تبیان، دستیار زندگی
بنده به سال 1323هـ .ش در شهر بابل متولد شدم. تحصیلاتم را در همان جا گذراندم . سپس وارد دانشگاه تهران شدم و تحصیلاتم را تا مقطع دكترا در رشته ادبیات ادامه دادم . حدود پانزده جلد كتاب ترجمه كرده ام و بیشتر از 2500 مقاله برای ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دكتر حسن انوشه


تبیان : لطفاً شمه ای از بیو گرافی خود را برای مخاطبین سایت تبیان بفرمایید

بنده به سال 1323هـ .ش  در شهر بابل متولد شدم. تحصیلاتم را در همان جا گذراندم . سپس وارد دانشگاه تهران شدم و تحصیلاتم را تا مقطع دكترا در رشته ادبیات ادامه دادم . حدود پانزده جلد كتاب ترجمه كرده ام و بیشتر از 2500 مقاله برای دائرة المعارف ها، بخصوص دائرة المعارف تشیع نوشته ام . درسال 1372 به دعوت آقای احمد مسجد جامعی شروع به تدوین كتابی درمورد ادب فارسی كردم كه به نام " دانشنامه ادب فارسی" شناخته شده است . تاكنون هفت جلد آن به چاپ رسیده است و جلد هشتم و نهم آن نیز تقریباً به پایان رسیده است .

تبیان : تاریخ نویسی درایران از چه زمانی آغاز شد؛  شیوه ها و روش های آن چگونه بود و چه فراز و نشیب هایی تاكنون پیموده است ؟

تاریخ نویسی درباره ایران از روزگاران بسیار كهن شروع می شود؛ اگر چه ما در دوره پیش از اسلام كتابی مدّون به نام تاریخ نداریم . ما كتیبه هایی داریم كه بخشی از تاریخ را در خود دارند و گوشه هایی از تاریخ ایران را روشن كرده اند. همچنین آثاری كه از روزگار كهن باقی مانده مثل نامه تنسر، بُند هشن ، كارنامه اردشیر بابكان و ... گوشه هایی از تاریخ ایران را نشان می دهند. اما تاریخ ایران دردوره اسلامی كاملاً روشن است. بیشتر تاریخ هایی كه تا قرن چهارم نوشته می شد بیشتر توسط غیرایرانی ها و به زبان عربی بود كه بعضاً به فارسی نیز ترجمه می شد. مورخین عرب از این نظر كه ایران جزو سرزمین های اسلامی بود ، به ضبط حوادث آن علاقه مند بودند.

درباره شیوه تاریخ نگاری هم باید بگویم ، ما در ایران دو نوع  تاریخ نویسی داریم . یكی به شیوه سالنامه ای كه وقایع هر سال ، به ترتیب تا زمان مؤلف تدوین می شد ، مثل تاریخ طبری ؛ و یكی به شیوه دودمانی یا سلسله ای . یعنی مورخ وقایع مربوط به هر سلسله را جداگانه ذكر می كرده مثل طبقات ناصری یا زین الاخبار گردیزی . بعضی از تواریخ نیز تلفیقی از هر دو روش بودند. در برخی از تواریخ منابع نقل شده اند . در برخی ، مورخ ، تحلیل وقایع را به عهده خود خواننده گذارده است ، مثل تاریخ طبری و برخی دیگر تحلیلی محض اند ، مثل مروج الذهب مسعودی .

تبیان : تاریخ نویسی به شیوه و روش غربی چگونه است ؟ آیا آنها به اعتقاد عده ای ، مغرضانه به تاریخ ایران پرداخته اند؟

در غرب دو نوع تاریخ نویسی رواج داشته است . یكی به شیوه ی مورخینی كه دیدگاه ماركسیستی داشتند و وقایع را برحسب نظام هایی چون جامعه اشتراكی ، جامعه برده داری ، جامعه بورژواسی تجزیه و تحلیل می كردند . یكی هم به شیوه مورخین غیر ماركسیست كه براساس دوره های مختلف همچون روزگار باستان ، قرون وسطی ، دوره رنسانس به ذكر و تحلیل حوادث می پرداختند . عده ای از این مورخین تاریخ ایران را نیز نقل كرده اند .

در بین این مورخین  جاسوسانی نیز وجود داشتند كه به قصد استثمار و به ظاهر برای ثبت وقایع تاریخ به ایران آمدند ، ولی باید اعتراف كرد كه گوشه های تاریكی از تاریخ ما نیز به مدد پژوهش ها و تحقیقات آنها روشن شده است.

تبیان : شما تاریخ های زیادی را ترجمه كرده اید . چرا با توجه به اطلاعات زیادی كه در این زمینه دارید ، كتابی درباره تاریخ ایران تألیف ننموده اید؟

نوشتن تاریخ ایران آن هم از دوره ایران باستان ، كاری نیست كه به تنهایی و از عهد ه یك نفر برآید. اگر كاری هم تاكنون انجام شده یا سطحی و گزارشی است و یا شبیه یك معجزه . از این گذشته كسی می تواند این كار را انجام دهد كه هم به علوم مختلف تسلط داشته باشد و هم با زبان های متعدد همچون زبان های ایرانی باستان ، عربی ، یونانی و... آشنا باشد  و من هیچ یك از این امتیازات را ندارم. به هر حال نوشتن چنین تاریخی وقتی امكان پذیر است كه چند نفر متخصص در علوم مختلف به یاری هم به تدوین آن بپردازند.

تبیان : لطفاً در مورد تاریخ ایران كمبریج  كه به ترجمه آن پرداخته اید ، توضیح بفرمایید.

تاریخ ایران كه تحت نظارت كمبریج  تألیف شده ، بیش از سیصد مؤلف داشته است كه هركدام به گوشه ای از تاریخ ایران پرداخته اند . مثلاً بخشی از تاریخ سیاسی ایران را دكتر عبدالحسین زرین كوب نوشتند. تاریخ دینی را شهید مطهری ، علوم را دكتر سید حسین نصر، بخشی از تاریخ معماری را خانم گیتی آذرپی و... . به هر حال این تاریخ ، اثر عظیم و گرانقدری است كه من به دلیل علاقه تا به حال به تنها یی چهار جلد آن را ترجمه نموده ام.

تبیان : توضیح مختصری درباره تاریخچه دائرة المعارف نویسی در ایران بفرمایید.

این كار به طور جدی در ایران از قرن سوم شروع شد و در قرن چهارم رونق گرفت . در ابتدا دائرة المعارف هایی به هر دو زبان عربی  و فارسی نوشته می شد. مثلاً  " دانشنامه علائیِ " ابن سینا كه دانشنامه تخصصی فلسفه و منطق است یا "مفاتیح العلوم " خوارزمی . به تدریج كه زبان فارسی ، زبان رسمی ایران شد ، دانشنامه های زیادی به این زبان نوشته شد .

یكی از ویژگی های دائرة المعارف های قدیم خلاقه بودن آنهاست. یعنی مؤلف از سرذوق ، علوم را تقسیم می كرد و بر اساس آن دانشنامه می نوشت . دیگر ویژگی این دانشنامه ها این بود كه موضوعی بودند نه الفبایی . اولین دانشنامه ای كه به صورت الفبایی تدوین شد، " نامه دانشوران" بود كه در زمان ناصرالدین شاه نوشته شد. از همین زمان هم بود كه تألیف دائرة المعارف به صورت گروهی رایج شد. تا قبل از این زمان ، فقط دانشنامه "اخوان الصفا"  كه در واقع یك مأموریت دینی بود، به صورت گروهی انجام شده بود .امروزه دانشنامه از حالت ذوقی بیرون آمده و تبدیل شده به دانشنامه ای كه باید حتماً در جایی مستقر شود و به صورت گروهی تألیف گردد و هركس ، تألیف بخشی را به عهده بگیرد كه در تخصصش است .

تبیان : لطفاً راجع به دانشنامه ادب فارسی كه یكی از كارهای بزرگ و ارجمند جنابعالی است توضیحاتی بفرمایید.

بعد از دائرة المعارف مصاحب ، دائرة المعارف عمومی دیگری در ایران تدوین نشده است . همه تخصصی هستند مثل دائرة المعارف تشیع یا دائرة المعارف اسلام . دانشنامه ادب فارسی هم چنین است . در این دانشنامه هر چیزی كه به طریقی به ادب فارسی مربوط می شود ( یعنی مجموعه آثاری كه به زبان فارسی است ) آمده است.

این دانشنامه همان طور كه قبلاً گفتم هفت جلد آن به چاپ رسیده است . جلد اول آن ، ادب فارسی در آسیای میانه است؛ جلد دوم فرهنگ نامه اصطلاحات و موضوعات و مضامین ادب فارسی ؛ جلد سوم ادب فارسی درافغانستان ؛ جلد چهارم ویژه ادب فارسی در شبه قاره و بعضی از سرزمین های مجاور آن است ؛ جلد هفتم كه به تازگی چاپ شده ویژه ادب فارسی در سرزمین های قفقاز است . جلد هشتم و نهم هم نزدیك به اتمام است . جلد هشتم راجع به ادب فارسی در آسیای صغیر و بالكان و جلد نهم ویژه ادب فارسی در جهان عرب است . قرار است كه انشاء ا... از سال 1383 به ادب فارسی در سرزمین های اصلی ایران بپردازم .

تبیان : نظریات مختلفی راجع به دانشنامه ادب فارسی وجود دارد، نظر شما در این مورد چیست؟

این دانشنامه ، كاری كارستان نیست . من معتقدم كه بهترین دائرة المعارف های جهان ، دائرة المعارف های درجه دو هستند نه درجه یك . یعنی اصلاً دائرة المعارف درجه یك وجود ندارد . حتی اگر شما بریتانیكا  و آمریكانا را هم نگاه كنید ، غلط های فاحشی در آنها می بیند . اینها به این دلیل مشهور شده اند كه به دفعات اصلاح ، ویرایش و چاپ شده اند نه دانشنامه ادب فارسی كه به استثنای یكی ، دو جلدش بقیه جلدها فقط یك دفعه چاپ شده است . به هر حال هیچ دائرة المعارفی كامل نیست . دائرة المعارف باید یك ویژگی داشته باشد و آن این  كه بدون غلط باشد. اگر ناقص بود اشكالی ندارد ، این نقص در چاپ های بعدی می تواند كامل شود .

تبیان : شما به عنوان یك پژوهشگر حوزه تمدن و فرهنگ ایرانی ، ویژگی این حوزه را در چه می دانید؟

زمانی، ما ایرانی ها اطلاعات علمی به جهانیان می دادیم و پیام های بشری برای آنها می فرستادیم و پیام دهنده های جهانی مثل حافظ ، سعدی ، مولوی ، خیام ، فردوسی و... داشتیم ، به طوری كه هنوز هم اكثر جهانیان ایران را به واسطه ی بزرگانی چون حافظ و مولوی می شناسند . متأسفانه در حال حاضر ما پیام گیر و الگو پذیر شده ایم و دیگر پیامی و سخنی و اثری كه به درد جهانیان بخورد ، نداریم و این در حالی است كه یكی از قدیمی ترین و كهن ترین ملت ها و دارای هویت فرهنگی عظیمی هستیم.

تبیان : پیشنهاد شما برای بازگشت به آن عظمت چیست؟

ما در ایران استعداهای شگرفی داریم كه متأسفانه به دلایل مختلف ، اینجا را رها می كنند و به خارج می روند. اگر جوانان ما اندكی وجدان اجتماعی داشته باشند و كسانی هم كه رفته اند ، باز گردند و استعداد و هنرشان را در این مملكت و برا ی این مردم صرف كنند ، امید است كه ایران به روزگار سرافرازی گذشته در حوزه ادب و فرهنگ باز گردد.

nokhbegan@tebyan.net