایتها ثبت است.
2 - گفته شده است که فازهای 9 و 10 در زمان این دولت شروع و خاتمه یافته است که به تایید معاون وزارت نفت این اطلاع دروغ است.
3 - گفته شده است که پالایشگاه پارسیان در دوره این دولت شروع به احداث و بهره برداری شده است که باز دروغ است.
حتی تصویر آقای زنگنه در مراسم افتتاح فاز اول این پالایشگاه به همراه گروه زیادی از مسئولان کشور وجود دارد که میتوانید در مجلس مناظره عینا آن را به مردم نشان بدهید.
همچنین ایشان در مورد آقای خاتمی و سفرش به فرانسه دروغ گفته است. در مواردی دیگر منکر این شده است که گفته باشد هاله نور در نیویورک در اطراف سرش دیدهاند. یا منکر آن شده است که گفته باشد نفت را سر سفره مردم می آورد.
در هر حال اثبات این که دولت و رئیس جمهور به راحتی دروغ می گوید ایشان را کاملا خلع سلاح خواهد کرد.
نکته دوم این است که ایشان به چیزهایی میگوید افتخار و عظمت و همه به صرف آن که ایشان گفته است باید قبول کنند. یک نمونهاش ماجرای دستگیری ملوانان انگلیسی است. آقای احمدی نژاد در مستند تلویزیونی خود از این ماجرا به عنوان نمونهای از عظمت ایران و قدرت سیاست خارجی کشور در دوران خود نام برده و وقت قابلتوجهی از برنامهاش را به آن اختصاص داده بود، حال آن که اگر به راستی این ماجرا نشانه عظمت ما بود جا داشت در مقابل آزادی تعدادی ملوان انگلیسی که بدون اجازه به سرزمین ما وارد شده بودند از انگلستان خواسته شود که آقای تاجیک را به عنوان کسی که با ویزای رسمی وارد انگلیس شده است و به بهانه واهی محبوس است و در شرایط جسمی ناگواری به سر می برد آزاد کند. اما چنین درخواستی حتی مطرح هم نشد و در بهترین شرایط حداقل چیزی که ما از دست دادیم تعدادی کت و شلوار نو بود که بی دلیل به ملوانهای انگلیسی تقدیم کردیم. همین طور است ماجرای دوربان ژنو. چه قرینه ای جز ادعای دولت در مورد افتخارآمیز بودن حضور آقای احمدی نژاد در آنجا وجود دارد. به عکس این ماجرا نیز صادق است. به صرف ادعای رئیس دولت هر انتقادی که از او صورت می گیرد سیاه نمایی است اما اگر حرفهایی به مراتب تندتر در سال 84 از سوی شخص ایشان مطرح شده باشد به هیچ وجه نباید سیاهنمایی تعبیر شود. به همین ترتیب به صرف این که ایشان کسی را مفسد اقتصادی بنامد فرض بر این است که ایشان مفسد است. در حالی که چنین چیزی می تواند صحت نداشته باشد، کما این که آقای موسویان مذاکرهکننده هستهای ایران در دوره قبل بدون ارائه مدرک کافی به کرات از سوی این دولت به جاسوسی و غیر آن متهم شد، و سرانجام معلوم شد که تمام ادعاها واهی است. نمونه دیگر قضاوتی است که در مورد وضعیت فساد در کشور در زمان امام از زبان رئیس جمهور عنوان شده است. واقعیت این است که اگر در کشوری به وسعت ایران با 7 میلیارد دلار درآمد ارزی و مخارج سنگین جنگ فساد به صورتی که آقای رئیس جمهور گفته است وجود داشت و افراد خاصی به راحتی دلار را به قیمت 7 تومان میخریدند و بعد به 150 تومان میفروختند چنین کشوری هرگز نمیتوانست یک جنگ هشت ساله را بدون یک دلار بدهی خارجی تمام کند. اما انتظار بر این است که به صرف ادعای رئیس دولت وجود چنین فسادی پذیرفته شود.
نکته سوم این است که مردم به خود حق میدهند که اگر آماری در اختیار آنها قرار میگیرد انعکاس آن را در زندگی روزمره خود ببینند و الا در مورد صحت آن دچار ترید میشوند. یک وقت است تغییر شاخص ها در حد یکی دو درصد است، در آن حالت مردم ممکن است احتمال دهند که تشخیص این تغییرات جزئی به ابزارهایی دقیقتر از حواس آنان نیاز دارد، اما وقتی گفته میشود که خدمات دولت فعلی 16 برابردولتهای قبل بوده است، یا بیکاری از 14 درصد به زیر ده درصد رسیده است، یا تورم روند نزولی گرفته است، یا وضع مردم بهتر شده است یا شکاف طبقاتی به صورت چشمگیر کاهش یافته است یا دیگر فساد در دایره دولت وجود ندارد و کلا هرچه فساد هست در دایره روابط خارج از دولت مستقر است و چیزهایی از این قبیل مردم حق دارند که انتظار داشته باشند اثرات این تغییرها را در زندگی روزمره خود ببینند. واقعیت این است که مردم این تغییرات را احساس نمی کنند، و این امر اعتماد به آمارهای دولتی را بسیار کاهش داده است.
*
موسوی میتوانست در همان شروع مناظره دروغگو بودن احمدینژاد را ثابت کند و از همان ابتدا پشت او را به خاک بمالد. اما اخلاق به او این اجازه را نداد. چقدر در هنگامه مناظره از این پایبندی او رنج میبردیم و میترسیدیم که تقوای او ما را به منزل نرساند. اما خدا بود و هر کس که تقوا پیشه کند خداوند برای او بیرونشدنی از هنگامهها قرار خواهد داد و از جایی که حساب نکرده است به او روزی میرساند. و کسی که به خداوند توکل کند او را بس است، خداوند فرمان خویش را به اجرا در میآورد و برای هر چیزی اندازهای قرار داده است.