• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 141
تعداد نظرات : 120
زمان آخرین مطلب : 4787روز قبل
داستان و حکایت
روزی بازرگان موفقی از مسافرت باز گشت ومتوجه شد خانه ومغازه اش در غیاب او آتش گرفته وکالاهای گرانبهایش همه سوخته وخاکستر شده وخسارت هنگفتی به او وارد آمده است فکر می کنید آن مرد چه کرد؟ خدا رامقصر شمرد وملامت کردویا اشک ریخت؟
او با لبخندی برلبان ونوری بر دیدگان سر به سوی آسمان بلند کرد وگفت
خدایا ! می خواهی که اکنون چه کنم؟
مرد تاجر پس از نابودی کسب پر رونق خود، تابلویی بر ویرانه خانه و مغازه‌اش آویخت که روی آن نوشته بود
مغازه‌ام سوخت
خانه‌ام سوخت
کالاهایم سوخت
اما ایمانم نسوخته است
فردا شروع به کار خواهم کرد
جمعه 20/12/1389 - 23:17
اقتصاد
Amazon


 

شاید نشان سایت آمازون در نگاه اول هیچ مورد پنهانی در خود نداشته باشد، اما پشت ظاهر ساده این شرکت، رازی نهفته است. به فلشی که زیر کلمه amazon قرار دارد دقت کنید. این لبخند زیبا در حقیقت حرف a را به z وصل می کند تا با اعتماد به نفسی خاص به بیننده القا کند که هر چیزی در آمازون پیدا می شود.


 

Eighty20


 

Eighty20 موسسه ای در زمینه مشاوره های تجاری است. اکثر افراد با دیدن این لوگو شاید تصور کنند این لوگو هیچ پیامی را نمی رساند. اما تمام پیام در مربع های خاکستری و آبی ای است که نقش صفر و یک را بازی می کنند. پس اگر دوباره به این لوگو نگاه کنید، خواهید دید که ردیف اول 1010000 و ردیف دوم 0010100 را ساخته اند که اعداد ۸۰ و ۲۰ را به باینری نمایش می دهند.



 

FedEx


 

‎لوگوی شرکت FedEx را شاید بتوان بهترین نمونه از نشان هایی با مضمون های پنهان برشمرد. اگر با دقت در این لوگو دقت کنید، متوجه نمادی که بین دو حرف E و x ساخته شده، خواهید شد. این فلش نشانگر سرعت و دقت است. مهمترین فاکتورهای شرکتی مانند FedEx.



 

Toblerone


 

همانطور که احتمالاً می دانید، توبلرون یک شرکت شکلات سازی در شهر برن واقع در سوئیس است. این شهر به "شهر خرس ها" نیز معروف است. بدین ترتیب طراحان نشان این شرکت حداکثر استفاده را از این شهرت کرده و اگر با دقت به کوهی که در نماد این شرکت است، نگاه کنید، خرسی در حالت ایستاده خواهید دید.



 

Sony Vaio


 

وایو را که حتماً می شناسید. نامی تجاری که سونی بر لپ تاپ هایش نهاده است. فکر می کنید در لوگوی وایو پیامی نهان وجود دارد؟ اگر کمی هوشمند باشید، پاسختان "بله" است. ‎دو حرف اول Vaio نمایانگر سیگنال های آنالوگ و دو حرف دوم آن که شبیه 0 و 1 هستند که سیگنال های دیجیتال را نشان می دهند.



 

Sun Microsystems


 

لوگوی شرکت Sun از شناخته شده ترین نشان های دنیای فناوری است. این نشان را از هر جهتی که بخوانید، Sun خوانده می شود. طراحی این نشان را پروفسور Vaughan Pratt از دانشگاه استنفورد انجام داده است.



 

GreenLabs


 

‎این لوگو درختی معمولی را نشان می دهد که در نگاه اول زیاد هم جالب به نظر نمی رسد. اما اگر کمی دقت کنید، می توانید برگ های آن را شبیه یک مغز انسان نیز تصور کنید. بدین ترتیب این لوگو استعداد، هوشمندی و قدرت مشورت و همفکری کارمندان شرکت را به خوبی القا می کند.

جمعه 20/12/1389 - 23:10
خانواده
کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم
اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم
کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود
کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش
را از نگاهش می توان خواند
کاش برای حرف زدن
نیازی به صحبت کردن نداشتیم
کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود
کاش قلبها در چهره بود
اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد



و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم
سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست
سکوتی را که یک نفر بفهمد
بهتر از هزار فریادی است که هیچ کس نفهمد
سکوتی که سرشار از ناگفته هاست
ناگفته هایی که گفتنش یک درد و نگفتنش هزاران درد دارد
دنیا را ببین ...



بچه بودیم از آسمان باران می آمد
بزرگ شده ایم از چشمهایمان اشک می آید!



بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن
بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه
بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم
بزرگ شدیم تو خلوت اشک می ریزیم



بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست
بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه
بچه بودیم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیم
بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی
بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریم



بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن
بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که
اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه
کاش هنوزم همه رو
به اندازه همون بچگی ۱۰ تا دوست داشتیم



بچه که بودیم اگه با کسی
دعوا میکردیم ۱ ساعت بعد از یادمون میرفت
بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون مونده و آشتی نمی کنیم



بچه که بودیم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدیم
بزرگ که شدیم حتی ۱۰۰ تا کلاف نخم سرگرممون نمیکنه

بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود
بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزه



بچه که بودیم آرزومون بزرگ شدن بود
بزرگ که شدیم حسرت برگشتن به بچگی رو داریم




بچه بودیم درد دل ها را به هزار ناله می گفتیم همه می فهمیدند
بزرگ شده ایم درد دل را به صد زبان به کسی می گوییم... هیچ کس نمی فهمد



بچه بودیم دوستیامون تا نداشت
بزرگ که شدیم همه دوستیامون تا داره



بچه که بودیم بچه بودیم
بزرگ که شدیم بزرگ که نشدیم هیچ، دیگه همون بچه هم نیستیم



شاید به روی خودمون نیاریم
ولی همیشه ذهنمون پر از این آرزوست که :
ای کاش هیچ وقت بزرگ نمی شدیم
و هنوزم تو عالم بچگی بودیم
همون دوران بچگی هایی که پر از عشق بود و شور و نشاط و سرزندگی ...

جمعه 20/12/1389 - 22:59
ادبی هنری
مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا بخواند. لباس پوشید و راهی خانه خدا شد. در راه مسجد، مرد زمین خورد و لباس هایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. مرد لباس هایش را عوض کرده و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و در همان نقطه مجددا زمین خورد! او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.
یک بار دیگر لباس هایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد. در راه مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید. مرد پاسخ داد: «من دیدم شما در راه به مسجد 2 بار به زمین افتادید، از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم.» مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ به دست درخواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند. مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند.
مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجددا همان جواب را می شنود. مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند. مرد دوم پاسخ داد: «من شیطان هستم.» مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد، که شیطان در ادامه برایش توضیح داد: «من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم. وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهتان به مسجد برگشتید، خدا همه گناهان شما را بخشید.
من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید. بخاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را نیز بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه ممکن است خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید. بنابراین، من سالم رسیدن شما را به مسجد مطمئن ساختم!»
پنج شنبه 2/7/1388 - 0:7
طنز و سرگرمی
یکی از سناتورهای معروف آمریکا، درست هنگامی که از درب سنا خارج شد، با یک اتومبیل تصادف کرد و در دم کشته شد.
روح او در بالا به دروازه های بهشت رسید و سن پیتر از او استقبال کرد. «خیلی خوش آمدید.
این خیلی جالبه. چون ما به ندرت سیاستمداران بلند پایه و مقامات رو دم دروازه های بهشت ملاقات می
کنیم. به هر شما هم درک می کنید که راه دادن شما به بهشت تصمیم ساده ای نیست»

سناتور گفت «مشکلی نیست. شما من را راه بده، من خودم بقیه اش رو حل می کنم»
سن پیتر گفت «اما در نامهء اعمال شما دستور دیگری ثبت شده، شما بایستی ابتدا یک روز در
جهنم و سپس یک روز در بهشت زندگی کنید. آنگاه خودتان بین بهشت و جهنم یکی را انتخاب کنید»
سناتور گفت «اشکال نداره. من همین الان تصمیمم را گرفته ام. میخواهم به بهشت بروم»
سن پیتر گفت «می فهمم. به هر حال ما دستور داریم. ماموریم و معذور»
و سپس او را سوار آسانسور کرد و به پایین رفتند.
پایین ... پایین... پایین... تا اینکه به جهنم رسیدند.
در آسانسور که باز شد، سناتور با منظرهء جالبی روبرو شد. زمین چمن بسیار سرسبزی که وسط
آن یک زمین بازی گلف بود و در کنار آن یک ساختمان بسیار بزرگ و مجلل.
در کنار ساختمان هم بسیاری از دوستان قدیمی سناتور منتظر او بودند و برای استفبال به سوی او
دویدند. آنها او را دوره کردند و با شادی و خنده فراوان از خاطرات روزهای زندگی قبلی تعریف کردند.
سپس برای بازی بسیار مهیجی به زمین گلف رفتند و حسابی سرگرم شدند.
همزمان با غروب آفتاب هم همگی به کافهء کنار زمین گلف رفتند و شام بسیار مجللی از اردک و بره
کباب شده و نوشیدنی های گرانبها صرف کردند. شیطان هم در جمع آنها حاضر شد.
به سناتور آنقدر خوش گذشت که واقعاً نفهمید یک روز او چطور گذشت. راس بیست و چهار ساعت،
سن پیتر به دنبال او آمد و او را تا بهشت اسکورت کرد. در بهشت هم سناتور با جمعی از افراد خوش خلق و خونگرم آشنا شد، به کنسرت های موسیقی رفتند و دیدارهای زیادی هم داشتند. سناتور آنقدر خوش گذرانده بود که واقعا نفهمید که روز دوم هم چگونه گذشت، گرچه به خوبی روز اول نبود.
بعد از پایان روز دوم، سن پیتر به دنبال او آمد و از او پرسید که آیا تصمیمش را گرفته؟
سناتور گفت «خوب راستش من در این مورد خیلی فکر کردم. حالا که فکر می کنم می بینم بین بهشت و جهنم من جهنم را ترجیح می دهم»
بدون هیچ کلامی، سن پیتر او را سوار آسانسور کرد و آن پایین تحویل شیطان داد. وقتی وارد جهنم شدند، اینبار سناتور بیابانی خشک و بی آب و علف را دید، پر از آتش و سختی های فراوان. دوستانی که
دیروز از او استقبال کردند هم عبوس و خشک، در لباس های بسیار مندرس و کثیف بودند. سناتور با تعجب از شیطان پرسید «انگار آن روز من اینجا منظرهء دیگری دیدم؟ آن سرسبزی ها کو؟ ما شام بسیار خوشمزه
ای خوردیم؟ زمین گلف؟ ...»
شیطان با خنده جواب
داد: «آن روز، روز تبلیغات بود...
امروز دیگر تو رای داده‌ای».
چهارشنبه 28/5/1388 - 23:47
ادبی هنری
خوشبخت ترین فرد كسی است كه بیش از همه سعی كند دیگران را خوشبخت سازد .
سه شنبه 1/2/1388 - 9:19
ادبی هنری
یکروز وقتى کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگى را در تابلوى اعلانات دیدند که روى آن نوشته شده بود:
 «دیروز فردى که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت. شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ١٠ در سالن اجتماعات برگزار مى‌شود دعوت مى‌کنیم.»

در ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ یکى از همکارانشان ناراحت مى‌شدند امّا پس از مدتى، کنجکاو مى‌شدند که بدانند کسى که مانع پیشرفت آن‌ها در اداره مى‌شده که بوده است.
این کنجکاوى، تقریباً تمام کارمندان را ساعت١٠ به سالن اجتماعات کشاند. رفته رفته که جمعیت زیاد مى‌شد هیجان هم بالا مى‌رفت. همه پیش خود فکر مى‌کردند:
«این فرد چه کسى بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود؟ به هر حال خوب شد که مرد!»

 کارمندان در صفى قرار گرفتند و یکى یکى نزدیک تابوت مى‌رفتند و وقتى به درون تابوت نگاه مى‌کردند ناگهان خشکشان مى‌زد و زبانشان بند مى‌آمد.
 آینه‌اى درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه مى‌کرد، تصویر خود را مى‌دید. نوشته‌اى نیز بدین مضمون در کنار آینه بود:
«تنها یک نفر وجود دارد که مى‌تواند مانع رشد شما شود و او هم کسى نیست جزء خود شما. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید زندگى‌تان را متحوّل کنید. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید بر روى شادى‌ها، تصورات و موفقیت‌هایتان اثر گذار باشید. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید به خودتان کمک کنید.
 زندگى شما وقتى که رئیستان، دوستانتان، والدین‌تان، شریک زندگى‌تان یا محل کارتان تغییر مى‌کند، دستخوش تغییر نمى‌شود. زندگى شما تنها فقط وقتى تغییر مى‌کند که شما تغییر کنید، باورهاى محدود کننده خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها کسى هستید که مسئول زندگى خودتان مى‌باشید.
 مهم‌ترین رابطه‌اى که در زندگى مى‌توانید داشته باشید، رابطه با خودتان است.
 خودتان را امتحان کنید. مواظب خودتان باشید. از مشکلات، غیرممکن‌ها و چیزهاى از دست داده نهراسید. خودتان و واقعیت‌هاى زندگى خودتان را بسازید.

دنیا مثل آینه است. انعکاس افکارى که فرد قویاً به آن‌ها اعتقاد دارد را به او باز مى‌گرداند. تفاوت‌ها در روش نگاه کردن به زندگى است.»

سه شنبه 27/12/1387 - 21:45
ادبی هنری
اگر در هر بهار کامل تر از بهار گذشته نباشی، عمرت را تلف کرده ای.
دوشنبه 26/12/1387 - 20:49
ایرانگردی

شهرستان «اردکان» واقع در استان «یزد» با هوایی گرم و آبی شور در پهن دشت کویر مرکزی ایران قرار گرفته است.

آسمانش بخیل است و زمینش کویر، اما لطف خدای مهربان باعث شد تا از نعمت مردم سختکوش و مقاوم، تیزهوش و مبتکر بهره مند گردد و این خصوصیات در مجموع سبب شد تا در کشت و زراعت نیز خلاقیت و ابتکار از خود نشان دهند و در دل زمین کویری گیاهی به عمل آورند که به «طلای سرخ» مشهور گردد.

«روناس» آن طلای سرخی است که کشاورزان اردکان با همت و تلاش خود در این پهن دشت کویر می کارند و پرورش می دهند و می سایند و به خارج صادر می کنند. این ابتکار و خلاقیت موجب رونق کشاورزی، صنعت و تجارت در منطقه شده است.

امید آنکه صاحبنظران و دست اندرکاران اقتصاد کشور بتوانند برای بهبود وضعیت صادرات و استفاده بهینه از این گیاه، در صنایع داخلی، قدم های مؤثری بردارند و در رونق اقتصادی اردکان نقش بیشتری ایفا کنند.

روناس، گیاهی صنعتی است که در آب شور خوب رشد می کند. بخش وسیعی از زمین های کشاورزی شمال اردکان از قدیم تاکنون زیر کشت این گیاه است.

روناس دو تا سه سال در زمین می ماند و سپس ریشه آن را از زیر خاک بیرون می آورد و  خشک می کند و در کارگاه های روناس کوبی خرد می کند و به مناطق مختلف کشور و به برخی از کشورهای صنعتی جهان صادر می کند، بیشترین مصرف روناس برای تولید رنگ است.

تاریخ دقیق کشت روناس در اردکان و اینکه از چه زمانی کشت این گیاه در اردکان دایر شده است مشخص نیست، اما به نظر می رسد همزمان با آغاز کشاورزی در اردکان که همان نقطه آغاز تأسیس اردکان در این منطقه است، کشت روناس هم رواج یافته است.

در سال های اخیر، با حفر چاه های عمیق در منطقه «چاه افضل» و «دم کفتار» کشت روناس نیز افزایش یافت و تا سال 1375 رونق چشمگیری داشت، اما از آن سال تاکنون به علت رکود بازار صادرات و نبود صرفه اقتصادی، کشت این گیاه به کمتر از نصف کاهش یافت.

همزمان با تولید روناس در اردکان برای خرد کردن آن نیز کارگاه هایی به نام «ازاری» تأسیس شد که زمینه اشتغال افراد زیادی را فراهم آورده است.

دوشنبه 26/12/1387 - 20:48
ورزش و تحرک

ورزش منظم یكی از راهكارهای بسیار مهم در كسب سلامت برای بچه ها و بزرگسالان است. فعالیت بدنی وزن مطلوب را حفظ می كند، طول استخوانها را افزایش می دهد، در نهایت از خطر ابتلا به بیماریهای قلبی - عروقی می كاهد.

 گفتنی است که پزشكان باید موقعیت وزنی كودكان و نیز میزان فعالیت بدنی آنها را پیش از آغاز کردن دوره های ورزشی ارزیابی كنند. متخصصان موظف اند که با توصیه های ساده به بچه ها و خانواده ها زمینه را برای حداكثر نشاط و لذت و حداقل صدمات احتمالی فراهم کنند. همه افراد به ورزش نیازمندند؛ و معمولاً پزشكان - با توجه به سن و موقعیت فیزیكی و مراحل پیشرفت و میزان علاقه مراجعه كنندگان جوان و نوجوان - مناسبترین نوع فعالیت بدنی را به آنها توصیه می كنند.
تفاوت میزان سلامت بین افراد جوان و خردسال به دو علت است: 1) تنبلی و سستی بین بزرگسالان بیش از كودكان است؛ چون بچه ها به طور طبیعی و ناخودآگاه فعال اند. 2) خطر ابتلا به بیماریهایی مثل دیابت و بیماریهای قلبی بین افراد بالغ بیشتر است. به هر حال، با توجه به بررسیها، كودكان و نوجوانان به طور كامل فعال و با تحرك نیستند. شایان ذكر است كه بچه ها باید به ورزشهایی بپردازند كه برای بهبود بیماریهای قلبی و نیز ارتقای سلامت در طولانی مدت مفید است. متأسفانه، تقریباً بیش از نیمی از کودکان فعال نیستند. در ضمن، دخترها در خلال سن بلوغ و پس از آن كمتر از پسرها به ورزش می پردازند .
چگونگی ورزش و تأثیر آن در سلامت كودكان

تنظیم وزن: ارتباط بین فعالیت فیزیكی و چاقی در سنین پایین كاملاً مشخص نیست و مطالعات مربوط به آن هم نتایج ثابتی را در اختیار متخصصان قرار نمی دهد. با این حال، با افزایش تحرك و نیز كاهش مصرف كالری می توان وزن را كاهش داد. نگرانی افزایش وزن كودكان و نوجوانان كاملاً بجا و منطقی است. بچه های چاق در معرض بیماریهای فشار خون، دیابت نوع دوم، نامنظمی هورمون رشد، مشكلات تنفسی، مشکلات  استخوان، قرار دارند. این بیماران از نداشتن اعتماد به نفس و روابط اجتماعی مناسب ناراحت اند.

رشد و نمو استخوان:
 ورزش باعث تأثیرات ثابت در رشد و نمو استخوان می شود. فعالیت بدنی خطر ابتلا به پوكی استخوان را - با افزایش غلظت مواد معدنی - كاهش می دهد.

مراقبت از قلب و رگهای خونی:
 اغلب، بیماریهای قلبی - عروقی در بزرگسالان نمایان می شود؛ با این حال، در سنین پایین هم ممكن است با این گونه بیماریها مواجه شویم. تحقیقات نشان می دهد كه ورزشهای هوازی در جلوگیری از بیماریهای قلبی - عروقی بزرگسالان بسیار موثر است، اما این مورد درباره بچه ها هنوز نامشخص است.

سلامت فكری و ذهنی:
 با توجه به شواهد، ورزش در بهبود افسردگی و اضطراب بزرگسالان و كودكان بسیار مؤثر است . فعالیت بدنی یكی از راهكارهای مبارزه با هیجان روحی است.

برنامه ریزی:
مهمترین نكته برای پزشكان این است كه به طور مثبت تمایل جوانان را به ورزش زیاد كنند و نیز دریابند كه هر فعالیت بدنی برای فرد خاصی مناسب است. كودكان ناتوان نسبت به
هم سن و سالان توانای خود كمتر با ورزش آشنایی دارند. جالب اینكه این افراد - برای افزایش قدرت بدنی و تناسب اندام خود - به ورزش بیشتری هم نیازمندند؛ بجز كودكان علیلی كه در سازمانهای ملی و جهانی (مثل المپیك) فعالیت دارند، بقیه تحرك بدنی اندكی دارند. بنابراین، باید تك تك افراد و مدارس و مؤسسات مختلف نهایت سعی خود را بكنند تا روز بروز این انگیزه مثبت را بین آنان افزایش دهند.   
 گفتنی است كه هیچ ورزشی به تنهایی برای سلامت جسمانی و روانی نوجوانان و كودكان مفید نیست. این نكته بسیار مهم است كه با كمك اولیا بتوانیم فعالیتهای بدنی را انتخاب كنیم كه با سن و توانایی فیزیكی بچه ها متناسب باشد. یكی از اهداف اصلی متخصصان این است كه بتوانند 30 دقیقه ورزش سبك و آرام را در بیشتر روزهای هفته دانش آموزان بگنجانند. پیاده روی و پیمودن پله باعث تناسب همه جانبه و سلامت روز افزون می شود. گاهی اوقات پزشكان بچه ها را به انجام دادن ورزشهایی وا می دارند كه با توانایی و میزان آسیب پذیری آنها متناسب است. متخصصان به افراد مبتلا به بیماری ضعف رباطها پیشنهاد می كنند تا بیشتر به شنا و دوچرخه سواری بپردازند و از ورزشهایی مثل بسكتبال (كه منجر به پیچ خوردگی می شود) اجتناب كنند.

كاهش صدمات حین ورزش:
رعایت اصول ایمنی مهمترین عامل به شمار می رود. با این حال، حوادث ناگوار مربوط به ورزش بسیار شایع است. یكی از بررسیها حاكی از آن است كه 22% از بچه های مدرسه ای در حین انجام دادن فعالیتهای بدنی مصدوم می شوند و اغلب این حوادث هم بسیار جدی است. با به كارگیری روشهای دقیق و حساب شده، می توان از این ناراحتیها جلوگیری كرد. به عنوان مثال، اولیا باید مطمئن شوند كه آیا مكانهای ورزشی نكات ایمنی را كاملاً رعایت می كنند یا خیر. با اینكه حفظ روحیه رقابت بین بچه ها بسیار مهم و مثبت است، باید آنها را از هل دادن یكدیگر - بخصوص در مناطق خطرناك - منع كنیم. شایان ذكر است كه بچه ها هنگام احساس درد در بدنشان نباید ورزش كنند و نیز نباید با مصرف مسكن در این فعالیتها شركت كنند. مربیان و اولیا باید بدانند كه صدمات و آسیبهای بدنی ممكن است در آینده به لنگی یا پس از افتادن به ساییدگی بازو منجر شود.
   * توجه: به منظور اطمینان بیشتر، كودكان و نوجوانان باید برای هر ورزشی از وسیله ایمنی مناسب آن استفاده كنند.

دوشنبه 26/12/1387 - 12:10
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته