بازخوانی متفاوت آیاتی از قرآن که بارها خواندهایم 23
او با جماعتی روبرو بود که از کودکی تصویر پسر خدا را قاب گرفته بودند، مردی که تنها، پیامبر خدا بود و نه فرزند خدای لاشریک. مردمانی مخاطب حرفهایش بودند که بهشت را تنها سهم پیروان موسی بن عمران میدانستند 3 و تورات را سرآمد کتابهای آسمانی.
فَإِنْ ءَامَنُواْ به مثلِ مَا ءَامَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوا وَّ إِن تَوَلَّوْاْ فَإِنمََّا هُمْ فیِ شِقَاق فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللَّه وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیم
اگر آنها نیز به مانند آنچه شما ایمان آوردهاید ایمان بیاورند، هدایت یافتهاند و اگر سرپیچی کنند، از حق جدا شدهاند و خداوند، شر آنها را از تو دفع میکند و او شنونده و داناست/سوره مبارکه بقره آیه 137
کتابها مینویسند:
در تفاسیر در مورد این آیه شریفه، در باب «وَّ إِن تَوَلَّوْاْ فَإِنمََّا هُمْ فیِ شِقَاقٍ...» آمده است که امام صادق علیهالسلام، شقاق را معادل کفر دانستهاند، یعنی آنها راه کفر را پیش گرفتهاند. ابن عباس آن را به معنای مخالفت گرفته است یعنی آنان راه مخالفت با حق را پیش گرفته و به باطل تمسک جستهاند، در نتیجه، با خدا مخالفت کردهاند. ابوعبیده «شقاق» را به معنای ضلال گرفته و حسن از آن، معنای عداوت را فهمیده است. 1
ارباب تفاسیر در مورد شان نزول آیه مینویسند : هنگامی که آیه «قُولُواْ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ مَا أُنزِلَ إِلَیْنَا وَ مَا أُنزِلَ إِلیَ إِبْرَاهِمَ وَ إِسمَْاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْبَاطِ وَ مَا أُوتی مُوسیَ وَ عِیسیَ وَ مَا أُوتی النَّبِیُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَین أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَ نحَْنُ لَهُ مُسْلِمُون» (آیه پیش از این آیه) نازل گردید و پیغمبر اسلام صلی اللَّه علیه و آله آن را بر یهود و نصاری تلاوت کرد، یهود آن آیه را چون متضمّن نبوّت عیسی علیهالسلام بود سخت انکار کردند و نصاری هم گفتند عیسی در ردیف سایر پیغمبران و مانند آنان نیست بلکه او پسر خداست لذا آنها نیز آن آیه را رد کردند و در این حال این آیه نازل گردید 2.
با تو میگویم :
میخواست برود تا دعوتشان کند به خدای لاشریکی که نه فرزند کسی است و نه نَسَب کسی به او میرسد؛ برود و بگوید به خدایی ایمان بیاورید که همان خدای ابراهیم و کلیم الله و مسیح بن مریم علیهم السلام است.
میخواست بگوید که میان موسی بن عمران و حضرت روح الله و نوح شیخ الانبیا، تفاوتی نیست، که انگشت اشاره تمامشان رو به آسمان است و ذکر زیر لب تمامشان، نام بلند خداوند.
میخواست بگوید که من میراثدار روحانیت مهربان ناصری علیهالسلام هستم و منم وارث پیامبر ِیهود؛ حضرت موسی بن عمران علیهالسلام؛ که من همان پیامبر موعودم و آخرینشان، خاتمالانبیا.
میرفت و در دل هزار شکوفه امید داشت که بهبارنشستشان را انتظار میکشید.
رفت، گفت و گفت و گفت ... اما هیچ کس مؤمن نشد ...
هیچ کدامشان ایمان نیاوردند. چه آنها که ردای بلند نصرانی بر تن داشتند و چه آنانی که کلاهک یهودی بر سر.
او با جماعتی روبرو بود که از کودکی تصویر پسر خدا را قاب گرفته بودند، مردی که تنها، پیامبر خدا بود و نه فرزند خدای لاشریک.
مردمانی مخاطب حرفهایش بودند که بهشت را تنها سهم پیروان موسی بن عمران میدانستند 3 و تورات را سرآمد کتابهای آسمانی.
او با بزرگان قومی روبرو شده بود که دلشان برای قبول کردن آخرین پیامبر خدا، جا نداشت.
او اما نگران بود؛ نگران ِآسیب قومی که کارشان انکار حقیقتی به نام اسلام بود و خدا نگرانی آخرین رسولش را خوب میدانست، این که او به سعادت این و آن، از خودشان حریصتر است 4.
خدا بود و میدانست که شکوفههای امید در دل حبیباش پژمرده است و کلمههایش را برای تسلای نبیاش فرستاد و گفت که از شرشان در امان نگهات میدارم.
یادم بماند :
یادم بماند، خدا اندوه و هراسهایم را میداند و صدای تپش مضطرب قلبم را میشنود.
نویسنده: زهرا نوری لطیف
کارشناس شبکه تخصصی قران تبیان
پینوشتها:
1.ترجمه مجمعالبیان فی تفسیرالقرآن، ج 2، ص 78
2.تفسیر نمونه، ج 1، ص 467
3. وَ قَالُواْ لَن یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَن کاَنَ هُودًا أَوْ نَصَارَی تِلْکَ أَمَانِیُّهُم قُلْ هَاتُواْ بُرْهَانَکُمْ إِن کُنتُمْ صَادِقِینمسوره مبارکه بقره آیه 111
4. لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ/ سوره مبارکه بقره آیه 128
پیوندهای پیشین:
بهترین هدیه(بازخوانی متفاوت آیات قرآن 21)
امنترین جای ِ جهان(بازخوانی متفاوت آیات قرآن 20)
من از دنیای بی شما می ترسم(بازخوانی آیاتی از قرآن که بارها خوانده ایم 19)
وجه خدا چیست و کجاست؟(بازخوانی آیاتی از قرآن که بارها خوانده ایم 18)
حواس پرت ها بخوانند(بازخوانی متفاوت آیاتی از قرآن که بارها خوانده ایم 17))!