چه زیبا سروده شاعر این شعر زیبا که واقعا درس بزرگی از زندگی در اون نهفته است.

زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست

هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود

صحنه پیوسته بجاست

خرّم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

حالا درسته که این شعر زیبا رو قریب به اتفاق شماها شنیدید اما چه خوبه که سرلوحه بعضی از امورات زندگی قرار بدیم.

خداوکیلی چند درصد از ما موجودات دو پا به فکر هنرمندی و هنر نمایی تو این جهان هستیم؟

هنرنمایی او چیزی هست که ما دنبال رضای خدا هستیم.

گاهی اوقات آدم از شنیدن واژه ی "رضای خدا" وحشت میکنه!

با خودش میگه خیلی سخته که بتونیم رضای خدارو جلب کنیم چون باید تمام کارها درجهت مسیر الهی باشه و ما هم که انسانیم و جایز الخطا !

میگه من نمی تونم نماز اول وقت بخونم ، من نمیتونم صبح زود بیدار بشم .اصلا من با نماز خوندن حال نمی کنم، خدا که نیازی به نماز نداره پس براچی بخونم!

اما نمیگه که من نیازی دارم به نماز خوندن یا نه؟ من بیشتر میفهمم یا خدا؟

با خودش میگه: امکان نداره که موهامو ژل نزنم.حالا که همه ابروهاشونو بر می دارن پس چرا من نکنم؟! مگه من چه فرقی با بقیه دارم؟ اصلا جلو ی برو بچ زشته. آدم باید مرتب باشه!

اما فکر نمیکنه که مرتب بودن به زیر ابرو برداشتن نیست و فرق نداشتن به تقلید کور کورانه کردن نیست.درسته که زیبایی خوب و قشنگه اما خوب بودن از زیبا بودن مهم تره.

.

.

.

ای کاش ما آدم ها فقط به حرف هوای نفس گوش ندیم.

ای کاش گاهی اوقات بین فطرت و هوای نفس و بین عقل و دل یه مناظره بزاریم تا ببینیم حق کدوم طرفی هست.

ای کاش زمانی برسه که بفهمیم زمان چندانی نداریم ...


X