کاخ الحمرا، تلفیق هنر مسیحی و اسلامی
اندلس یا همان اسپانیای امروزی، حلقه میانی فرهنگ و هنر اسلام و غرب است. حضور هشتصد ساله مسلمین در این سرزمین و به بار نشستن عمیق فرهنگ و هنر اسلامی، اسپانیا را پلی میان دو تمدن بزرگ تبدیل نمود. این تاثیر در دو محور قابل بررسی است یکی هنر مسیحیانی که تحت تسلط حکومتهای اسلامی میزیستند و دیگری هنر اسلامی است که تحت تاثیر هنرهای متداول در سایر سرزمینهای تحت حکومت اسلام در اسپانیا رواج یافت.
طی تسلط حکومت خاندانهای مختلف اسلامی مستقر در اسپانیا برای گروهی از مسیحیان که در حفظ فرهنگ و هنر قومی خود می کوشیدند اما ناگزیر به پذیرش نفوذ فرهنگ و معماری اسلامی بودند هنری متداول شد که از سده هشتم تا یازدهم میلادی (دوم تا پنجم ه . ق)در کنار معماری و هنر اسلامی تحول می یافت. دراین شیوه در سده یازدهم میلادی با نفوذ و رواج هنر رومیوار متروک ماند و از میان رفت. والیان و خلیفگان مسلمان با روش مسالمتآمیزی که داشتند به مسیحیان اجازه میدادند که با رعایت پارهای شرایط برای اجرای مراسم دینی خود پرستشگاههای مسیحی بسازند در نتیجه شیوه معماری و تزیینی توسّط آن مسیحیان به وجود آمد، که آمیزهای بود از هنر عامیانه محلّی و عناصر شکوهمند شیوه اسلامی. تاثیر این هنر و همچنین هنر و معماری اسلامی از سده ششم ه.ق (دوازدهم میلای) که مسیحیان اسپانیا تدریجا شروع به پس گرفتن ایلات خود از مسلمانان کردند، تا سده نهم ه.ق (پانزدهم میلادی) که آغاز دوران رنسانس اروپا بود در اسپانیا و پرتغال رواج یافت.
در میان بسیاری کاخها برجامانده از معماری دوران اسلامی اسپانیا مشهورتر از همه کاخ مستحکم الحمرا یا مقّر دژمانند و شکوهمند امیران مراکش گرانادا یا غرناطه معروف به سلسله بونصریان است. بخش عمده این کاخ در سده هفتم هجری برپا شد. بناهای الحمرا نمونه بارز رشد هنر اسلامی مغربی در اسپانیا است. در این ساختمان ها سبک جدیدی به وجود آمد که بیشتر متأخر از آموزه های اسلام و شمال آفریقا بود و کمتر به خود اسپانیا مربوط میشد.
الحمرا شامل 3 بخش است: قصر سلطنتی، که مشهورترین بخش آن است و خودش به سه قسمت: بارگاه ، شبستان و حرم سرا تقسیم شده است، بخشهای دیگر کاخ شامل باغهای پلکانی و قلعه هستند.
الحمرا شامل 3 بخش است: قصر سلطنتی، که مشهورترین بخش آن است و خودش به سه قسمت: بارگاه ، شبستان و حرم سرا تقسیم شده است، بخشهای دیگر کاخ شامل باغهای پلکانی و قلعه هستند.
بارگاه بخشی از قصر سلطنتی بود، جایی که سلطان به امور روزانه مملکتی و تجاری رسیدگی میکرد. این قسمت از نظر تزیین و تجل به پای بخشهای دیگر کاخ نمیرسد و درواقع از فضایی فروتنانه برخوردار است. جذابترین قسمت بارگاه، حیاط خلوت اتاق طلایی بود.
قسمت اعظم بخش شبستان در زمان سلطنت یوسف اول در قرن 14 انجام شده است و دارای تزینات بسیار زیاد بود تا برای شرفیابی سفرا و مهمانان خاص مناسب باشد. این بنا شامل مجموعهای از اتاقها و حیاطهای بسیار زیبا بود و یکی از مناظر دیدنی آن حیاط گل پروانش با استخری که از دو طرف با صفی از بوتههای پروانش احاطه شده بود، به شمار میرفت.
کمی جلوتر در برج به تالار سفیران میرسیم که بزرگترین و شاید بهترین اتاق در تمام قصر سلطنتی باشد. این تالار یک مربع کامل است و یک گنبد بسیار زیبای چوبی دارد که به معنای هفت طبقه آسمان است.
یکی از ویژگی های بارز معماری الحمرا درون گرایی آن است. در الحمرا تزیینات درونی بسیار بیشتر از هیبت بیرونی است. این کاخ پُر زینت و مجلل در داخل دیواری دژ مانند به رنگ قرمز بنا شده، که به همان سبب در زبان عرب «الحمراء» یا «جایگاه قرمز» نام گرفته است.نقشه اصلی بنا نامنظم و گسترده، به طور عمده مشتمل است بر دو حیاط مستطیل شکل عمود بر هم که هر یک به ردیف هایی از ورودیّه ها و سرسراها و اتاق ها راه مییابند.
حرم کاخ الحمرا از حیاط شیران منشعب میشود و شامل مجموعهای از اتاقهای زیبا و یک حمام است. در جنوب این سالن به تالار Abencerrajes میرسیم که دارای حیرت انگیزترین سقفها در کل مجموعه است
سقف یک 16 ضلعی است با تزئینات استالاگمیتی است و توسط پنجرههایی که بر روی گنبد نصب شدهاند و نوری که بر روی آب چشمه کف منعکس میشود، روشن میشود. سقف تالار دو خواهر نیز بسیار شگفت انگیز است و از بیش از 5000 خانه لانه زنبوری ساخته شده است.
حیاط شیران که کوچکتر آن دو و دارای تزیینات بیشتر است، در طاقنماهای چهار جانبی که متناوباً بر تکستونیها و دو ستونیهای ظریف با سرستونها مزّین به نقوش توربافت سوارند، محصور شده است، و قوسها از درونسو دالبری چند پرّه و سطح دیوارهء بالای آنها با گچبری راستخطهای درهم تنیده و کتیبه های قرآنی زینت یافته است. در مرکزحیاط حوضحهای سنگی سوار بر پشت دروازه پیکره شیر از سنگ سیاه تعبیه شده است.
در تالار شاهان، به یک اثر نامتعارف هنری برمی خوریم، که تمثالهایی زنده نمایانه از انسان است که در دین اسلام حرام دانسته میشده. سازنده این آثار به احتمال فراوان مسیحی بوده است اما دستور ساخت آن را سلاطین دودمان نصر صادر کرده بودند. حمامها آخرین قسمت با اهمیت حرم هستند که نمیتوان به آن داخل شد، اما میتوان درون آن را از میان پنجره تماشا کرد.
بر روی هم نمای بیرونی بین الحمراء ساده و تزیینات گوناگون آن به شیوهء کاخسازی بربرهای مراکش در درونخانه تعبیه شده است، که عبارتند از: کاشی کاری لعابی منقوش و هفترنگ، گچبری فراوان به نقش تور بافت یا با نقوش هندسی اسلامی و گُلهای گیاهی یا اسلیمی درهم بافته، کتیبههای حاشیهبندی شده قرآنی به خطوط کوفی و نسخ و ریحانی
مسلمانان صحرانشین که آب برایشان از هر گوهری ارزشمندتر بود، با کشیدن نهرهایی از سرچشمهها و جویبارها، باغهای کاخ را با چشمههای رویایی، فوارهها و حوضهای کم عمق و پر انعکاس تزیین کردند. صدای زمزمه آب در سراسر باغها و حوض خانهها به گوش میرسد و کشف چشمههای کوچک، لذت گشتن در باغ را صد چندان میکند
یکی از ویژگی های بارز معماری الحمرا درون گرایی آن است . در الحمرا تزیینات درونی بسیار بیشتر از هیبت بیرونی است. این کاخ پُرزینت و مجلل در داخل دیواری دژمانند به رنگ قرمز بنا شده، که به همان سبب در زبان عرب «الحمراء» یا «جایگاه قرمز» نام گرفته .
همچنین بدون تردید در کنار معماری، هنرهای دیگر اسلامی نیز در این سرزمین مۆثر افتادند. این تاثیر در رشتههای مختلف هنری چون شهرسازی، معماری مساجد، کاخها، پارکها و پلها، ضرب سکه، خوشنویسی، زردوزی بر روی پارچه، نساجی و کاغذسازی، چشمگیر بود و در بطن خود دارای چنان روح زیباشناسانه و قدرتمندی بود که به همان صورت مورد تقلید اروپاییان قرار میگرفت. همچنین هنرهای تزیینی اسلامی چون: بافندگی، کندهکاری روی فلّز و عاج، سیم و زرکوبی روی مفرغ و فولاد با اسلوب معروف به «دمشقی» مانند ساختن، کلاه خودها و شمشیرهای گرانبها و بهویژه انواع کاشیسازی و سفالگری با رنگهای درخشان درهم بافته نیز شکوفان و مکتب ساز شد.
نوعی از هنر که در دوران اسلامی در اسپانیا شکل گرفت و توسعه پیدا کرد تأثیر شگرفی در معرفی هنر اسلامی به اروپاییان و نفوذ آن در هنرهای مدرن سدههای بعدی داشت.
فراوری: سمیه رمضان ماهی بخش هنری تبیان
منابع:
طرح فردا
سایت نقش نگار