تبیان، دستیار زندگی
اگر کتاب خدا بس است چرا حضرت صدمرتبه فرمود این دو (کتاب و عترت) از هم جدا نمی‌شوند، مگر نسخه بدون طبیب و ماشین بدون راننده و کتاب بدون معلم می‌شود، اینها با هم مفید است مثل سوزن و نخ، از هم جدا بشوند کاربرد ندارند، مکتب باید کنار رهبر باشد، هرگز جدا نمی‌ش
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگرانی‌های پیامبر رحمت چه بود؟

حضرت محمد


معمولا انسان نسبت به چیزهایی که بیشتر نگران است سفارش بیشتری می‌کند مثل مادری که در سفر فرزندش نگران است بیشتر تلفن می‌کند، از مسیر و جاده‌ای که وزارت راه بیشتر نگرانی دارد قدم به قدم(علامت های) احتیاط، احتیاط، آهسته‌تر، آهسته، حداکثر سرعت 30 کیلومتر می‌گذرد.

پس هرچه را پیامبر صلی الله علیه واله بیشتر گفته و سفارش کرده معلوم می‌شود نگرانی‌اش از آن بیشتر بوده.

کتاب بدون معلم !!

شاید بتوان گفت که کلامی را بیشتر از این سفارش نکرده که: «إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ»(وسائل‏الشیعة، ج‏27، ص‏33)

(بدرستی که من دو چیز سنگین و گرانبها در میان شما می‌گذارم کتاب خدا و اهل بیتم هرکس به این دو تمسک کند گمراه نمی‌شود...  و این دو از هم جدا نمی‌شود تا در بهشت نزد حوض کوثر بر من وارد شوند) اتفاقا چیزی را که بیشترین سفارش را حضرت داشت و می‌ترسید گرفتارش شد حدود صدبار این کلام را تکرار کرد.

این که فرمود«لَنْ یَفْتَرِقَا» از هم جدا نمی‌شوند این دو، پس کسی که گفت «حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ»(المناقب، ج‏1، ص‏236) کتاب خدا قرآن بس است) باید گفت حرفش درست نیست. گفتند قرآن کافی است. و به همین واسطه و شعار امام علی علیه‌السلام را خانه نشین کردند.

ما می‌گوییم اگر کتاب خدا بس است چرا حضرت صدمرتبه فرمود این دو (کتاب و عترت) از هم جدا نمی‌شوند، مگر نسخه بدون طبیب و ماشین بدون راننده و کتاب بدون معلم می‌شود، اینها با هم مفید است مثل سوزن و نخ، از هم جدا بشوند کاربرد ندارند، مکتب باید کنار رهبر باشد، هرگز جدا نمی‌شوند تا قیامت.

تلخ ترین حادثه

به یکی از اصحاب گفتند سخت ترین و تلخ ترین حادثه پیامبر صلی الله علیه واله چه بود؟ گریه کرد و گفت: دقیقه‌ های آخر عمر حضرت بود فرمود: قلم و کاغذ بیاورید چیزی را یادداشت کنید تا «أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَاباً لَا تَضِلُّوا بَعْدِی»(بحارالأنوار، ج‏22، ص‏497) هرگز گمراه نشوید.

غذایی که انسان می‌خواهد مصرف کند باید از طرف بهداشت جهت سلامت باید تایید کرده و مهر بزنند در صورتیکه غذای روح و فکر به مراتب از غذای جسم اهمیتش بیشتر است، چون غذای جسم چند ساعتی بیشتر در بدن نیست. غذای فکری عمری در مغز انسان می‌ماند

بعضی گفتند تب حضرت زیاد شده و بالا رفته و نعوذبالله، استغفرالله، پناه بر خدا دارد هزیان می‌گوید.

گفت خیلی غصه خوردم درباره پیامبری که خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏ إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحى‏» (نجم/4-3) از جانب خود حرفی نمی‌زند مگر بر او وحی شود و در جای دیگر می‌فرماید: «وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» (حشر/7)

هرچه پیامبر گفت عمل کنید و آنچه نهی کرد ترک کنید. حرف او حرف خدا و بیعت با او بیعت با خداست و باز می‌فرماید: «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» (نساء/80) هر کس اطاعت از پیامبر کند اطاعت از خداوند کرده. سخن او سخن خدا و حرفهایش فتوکپی حرفها و کلام خداوند است.

پس نگرانی اول پیامبر صلی الله علیه واله جدائی قرآن از اهل بیت علیهم السلام بود.

متأسفانه در مسجدالحرام همه را با قرآن می‌بینی. می‌پرسی امام کاظم علیه السلام کیست؟ نمی‌داند. البته امام حسن و امام حسین و فاطمه زهرا علیهم السلام را شناخته و اهل بیت علیهم السلام را هم دوست دارند. بسیاری از اینها اسم امام رضا علیه السلام را نشینده ‌اند.

درست همان چیزی که پیامبر صلی الله علیه واله نگرانی داشت. آنها اهل بیت را نمی‌شناسند ما هم برای امام زاده‌ ها گنبد و بارگاه درست می‌ کنیم ولی قرآن را نمی‌ توانیم بخوانیم. ما اهل بیت علیهم السلام را پررنگ کرده ‌ایم قرآن را کم رنگ و آنها به عکس.

تقوا

شرط یک تفسیر خوب

قَالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه وآله: «إِنَّمَا الْخَوْفُ عَلَى أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی ثَلَاثُ خِصَالٍ أَنْ یَتَأَوَّلُوا الْقُرْآنَ عَلَى غَیْرِ تَأْوِیلِهِ أَوْ یَتَّبِعُوا زَلَّةَ الْعَالِمِ أَوْ یَظْهَرَ فِیهِمُ الْمَالُ حَتَّى یَطْغَوْا وَ یَبْطَرُوا وَ سَأُنَبِّئُكُمُ الْمَخْرَجَ مِنْ ذَلِكَ أَمَّا الْقُرْآنُ فَاعْمَلُوا بِمُحْكَمِهِ وَ آمِنُوا بِمُتَشَابِهِهِ وَ أَمَّا الْعَالِمُ فَانْتَظِرُوا فَیْئَهُ وَ لَا تَتَّبِعُوا زَلَّتَهُ وَ أَمَّا الْمَالُ فَإِنَّ الْمَخْرَجَ مِنْهُ شُكْرُ النِّعْمَةِ وَ أَدَاءُ حَقِّهِ»(خصال صدوق، ج‏1، ص‏164).

فرمود: بیشترین چیزی که بر امتم می‌ترسم اینکه قرآن به غیر از جایگاه و معانی حقیقی خود معنی شود.

تفسیر قرآن و مفسر قرآن دو شرط دارد :

الف: باید خود تقوا داشته باشد

اگر تقوا نداشت معانی قرآن را دنبال سلیقه خود می‌کشاند، مثل کسی که منظور خاص دارد. هر وقت قدم هم می‌خواهد بزند از جایی می‌رود که به مقصود خود برسد.

«فَأَمَّا الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ» (آل عمران/7)

آنها که در قلوبشان مریضی و گیر و تنگی است تبعیت می‌کنند از آیات متشابه(تا بتوانند به هر شکل که خود می‌خواهد و سلیقه دارد معنی و تفسیر کند)

ب: امام و امامت

یعنی اگر کسی ظرفش آلوده باشد هر قدر هم آب در آن بریزند آلوده می‌شود، استخری که گربه مرده دارد، هرچه هم آب زلال بریزی باز هم بوی تعفن می‌دهد، و لذا فرموده: «هُدىً لِلْمُتَّقینَ» (بقره/2) متقین یعنی آنها که روحشان پاک است و دیگری «تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَیْنِ» امام. یعنی کسی که می‌خواهد تفسیر بگوید، هم باید روحش پاک و دستش به اهل بیت علیهم السلام بند باشد و الا کج معنی می‌کند.

و باز می‌فرماید: «أَوْ یَتَّبِعُوا زَلَّةَ الْعَالِمِ» می‌ترسم از اینکه شما دنباله رو یک عالم و دانشمند منحرف شوید.

اگر کتاب خدا بس است چرا حضرت صدمرتبه فرمود این دو (کتاب و عترت) از هم جدا نمی‌شوند، مگر نسخه بدون طبیب و ماشین بدون راننده و کتاب بدون معلم می‌شود، اینها با هم مفید است مثل سوزن و نخ، از هم جدا بشوند کاربرد ندارند، مکتب باید کنار رهبر باشد، هرگز جدا نمی‌شوند تا قیامت

غذایی که انسان می‌خواهد مصرف کند باید از طرف بهداشت جهت سلامت باید تایید کرده و مهر بزنند در صورتیکه غذای روح و فکر به مراتب از غذای جسم اهمیتش بیشتر است، چون غذای جسم چند ساعتی بیشتر در بدن نیست. غذای فکری عمری در مغز انسان می‌ماند. چطور غذای جسم بهداشتی و استاندارد غذای فکر مهمتر است.

نگرانی‌های اجتماعی پیامبر

قَالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه وآله: «إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِی التَّصْدِیقُ بِالنُّجُومِ وَ التَّكْذِیبُ بِالْقَدَرِ وَ ظُلْمُ الْأُمَّةِ»(بحارالأنوار، ج‏55، ص‏330)

بیشترین چیزی را که می‌ترسم از ظلم امت به همدیگر است. فرمود من از مومن و مشرک نمی‌ترسم از دورویی می‌ترسم که هرروزی مشکلی می‌شود: «إِنِّی لَا أَتَخَوَّفُ عَلَى أُمَّتِی مُۆْمِناً وَ لَا مُشْرِكاً فَأَمَّا الْمُۆْمِنُ فَیَحْجُزُهُ إِیمَانُهُ وَ أَمَّا الْمُشْرِكُ فَیَقْمَعُهُ كُفْرُهُ وَ لَكِنْ أَتَخَوَّفُ عَلَیْكُمْ مُنَافِقاً عَلِیمَ اللِّسَانِ یَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ وَ یَعْمَلُ مَا تُنْكِرُونَ»(منیةالمرید، ص‏136)

«مُنَافِقاً عَلِیمَ اللِّسَانِ» از منافقینی که زبانشان نرم و خوب است بیانش سحر می‌کند. «یَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ» وقتی حرف می‌زند کیف می‌کنید. «وَ یَعْمَلُ مَا تُنْكِرُونَ» عملش خلاف حرفش می‌باشد.

قرآن می‌فرماید: «وَ إِنْ یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ» (منافقون/4) حتی وقتی منافق حرف می‌زند توی پیامبر هم حرفش را گوش می‌دهی. یعنی با چرب زبانی پیامبر صلی الله علیه و اله را جذب می‌کند.

نگرانی‌های روحی پیامبر

می فرماید: «أَلَا إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْكُمْ خَلَّتَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى»(كافی، ج‏8، ص‏58)تبعیت از هوای نفس و آرزوهای دراز تبعیت از هوای نفس شما را از حق و آرزوهای دراز، شما را از آخرت باز می‌دارد.

فرآوری : زهرا اجلال            

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع :

سایت حوزه.

بیانات حجت الاسلام قرائتی در درس هایی از قرآن.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.