تبیان، دستیار زندگی
همانگونه که از ظاهر متن فهمیده می شود این پیام، خط بطلانی است بر تمام گزارشهایی که در آن به گونه ای ادعای مشاهده و ملاقات با حضرت بقیةالله الاعظم در عصر غیبت شده است و این در حالی است که ما به واسطه نقلهای فراوانی که از طریق افراد مقبول و موثق به ما رسیده
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ادعای مشاهده با تکذیب امام زمان علیه السلام

امام زمان

در کتاب احتجاج مرحوم طبرسی چنین آمده است:

زمانى كه زمان رحلت أبوالحسن سمرىّ(آخرین نایب امام عصر (عج)) نزدیک شد از او پرسیدند: [نیابت را] به چه كسى وصیّت مى‏كنى؟ او نوشته ای از امام عصر (عج) را که نزدش بود به جمع حاضر نشان داد. در آن نوشته شده بود:

بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم؛ اى علىّ بن محمّد سمرىّ! خداوند اجر برادرانت را در عزاى تو عظیم گرداند كه تو ظرف شش روز آینده خواهى مُرد؛ پس خود را براى مرگ مهیّا كن و به احدى وصیّت مكن كه پس از وفات تو قائم مقام تو شود؛ زیرا غیبت تامّه واقع شده و ظهورى نیست مگر پس از اذن خداى تعالى و آن، پس از مدّتى طولانى و قساوت دلها و پر شدن زمین از ستم واقع خواهد شد.

و به زودى كسانى نزد شیعیان من آیند و ادّعاى مشاهده كنند، بدانید هر كه پیش از خروج سفیانى و صیحه آسمانى ادّعاى رۆیت و مشاهده كند دروغگوى مفترى است، «وَ سَیَأْتِی إِلَى شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَر و لا حول و لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ العلیّ العظیم.»(1)

سپس کسانی که در آن مجلس بودند از آن نامه، رونوشت کردند و از نزد او خارج شدند و چون روز ششم فرا رسید نزد او بازگشتند که او را در حال احتضار بود. یكى پرسید: وصىّ تو پس از شما كیست؟ گفت: خداوند را امرى است كه خود او رساننده آن است. این را گفت و از دنیا رفت.

موضوع این نوشته، بحث در فراز پایانی آن نامه است که حضرت مرقوم فرمودند:

«أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَر» ؛ بدانید هر كه پیش از خروج سفیانى و صیحه آسمانى ادّعاى مشاهده كند دروغگویی است که به ما افترا بسته است.

همانگونه که از ظاهر متن فهمیده می شود این پیام، خط بطلانی است بر تمام گزارشهایی که در آن به گونه ای ادعای مشاهده و ملاقات با حضرت بقیةالله الاعظم در عصر غیبت شده است و این در حالی است که ما به واسطه نقلهای فراوانی که از طریق افراد مقبول و موثق به ما رسیده اطمینان داریم که در عصر غیبت کبری، انسانهای مقدس و فرهیخته ای به خدمت آن حضرت شرفیاب شده و محضرش را درک کرده اند.

این احساس تعارض، انگیزه ای شد برای پژوهشی که خلاصه شده اش در ادامه می آید؛ پژوهشی که سعی دارد این تعارض ظاهری را برطرف کند.

و به زودى كسانى نزد شیعیان من آیند و ادّعاى مشاهده كنند، بدانید هر كه پیش از خروج سفیانى و صیحه آسمانى ادّعاى رۆیت و مشاهده كند دروغگوى مفترى است

نکته ای مهم قبل از ورود به بحث:

ادعاها و یا گزارشهای رسیده درباره ملاقات با شخص امام زمان علیه السلام(2) به دو دسته اند: الف. ملاقاتهایی که افراد موثق و مورد اطمینان بیان می کنند. ب. ملاقاتهایی که افراد غیر متشرع و یا کسانی که اطمینانی به گفته آنها نیست، بیان می کنند که در مقام بحث باید بین این دو نوع گزارش، فرق گذاشت و هر دو را به صرف ادعای مشاهده یکی ندانست.

پاسخ اول در قدم اول

سند این روایت را مرحوم شیخ طوسی (ره) با عبارت « أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ »(3) آغاز می کند که این باعث ارسال در سند و در نتیجه ضعف روایت می شود و چون سایر نقلهای موجود هم از این اشکال رنج می برند در نتیجه برای حل آن تعارض، جانب گزارشهای مطمئن را گرفته و اعتنایی به این روایت نمی کنیم.(4)

نکته: پاسخهای بعد مبتنی بر قبول روایت و پذیرش محتوای آن است. زیرا عده ای اشکال ارسال در سند و در نتیجه ضعف روایت را نپذیرفته و معتقدند که تعبیر «جَمَاعَةٌ» که شیخ طوسی (ره) می گوید اشاره به جمعی از اساتید روایی او دارد که همگی مشخص و موثقند و او برای اطمینان بیشتر شنونده با تعبیر به جمعی از آنها اشاره کرده است. به هر ترتیب پاسخهای بعدی مبتنی بر قبول محتوای روایت می باشد.

امام زمان

پاسخ دوم

این روایت نسبت به تمام مشاهدات در عصر غیبت کبری اطلاق دارد یعنی همه را در بر می گیرد و به ظاهر همه را تکذیب می کند و از طرفی هم ما به ملاقاتهای نقل شده (حداقل توسط علمای به نام) یقین داریم؛ در اینجا با استفاده از قواعد علمی(5) آن اطلاق و فراگیری را تخصیص زده و چنین می گوییم:

حضرت در این فرمایش تمام ملاقاتها و مشاهدات ادعایی را که صرفا ادعا هستند و ما هیچ دلیل و قرینه ای بر درستی و پذیرش آنها نداریم به شدت رد کرده(6) و با این کار، پیشاپیش، شیعیان را افتادن در دام مدعیان دروغین ارتباط با حضرتش بر حذر داشته است. مدعیانی که دیروز نام و آوازه و امروز پرونده کلاه برداری شان، شهره شهر است که متاسفانه این قبیل داستانها همچنان ادامه دارند.

پاسخ سوم

این پاسخ از راه تحلیل الفاظ و محتوای درونی روایت به دست می آید که آن را علامه مجلسی(ره) و دیگران بیان کرده اند. ایشان می نویسد:

شاید مراد از این فرمایش، ادعای مشاهده ای است که فرد علاوه بر ادعای مشاهده، ادعای نمایندگی آن حضرت را نیز کرده و خود را فرستاده ای از سوی ایشان به شیعیان معرفی می کند.(7)

این فرمایش علامه مجلسی (ره) را می توان با قراین داخلی روایت، تقویت کرد و آن را از درجه «شاید» بالاتر برده و به درجه اطمینان نزدیک کرد. آن قرینه داخلی واژه «مُفتَر» است که بعد از کذاب آمده است.

روایت مورد بحث با همین مضمونی که دارد کاملا درست و مورد پذیرش است و هیچ منافاتی با ملاقاتهایی که علما و سایر افراد پاک و مقدس با ایشان داشته اند و از طرق موثق نقل شده است ندارد. عمده پیام این بخش از روایت، هشدار به شیعیان است که هر گزارش مبنی بر ملاقات با امام زمان (عج) را بی دلیل نپذیرند و بدانند که با آغاز غیبت کبری، دیگر کسی به شکل مشخص نماینده (نایب خاص) آن حضرت نخواهد بود

مفتر به کسی می گویند که دروغی ساخته و آن را به کسی نسبت می دهد. قاموس  قرآن می نویسد(8)

افْتِرَاء: جعل دروغ و چیزى از خود در آوردن است؛ مثل «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ كَذِباً»(9) ؛ كیست ظالمتر از آنكه بر خدا دروغ ببندد. بعد می نویسد: مُفتَر یعنی جعل كننده دروغ مانند این آیه: «قالُوا إِنَّما أَنْتَ مُفْتَرٍ»(10)؛ گفتند تو فقط جعل کننده دروغى.

بنابراین وقتی حضرت در کنار «کذاب» از واژه «مفتر» هم استفاده می کند معنایش این است که تنها مشاهده کننده مورد نظر ایشان ؛ بلکه منظورشان کسی است که علاوه بر ادعای مشاهده، ادعای نمایندگی ایشان را نیز دارد.

بنابراین امام زمان (عج) در این نامه به آخرین نایب خاص خود و دیگر شیعیان اعلام می کند که بعد از علىّ بن محمّد سمرىّ (آخرین نایبم) من دیگر نایب خاص و مشخصی نخواهم داشت؛ پس اگر کسی آمد و چنین ادعایی کرد او دروغگویی است که سخنی از پیش خود جعل کرده و به ما نسبت می دهد.

نتیجه بحث:

روایت مورد بحث با همین مضمونی که دارد کاملا درست و مورد پذیرش است و هیچ منافاتی با ملاقاتهایی که علما و سایر افراد پاک و مقدس با ایشان داشته اند و از طرق موثق نقل شده است ندارد. عمده پیام این بخش از روایت، هشدار به شیعیان است که هر گزارش مبنی بر ملاقات با امام زمان (عج) را بی دلیل نپذیرند و بدانند که با آغاز غیبت کبری، دیگر کسی به شکل مشخص نماینده (نایب خاص) آن حضرت نخواهد بود.

پی نوشت ها:

1.       الإحتجاج على أهل اللجاج، ج‏2، ص478

2.       برخی بلکه اکثر این ملاقاتهای گزارش شده ملاقات با شخص آن حضرت نبوده و در واقع دیدار با کسانی بوده است که نمایندگان آن حضرت در رسیدگی به امور و رفع گرفتاری های مردمند. (از بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی)

3.       الغیبة ص 395

4.       علامه مجلسی به همین نکته در بحار الأنوار 318/‏53 اشاره کرده و می نویسد: أنه خبر واحد مرسل غیر موجب علما فلا یعارض تلك الوقائع و القصص التی یحصل القطع عن مجموعها.

5.       تخصیص خبر واحد با دلیل لبی

6.       سید نعمت الله جزایری ره می نویسد: «و الأظهر أن یراد: من یدّعی المشاهدة من غیر دلیل و لا برهان» ؛ ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، ج‏3، ص 133

7.       لعله محمول على من یدعی المشاهدة مع النیابة و إیصال الأخبار من جانبه ع إلى الشیعة على مثال السفراء ؛ بحار الأنوار 52/151

8.       ر.ک به قاموس قران، ج‏5، ص: 171

9.       انعام/21

10.   نحل /101

 امید پیشگر

بخش مهدویت تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.