تبیان، دستیار زندگی
واژه تحقیق شما را به یاد چه چیزی می اندازد؟معلم بودن و در عین حال،محقق بودن به چه معناست و...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

من، یک معلم محقق؟

من، یک معلم محقق؟

واژه "تحقیق در کلاس" همیشه به نظرم خیلی بیمارستانی می رسید. به نظرم تحقیق کاری بود راجع به آنالیز آماری و موشها و متعلق به آزمایشگاه، نه به کلاس من!

تا قبل از این که این جملات عاقلانه را بخوانم، نظرم همین بود:

"تحقیق کلمه قلنبه سلنبه ای است که اغلب مردم را می ترساند. اما این طور نیست. کار ساده ای است که اساساً چیزی جز حالتی ذهنی نیست ... رفتاری دوستانه و پذیرا نسبت به تغییر است ... تلاش برای پیدا کردن تغییرات است به جای اینکه منتظر بنشینیم تا خودشان پیش بیایند. تحقیق تلاشی برای بهتر کردن چیزهاست. فرق بین ذهن "حلال مسائل" و ذهن "ول کن هر چی شد، شد" است. فرق بین ذهن فردا و ذهن دیروز است."

این تعریف مرا را به شوق آورد. من هم می خواستم به جای ذهن دیروز که در مدرسه ها فراوان است، ذهن فردا داشته باشم. این تعریف تحقیق در کلاس را نوعی حرکت مثبت به سمت پیشرفت نشان می دهد که سؤالهای هر روزه تدریس را توجیه می کند. مثل این سؤالها:

• چرا کلمه ها و ترکیب های جدید وارد کار هر روزه دانش آموزانم نمی شود؟

• چرا بچه ها نمی توانند معلوماتشان را درباره کسرها از کلاس پنجم به اول راهنمایی حفظ کنند؟

• چرا این بچه در کلاس من بدرفتاری می کند اما در کلاس علوم خوش خلق اند؟

شروع یاد گرفتن

چون من برای تحقیق آموزش ندیده بودم، شروع کار تحقیق در کلاس برایم خیلی سخت بود.

• چرا معلم ها تحقیق می کنند؟

•  چطور سؤالتان را مشخص و برای تحقیق طرحی تهیه کنید؟

• روشهای جمع آوری و پرورش اطلاعات کدامها هستند؟

• منابع تحقیق در کجاها قرار دارند؟

•  چطور تحقیق را بنویسیم و با دیگران در میان بگذاریم؟

من هنوز تحقیق مشخصی در مورد کلاسم برای چاپ کردن ندارم اما تحقیق کردن را یاد گرفته ام. راه هیجان انگیزی است که مرا به پیشرفت کارم در کلاس نزدیکتر می کند. در این راه این جملات به من نیرو می دهند:

"وقتی چیزی را درس می دهید و نصف کلاس با چشم های خالی و نفهمیده به شما نگاه می کنند، از خودتان می پرسید با چه روش دیگری می توانم این مفهوم را درس بدهم؟ این همان تحقیق است. شما مشاهده می کنید و به مشاهده تان پاسخ می دهید و تازه از فن پیچیده و زیبای یاد دادن و یاد گرفتن آگاه می شوید.