1. نام مكان : قلعه دختر
2. نوع اثر (طبيعت ، تاريخي ، زيارتي و ...) : تاريخي
3. دوره تاريخي ساخت ، تشكيل ، بوجود آمدن يا ... : اسماعيليه
4. وضعيت امكانات و تسهيلات تفريحي ، گردشگري ، حمل و نقل ،اسكان و ... آن مكان :
5. توضيح مختصري در خصوص معرفي مكان :
بر فرازكوهي رفيع در 1250 متري از سطح آبهاي آزاد بقاي قلعه اي سنگي به چشم ميخورد كه قلعه دختر بشرويه ناميده ميشود اين قلعه در شش كيلومتري شمال شرقي«رقه» واقع شده وبدين سبب (قلعه دختر رقه) نيز خوانده ميشود . آنچه از بقاياي برج و باروهاي قلعه بجا مانده بيانگر وضعيت دفاعي و رزمي آن مي باشد قلعه دختر بشرويه يكي از قلاع مستحكم و صعب العبوراسماعيليه درجنوب خراسان است و سفالينه هاي به دست آمده در آن متعلق به قرون هفتم تا نهم هجري است اين قلعه در چهار سطح مختلف ساخته شده و هر سطح داراي تأسيسات و برج و باروهاي مجزا ميباشد.اطراف اين سازه داراي شيب هاي بسيار تند ميباشد و ورودي آن احتمالاً در سمت غربي كه از شيب كمتري نسبت به ديگر اضلاع برخوردار است قرار داشته. مصالح و ملات به كاررفته در بنا،شن،گچ،آهك و سنگ ميباشد.دربخشي از قسمت هاي قلعه پايه وشالوده ي ديوارها جزئي از كوه است كه تراشيده شده و به صورت ديوار درآمده اند. تأسيسات قلعه شامل آب انبارها، مخازن ذخيره آذوقه، برج ها، اتاق هاي مخصوص استراحت نگهبانان،شاه نشين، انبار و... مي باشد كه بخش اعظم آنها دراثر عوامل جوي و محيطي تخريب شده است.
6. وضعيت آب و هوايي ( گرم و خشك ، معتدل ، سرد ف و كوهستاني ...) : كوهستاني
7. آدرس : درفاصله 12 كيلومتري بشرويه
8. فاصله تا مركز استان : 312 كيلومتر
9. نوع راه ارتباطي : آسفالت
موقعيت جغرافيايى: سراوان- بخش بمپشت - دهستان كوهك و اسفندك - روستاى كوهك
قدمت: دوران اسلامى - قاجار
مشخصات : در كتاب باستان شناسى و تاريخ بلوچستان به نقل از امان الله جهانبانى آمده است: «اين قلعه در روى سنگ مرتفعى واقع است و از استحكام كافى برخوردار است كه در سال 1290 ه.ش توسط وكيل الملك دوم (مرتضى قلىخان ) حكمران كرمان و بلوچستان تصرف شده است در اين قلعه شخصى مدفون است كه به باور مردم، اين شخص صاحب كرامت است. در كنار اين مقبره چاه آبى است كه هفتاد ذرع عمق دارد و به گفته اهالى هر زمان كه قلعه محاصره شود اهالى قلعه از آبى كه با كرامت صاحب قبر از چاه مىجوشيده و به اندازه پانزده ذرع مىايستد استفاده مىكنند».
پس از وكيل الملك بار ديگر ابراهيم خان بمى اين قلعه را به تحت سلطه حكمران كرمان و بلوچستان در مىآورد چون مدتى توسط انگليسىها در جريان حكميت گلداسميت از ايران جدا شده بود.
در يكي از ارتفاعات كوه كركس آثاري از يك قلعه مسكوني وجود دارد كه به عنوان پناهگاهي براي اسماعيليه محسوب ميشده است. "قلعه وشاق" برفراز يكي از ارتفاعات مشرف به روستاي "اوره" قرار دارد و موقعيت آن طوري است كه دسترسي به بناي اصلي قلعه به سادگي ميسر نيست. براساس شواهد و اسناد موجود، قلعه وشاق و بناهاي پائين قلعه كه به دره اي موسوم به "روباه" ختم مي شود، در سده هشتم هجري از جمله اماكن معمور و مسكون بوده است . در زماني كه اين قلعه مسكوني بوده همه گونه لوازم زندگي در آنجا فراهم بوده چنان كه تا سه دهه گذشته آثار و علائم برخي از آنها مانند آسياب بادي، باقي مانده بود. دسترسي به قلعه وشاق به علت واقع شدن در كوهي صعب العبور تا حدي غير ممكن بوده، اطراف آن كوه به نوعي بريده شده كه راه بالا رفتن و رسيدن به قلعه، به وسيله ميخهاي كلفت آهنين كه بر بدنه كوه كوبيده شده امكان پذير بوده است. همينطور نقلقول است كه رفتن به بالاي اين قلعه، توسط غٌل و زنجير انجام ميگرفته است. برخي ها نيز ميگويند كه براي رسيدن به بناي اصلي قلعه راهروي مخفي و تونلي وجود داشته كه به مرور بسته و گم شده است. اين قلعه در سده هشتم هجري از قلاع مسكون و معمور نطنز بوده است كه حمدالله مستوفي عنوان مستقلي براي آن قائل گرديده و گويد: (وشاق قلعهايست در ولايت نطنز . . . . . و چون وشاق بر آنجا حاكم شد بوشاق معروف گشت). و به همين مناسبت است كه به شهر نطنز در گذشته ورشاق نيز گفته ميشده است. البته نظرات متفاوتي در خصوص زمان دقيق پيدايش قلعه وشاق وجود دارد كه در پي ميآيد: خصوصيات اين قلعه بهمانند قلعههاي بابك و الموت بوده بهطوري كه از اسم وشاق ميتوان تفسير كرد، اين نام در گذشته به اشخاصي كه به فقيران و مستمندان كمك ميكرده اند اطلاق ميگشته، كه از ديدگاهي ديگر به اين عياران، "ياقي" نيز ميگفتند به هر ترتيب تاريخ دوران قلعه وشاق مربوط به قبل از صفوي و تيموريان بوده يعني شايد مربوط به دوران ناامني مغولان يا دوران علويگري ايرانيان در عهد خلفاي عباسيان باشد. عدهاي نيز بر اين بارورند كه پيدايش اين قلعه مربوط به دوران حكومت سلسله اشكانيان است. |
قلعه دزك، قلعهاي است در روستايي به نام دزك كه در استان چهارمحال و بختياري و در فاصله ۳۲ كيلومتري شهركرد، (مركز استان چهارمحال و بختياري) واقع است. اين روستا در زمانهاي گذشته داراي شخصيتهاي بزرك سياسي و نظامي بودهاست كه از جمله معروف ترين آنها ميتوان به تيمسار تيمور بختيار اشاره نمود كه بنيان گذار ساواك در ايران بودهاست.تيمسار بختيار در روستاي دزك در قلعه سردار امير مفخم خان بختياري به دنيا آمد. در اين قلعه كتابخانهاي از كتب سردار امير مفخم بختياري معروف به سردار جنگ وجود داشتهاست. علي اكبر دهخدا در هنگام جنگ جهاني كه به چهارمحال گريخته بود از اين كتابخانه استفاده كرد و تأليف امثال و حكم و لغتنامه خود را با استفاده از منابع موجود در قلعه دزك آغاز نمود. تيمسار بختيار در زمان رياست ساواك در ايران با توجه به ارتباط خود با اين منطقه افرادي را به عنوان تبعيد به اين روستا و قلعه ميفرستاد كه از جمله آنها ميتوان به دهخدا و دكتر مصدق اشاره نمود.
اين قلعه در حال حاضر در اختيار سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ميباشد كه يكي از نقاط گردشگردي استان محسوب ميگردد. ادر اين قلعه تعدادي از فيلمهاي تاريخي بوده ساخته شد و هر ساله گروههاي زيادي از اين روستاي تاريخي و قلعه آن ديدين مينمايند. اما توضيحات اجمالي در خصوص روستاي تاريخي، سياسي و فرهنگي دزك: دزك از روستاهاي بخش كيار، دهستان كيار شرقي، شهرستان شهركرد از زمره محال چهار گانه(لار، كيار، ميزدج و گندمان) كه در فاصله ۳۵ كيلومتري جنوب شرقي شهركرد مركز استان واقع گرديدهاست و جمعيت آن بر اساس سرشماري سال (۱۳۷۵) ۳۵۸۱ نفر اعلام شدهاست. گويش مردم آن فارسي روستايي ومذهب تمامي ايشان شيعه دوازده امامي ميباشد از اواسط دوره قاجاريه به اين سو، روستاي دزك ازنواحي حاكم نشين اين منطقه به شمار ميآيد و همپاي ديگر نقاط همجوارش يعني سورك و موسي آباد به عنوان يك منطقه داراي اهميت تلقي ميشود از لحاظ تاريخي نيز همجواري با روستاي دستگرد امامزاده و نيز آثار و شواهد تاريخي، نظير تپههاي مربوط به ادوار مختلف استقرار بشر و گورستانهاي قديمي با شيرهاي سنگي متعلق به عصر صفويه، نشانههاي ديگري از اهميت آن در روزگار پيشين است. در خصوص وجه تسميه اين روستا بايد گفت دزك از نظرصورت ظاهري از تركيب «دز(دژ)» و «ك» حرف تصغير تشكيل گرديدهاست و در كل به معناي بناي تدافعي نظامي كوچك ميباشد. همچنين كلمات «دزيان»، «دزيزان»، «دزدك» و... از همان كلمه دز ريشه گرفته و نشانگر سير تطور آن در دورههاي مختلف است. بر اساس روايتهاي محلي در زمانهاي دور در ارتفاعات سر به فلك كشيده مجاور روستا، دژي وجود داشته كه اطراف آن خندق عميقي بودهاست و همين امر سبب شده تا بعدها پس از احداث دهكده فعلي كم كم نام «دزك» به اين روستا كه بناي كلي و نيز كاخ حكومتي اش از آن الهام گرفته شده اطلاق گردد. اين بنا توسط لطفعلي خان امير مفخم بختياري از خوانين معروف هفت لنگ بختياري ساخته شده و ترميم و بازساخت و تزئين دايمي آن از سوي ديگر ساكنينش در واقع بيانگر روزگار قدرت نمايي اين گروه و پرهيز از حاكميت خوانين چهار بنگ بختياري و چالشتري، از اواسط سلسله قاجاريه به اين سو، از صحنه سياسي تاريخ منطقه ميباشد بناي فعلي در حقيقت بخش محوري و اصلي مجموعهاي نظامي مسكوني است كه توسط خوانين بنام بختياري در اين روستا ساخته شده و متاسفانه گذشت زمان و عوامل تخريبي مختلف سبب شده تا ساير بخشهاي اين مجموعه عظيم از بين بروداين بنا در طول حيات خود حوادث فرواني راشاهد بوده كه مهمترين آنهاايفاي نقش در جريان اعاده مشروطيت است. در آن هنگام اين بنا به صورت مركز ي براي ايجاد تشكل در ميان قيام گران بختياري و اتحاد با انقلابيون عمل كردهاست.همچنين علامه فقيد علي اكبر دهخدا در ايام مهاجرت خود به اتفاق تعدادي انقلابيون ضد انگليسي درجريانات جنگ جهاني اول مدتي را در اين قلعه به سر برده و با بهره گيري از منابع ارزشمند كتا بخانهاي موجود در آن كه نشانگرتوجه وعلاقمندي ساكنانش به علم وادب بوده وپايههاي اصلي انتشار«لغت نامه» مشهور خود را بنا نهادهاست
رجال علمي و سياسي كه دراين قلعه حضور داشتهاند
۱- مرحوم علامه ميرزا علي اكبر دهخدا۱۲۵۸-(۱۳۳۴)
۲- دكتر محمد مصدق
۳-ملك الشعراي بهار
۴- فرخي يزدي
۵- وحيد دستگردي
۶- آقاي ابوالقاسم نجفي برادر آقاي نجفي معروف اصفهاني
اين قلعه باغ در شرق كتالم رامسر و در ميان باغ مركبات بصورت مستطيل شكل در ابعادي به طول 140 متر و به عرض 90 متر كه دورتادور آن ختدقي به عمق حدود 6 متر حفر گرديده و از خاك كنده شده خندق بعنوان باروي قلعه استفاده گشته است.