تبیان، دستیار زندگی
دزفول در سرزمینی است كه تجربه ی هزاران سال كار با آجر را در دل خود دارد.سرزمینی كه وارث تمدن های آشوری ،سومری و ایلامی و سلسله های هخامنشی وساسانی است.« دیولا فوا»عقیده دارد كه از آجر های خرابه مبعد شوش شهر های شوشتر و دزفول ساخته شده اند...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دزفول شهری با زبان آجری

دزفول شهری با زبان آجری

ساختمانها و بناهای تاریخی ، برجها و باروها ، قصرها ، خانه ها ، معبدها و مسجدها ، معابر و بازارها ، نگاره های سنگی ، چوبها و خشتهای گلی منقش به طرح های پر رمز و راز و....همه و همه زبان حال مردمانی است كه پیش از من و شما در این سرا زیسته اند؛ آن چیزهایی كه امروز ، به اعتبار آنها به دنبال احیا و تثبیت هویت ملی و روح خود باوری در میان مردم و بویژه جوانان این مرز وبوم هستیم . میراثی كه خیلی بیش از این حرف برای گفتن دارد و می تواند برای ما مسبب خیر و بركت باشد .

همه اینها را گفتم ، اما یك چیزی در ذهنم ساز مخالف می زند و من را نگران میكند: اصلا اهمیت این همه خشت وگل وسنگ وآهن ورنگ در چیست ؟

چه چیزی در اینهاست كه میتواند تا این اندازه مایه فخر و مباهات باشد ؟ اصلا انسانهای پانصد یا هزار سال پیش خیلی كار شاقی نكرده اند كه مثلا فلان بنا را ساخته اند ! درست مثل امروز كه از شنیدن هیچ خبری تعجب نمی كنیم ! نباید دیدن و فهمیدن ماهیت این آثار هم چندان ما را به شگفتی وا دارد . شاید این سوالها و ابهامات و تردیدها برا ی خیلی از شما خوانندگان عزیز نیز پیش آمده باشد اما من فكر می كنم پاسخ این سوال ها را یافته ام:

سرعت وحجم پیشرفت علم وتكنو لوژی در دو قرن اخیر آنچنان بوده و هست كه شاید بتوان گفت به اندازه ی تمام دستاورد های بشر در قرون پیش است( كه ابتدا باید گفت: این قضیه در مورد ایران بر عكس است !) ؛چنان كه وقتی می گویند فلان بنا یا صنعت و یا هنر مربوط به مثلاً:پانصد یا هزار سال پیش است،خیلی متعجب نمی شویم.چرا كه درك عظمت این مسائل برای ما كه هم اكنون در قرنی زندگی می كنیم كه بشر از لحاظ ابزاری بسیار مجهز شد، دشوار است و كمتر می توانیم به اعجاز،نبوغ،فراست و درك و عشق و هنر والای خالقین آن آثار پی ببریم.تا بدانجا كه شاید این یادگارها را پیش پا افتاده قلمداد كنیم.اما با نگاهی ژرف تر و قدری تأمل و تعمق و با اندكی مطالعه در تاریخ بویژه از لحاظ علمی وهنری و سر در آوردن از تكنیك ها و علوم فنی ،مهندسی و معماری و همچنین محدودیت ارتباطات و تبادل فكری و علمی در آن روز گاران ،محققاً به شگرفی و دشواری كار پی خواهیم برد.

دزفول شهری با زبان آجری

یكی از زنده ترین و دم دست ترین این آثار جاودانه،هنر معماری شهر دزفول است. جالب است بدانید ،تمامی آنچه مایه ی شگفتی و منحصر به فرد بودن بنا ها ی این شهر است را شما می توانید از زبان آجرها  و تك تك خشت ها ی بكار رفته در انبیه ی تاریخی آن بشنوید،زبان آب و خاك و یا به تعبیری زبان انسان؛شاید تركیب خاك پوسیدگی اجدادمان كه با عرق و خون عده ای دیگر از آنان سرشته شده است.

ترجمان زبان آجری

آجر واژه ای است بابلی وسنگی است ساختگی و دگرگون شده كه از پختن خشت بدست می آید كه ساختن آن ها را به سومری ها و بابلی ها نسبت داده اند.«آرتورپوپ» می گوید:خشت و آجر جدید چهار گوش كه اطرافش مسطح است و در قالب زده می شود

در هزاره چهارم  ق.م آشكار شد و ظاهراً این نو آوری از ابداعات ایرانیان بوده است. ایرانیان كه در طول هزارها با كاربرد آجر در بخش هایی از بنا آشنایی یافته بودند با رشد روز افزون جمعیت و گسترش شهر نشینی و ایجاد شهرهای تازه ،آجر را به عنوان  عمده ترین مسائل با توجه به محدودیت استفاده از چوب در ناحیه هایی از این سرزمین و مشكل كاربرد سنگ به دلیل انتقال حرارت و با توجه به باصرفه بودن و خوش دست بودن و قابلیت بالای اجرا و به كارگیری آجر در تمامی بخش های بنا بویژه كارایی فراوان در بر پا كردن پوشش های وسیع و بلند در كار بنایی و هنر معماری در ناحیه های گسترده ای از ایران مورد توجه قرار دادند.

دزفول شهری با زبان آجری

اولین نمونه ی آجر كاری كه تا كنون مشاهده شده از دوران آل بویه و متعلق به ستون های شبستان مسجد جامع اصفهان و یا مسجد «جورجیو» می باشد.

در دوران سلجوقیان با فراهم آمدن موجبات سیاسی و امكانات گسترده اقتصادی هنر آجركاری در خلق آثار شكوهمند معماری ایرانی نقش اساسی بر عهده می گیرد .از دوران جانشینان تیمور به بعد كار تراش دادن و آبساب كردن آجر و همچنین ساختن نما های دروغین مورد توجه قرار گرفت.این روند در دوران صفویه به تكامل خود رسید و تا عصر زندیه و قاجاریه ادامه یافت. گستردگی استفاده از آجر در بنا،در ناحیه هایی با شرایط طبیعی و آب وهوای مختلف،شیوه های متفاوتی را بوجود آورد كه یكی از این شیوه ها«خوون چینی» است كه در دوره ی صفویه توسعه فراوان یافته وخاص بنا های دزفول وشوشتر است.

دزفول در سرزمینی است كه تجربه ی هزاران سال كار با آجر را در دل خود دارد.سرزمینی كه وارث تمدن های آشوری ،سومری و ایلامی و سلسله های هخامنشی وساسانی است.« دیولا فوا»عقیده دارد كه از آجر های خرابه معبد شوش شهر های شوشتر و دزفول ساخته شده اند.

قدیمیترین ابعاد و اندازه ی آجر در شهر دزفول متعلق است به آجرهای پل باستانی ساسانی كه به شاپور اول منسوب است. بعد از پل قدیمی ترین بنای آجری بجا مانده مربوط است به مقبره ی شیخ اسماعیل قصری، متوفیه سال  555  ه.ق ، كه این بنا در مجاورت بازار دزفول قرار دارد و قدیمی ترین قسمت آن،برج فرسوده ای است كه متعلق به حصار قدیمی شهر است.آجر های این برج مربع شكل اند با ابعاد (30*30 وضخامتcm 6 ).با گذشت سال ها و نهایتاً در دوره ی صفویه ،ابعاد آجر به 5/18*5/18  وضخامت  cm5 / 3 تقلیل پیدا می كند. آن چه در این بررسی قابل توجه است ،تناسبی است كه ابعاد نهایی آجر دزفول در طی تكاملی بیش از  سه هزارساله بدان رسیده است.به گونه ای كه در تركیب قادر است بیش از 150 نقش خوون ایجاد كند. این تناسب بدین معنی است كه اگر آجری با این ابعاد خرد شود می تواند به بهترین شكل ممكن نقش آفرینی كند واگر رگ چین استفاده شود چشم نواز ترین رگ چین آجر را خلق خواهد كرد.اما اگر ابعاد آجر امروز خرد شود نمی تواند جهت نما سازی بكار رود و قدرت تركیب نخواهد داشت

دزفول شهری با زبان آجری

معماری دزفول از دو جهت قابل بررسی است:

1- كاربرد خاص ومنحصر به فرد آجر در بنا ها.

2- ویژگی های خاص معماری و چگونگی شكل گیری بافت شهری.

كه در این مجال تنها به مقوله ی اول و آن هم شرح و معرفی یكی از وجوه و جلوه های خاص تزئینی معماری دزفول خواهیم پرداخت.پس باید بگوییم كه مورد اول خود شامل 2 بخش زیر است:

1- كاربرد كالبدی(استحكامی) آجر:تمام اصول مهندسی و علمی در حفظ استحكام بنا رعایت شده كه این كار با استفاده ی مناسب از تعداد و شكل تركیبی و احیاناً خرد كردن آجر ها اعمال شده است.

2- كاربرد تزئینی: شامل گره كاری،فریز، گره كاری و خوون چینی.

«خوون چینی »

كاربرد تزئین آجر است و از ضخامت آن در ایجاد انواع گره های تزئینی در پیشانی نما استفاده می نمایند . در مرحله ای كه عملیات استحكامی بنا تكمیل می شود وجرزهای اصلی اتاق ها زده می شود ، قسمت های ارزشمندی از ساختمان مانند : ورودی ها و نما های داخلی حیاط و در بعضی موارد نما های بیرونی تزئین می گردد.اما اساس كار خوون چینی تقسیماتی است كه تا مرحله ی? در مورد این نوع آجر انجام می گیرد و این تقسیمات دقیقاً به گونه ای است كه امكان ایجاد هر طرح  و نوشته ای را در چیدمان می دهد و اندازه گیری ها و فاصله ها و چینش ها دقیقاً قابل طراحی بر روی كاغذ وایجاد نقشه است ، كه این خود از وجود اصول هنری و مهندسی آگاهانه حكایت دارد و نه كاری از روی تفنن و اتفاقی !

و اینجاست كه به رمز تكامل ابعاد این نوع از آجر پی میبریم . جالب تر این كه این چینش ها به گونه ای است كه با تابش نور خورشید بدانها، ایجاد سایه روشن هایی می كند كه زیبایی كار را دو چندان می نمایند .

منبع:ایرانگردی و گردشگری