دانستنی های علمی
قابلیتهای استفاده از فناورینانو در صنایع دریایی
امروزه بحثهای بسیاری در زمینة فناورینانو، کاربردها، مزایا و دورنمای
آیندة آن مطرح است. صنایع دریایی حوزة وسیعی از صنایع از قبیل ساخت كشتی؛
زیردریایی و سكوهای دریایی را شامل میشود که اغلب آنها در کشور ما نوپا
هستند. فناورینانو در بخشهای مختلف صنایع دریایی کاربردهای ارزندهای
دارد که میتواند صنایع دریایی کشور را با تحول زیادی روبهرو کند. از
طرفی شناسایی نیازهای گستردة صنایع دریایی کشور میتواند بازار خوبی برای
محصولات فناورینانو در کشور باشد و زمینة رشد خوبی را نیز برای آن فراهم
کند. در این مقاله برخی کاربردهای فناورینانو در صنایع دریایی مورد
ارزیابی قرار گرفته و در انتها نیز جایگاه صنایع دریایی کشورآورده شده است.
چکیده
امروزه بحثهای بسیاری در زمینه فناورینانو، کاربردها، مزایا و دورنمای
آینده آن مطرح است. صنایع دریایی حوزه وسیعی از صنایع از قبیل ساخت كشتی؛
زیردریایی و سكوهای دریایی را شامل میشود که اغلب آنها در کشور ما نوپا
هستند. فناورینانو در بخشهای مختلف صنایع دریایی کاربردهای ارزندهای
دارد که میتواند صنایع دریایی کشور را با تحول زیادی روبهرو کند. از
طرفی شناسایی نیازهای گسترده صنایع دریایی کشور میتواند بازار خوبی برای
محصولات فناورینانو در کشور باشد و زمینه رشد خوبی را نیز برای آن فراهم
کند. در این مقاله برخی کاربردهای فناورینانو در صنایع دریایی مورد
ارزیابی قرار گرفته و در انتها نیز جایگاه صنایع دریایی کشورآورده شده است.
كلید واژهها: فناورینانو صنایع دریایی شناور
مقدمه
فناورینانو در دهه اخیر از سوی کشور ما مورد توجه جدی قرار گرفته است.
همزمان با آن صنایع دریایی نیز دچار تحولات اساسی شده و سرمایهگذاریهای
هنگفتی در آن انجام شده است. امروزه ثابت شده است که صنایع دریایی
میتواند گرانیگاه رشد و توسعه در مناطق ساحلی کشور باشد. ایران با داشتن
2900 کیلومتر مرز آبی، در زمینه صنایع دریایی، کشوری در حال توسعه محسوب
میشود، در حالی که برخی از کشورهای اروپایی با کمتر ازیک پنجم این مرز
آبی، جزو کشورهای قدرتمند در زمینه صنایع دریایی قرار دارند و به واسطه
این توانمندی، سلطه خود را بر دنیا تحمیل کردهاند. صنایع دریایی شامل
حوزه وسیعی از صنایع میشود که هر كدام میتوانند پشتوانه و مهد توسعه علم
و فناوری در کشور باشند. سه دستهبندی کلی صنایع دریایی عبارتند از:
صنایع کشتیسازی: ساخت انواع کشتیها از قبیل کشتیهای کانتینربر،
نفتکشهای غول پیکر، ناوچهها و زیردریایی. در این زمینه شرکتهای بزرگی
نظیر صدرا، ایزوایکو، اروندان و فجر در کشور شکل گرفتهاند که هر یك تجربه
ساخت دهها فروند شناور دارند.
صنایع فرا ساحل: شامل ساخت سکوهای ثابت و متحرک دریایی و لولهگذاری در
دریا میشود که در پروژههای عظیم نفت و گاز به خصوص در حوزههای پارس
جنوبی، ابوذر و میادین بزرگ نفتی کاربرد دارند. شرکتهای بزرگی از قبیل
تأسیسات دریایی، صدف و صدرا در این زمینه شکل گرفتهاند که تجربه ساخت
دهها سکوی ثابت و متحرک دریایی و صدها کیلومتر لولهگذاری دریایی را در
كارنامه فعالیت خود دارند.
صنایع ساحلی و بندری: شامل ساخت اسکله، موجشکن و سازههای نزدیک ساحل
(پایانههای نفتی) که در بنادر شهید رجایی، باهنر، بوشهر، امام خمینی و
جزیره خارک تجارب بسیاری در این زمینه اندوخته شده است که از جمله آنها
میتوان به قرارگاه سازندگی نوح و شرکت صدرا اشاره کرد. فناورینانو در
زمینه صنایع دریایی، به خصوص ساخت شناورها از اهمیت خاصی برخوردار است و
كاربردهای آن را میتوان بهطور كلی شامل موارد زیر دانست:
ایجاد پوششهای مناسب در برابر اثرات محیط دریا؛
تولید مواد جدید برای ساخت بدنه و اجزای آن بهمنظور افزایش استحکام و کاهش نویز و ارتعاش منتشر شده از بدنه؛
تولید مواد جدید برای افزایش قابلیت عملکرد شناور مانند سوختهای جدید، باتریهای با ذخیره انرژی بسیار بالا و پیلهای سوختی.
پتانسیلهای كاربرد در صنایع دریایی
صنایع دریایی گستره وسیعی از صنایع مانند شناورهای سطحی (کشتیها)،
زیرسطحی (زیردریاییها) ، سکوهای دریایی و کلیه صنایع مرتبط با دریا را در
برمیگیرد.
برخی از پتانسیلهای کاربرد فناورینانو در این صنایع
کلیه تحولاتی که در فناوری کامپیوتر، الکترونیک و مخابرات براساس
فناورینانو ایجاد میگردد، قطعاً بر صنایع دریایی تأثیر میگذارد؛ زیرا
این صنایع مانند سایر صنایع، وابستگی بسیاری به این فناوریها دارند.
الکترودهای جوشکاری دما پایین: این الکترودها با استفاده از فناورینانو،
دارای دمای کاری بسیار پایینی نسبت به الکترودهای جوشکاری موجود هستند.
مواد این الکترودها بهگونهای است که در ازای حرارت اندک، اتحاد مولکولی
مستحکمی را بین مولکولهای دو قطعه فلز ایجاد میکنند و عملکردی شبیه
چسبهای حرارتی معمولی خواهند داشت. این الکترودها با ایجاد اعوجاج بسیار
ناچیز در فلزات، تأثیر شگرفی بر فناوری جوشکاری، به خصوص جوشکاری
آلومینیوم خواهند داشت. کاربرد و حجم زیاد جوشکاری در صنایع دریایی
میتواند عاملی برای تأثیر فوقالعاده فناورینانو در این زمینه باشد.
سوخت: کشتی و کلیه شناورها برای تأمین قدرت حرکت در دریا، معمولاً چندین
تن سوخت حمل میکنند و کشتیهای اقیانوسپیما نیز در طول مسیر دریانوردی
مجبور هستند، چندین بار برای سوختگیری توقف کنند. فناورینانو با ارائه
سوختهای پرانرژی، کشتیها را از توقفهای متعدد در دریا و حمل چندین تن
سوخت بینیاز خواهد کرد. این سوختها بهصورت بستههای پرانرژی مولکولی
است که از اثرات مولکولها بریکدیگر، انرژی زیادی آزاد میکنند، به طور
كهیک لیتر از این سوختها، معادل دهها لیتر سوخت معمولی انرژی آزاد
میکند. از آنجا که ذرات نانومتری موجب افزایش سرعت سوخت ویکنواختی آن
میگردد، در سوختهای جدید میتوان جهت افزایش قدرت سوخت از آنها استفاده
کرد.
نانوفایبرگلاس و نانوکامپوزیتها: فایبرگلاس با آرایش تار و پودی
(ماتریسی) ، استحکام زیادی دارد. در این مواد، الیاف شیشه به صورت تارهای
نازک و تحت شرایط خاصی تولید شده، به صور متفاوتی به هم بافته میشوند؛
رایجترین نوع آنها الیاف بافته شده بهصورت حصیری و الیاف سوزنی است.
فناورینانو با اعمال آرایش تار و پودی بین مولکولها، نانوفایبرگلاسهای
بسیار محکم و سبکی ایجاد میکند که نسبت به فایبرگلاسهای امروزی برتری
بسیاری دارند. نانوکامپوزیتها دسته جدیدی از مواد مورد مطالعه جهانی است
که شامل پلیمرهای قدیمی تقویت شده با ذرات نانومتری میشود. کامپوزیتها
با داشتن آرایشهای مولکولی متفاوت، کاربردهای وسیعتر و جدیدتری را تجربه
خواهند کرد. از جمله خواص مهم کامپوزیتها، استحکام زیاد در عین وزن کم،
مقاومت بالا در برابر خوردگی و خاصیت جذب امواج راداری است. این خاصیت به
منظور ساخت هواپیماها و زیردریاییهایی که به وسیله رادار قابل شناسایی
نیستند، مورد استفاده قرار میگیرد.
جاذبهای ارتعاشی: جاذبهای ارتعاشی امروزی، موادی حجیم و سنگین هستند.
فناورینانو با ارائه جاذبهای ارتعاشی جدید، تحول عمیقی را در این زمینه
ایجاد خواهد کرد. این نانومواد، انرژی ارتعاشی را به مقدار بسیار بالایی
در بین شبکه مولکولی خود ذخیره میکنند و ساختارهای مولکولی ویژه آنها، تا
حد زیادی از انتقال انرژی ارتعاشی به مولکولهای جانبی جلوگیری میکند؛
بدین ترتیب ارتعاش به خوبی مهار میشود. این مواد در کشتیهای مسافربری،
شناورهای نظامی و زیردریاییها کاربردهای بسیاری دارند و اغلب در زیر
موتورها و اجزای دوار شناورها نصب میگردند.
جاذبهای صوتی: این جاذبها نیز مانند جاذبهای ارتعاشی، علیرغم سبک و
نازک بودن، انرژی صوت را بهطور کامل میرا میکنند. جاذبهای صوتی امروزی
با وجود سنگین و حجیم بودن، نسبت به فرکانس و جهت صوت برخوردی، بازدهی
متفاوتی دارند. فناورینانو انواعی از جاذبهای صوتی را ارائه میکند که
ساختار مولکولی آنها با جهت برخورد صوت و فرکانس صوت قابل تطابق باشد؛ به
گونهای که بتوانند بیشترین مقدار انرژی صوت را جذب کنند. این مواد در
کشتیهای مسافربری، شناورهای نظامی و زیردریاییها کاربردهای بسیاری دارند
و قسمت داخلییا خارجی بدنه از این مواد پوشیده میشود.
رنگهای دریایی: خوردگی بسیار زیاد محیط دریا به خصوص دریاهای آب شور
مانند خلیج فارس، از معضلات اساسی نگهداری سکوهای دریایی و کشتیهاست.
شرایط خاص محیط دریا ایجاب میکند که بهطور متوسط، هر سه سالیکبار بدنه
سکوها و کشتیها رنگآمیزی شود. فناورینانو رنگهای جدید بسیار مقاوم در
برابر خوردگی و اثرات محیط ارائه مینماید که با توجه به طول عمر شناورها
و دوام بیش از 20 سال این رنگها بر بدنه شناورها، میتوان این امر را به
معنای مادامالعمر بودن این رنگها دانست.
جاذبهای انرژی موج دریا و نور آفتاب: فناورینانو نسل جدیدی از مواد را
ارائه میکند که همانند سلولهای فتوالکتریک انرژی موج دریا و نور آفتاب
را جذب میکنند و به مثابه منبع تأمین انرژی خواهند بود. ویژگی منحصر به
فرد این مواد این است که همانند پوششهای معمولی دریایی قابل اتصال به
بدنه شناور هستند که میتواند مدت دوام شناور در دریا را چندین برابر
نماید و از انرژیهای محیط استفاده کند. استفاده از این منابع انرژی
مزیتهای زیستمحیطی نیز دارد.
نانوفیلتراسیون: از جمله ویژگیهای این فناوری میتوان به جذب ذرات بسیار
ریز محیط اشاره كرد كه در جذب مونوکسید و دیاکسید کربن كاربرد دارند.
پوشش داخلی زیردریاییها در زیر آب محیطی بسته و مناسب با بکارگیری این
فناوری است. مطابق این فناوری، بلورهای اکسید تیتانیوم نیمهرسانا که
اندازهشان فقط 40 نانومتر است بهوسیله نور ماوراء بنفش شارژ شده، برای
حذف آلودگیهای آلی استفاده می شوند.
نانومورفولوژی: با استفاده از فناورینانو میتوان مواد بسیار مقاوم در
برابر آتش ساخت که در اشتعال ناپذیری به خاک تشبیه میشوند. استفاده از
این مواد در شناورها به منظور ایمنی در برابر آتشسوزی بسیار حائز اهمیت
است. در شناورهای نظامی خطر آتش سوزی بسیار زیاد است؛ لذا استفاده از این
فناوری بسیار حیاتی است.
تحول در فناوری پیل سوختی: پیل سوختی در شناورها به خصوص شناورهای زیرسطحی
و زیردریاییها، کاربردهای وسیعی دارد. امروزه روشهای مختلفی برای
ذخیرهسازی هیدروژن مورد نیاز در پیل سوختی استفاده میشود؛ از جمله به
صورت مایع (که دمای بسیار پایینیا فشار بسیار بالایی نیاز دارد) ، هیدرات
فلزی (که وزن بسیار زیادی را به شناور تحمیل میکند) و کربن فعال (که
استفاده از آن معضل زیاد و بازده کمی دارد) . اكنون می توان از
نانولولههای کربنی برای ذخیره هیدروژن استفاده كرد؛ زیرا دیگر نیازی به
دمای پایین، فشار بسیار بالا و تحمل وزن سنگین نخواهد داشت؛ این كار تحول
عظیمی را در فناوری پیل سوختی ایجاد خواهد كرد.
باتریهای با ذخیره انرژی بسیار بالا: امروزه انواع مختلفی از باتریهای
قابل شارژ وجود دارند که دارای وزن زیاد و ذخیره انرژی اندکی هستند؛ این
باتریها در شناورها به خصوص در قایقهای تفریحی، زیردریاییها و کشتیها
(به عنوان منبع برق اضطراری) کاربردهای حیاتی و مهمی دارند، امّا انرژی
اندكی كه ذخیره میكنند زمان ماندن زیردریاییهای دیزل الکتریک در زیر آب
را محدود میکنند. در موقع حرکت سطحی که دیزل قادر به فعالیت است، انرژی
الکتریکی تولید شده دیزل در باتریها ذخیره میشود و در موقع حرکت در زیر
سطح آب که به علت دسترسی نداشتن به هوا امکان کار برای دیزل وجود ندارد،
از این انرژی الکتریکی استفاده میشود. فناورینانو با ارائه باتریهای با
ذخیره انرژی بسیار بالا، زیردریاییهای دیزل الکتریک را قادر میکند تا
دهها برابرِ زمان فعلی خود در زیر آب بمانند. علاوه بر آن فناورینانو با
كاهش وزن بستههای باطری، کاربردهای ارزندهای در فناوری هوافضا،
هواپیماهای بدون سرنشین، اتومبیل و شناورهای تفریحی کوچک پدید میآورد.
گرافیت و سرامیک: فناورینانو با ارائه مواد بسیار مستحکم که دهها برابر
مقاومتر از فولاد هستند، تأثیر چشمگیری در ساخت سازههای دریایی و صنایع
دریایی خواهد داشت. سرامیكها از جمله این موادند كه در بدنه
غوطهورشوندههای آب عمیق (حدود 11 هزار متر) بهکار خواهند رفت. این مواد
با داشتن استحکام فوقالعاده، وزن سبک، مقاومت بسیار زیاد در برابر خوردگی
و دوام در شرایط دمایی بسیار متغیر، گزینه بسیار مناسبی برای سازههای
عظیم دریایی به خصوص غوطهور شوندهها و زیردریاییها هستند.
جایگاه صنایع دریایی و فناورینانو در ایران
در ایران صنایع دریایی به معنای واقعی خود؛ یعنی ساخت سکوهای ثابت و متحرک
دریایی، کشتیهای اقیانوس پیما، غوطهور شوندهها، زیردریاییها و غیره،
حدودیک دهه از عمرشان میگذرد و صنعتی نوپا محسوب میگردد. فناورینانو
نیز در دنیا قدمت چندانی ندارد و از معدود فناوریهایی است که در همان بدو
مطرح شدنش در دنیا، در ایران نیز مطرح شده است. فناورینانو با توجه به
تأثیرات شگرفی که در همه صنایع دارد، مورد توجه قرار گرفته است. صنایع
دریایی در حال رسیدن به دوران تکامل خود در کشور است و فناورینانو هم
میتواند به تکامل هدفمند و روزافزون آن کمک کند. کاربردهایی از
فناورینانو که بیان شد، تنها گوشهای از کاربردهای گسترده آن در صنایع
دریایی است و آینده، این کاربردها را قطعیتر و مشخصتر خواهد کرد؛ لذا
مدیران کلیه بخشهای صنعتی کشور از جمله صنایع دریایی نباید خود را نسبت
به فناورینانو بیگانه بدانند، بلکه همواره باید پیشرفتهای این شاخه از
دانش و فناوری مولکولی را در دنیا زیر نظر داشته، از پیشرفت این فناوری
جدید در کشور، حمایتهای مادی و معنوی لازم را به عمل آورند. چه بسا که
ورود فناورینانو به هر صنعتی، تحولات شگرفی را باعث شود و غافلگیری و
ورشکستگی رقبا را به دنبال داشته باشد. از طرف دیگر، نهادهای مرتبط باید
پیشرفتهای روز دنیا در زمینه فناورینانو را به صنایع مربوطه معرفی کنند
که این امر مستلزم شناخت نیازهای هر بخش از صنعت در زمینه فناورینانو
است. لازم است، متولیان فناورینانو بایک تقسیمبندی منطقی در صنایع موجود
در کشور، نیازهای هریک را به تفکیک بررسی کنند و با شناسایی نیازهای
بازار، توسعه فناورینانو را در کشور جهتدهی نمایند. به علاوه، پشتوانه
مالی مناسبی نیز برای توسعه فناورینانو فراهم نمایند، زیرا نشناختن
نیازها به معنای بیراهه رفتن فناورینانو در کشور است. پیشنهاد نگارندگان
این مقاله به مسئولین امر، سرمایهگذاری در زمینه باتریهای دارای ذخیره
انرژی بالا است که در زیردریاییها کاربرد دارند لازم به ذكر است كه
پژوهشکده زیر سطحی دانشگاه صنعتی مالک اشتریکی از حامیان این طرح است.
منبع:منبع : nano
جمعه 3/7/1388 - 1:1
دانستنی های علمی
انسان،
از نخستین ادوار زندگی اجتماعی، متوجه بازگشت و تكرار برخی از رویدادهای
طبیعی، یعنی تكرار فصول شد. نیاز به محاسبه در دوران كشاورزی ، یعنی نیاز
به دانستن زمان كاشت و برداشت، فصل بندی ها و تقویم دهقانی و زراعی را به
وجود آورد. نخستین محاسبه فصل ها، بی گمان در همه جوامع با گردش ماه كه
تغییر آن آسانتر دیده می شد صورت گرفت. و بالاخره در نتیجه نارسایی ها و
ناهماهنگی هایی كه تقویم قمری، با تقویم دهقانی داشت، محاسبه و تنظیم
تقویم بر اساس گردش خورشید صورت پذیرفت. سال در نزد ایرانیان از زمانی
نسبتا كهن به چهار فصل سه ماهه تقسیم شده و همان طور كه ابوریحان بیرونی
در آثارالباقیه آورده است آغاز سال ایرانی از زمان خلقت انسان ( یعنی
ابتدای هزاره هفتم از تاریخ عالم) روز هرمز از ماه فروردین بود، وقتی كه
آفتاب در نصف النهار ، در نقطه اعتدال ربیعی ، و طالع سرطان بود.
پیدایش جشن نوروز
جشن نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن
چهارم و پنجم هجری چون فردوسی، عنصری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر كه منبع
تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده ، نوروز را از
زمان پادشاهی جمشید می دانند.
در خور یادآوری است كه جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می شده و
ابوریحان نیز با آن كه جشن را به جمشید منسوب می كند یادآور می شود كه :
«آن روز كه روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز
بزرگ و معظم بود».
روایت های اسلامی درباره نوروز
آورده اند كه در زمان حضرت رسول (ص) در نوروز جامی سیمین كه پر از حلوا
بود برای پیغمبر هدیه آوردند و آن حضرت پرسید كه این چیست؟ گفتند كه امروز
نوروز است. پرسید كه نوروز چیست؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان. فرمود: آری، در
این روز بود كه خداوند عسكره را زنده كرد. پرسیدند عسكره چیست؟ فرمود
عسكره هزاران مردمی بودند كه از ترس مرگ ترك دیار كرده و سر به بیابان
نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند. سپس آنان را زنده كرد وابرها
را فرمود كه به آنان ببارند از این روست كه پاشیدن آب در این روز رسم شده.
سپس از آن حلوا تناول كرد و جام را میان اصحاب خود قسمت كرده و گفت كاش هر
روزی بر ما نوروز بود.
و نیز حدیثی است از معلی بن خنیس كه گفت: روز نوروز بر حضرت جعفر بن محمد
صادق در آمدم گفت آیا این روز را می شناسی؟ گفتم این روزی است كه ایرانیان
آن را بزرگ می دارند و به یكدیگر هدیه می دهند. پس حضرت صادق گفت سوگند به
خداوند كه این بزرگداشت نوروز به علت امری كهن است كه برایت بازگو می كنم
تا آن را دریابی. پس گفت: ای معلی ، روز نوروز روزی است كه خداوند از
بندگان خود پیمان گرفت كه او را بپرستند و او را شریك و انبازی نگیرند و
به پیامبران و راهنمایان او بگروند. همان روزی است كه آفتاب در آن طلوع
كرد و بادها وزیدن گرفت و زمین در آن شكوفا و درخشان شد. همان روزی است كه
كشتی نوح در كوه آرام گرفت. همان روزی است كه پیامبر خدا، امیر المومنین
علی (ع) را بر دوش خود گرفت تا بت های قریش را از كعبه به زیر افكند. چنان
كه ابراهیم نیز این كار را كرد. همان روزی است كه خداوند به یاران خود
فرمود تا با علی (ع) به عنوان امیر المومنین بیعت كنند. همان روزی است كه
قائم آل محمد (ص) و اولیای امر در آن ظهور می كنند و همان روزی است كه
قائم بر دجال پیروز می شود و او را در كنار كوفه بر دار می كشد و هیچ
نوروزی نیست كه ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم، زیرا نوروز از روزهای
ما و شیعیان ماست.
جشن نوروز
جشن نوروز دست كم یك یا دو هفته ادامه دارد. ابوریحان بیرونی مدت برگزاری
جشن نوروز را پس از جمشید یك ماه می نویسد: « چون جم درگذشت پادشاهان همه
روزهای این ماه را عید گرفتند. عیدها را شش بخش نمودند: 5 روز نخست را به
پادشاهان اختصاص دادند، 5 روز دوم را به اشراف، 5 روز سوم را به خادمان و
كاركنان پادشاهی، 5 روز چهارم را به ندیمان و درباریان ، 5 روز پنجم را به
توده مردم و پنجه ششم را به برزگران. ولی برگزاری مراسم نوروزی امروز، دست
كم از پنجه و «چهارشنبه آخر سال» آغاز می شود و در «سیزده بدر» پایان می
پذیرد. ازآداب و رسوم كهن پیش از نوروز باید از پنجه، چهارشنبه سوری و
خانه تكانی یاد كرد.
پنجه (خمسه مسترقه)
بنابر سالنمای كهن ایران هر یك از 12 ماه سال 30 روز است و پنج روز
باقیمانده سال را پنجه، پنجك، یا خمسه مسترقه، گویند. این پنج روز را خمسه
مسترقه نامند از آن جهت كه در هیچ یك از ماه ها حساب نمی شود. مراسم پنجه
تا سال 1304 ، كه تقویم رسمی شش ماه اول سال را سی و یك روز قرارداد،
برگزار می شد.
میر نوروزی
از جمله آیین های این جشن 5 روزه، كه در شمار روزهای سال و ماه و كار
نبود، برای شوخی و سرگرمی حاكم و امیری انتخاب می كردند كه رفتار و
دستورهایش خنده آور بود و در پایان جشن از ترس آزار مردمان فرار می كرد.
ابوریحان از مردی بی ریش یاد می كند كه با جامه و آرایشی شگفت انگیز و
خنده آور در نخستین روز بهار مردم را سرگرم می كرد و چیزی می گرفت. و هم
اوست كه حافظ به عنوان « میرنوروزی» دوران حكومتش را « بیش از 5 روز» نمی
داند.
از برگزاری رسم میر نوروزی، تا لااقل 70 سال پیش آگاهی داریم. بی گمان
كسانی را كه در روزهای نخست فروردین، با لباس های قرمز رنگ و صورت سیاه
شده در كوچه و گذر وخیابان می بینیم كه با دایره زدن و خواندن و رقصیدن
مردم را سرگرم می كنند و پولی می گیرند بازمانده شوخی ها و سرگرمی های
انتخاب «میر نوروزی» و «حاكم پنج روزه » است كه تنها در روزهای جشن نوروزی
دیده می شوند و آنان در شعرهای خود می گویند: «حاجی فیروزه، عید نوروزه،
سالی چند روزه».
منبع:مجله موفقیت
جمعه 3/7/1388 - 0:59
هوا و فضا
اجرام
فضایی دارای شعاع كم(در حدود یك دهم شعا ع زمین)و جرم بسیار زیاد می باشد
(بیش از 5 برابر جرم خورشید).یكی ازخصوصیات ان ها گرانش زیاد انهاست كه
حتی نور را در خود جذب می كنند.
سیاه چاله قابل رویت نیستند و در واقع نامرئیند زیرا ان ها همان طور كه اشاره شد نور را در خود به دام می اندازند.
این برداشت كه نور جذب سیاه چاله مشوند كاملا غلط است چون در نظریه نسبیت
عام انشیتن گفته شده است كه فضا – زمان به علت وجود انحنا پیدا می كند كه
در سیاه چاله حتی انحنا باعث ناپیوستگی در فضا و زمان می شود و چون نور در
این فضا – زمان حركت میكند به ناچار وارد سیاه چاله می شود .
تشكیل سیاه چاله:طبق نظریه نسبیت عام انیشتن .یك سیاه چاله زمانی تشكیل
میشود كه سوخت هسته ایش به اتمام برسد و پس از ان توسط نیروی گرانش فشرده
شود.كه این باعث بر هم زدن تعادل ستاره میشود.پس از امام سوختستاره.ستاره
دیگر قادر به تحمل وزن خود نیست در نیروی گرانش حفظ كند.
اگر جرم مركز ستاره سه برابر جرم خورشید باشد . ظرف كمتر از یك ثانیه درون
نقطه تمركز فرو میریزد در نتیجه مركز ستاره دچار فروریختگی می شود .
فروپاشی ستاره به معنای ان نیست كه سیاه چاله نابود شود . بلكه همانطور كه
انیشتن طبقنظریه نسبیت عام گفت ساختار فضا-زمان فروپاشی بیپایان را منتفی
می كند و به جای ان یك انحنای غیر مادی .نامرئینامرئی و واقعی فضا رو
بوجود می اورد.
ویژگی سیاه چاله:سیاه چاله ها مانند گرداب عمل میكنند . هر جرم با انرزی
سرگردانی كه به یك سیاه چاله نزدیك شود . ( درفاصلهی معینی كه افق خوانده
می شود) به طور مقاومت پذیری به درون گرداب ،كه همان سیا چاله است كشیده
میشود . نیروهای كشندی شدیدی درون سیاهچاله ها ما ده را در یك سمت می كشد
و منبسط می كند و در سمت دیگر می فشرد و خرد میكند . تا این كه ان ماده به
كلی تجزیه و جز فضای خمیده سیاه چاله میشود
یكی دیگر از خواص سیاه چاله كه از ان هم عجیب تر است ان است كه زمان –
مكان خصوصیات خود را در درون ستاره كاملا فرو پاشیده رد وبدل میكند . هر
شی در شرایط عادی اندازه خود را نگه می دارد ولی نمی توناد از عمر فیزیكی
بگریزد در درون سیاه چاله بر اشیا عمری نمی گذرد ، ولی مداوما ك.چك می
شوند.
شعاع یك ساه چاله بر حسب كیلومتر برابر است با سه برابر جرم خورشیدی اجرام
موجود در سیاه چاله.(جرم خورشید برابر است با یك جرم خورشید )
سیاه چاله های عظیم الجثه:دانشمندان بر این باورند كه همهی كهكشانها دارای
یك سیاه چاله عیم الجثه در مركز خود می باشند . گمان میثرود جرم هر یك از
این سیاه چاله ها بین یك میلیون تا یك بیلیون جرم خورشیدی باشد.
ساتره شناسان به این كه این سیاه چاله ها بیلیون ها سال پیش در اثر گازهای
متمركز شده در مركز كهكشانها تولید شده باشند مظنون می باشد.
دلایل قطعی وجود یك سیاه چاله غظیم الجثه در كهكشان راه شیری را اثبات
میكند .ستاره شناسان بر این باورند كه این سیاه چاله یك منبع عیم از امواج
رادیویی به نام سگیتاریوس ا(sagittrius * ) می باشد .
مهم ترین دلیل برای این كه ثابت نماید سیلاه چاله عظیم الجثه است ، سرعت حركت ستاره ها به درون ان است.
منبع:parssky
جمعه 3/7/1388 - 0:57
دانستنی های علمی
در
کتاب قطور زمینه ی جامعه شناسی از آگ برن و نیم کوف اقتباس ا.ح.آریان پور
و کتاب مبانی جامعه شناسی بروس کوئن ترجمه و اقتباس دکتر غلامعباس توسلی و
رضا فاضل و سایر کتب مبانی جامعه شناسی و مردم شناسی و جامعه شناسان بزرگی
اعم از ابن خلدون و ویل دورانت و برتراند راسل و ... آنچه که محل بحث و
وارسی است شاید گفت بیشتر مبانی جامعه شناسی و مردم شناسی باشد و البته در
تجزیه و تحلیل این مبانی آن هم در حد شایسته و بایسته ای نیز کار نشده است
و هر آنچه که دیده می شود اندکی باشد از بیش.هرچند از دیدگاه برخی مقوله ی
جامعه شناسی و مردم شناسی با ادبیات و شعر در تفاوت و تضاد به سر می برد،
اما از این منظر آنچه مشاهده می شود، ارتباطی عمیق و تنگاتنگی است. به
طوری که شاعر و یا یک ادیب همیشه ابزار اصلی آن در جهت رسیدن به جاده ی
شعری خویش؛ جامعه و مردم بوده اند . از این نگاه جامعه که از جمع می آید
با واژه ی مردم که در اصل مختص به انسان بوده ،در جهاتی دارای وجه
اشتراکاتی هستند و البته در جهاتی نیز دارای تفاوتهای ویژه . چه اینکه
جامعه یا همان جمع علاوه بر انسان شامل دیگر موالید سه گانه اعم از
موجودات ،جمالات و نباتات نیز می شود. ولی واژه مردم تنها به انسان و
ویژگی های انسانی و طبیعی آن مرتبط می گردد. لذا سئوال اینجاست که وقتی ما
می گوییم فلانی یک جامعه شناس می باشد دقیقا با یک مردم شناس در تفاوت
ویژه ای است . با این تفاصیل یکی از مهمترین مواردی که شاید گفت تا کنون
هم به آن نپرداخته ایم ،شناخت ویژگی های طبیعی و آموزنده موالید سه گانه
باشد و طبعاً این بحث نیز در دیدگاه شعرا و ادبا با نیز تا اندازه ای قابل
فهم و هضم است ، چرا که شاعر بادید وسیع و جهان بینی گسترده ی خود و افق
دیدی که نسبت به این موالید سه گانه دارد با دیگر متخصصین در تفاوت وتضاد
می باشد . تفاوت بدین معنا که آنچه شاعر از خصایص پنهان یک دریا و یا ماه
و خورشید و ... می بیند با چیزی که دیگران می بینند فرق می کند. مثلا ما
استواری و تنومندی را از درخت بلوط می توانیم دریافت داریم و یا صبر و
زیبایی را ازمین و سپیده یاد بگیریم. و یا تواضع و فروتنی و افتادگی را از
درخت بیاموزیم که وقتی میوه می دهد، کاملا سر به زیر است و نه انسان که با
گرفتن میوه ازخود غافل شده و به قبیله ی غرور می پیوندد و یا طلوع و غروب
که هر کدام از آنهانیز می تواند نشانه های بارزی برای بشر باشد. بشری که
به تولد و مرگ خویش ایمان آورد.
و یا مقوله ی خاک ، خاکی که همه چیز ما به آن بستگی دارد و موقع مردن نیز
تنها او است که دوست واقعی ماست . چه اینکه ما را به آغوش خود دعوت می کند
و یا یک گل که البته عمری بسیار کوتاه دارد اما همین عمر کوتاه بلند ترین
آموزه های اجتماعی را به تصویر می کشد . گل موجودی است که هم زیباست و هم
خوشبو و هم اینکه لطیف و دوست داشتنی اما با این حال بهترین دوست آن بلبل
است . بلبلی که بسیار زیبا می خواند به طوری که صدایش دلها را به وجد می
آورد و دیگر خصصیه های آن عشق و علاقه ی وافر به گل است به نحوی که با
رفتن گل دیگر صدایی از آن پیدا نیست وتنها با حضور گل است که پر آوازه می
شود . در خصوص دیگر موجودات نیز صورت مسئله به همین منوال ا ست که می توان
به گرگ یا پلنگ یا شیر ویا خرگوش و یا لاک پشت و غیره اشاره نمود. گرگ
موجودی است درنده و بی رحم ، ولی بهترین و آموزنده ترین پیام اجتماعی آن
این است که به هم نوع خود نیز اعتماد نمی کند به گونه ای که اگر هم نوع
خود را به نزد خویش بخواند ، یعنی در فاصله ای دور این دو هم دیگر را پیدا
کنند ، به همدیگر اعتماد نمی کنندبه طوری که در هنگام خواب رو در رو ی
همدیگر می خوابند و نه پشت به هم .لذا اینگونه رفتار در موجودات دقیقا
سازنده ترین پیام اجتماعی می باشد که این پیام اجتماعی می تواند از کمک
شایانی به افراد در بطن زندگی های امروزی باشد
در خصوص حیوانی به نام پلنگ نیز نشانه های فراوانی یافت می شود. کما اینکه
رفتار و منش و حتی سیستم ظاهری خیلی از افراد نیز به این موجود نزدیک است
. پلنگ حیوانی است که با تلاش و کوشش فراوان طعمه و روزی خود را بدست می
آورد و این مهم نیز بر همه ما مبرهن است. ولی آنچه که بسیار مهم و آموزنده
می باشد مقوله ی مرگ این حیوان است . چه این که مرگ او چند روز قبل از
مردن به او الهام می شود و این حیوان به بلندترین نقطه رفته وخود را پرتاب
می کند و تکه تکه می شود و دلیل عمده ی آن نیز بدین خاطر است که کسی از
لاشه ی آن نخورد ، چون این حیوان هرگز لاشه خور نبوده است .
شیر نیز از دیگر حیواناتی است که بسیار قدرتمند و به اصطلاح سلطان جنگل
لقب گرفته است . اما این موجود بر خلاف پلنگ وقتی که می میرد لاشه ی آن را
لاشخوران تناول می کنند وعلت اصلی آن نیز شاید بدین خاطر باشد که خویش نیز
با تلاش و کوشش روزی خود را بدست نمی آورد و به بیانی دیگر خود نیز لاشه
خور است. خرگوش نیز از زیبا ترین و دونده ترین حیواناتی است که در بین
حیوانات دیگر مد نظر است . ولی بهترین ویژگی آن این است که در فاصله ی
بسیار کم یا بسیار زیاد پشت سرخود را می بیند و این ویژگی می تواند
مهمترین نشانه ازنشانه های آن باشد که البته پیامی اجتماعی و ویژه رانیز
به همراه دارد . دیگر حیوان که از غرایب به شمار می آید لاک پشت است ، لاک
پشت یکی از کند ترین حیوانات به حساب می آید. ولی مهمترین راز این حیوان
عمر آن است که می تواند عامل موثری در جهت رسیدن بشر به خیلی از نشانه های
بارز در کره ی خاکی باشد . و اما نکته ی بسیار مهمی که موضوع و البته
عصاره ی بحث ما نیز به شمار می رود ، الگو بودن موالید سه گانه برای انسان
است که در خیلی از مواقع این الگوها می توانند بشر را در جاده ی زندگی و
اهداف متعالی آن کمک نمایند. نگارنده ی این مقوله سالها بود که در این فکر
بودم که چرا قرآن به درخت انجیر سوگند خورده است . البته از این که درخت
انجیر و زیتون از درختهای بهشتی هستند جای شبهه و ابهام این قلم نبود، چه
اینکه بر اساس سخن نغز قرآن به این فهم اعتقاد راسخ داشتم ، ولی دائماً به
دنبال این بودم که نشانه ای از این درخت را در خودش پیدا کنم . تا اینکه
نشانه ای آموزنده و بسیار حیاتی و اعتقادی را در محضر استاد علی مرتضایی
متخلص به راهی خرم آبادی کسب نمودم. با توجه به مصاحبه ی چند ساعته ای که
با ایشان داشتم ، کاملا ابهامات این راز مهم و آموزنده برایم آشکار شد. او
می گفت من شعری دارم به نام قنوت انجیر و با گفتن این نام بنده نیز از خود
بی خود شدم و یا بقول منوچهر دامغانی:
خم چه نگون گشت یکی نقطه ریخت هوش ز مدهوش حقیقت گریخت
آری او می گفت این بحث خیلی ساده است ، چرا که بنده با همین درخت انجیر ی
که در حیاط خانه ی خود دارم ، این راز را کشف نموده ام . که من گفتم چطوری
؟و او در جواب گفت : درخت انجیر درختی است که در چهار جهت اصلی و یا به
بیانی دیگر به صورت دایره وار و تمام و کمال عبادت می کند و جالب اینجاست
که تمام برگ برگ آن نیز در قنوت مطلق هستند. گفتم چه جوری ؟ گفت: هر کدام
از برگ های این درخت دقیقا شبیه پنجه ی انسانند ، البته پنجه ای که در حال
قنوت است و من با دیدن همین درخت فهمیدم که تمام نشانه های خدا خود نشانه
ای از حقیقت و فلسفه ی وجود است وجالب تر اینکه سوال مبهم و چند ساله ی
خود را نیز کشف نمودم و بیشتر از قبل فهمیدم که کتاب قرآن آخرین و
کاملترین کتاب الهی است . حُسن سخن اینکه در حوزه ی جامعه شناسی و مردم
شناسی وظیفه ی همه ی اهل قلم و نظر تنها نباید به حوزه ی مردم شناسی باشد
، بلکه باید شناخت لازم از گفتمان وسیع جامعه که به معنای است، بوده و
طبعاً اگر مرکز توجه ما به جامعه ( موالید سه گانه ) و ویژگی های بارز و
اساسی و اعتقادی آن لحاظ گردد و در جهت آگاهی هرچه بیشتر آنها بکوشیم ، در
واقع در رشد و پویایی و فرهنگ اجتماعی و اجتماع فرهنگی خویش قدم مثبت و
منتبح را برداشته ایم که بی گمان هر گام مثبت به جلوها نیز باعث بالندگی و
ارتقاع سطح فرهنگ و دانش ما از دنیای پیش روست .
جمعه 3/7/1388 - 0:54
سينمای ایران و جهان
به نام خدا
« هنر سینما در فرهنگ مردم»
سینما یک نیاز ملی است. یک دستاورد انسانی است که در رشد و بالندگی فرهنگ
و تمدن یک جامعه میکوشد. کانونی است سازنده و به فراخور آراء و عقاید
جمعی. سینما بی شک از اساسی ترین و موثرترین رسانه هایی است که در تدوام و
گسترش و بقاء فرهنگ و هنر واقعی یک جامعه حضوری فعال دارد. معلمی است که
انسان سازی میکند و به انسان مفاهیم و مصادیق انسان محورانه را می آموزد.
سینما پایه گذار آمال و عواطف و احساسات و نیازهای رو به رشد بشر است. خود
ساخته میشود تا بسازد و به تعبیری هدف اساسی آن ساختن ساختمان فکری و روحی
انسان است ، به طوری که نهاد و محتوای این ساختمان نیز با هم کلافی عمیق
خورده باشند سینما نوید بخش عصاره ی زندگی به همه کسانی است که می خواهند
فهم و درک درستی از فرهنگ و رسوم اجتماعی و معنوی را در یابند. و علاوه بر
اینها یک مکان رفاهی و تفریحی است . با این تفاصیل تردیدی نیست که نگاه
همه ما به این مقوله باید نگاهی واقع بین و واقع ساز باشد و هرچه قدر
فرهنگ فناوری وتکنولوژی در جوامع ، رشد و نمودداشته باشد به همان اندازه
نیز فرهنگ سینما در رشد و نمود است. بنا بر این این چنین فضایی که به
منویات انسان جهت و تعادل لازم را می دهد و به بیانی در شکوفایی ویژگی های
درونی و حیاتی انسان می کوشد ، باید توجه و تأمل فراوان صورت پذیرد.
لذا تردیدی نیست که بگوئیم : کاربرد سینما در فرهنگ و رفتار انسان ها نقشی
پیشرو و سازنده را بر عهده دارد. و طبعأ این حمایت جدی و بی وقفه ی مسولین
فرهنگی و هنری است که باید در راه اندازی و پرو بال دادن به آن صحه
بگذارند. نکته دیگر که بسیار مهم است این است که سینما به عنوان یکی از
هنرهای هفت گانه شناخته شده است. (ادبیات، موسیقی ،معماری ، نقاشی ، مجسمه
سازی ، تئاتر و سینما) که سینما به عنوان آخرین و شاید گفت در زوایایی
تکمیل کننده ترین هنر در زندگی بشر باشد. لذا به گواهی تمام تحقیقات و
پژوهش های صورت گرفته در تمام دنیا می توان گفت که جایگاه این هنر جایگاهی
مد نظر و حائز اهمیت به شمار می آید. چه اینکه از آن به نام جادوی قرن یاد
کرده اند. ولی از این منظر با توجه به ویژگی های مقوله ی جادو باید گفت که
این مقوله بیشتر به واقعیت قرن نزدیک تر است تا به مسائل جادوئی. بدین سان
که سینما در جوهر حقیقی و سرشت انسانی بشرمی کوشد و آنچه که بشر را به
تکامل مالی و معنوی می رساند بی شک همان جوهر و سرشت حقیقی آنست. با این
تعابیر یکی از حیاتی ترین و به اصطلاح ضروری ترین مواردی که در شهرها و
حتی شهرک های کشور احساس میشود ، همین احداث سینما در این مناطق است .
شهرستان کرج با برخورداری از بافتی نا همگون ، و قالب فرهنگی متنوع است به
نحوی که فرهنگ پذیری به عنوان مهمترین عنصر آن شناخته شده. از سوی دیگر
جمعیت 5/2 میلیون نفری آن بوده که با تعریفی که از نوع فرهنگ آن شد ،
باالطبع نیاز به امکانات و تسهیلات فرهنگی رفاهی و البته تفریحی را دارد .
اگر چه مشاور مدیر کل و مدیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کرج با گفتگویی که با
خبرنگار و روزنامه ی اعتماد ملی داشتند ، اظهار داشت که حمایت از احداث
چهار پروژه سینمایی از مهمترین دغدغه های این مدیریت است و البته بر دغدغه
زیر ساخت های فرهنگی و تأکید بر حضور بخش خصوصی در عرصه ی فرهنگ ومشارکت
مالی صحه گذاشته ، ولی این اظهارات با تصویر فرهنگی و هنری ای که از
شهرستان کرج پیداست ، همخوانی و به بیانی سر سازگاری ندارد . به عنوان
مثال : یکی از این مجموعه های فرهنگی سینمای امیر کبیر است. سینمای امیر
کبیر از پروژه های فرهنگی وملی به شمار می آید که در محدوده ی جغرافیایی
شهرستان کرج و در یکی از چند پارک موجود در این شهرستان احداث می شود. این
پروژه با برخورداری از امکانات وسیعی همچون چند سالن سینمای چند منظو.ره و
آمفی تئاتر و جلسات ،همایش ها و سخنرانی ،کتاب خانه ، مهد کودک و... در
کنار با پارک نبوت و در یکی از مناطق پر جمعیت شهر که دارای ظرفیت بسیار
بالایی برای سامان دادن و اجرای برنامه های متنوع فرهنگی است واقع شده است
، ولی باید گفت که اگر چه موقعیت جغرافیایی و اجتماعی این پروژه سبب شده
است تا که انسان به عنوان مهمترین سرمایه ملی و سرمایه گذار ملی یاد کرد ،
اما مشکل دیوانسالاری و بروکراسی آن که مدت زیادی است با برخی از
دستگاههای اجرایی این شهرستان کلاف خورده است ، از دغدغده های اساسی و
عقیم و زمانبر مبنی به تعویق انداختن بهره برداری از این سرمایه ملی و
فرهنگی است. با نگاهی به بافت شهر و فعالیت های عمرانی ای که در آن صورت
گرفته است شاید گفت حصار فکری و تنگ نظری در این بافت شهری به چشم می آید
که احداث این نوع پروژه ها را با مشکل مواجه ساخته است. چه اینکه برج آموت
خود مصداق بارزی نسبت به جواب ،به این سئوال است. اگر چه ساختن زیرگذر و
برج های تجاری- اداری و مراکز رفاهی و تفریحی در شهر یت یک شهر تأثیر
فراوانی دارد و بدون این موارد نیز نمی تواند بر آن شهر نام شهر گذاشت .
اما متأسفانه هنوز هم برای شهرهایی از قبیل شهرستان کرج این نوع قالب
فرهنگی نهادینه و به اصطلاح جا نیفتاده است. نگارنده ی این مقوله هر چند
یک نوع توسع فکری و جهان بینی اجتماعی را در بین مسئولان و مردم در جهت
برون رفت از این روند احساس میکنم. افزون بر این که مدیریت بحران و نگاهی
واقع بینانه نیز در عملی کردن این مهم از دیگر مشکلات فراروست . اما از
این مقوله هم نباید به دور بود که سیل تکنولوژی و فناوری و آفات این نوع
تکنولوژی ها در کم رنگ کردن کانونهای هنری و فرهنگی از قبیل سینما تاثیر
شایانی را بر جای گذاشته است. حضور انقلاب الکترونیک در جوامعی که به آن
نبوغ فرهنگی و علمی نرسیده بودند ، و عدم آموزش و برنامه ریزی صحیح در جهت
مقابله و در اختیار گرفتن پیامدهای این نوع انقلاب باعث گردید که بخش عمده
ای از آن فرهنگ اصیل و سازنده ی کشورهای جوامع پیرامونی به فراموشی سپرده
شود. لذا از پیامدهای انقلاب الکترونیک می توان به حضور کامپیوتر ،
ماهواره ، دستگاه سی دی ، موبایل و ... اشاره نمود که این رسانه ها هر چند
تنوع آنها در حد و نصاب رسانه هایی چون سینمانیست، اما به قول معروف :
« یک دست صدا ندارد.» و همین عامل نیز نگاه عموم را به فرهنگ فیلم و سینما
عوض کرد. ولی باز به نظر می آید که در عرصه ی رقابت با این رسانه ها (
سینما) هنوز هم جلودار است . چه این که مهمترین ویژگی های سینما که خود را
از دیگر رسانه های جمعی (بجز فرهنگ کتاب و کتابخوانی که آن هم پیامدی ملی
و سازنده را می رساند) مؤید این مدعاست که بدین قرار در پی می آید . 1-
تنوع گویی و تنوع سازی که این دو انگیزه ی فرهنگ شادی و شاد آوری را در
فرد تقویت می کنند 2- حال و هوای سینماست که این حال و هوا به نوعی منحصر
به فرد است و دلیل عمده دارد. چه این که افراد مختلفی با عقاید و فرهنگ
های مختلف در یک کانون جمع می شوند و خود به خود این نوع کانون در صدد است
که در اینجا مقوله ای بنام تعامل فرهنگی بکوشد 3- نوعی فرهنگ سالم است و
سالم گویی و انتقال آموزه های سالم و مثبت آن به افراد بسیار مهم است به
نحوی که این گزینه در دیگر رسانه های جمعی یافت نمی شود. 4- تعیین و تثبیت
معیارهای سینماست که این نوع روند نیز بد آموزی و بدگویی را به همراه
ندارد. 5- امکانات آن برای اکثر مردم مطلوب تر از دیگر رسانه هاست . چه
این که هر فردی با تهیه 1000 تومان می تواند فیلم مورد علاقه و نیازش را
تماشا کند . ولی در دیگر رسانه ها به مانند کامپیوتر ، ماهواره ، دستگاه
سی دی و تلویزیون این نوع امکانات دیده نمی شود ، چرا که این دستگاه ها را
باید خرید و البته خرید آنها نیز برای افراد مستمند و حتی قشر متوسط جامعه
نیز در مواردی مشکل است ، بنابراین نگاه سینما نگاهی عامیانه است ، ولی در
دیگر رسانه ها این نگاه نگاهی خاص به شمار می رود . به عنوان مثال نگارنده
این مقوله در 20 سال پیش دوستانی را داشته ام که توان تماشای یک فیلم را
در خانه نداشته اند . ولی چون به سینما در آن زمان توجه لازم می شد ، همین
افراد این نوع نیاز اجتماعی خود را از طریق سینما بر آورده میکردند . با
اینکه امروزه دقیقاً صورت مسئله فرق کرده است . چرا که با حضور رسانه هایی
که ذکر آن رفت ، سینماها به فراموشی سپرده شده اند و مردم نیز از این
سرمایه ی فرهنگی و اجتماعی فاصله گرفته اند . حسن سخن این که در کلان شهری
به مانند کرج که سینما نقش سازنده ای در رشد و تعالی فرهنگ آن شهر ایفا می
کند ، نیاز است که در گسترش این سرمایه ملی بکوشیم . و نکته دیگر سالم
سازی جامعه می باشد که من فکر می کنم ، مهمترین کانون در جهت این مهم همان
سینما باشد . زیرا که ویژگی هایی که از مقوله سینما عنوان داشتیم ، با
لطبع این نوع نگاه یعنی سالم سازی جامعه معانی و مفاهیم بیشتری را به خود
می گیرد . مضاف بر این که در دیگر هنرها اعم از تئاتر ، موسیقی ، ادبیات
،معماری و ... در این شهرستان اگر بگوئیم ، حالتی بهتر مشاهده می کنیم ،
شاید گفت اغراق کرده ایم ، اما چون این نوع هنرها ارتباطی تنگاتنگ با بشر
و فرهنگ آن بر قرار کرده اند و به بیانی با روحیات بشرهمگن و سازگارند ،
در ظاهر کمتر از هنر سینما نشان می دهند . کما اینکه اگر نسبت به سالن و
بستر های لازم این نوع هنرها ، نگاهی داشته باشیم ، وضعیتی بهتر از هنر
سینما ندارند . بنابراین چون هنر یک آموخته نیست ، بلکه یک خلاقیت به شمار
می آید و این خلاقیت در تعالی روح و روان و عاطفه ی بشری می کوشد . و
زیباتر این که قدرت جاذبه دارد ، لذا تردیدی نیست که باید در ترویج و
بالندگی آن باید بکوشیم .
منبع:
نویسنده : عابدین پاپی
جمعه 3/7/1388 - 0:52
دانستنی های علمی
در
كتاب موج سوم اثر الوین تافلر در صفحه 130میخوانیم كه:«آمریكا با رهبری
موج دوم كه انقلاب صنعتی نام گرفت باعث گردید كه كشور ابرقدرتی بنام شوروی
در صحنه بطور روزافزونی به مخاطره بیفتد. هرچند لنین در سال1916یعنی یك
سال قبل از به دست گرفتن عصای قدرت در مقالهای كشورهای سرمایهداری را
بخاطر صیانت از سیاستهای استعماریشان بشدت مورد انتقاد و حمله قرار میدهد
و البته كتاب وی به نام«امپریالیسم»در زمرهی پرنفوذترین و پرفروشترین
كتابهای قرن اخیز شناخته شده است و این كتاب در افكار و ایدهی صدها
میلیون انسان در اقصی نقاط جهان پایگاه خاص خود را زده است، اما آنچه به
عینه در تاریخ سیاسی جهان مشاهده میكنیم با آنچه كه لنین بر آن معتقد است
كاملاً در تضاد است، هرچند مكتب لنینیسم بر سوسیالیسم و معیارهای آن در
جهت تشتت و گسترش در سطح جوامع اعتقاد راسخ دارد. به نحوی كه در كتاب
امپریالیسم لنین چنین بیان میدارد كه:«سوسیالیسم نه تنها كشورها را بهم
نزدیكتر میسازد، بلكه آنان را تحت یك نظام واحد درمیآورد». اما آنچه
امپریالیسم و تكنولوژی و فناوری آن میگوید با آنچه كه سیاستمداران اعم از
لیتن و ... بر آن پایبند هستند، تفاوت دارد. چه اینكه امپریالیسم جهانی به
سرمداری آمریكا، گرچه در بخشی از سیاستهای خود با شكست مواجه شده است و
هنوز هم در این گرداب شكست ناآشنا دست و پا میزند كه میتوان به طرح
خاورمیانهی بزرگ و بحران چالشبرانگیز در عراق اشاره نمود اما با این
همه تفاسیر باید گفت كه در طرح خاورمیانه بزرگ امپریالیسم بر مفاد این طرح
در قالب گسترش منافع اقتصادی كشورهای خاورمیانه و ارتقاء حقوق بشر و فرهنگ
دموكراسی و از اینها مهمتر بر خاتمهی بحران در فلسطین تاكید مؤكد
مینماید، ولی متأسفانه در اجرای این طرح هنوز هم مشكلات و موانع عدیدهای
البته به دلایل مختلف روبروست كه در جای خود نیز محل بحث و نظر است. اما
با این تفاصیل باید اذعان داشت كه امپریالیسم جهانی دقیقاً با پیشرفت
تكنولوژی و فناوری خود و البته به نفع خود كمر همت بسته است و با آوردن
همین تكنولوژی و فناوری به عرصهی عمل میخواهد كه این مهم را به مرحله
تثبیت برساند. لذا این تز با استفاده از همان شعار لنینی بعنوان یك ابزار
تبلیغاتی است با این تفاوت كه نظام واحدی را برای امپریالیسم جهانی ایجاد
میكند و نتیجه آن نیز منجر به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی میشود.
بنابراین میتوان برداشت كرد كه در تغییر و تحول یك كشور و یا حتی جهان
امروز ابزاری بنام تكنولوژی بسیار مهم و كارساز است. الوین تافلر در كتاب
موج سوم اهمیت و جایگاه تكنولوژی را بطور صریح در تاریخ بشر عنوان
میدارد. وی در مقدمه این كتاب آیندهنگری میكند، و میگوید كه تاریخ بشر
علاوه بر انقلاب كشاورزی و انقلاب صنعتی انقلابی به نام انقلاب الكترونیك
را نیز تجربه خواهد كرد. لذا با مرور زمان درمییابیم كه نظریهی تافلر
همان چیزی است كه ما امروز به عینه مشاهده مینمائیم. با این تفاسیر
نكتهی مهمی كه جای بحث دارد، همان تكنولوژی و جایگاه آن در جوامع میتوان
باشد. به نظر میآید هر جامعهای كه خود را با روحیات فناوری روز آشنا
كرده است، جایگاه اقتصادی و سیاسی آن نامدارتر و كارآمدتر بوده است.
بعنوان مثال: كشور ایران با اینكه از لحاظ اقتصادی از طرف كشورهای پیشرفته
با بحران شدید و چشمگیر در سطح جهان مواجه شده است، اما در جادهی علم و
دانش و فناوری موقعیت و جایگاه شایان توجهی را در عرصههای سیاسی به خود
اختصاص داده است. علاوه بر كشور ایران میتوان به كشورهایی از قبیل چین،
ژاپن، كره، تایلند، مالزی، هند و پاكستان اشاره نمود. این كشورها نیز سوای
از قدرت فناوری هستهای خود كه جلب نظر است، از لحاظ تكنولوژی و فناوری در
زمینههای دیگر نیز دارای اهمیت بسزایی هستند. پس منطقی است كه بگوئیم:
بشر از هر نقطهای در جهان كه زندگی میكند، دارای برنامه و هدف متعالی
است. و یا به بیانی ساده میتوان گفت دوست دارد كه از لحاظ تكنولوژی و
فناوری در ابعاد مختلف به پیشرفتهایی نایل آید. اما اینكه یك كشور پیشرفته
تا چه اندازه در ترقی و تعالی جامعه مؤثر است و یك كشور پیرامونی تا چه
اندازه، موردی است كه محل بحث دارد.
در جهانی كه همه شعار دموكراسی سر میدهند و برای احقاق حقوق مردم
برنامههای مختلفی را با پشتوانههای فكری تهیه و تدوین مینمایند،
بیتردید جای شك و شبهه است، چرا كه مقولهی تكنولوژی كه جوامع را در خود
جای میدهد و برای جوامع تصمیمگیری لازم را بعمل میآورد، متأسفانه از
تكنولوژی بعنوان ابزاری در جهت خدمت به مردم در هر كجای جهان كه باشد،
نیست بلكه ابزاری است كه كشورهای پیشرفته آن در جهت ترقی مقولهای بنام
قدرت به پلكان بالاتر را مدنظر دارند، علاوه بر این میتوان ابراز داشت كه
كشورهای جهان سوم بیشتر از كشورهای دیگر در معرض خطر قرار میگیرند، چونكه
از این صنعت حیاتی و مؤثر بیبهرهاند و همین مسئله باعث شده كه كشورهای
پیرامونی بعنوان مصرف كنندهی تكنولوژی بشمار آیند و نه تولید كنندهی آن.
لذا میتوان گفت كه این قدرت طلبی و خودبینی بشر نیز به مقطعی خاص از
تاریخ مرتبط نمیگردد، چه اینكه در مقاطع مختلف تاریخی این مسئله بعنوان
یك گفتمان و پروسهی بیپایان به چشم میخورد. اما آنچه كه بشر را نسبت به
این مسئله حریصتر میكند و از آن نگاه عدالتخواه و عدالتگستر بدور
میدارد شاید همان خودفناوری باشد كه دستاورد بشر است و بشر نیز در حفظ و
صیانت از آن به نفع خود اهتمام میورزد. ولی به نظر میآید كه هر چند این
امر میتواند از نظر عرف معقول باشد، اما عقلایی است كه جایگاه تكنولوژی
به عنوان یك دستاورد بشری از جایگاهی فراتر از منطقه برخوردار باشد. یعنی
بایستی یك فرهنگ جهانشمول را به خود اختصاص دهد و در آنجاست كه جایگاه
واقعی علم و دانش مشخص و شناخته میگردد، چراكه با این كار همان شعار
عدالتپروری و دموكراسی تحقق مییابد. اما اگر بدست آوردن تكنولوژی در جهت
قدرتنمایی و سیطره بر افكار و كیان ملل مظلوم و بیدفاع باشد كه در این
مقاله نیز اشاره شد، طبعاً این نوع تكنولوژی در چارچوب عقل و منطق انسانی
نمیگنجد. بنابراین با توجه به كتاب موج سوم الوین تافلر، برخورد تمدنها
از هانتیكتون و طرح نظریهی«گفتگوی تمدنها»از سوی ریاست محترم جمهور وقت،
جناب آقای سید محمد خاتمی. در مییابیم كه نوع دیدگاهها نسبت به جوامع و
جهان در قالبهایی متفاوت گنجانده شده است و هر دیدگاهی از نظر سیاسیون
دارای ابعاد خواهان توجهی میتوان باشد، ولی هدف از آیندهنگری نسبت به
موقعیت زمانی و مكانی جهان در جوامع توسط افكار بشر و تحولاتی كه براساس
انسان جستجوگر و كنجكاور در ادوار مختلف انجام میپذیرد و تبعیض و یا
احیاناً اختلاف نظری كه به خاطر همین پیشرفت تكنولوژی در بین جوامع رخ
میدهد و سبب شكاف و تقسیمبندی طبقات اجتماعی و سیاسی میگردد و البته
گفتگوی تمدنها نیز كه در جهان امروز میتواند یك هماندیشی در جهت رشد و
تعالی فرهنگها و تمدن فرهنگی كشورها در ازمنهی تاریخ بوده و رسیدن به یك
ایدهی گرانسنگ و فراگیر را به نفع ملل مختلف جهان دنبال میكند، یقیناً
بسیار پراهمیت و كارگشاست. ولی از دید این قلم شاید آنچه كه جایگاه
تكنولوژی را در ابعاد مختلف آن برای مردم، البته به معنی عام مبرهن
میسازد، همان مثبت اندیشیدن به واقعیات موجود در تاریخ سیاسی و فرهنگ
كشورهاست و این مثبتگرایی نیز چیزی جز احیا كردن احقاق حقوق ملل نیست و
علاوه بر این در بسط و تداوم و بقای مقولهای بنام عدالت نیز میتواند
كارساز باشد.
عابدین پایی
جمعه 3/7/1388 - 0:45
شعر و قطعات ادبی
شیعه یعنى شوق، یعنى انتظار
صاحب آیینه تا صبح بهار
شیعه یعنى صاحب پا در ركاب
تا كه خورشید افكند رخ از نقاب
فاش مىبینم ملائك صف به صف
این غزل خوانند با تنبور و دف
عشقبازان، شور و حال آمد پدید
میم و حاى و میم و دال آمد پدید
شب نشینان دیده را روشن كنید
آن مه فرخنده حال آمد پدید
آمد آن روزى كه در ناباورى
سر زند از غرب مهر خاورى
راستین مردى رسید با تیغ كج
شیعیان الصبر، مفتاح الفرج
چیست آن تیغ سفید آفتاب
بىگمان لاسیف إلّا ذوالفقار
حیدر از محراب بیرون مىزند
شب نشینان را شبیخون مىزند
آفتاب، اى آفتاب، اى آفتاب
از نگاه بندگانت رخ متاب
از فروغت دیده ادراك چاك
از فراغت، اشك مدفون زیر خاك
آفتاب شیعه از مغرب درآ
بار دیگر سر زن از غار حرا
بت پرستان تركتازى مىكنند
با كلام الله بازى مىكنند
تیغ بر كش تا تماشایت كنند
تا كه نتوانند حاشایت كنند
پاك كن از دامن دین ننگ را
این عروسكهاى رنگارنگ را
این سخن كوتاه كردم والسلام
شیعه، یعنى تیغ بیرون از نیام
"مرحوم محمدرضا آغاسى"
دوشنبه 19/5/1388 - 0:43
ادبی هنری
اشعاری از زنده یاد محمد رضا آقاسی
از ذکر علی مدد گرفتیم
آن چیز که میشود گرفتیم
در بوته ی آزمایش عشق
از نمره ی بیست صد گرفتیم
دیدیم که رایت علی سبز
معجون هدایت علی سبز
درچمبر آسمان آبی
خورشید ولایت علی سبز
از باده ی حق سیاه مستیم
اما زحمایت علی سبز
شیرین شکایت علی زرد
فرهاد حکایت علی سبز
دستار شهادت علی سرخ
لبخند رضایت علی سبز
در نامه ی ما سیاه رویان
امضای عنایت علی سبز
یا علی در بند دنیا نیستم
بنده ی لبخند دنیا نیستم
بنده ی آنم که لطفش دائم است
با من و بی من به ذاتش قائم است
دائم الوصلیم اما بی خبر
در پی اصلیم اما بی خبر
گفت پیغمبر که ادخال سرور
فی قلوب المومنین اما به نور
نور یعنی اتشار روشنی
تا بساط ظلم را بر هم زنی
هر که از سر سرور آگاه شد
عشقبازان را چراغ راه شد
جاده ی حیرت بسی پرپیچ بود
لطف ساقی بود وباقی هیچ بود
مکه زیر سایه ی خناس بود
شیعه در بند بر العباس بود
حضرت صادق اگر ساقی نبود ی
ک نشان از شیعگی باقی نبود
فقه شمشیر امام صادق است
هر که بی شمشیر شد نالایق است
وای وی زقاب و قرب و های و هو
می دهد بر اهل تقوا آبرو
گر چه تعلیمات مردم واجب است
تزکیه قبل از تعلم واجب است
تربیت یعنی که خود را ساختن
بعد از آن بر دیگران پرداختن
یک مسلمان آن زمان کامل شود
که علوم وحی را عامل شود
نص قرآن مبین جز وحی نیست
آیه ای خالی زامر و نهی نیست
با چراغ وحی بنگر راه را
تا ببینی هر قدم الله را
گر مسلمانی سر تسلیم کو
سجده ای هم سنگ ابراهیم کو
ساقی سرمست ما دیوانه نیست
سرگذشت انبیاء افسانه نیست
آنچه در دستور کار انبیاست
جنگ با مکر و فریب اغنیاست
چیست در انجیل و تورات و زبور
آیه های نور و تسلیم وحضور
جمله ی ادیان زیک دین بیش نیست
جز الوهیت رهی در پیش نیست
خانقاه و مسجد ودیر و کنشت
هر که را دیدم به دل بت می سرشت
لیک در بتخانه دیدم بی عدد
هر صنم سرگرم ذکر یا صمد
یا صمد یعنی که ما را بشکنید
پیکر ما را در آتش افکنید
گر سبک گردیم در آتش چو دود
میتوان تا مبداء خود پر گشود
ای خدا ای مبداء و میعاد ما
دست بگشا بهر استمداد ما
ما اسیر دست قومی جاهلیم
گر چه از چوبیم و از سنگ وگلیم
ای هزاران شعله در تیغت نهان
خیز و ما را از منیت وا رهان
ای خدا ای مرجع کل امور
باز گردان ده شبم درتور نور
در شب اول وضو از خون کنم
خبس را از جان خود بیرون کنم
سر دهم تکبیر تکبیر جنون
گویمت انا علیک الراجعون
خانه ات آباد ویرانم مکن
عاقبت از گوشه گیرانم مکن
بنگر یک دم فراموشم کنی
از بیان صدق خاموشم کنی
ما قلمهاییم دردست ولی
کز لب ما میچکد ذکر علی
ذکر مولایم علی اعجاز کرد
عقده ها را از زبانم باز کرد
نام او سر حلقه ی ذکر من است
کز فروغ او زبانم روشن است
گر نباشد جذبه روشن نیستم
این که غوغا میکند من نیستم
من چو مجنونم که در لیلای خود
نیستم در هستی مولای خود
ذکر حق دل را تسلا می دهد
آه مجنون بوی لیلا می دهد
جان مجنون قصد لیلایی مکن
جان یوسف را زلیخایی مکن
دوشنبه 19/5/1388 - 0:39