تبیان، دستیار زندگی
جای شک نیست كه هم در انجیل و هم در قرآن حضرت عیسی ـ علیه‌السلام ـ تعبیر به «كلمه»‌ شده است، و لكن باید دید كه آیا مقصود از «كلمه» كه در قرآن آمده با آنچه در انجیل ذكر شده یكی است؟ یا با هم تفاوت اساسی دارند؟ آنگاه می‎توان گفت كه قرآن مطالب انجیل را در این
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا قرآن انجیل را تأیید می کند؟


قرآن می‌گوید: «او كلمه است» آل‌عمران آیه 45 مقصود از او مسیح می‌باشد. و انجیل نیز می‌گوید: كلمه خدا بود و كلمه جسم گردید و در میان ما ساكن شد (یوحنا1/14) پس قرآن گفتار مسیحیت را قبول دارد؟


انجیل
پاسخ :

جای شک نیست كه هم در انجیل و هم در قرآن حضرت عیسی ـ علیه‌السلام ـ تعبیر به «كلمه»‌ شده است، ولكن باید دید كه آیا مقصود از «كلمه» كه در قرآن آمده با آنچه در انجیل ذكر شده یكی است؟ یا با هم تفاوت اساسی دارند؟ آنگاه می‎توان گفت كه قرآن مطالب انجیل را در این مورد پذیرفته است یا خیر؟

«كلمه» به حسب لغت بر لفظ واحدی كه دلالت بر معنا كند و همچنین بر جمله اعم از اینكه تام باشد یا نباشد ـ اطلاق می‌شود و در اصطلاح قرآن عبارت از چیزی است كه اراده الهی به آن ظاهر می‌شود. و منظور از آن نوعی خلق است[1] و مقصود از «كلمه» در آیه 45 سوره آل‌عمران كه بر حضرت عیسی ـ علیه‌السلام ـ اطلاق شده همان تولد فوق‌العاده او می‌باشد و یا به خاطر اینست كه قبل از تولد خداوند بشارت او را به مادرش داده بود و نیز ممكن است علّت این تعبیر این باشد كه «كلمه» در اصطلاح قرآن به معنای مخلوق به كار می‌رود. مانند «بگو اگر دریاها مركب شوند تا كلمات پروردگار مرا بنویسند آنها تمام می‌شوند، پیش از آنكه كلمات پروردگار من تمام شود، هر چند دریاها را بر آنها بیفزایم»[2]

در این آیه منظور از «كلمات خدا» همان مخلوقات او است از آنجا كه مسیح ـ علیه‌السلام ـ یكی از مخلوقات بزرگ خداوند است اطلاق «كلمه» ‌بر او شده است و همچنین در آیات دیگر صریحاً حضرت عیسی ـ علیه‌السلام ـ را فرزند مریم معرفی می‌كند.[3] تا پاسخی به مدعیان الوهیت عیسی ـ علیه‌السلام ـ باشد. زیرا كسی كه از مادر متولد می‌شود و مشمول تغییرات و تحولات جهانی ماده است چگونه می‌تواند خدا باشد. بدیهی است كه خداوند از تمام تغییرات و دگرگونی‌ها بركنار است.

از آنجا كه اناجیل كلام مستقیم خدا نیست و برداشت‌های حواریون از گفتار مسیح ـ علیه‌السلام ـ می‌باشد و هر یك از آنها گفتار مسیح را طبق برداشت خویش بیان نموده است لذا بعضاً‌ با هم در تعارض و تضاداند

در انجیل یوحنا[4] «كلمه» بر مسیح به گونه‌ای دیگر اطلاق شده و به معنایی آمده است كه مخالف و متضاد با معنایی كه در قرآن آمده می‌باشد و به هیچ صورت مورد تأیید قرآن نمی‌تواند باشد. در انجیل آمده است: كلمه پیش خدا بود ـ كلمه خدا بود ـ كلمه جسم شد. معنای این جمله چنین می‌شود كه: مسیح خدا بود ـ و خدا جسم شد. بدیهی است كه چنین اعتقادی با اصول و مبانی اسلامی كه برگرفته از قرآن می‌باشد در تضاد و تناقض است. و همچنین با مطالب دیگر انجیل نیز سازگاری ندارد. زیرا طبق نقل «رابرت هیوم» در حدود هفتاد مورد در چهار انجیل تكرار شده كه مسیح فرزند بشر بود و شاید عیسی می‌خواست بدین صورت رابطه خویش را با ابناء بشر و اینكه او خود یكی از افراد بشر یا انسان ایده‌آل احساس می‌نمود مورد تأكید قرار دهد.»[5]

پس این ادعا كه قرآن مطالب انجیل را در مورد عیسی ـ علیه‌السلام ـ كه می‌گوید «كلمه» خدا بود، كلمه جسم گردید ـ ناشی از عدم دقت در محتوای آیه قرآن می‌باشد. و صرف تعبیر قرآن از مسیح به «كلمه»‌ دلیل بر قبول داشتن گفتار انجیل در این مورد نمی‌تواند باشد. قرآن می‌گوید: مسیح مخلوق و بنده خدا است. در حالی كه انجیل می‌گوید: مسیح خدا است و خدا جسم گردید. و صرف تشابه در تعبیر دلیل بر تائید محتوای انجیل در مورد مسیح توسط قرآن نمی‌تواند باشد.

علاوه بر این قرآن كلام خدا است كه از دخل و تصرّف دیگران مصون و محفوظ مانده و دست تحریف به آن نرسیده است، لذا هیچگونه تعارض و یا تضاد در محتوای آن به چشم نمی‌خورد و اگر از مسیح به «كلمه»‌ تعبیر شده و ممكن است برای كسانی دارای ابهام باشد در آیه بعد به صراحت می‌گوید: «مثل عیسی در نزد خدا همچون آدم است كه او را از خاك آفرید و سپس به او فرمود: موجود باشد و او هم موجود شد.»[6] و هرگونه شبهه‌ی الوهیت در مورد عیسی مسیح را منتفی می‌سازد.

و از آنجا كه اناجیل كلام مستقیم خدا نیست و برداشت‌های حواریون از گفتار مسیح ـ علیه‌السلام ـ می‌باشد و هر یك از آنها گفتار مسیح را طبق برداشت خویش بیان نموده است لذا بعضاً‌ با هم در تعارض و تضاداند. و از اینرو مطلبی كه در انجیل یوحناء راجع به مسیح آمده و او را خدا دانسته است در انجیل‌های دیگر چنین چیزی وجود ندارد. شاید برداشت نویسنده انجیل یوحنا راجع به مسیح چنین بوده كه ذكر كرده است. یا دست تحریف به آن رسیده و به شكل موجود درآورده‌اند.

سؤال اساسی این است كه چگونه پیروان دین مسیح بر انجیل یوحنا كه می‌گوید: كلمه پیش خدا بود ـ كلمه خدا بود ـ كلمه جسم شد ـ اعتقاد و باور دارند در حالی كه این گفتار با مطالب دیگر انجیل كه می‌گوید: حضرت مسیح توسط یهودیان به صلیب كشیده شد و به قتل رسید تعارض آشكار دارد.

در انجیل متی آمده است كه «عیسی بار دیگر فریاد بلندی كشید و جان سپرد.»[7]

خدایی كه انجیل معرفی می‌كند از مخلوقاتش عاجزتر است تا جای كه او را به قتل می‌رساند و دفن می‌كند!! اما مسیح كه در قرآن از او یاد شد غیر از مسیح است كه در انجیل معرفی شده است كه گاهی پسر خدا خوانده شده[8] و گاهی خدا.[9]

در نتیجه مطالبی كه در انجیل یوحنا راجع به مسیح آمده قطعاً مورد تأئید قرآن و اسلام نمی‌باشد. و اگر كسی چنین فكر كند از عدم دقت و آشنائی او از منابع اسلامی حكایت می‌كند.

پی نوشت ها :

[1] . طباطبائی، سیدمحمد حسین، تفسیر المیزان، ج 2، ص 447، ج 3، ص 340 مركز نشر فرهنگی رجاء بی‌تا.

[2] . سوره كهف، آیه 109.

[3] . سوره بقره، آیه 87ـ253 و سوره نساء،آیه 171.

[4] . یوحنا، ج 1، 14.

[5] . رابرت هیوم، ادیان زنده جهان، ص 343، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، اول 1365 ش.

[6] . سوره آل‌عمران، آیه 59.

[7] . انجیل شریف، ترجمه فارسی، جدید ص 97 تهران، انجمن كتاب مقدس ایران. بی‌تا.

[8] . سوره توبه، آیه 30.

[9] . یوحنا، ج 1، ص 4.

بخش قرآن تبیان


منبع : اندیشه قم