تبیان، دستیار زندگی
به نقل از دکتر بهشتی آمده است ؛ اگر می خواهید اسلام پیش برود ، خرافات را از دین جدا کنید .خرافات ریشه ی دین را می خشکاند . خرافات سازمانی است بعضی خرافات منطقه‌ای است ، بعضی محله ای ، بعضی بین المللی . مثال خرافه ی بین المللی ؛ می گویند عدد 13 نحس اس
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسلام را با خرافات آلوده نکنید !

خرافات، چشم زخم

خرافات ، جمع خرافه ، به معنای عادات و عقایدی است که برخلاف عقل و منطق و علم باشد و با موازین شریعت سازگار نباشد .

خرافات و اوهام ، مانعی برای رشد خرد و اندیشه انسان‌ها به حساب می‌آیند و باعث دوری آنها از مسیر سعادت و کمال می‌شوند . بسیاری از ستمگران تاریخ برای تحکیم قدرتشان ، از طریق ترویج خرافات بین مردم ، اهداف خود را دنبال می‌کردند، آنها می‌دانستند تسلّط بر مردمی که به جای عقل ، دنباله‌روی اوهام و خرافات هستند، آسان‌تر است . امّا پیامبر اعظم (ص) با هدایت مردم ، آنها را به سلاح ایمان و عقل و منطق تجهیز کرد تا خرافات را از معنویّت ، و اوهام را از واقعیات باز شناسند . دین اسلام ، غل و زنجیرهای خرافات و موهومات را از دست و پای اندیشه و عقل مردم برداشته است .

خرافات از نظر اسلام و قرآن

خرافه گرایی كه موجب پایبندی به سنت اجدادی است موجب پس زدن دین و روش  تازه و روی گردانی از آن است ، چنانكه پیامبر اسلام برای زدودن خرافات از ذهن مردم كسانی را به دیار ها می فرستاد تا آنها را آماده كنند و افسانه هایی را كه حاصل تحریف دین های گذشته بود و در ذهن مردم باقی مانده ،از سرآنها بیرون كند .

بزرگترین سد در برابر پیشرفت آیین اسلام همان افسانه ها بود و از این جهت پیامبر با تمام قدرت می كوشید كه آثار جاهلیت را كه همان افسانه ها و اوهام بود ، راازمیان بردارد . هنگامیكه پیامبر(ص) ، معاذبن جبل را به یمن اعزام نمود به او چنین دستور داد : " وامت امر الجاهلیه الاماسنه الاسلام و اظهر امر الاسلام كله صغیره و كبیره ؛ ای معاذ آثار جاهیلیّت و افكار وعقاید خرافی را از میان مردم نابود كن و سنن اسلام را كه همان دعوت به تفكر و تعقل است زنده نما ."

یکی از عواملی که از اهمیت دین می کاهد وباعث می شود که کم کم اعتبار خود را از دست بدهد ، وجود وگسترش خرافات می باشد .

همان طور که وقتی  مگسی در لیوان پر از آب گوارا وتمیز  مشاهده می کنیم ، هر چند که تشنه باشیم ولی میل به خوردن  آن نداشته واز آن متنفر می گردیم ، وجود خرافات نیز به همین منوال می باشد ، انسانهایی که تشنه دین ومعارف الهی می باشند با دیدن این همه خرافات های مختلف  از دین منزجر و فراری می شوند .

در سوره مومنون آیات 52تا 54 اینگونه می فرماید : "ما همه مردم را از یک امت واحد آفریدیم تا مرا پرستش کنند ، اما این مردم هستند که بر اثر منافع شخصی وهواهای نفسانی گرایش به خرافات ودین های بشری پیدا کرده واز راه حق که همان راه مستقیم باشد منحرف شده و به دام شیاطین می افتند ."

پیامبر اعظم (ص) با هدایت مردم ، آنها را به سلاح ایمان و عقل و منطق تجهیز کرد تا خرافات را از معنویّت ، و اوهام را از واقعیات باز شناسند . دین اسلام ، غل و زنجیرهای خرافات و موهومات را از دست و پای اندیشه و عقل مردم برداشته است

داستانی از علی (ع) در ردّ خرافه گویی

امیر المؤمنین علی (ع ) وسپاهیانش ، سوار بر اسبها ، آهنگ حرکت به سوی نهروان داشتند . ناگهان یکی از سران اصحاب رسید ومردی را همراه خود آوردوگفت: یا امیر المومنین ، این مرد ستاره شناس است ومطلبی دارد می خواهد به عرض شما برساند .

خرافات

ستاره شناس گفت : یا امیرالمؤمنین ، در این ساعت حرکت نکنید ، اندکی تأمّل کنید ، بگذارید دو سه ساعت از روز بگذرد ، آنگاه حرکت کنید .

حضرت فرمودند : چرا ؟

ستاره شناس پاسخ داد : چون اوضاع کواکب دلالت می کند که هر که در این ساعت حرکت کند ، از دشمن شکست خواهد خورد وزیان سختی بر او ویارانش وارد خواهد شد ، ولی اگر در ساعتی که من می گویم حرکت کند ، ظفر وپیروزی نصیب او خواهد شد وبه مقصد خواهد رسید

با شنیدن این سخنان حضرت ازاو پرسید : این اسب من آبستن است ، آیا می توانی بگویی کره اش نر است یا ماده؟ ستاره شناس گفت : اگر بنشینم حساب کنم ، می توانم .

حضرت فرمودند : دروغ می گویی ، محمد (ص) رسول خدا ، چنین ادعایی که تو می کنی نکرد. آیا تو ادعا داری که بر همه جریانهای عالم آگاهی و می فهمی در چه ساعت خیر ودر چه ساعت شر می رسد ، پس اگر کسی به تو با این علم کامل واطلاع جامع اعتماد کند ، به خدا ، نیازی ندارد .

سپس به مرد روکرده وفرمودند : مبادا دنبال این چیزها بروید ، اینها منجر به کهانت و ادعای غیبگویی می شود ، کاهن ، همردیف کافر و کافر در آتش است . آنگاه رو به آسمان کرد وچند جمله دعا مبنی بر توکل واعتماد به خدای متعال خواند. سپس رو کردبه ستاره شناس وفرمود: ما مخصوصا بر خلاف دستور تو عمل می کنیم  وبدون درنگ ، همین الان حرکت می کنیم ..

که نهایتاً نتیجه ی جهاد به نفع سپاه امام به سرانجام رسید.( وسائل الشیعه / ج/ 2 / ص 181)

حقیقت اسلام را رعایت کنیم !

به نقل از دکتر بهشتی آمده است ؛ " اگر می خواهید اسلام پیش برود ، خرافات را از دین جدا کنید .خرافات ریشه ی دین را می خشکاند ."

خرافات سازمانی است

بعضی خرافات منطقه‌ای است ، بعضی محله ای ، بعضی بین المللی .

مثال خرافه ی بین المللی ؛ می گویند عدد 13 نحس است . تمام کشورهای دنیا سیزده رو نحس می‌دانند ، بلیط هواپیما از شماره 12 می‌رود شماره 14. اصلاً صندلی به نام صندلی سیزده در هواپیما وجود ندارد .

علی بن ابیطالب شب سیزده رجب به دنیا آمد و روزتولد بزرگترین مرد عالم در این روز شاهد خوبی برابطال این ادّعای پوچ می باشد .

یکی از بهترین کارهای عبادی به نام اعتکاف ، آغازش از روز سیزده رجب می باشد .

این شواهد می توانند بطلان این پندار را از نگاه دین به روشنی بیان کند.

هرکجا اسلام پیش نرفت ، بلکه پس رفتی داشته است ، قطعاً در آن افراط و تفریطی صورت گرفته است . خرافاتی ، بدعتی(چیزی را که در دین نیست ، وارد دین کرده اند ) در آن وجود داشته که چنین اتفاقی افتاده است .

فردی که در جستجوی دین است ، کسی را می بیند که صف اول نماز جماعت است ، ربا هم می گیرد و می خورد . بعد هم دم از اسلام و دینداری می زند .خوب قطعاً کسی که از خارج چنین وجهه ای را ببیند ، خواهد گفت که اگر اسلام این است ، من این اسلام را نمی خواهم ، اگر دین این است من این مسجد را قبول ندارم !

باید به این نکته توجه کنیم و بدانیم ، هر کجا مردم از اسلام فرار کرده‏اند ، قطعاً درآن افراط و تفریطی را دیده اند .

پس سعی کنیم که در انحرافات دیگران ، مستقیم یا غیر مستقیم نقش های منفی را بازی نکرده و بیهوده خود را گرفتار آلاینده ها ی افراط و تفریط نکنیم .

زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.