تبیان، دستیار زندگی
قلعه الموت بر سر كوهی است كه اطرف آن را پرتگاههای عظیم و بریدگیهای عجیب فرا گرفته است .این رشته كوه از نرمه گردن میان نرمه لات و گرمارود شروع شده و به طرف مغرب ادامه پیدا كرده است . صخره مزبور كه به رنگ سرخ و خاكستری است ،...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

الموت ، ویرانه ای دست نیافتنی


قلعه الموت بر سر كوهی است كه اطرف آن را پرتگاههای عظیم و بریدگیهای عجیب فرا گرفته است .این رشته كوه از نرمه گردن میان نرمه لات و گرمارود شروع شده و به طرف مغرب ادامه پیدا كرده است . صخره مزبور كه به رنگ سرخ و خاكستری است ، در جهت شمال شرقی به جنوب غربی واقع شده است. پیرامون دژ از هر چهار سو پرتگاه است و تنها راه رسیدن به دژ درجانب شمال قرار داردكه عبارت ازراه بسیارباریكی است .دژالموت حدود 150 مترازسطح پیرامون كوه ارتفاع داردكه ارتفاع كلی آن از سطح دریا 1950 متر است.

در مورد واژه الموت حمدا… مستوفی در «نزهه القلوب می نویسد :

«آن قلعه را در اول «اله »و «آموت » گفته اند به معنی آشیانه عقاب كه بچگان را بر او آموزش كردی و به مرور الموت شد .»

این قلعه در زمان خلافت متوكل و به دست «حسن بن زید الباقری »‌از علویان مازندارن در سال 246 هجری قمری ساخته شد و هنگامی كه معمور و آباد بوده ، رونق خاصی داشته است و دارای اطاقهای متعدد حوض هایی عمیق جهت نگهداری عسل ،مایعات و جامدات و نیز انبارها و تونلهایی در آن تعیبه شده بوده است.

آب را هم از راه های دور با حفر جویها و به كارگیری تنبوشه هابه دورن قلعه هدایت كرده باغات و عمارات بسیاری بنا نهاده اند و كتابخانة معظم آن شهره آن روزگار بوده است. قلعة الموت را قلعه حسن هم می گویند . آن را بر فراز كوه الموت بر پا داشته اند .

قسمت غرب آن كه ارتفاع بیشتری دارد «جور قلا»یعنی« قلعه بالا» و«پیلا قلا» یا «قلعه بزرگ » و سمت شرقی آن «جیر قلا» یعنی« قلعة پایین» و«پیاز قلا» یا« قلعة كوچك» نامیده می شود . طول قلعه 120 متر و وعرض آن بین 10تا 35متر متغیر است دیوارهای آن دو متر عرض دارد . وجود چند كیلومتر آثار ساختمانی و قبرستان در پیرامون قلعه، نشان دهنده وسعت آن بوده است . تنها راه باریك ورودی قلعه از شمال شرقی می باشد . و بقیه را پرتگاههای مخوف فرا گرفته است ودر دامنه جنوبی قلعه با آن كه شیب تندی دارد و منتهی به پرتگاه می شود ولی باز برای جلوگیری از نفوذ احتمالی دشمنان خندقی به طول 50متر و عرض 2 متر حفر كرده اند . كه مملو از آب بوده است و قسمت بالای خندق، به طور مورب كوه را تراشیده اند و هر شكافی را به دیوار بلند سنگی بسته اند .تا امكان هر گونه صعودی را از میان برده باشند .

قلعه پایین

چنانكه گفته شد قلعه پائین یا قلعه كوچك در جانب شرقی قلعه بالا قرار داشته و باحتمال محل اقامت و زندگی نگهبانان و پاسداران قلعه و افراد خانواده های آنها بوده است . در حال حاضر آثار كمی از دیوار جنوبی این قسمت مشاهده می گردد . در جانب شمال این دیوار ده آخور برای چهار پایان در داخل سنگ كوه كنده شده است . گذشته از آثار دیوار جنوبی ، دیوار غربی این قسمت به ارتفاع دو متر همچنان بر پا است . از دیوار شرقی اثری دیده نمی شود ولی در این سمت سه آب انبار كوچك در سنگ كنده اند و چند اطاقی نیز در سنگ ساخته شده كه در حال حاضر ویران شده اند .

بین دو قسمت قلعه یعنی قلعه بالا و پائین میدانی قرار دارد كه دیواری در یك سوی آن قرار دارد كه محوطه قلعه را به دو قسمت تقسیم می نموده است . در حال حاضر در میان میدان آثار فراوانی به صورت توده های سنگ و خاك مشاهده می شود كه بی شك باقیمانده بناها و ساختمنهای فراوانی است كه در این محل وجود داشته و ویران گشته است . بنا به اظهار یكی از محترمین گازرخان تا حدود 45 سال پیش چهار چوب در ورودی قلعه با پوشش آهنی روی آن بر پا بوده كه توسط اهالی گازرخان برای استفاده از مصالح آن از بین رفته است .

بطور كلی باید گفت قلعه الموت كه دو قلعه بالا و پائین را در بر می گیرد به صورت بنای ستركی برفراز صخره ای سنگی بنا شده و دیوارهای چهار گانه آن به تبعیت از شكل و وضع صخره ساخته شده و از این رو عرض آن به خصوص درقسمتهای شمالی و جنوبی و شرقی قلعه فرق میكند . از برجهای قلعه سه برج گوشه های شمالی و جنوبی و شرقی قلعه آثارشان مشهود است و برج گوشه شرقی سالمتر مانده است. دروازه و تنهاراه ورود به قلعه درانتهای ضلع شمال شرقی قراردارد. مدخل راه منتهی به دروازه از پای برج شرقی نیز چند متر پائین تر از آن واقع است . در این محل تونلی به موزات ضلع جنوب شرقی قلعه به طول شش متر و عرض دو متر و ارتفاع دو متر در سنگ كوه كنده شده است . با گذشتن از این تونل ، برج جنوبی قلعه و دیوار جنوب غربی آن كه روی شیب تخته سنگ ساخته شده نمایان می گردد . دیوار مزبور بر دشت وسیع جنوبی گازرخان مشرف است به نحوی كه دره الموت رود از آنجا مشاهده می گردد .

راه ورود به قلعه با عبور از كنار برج شرقی و گذشتن از پای ضلع جنوب شرقی به طرف برج شمالی می رود . از آنجا كه راه ورود در امتداد دیوار واقع بین دو برج شمالی و شرقی است ، وضع استحكاماتی این قسمت از سایر قسمتها مفصل تر است چنانكه آثار برجهای كوچكتری در فاصله دو برج مزبور مشاهده می گردد .

دیوارهای اطراف قلعه و برجها در همه جا دارای دیوار پشت بندی است كه هشت متر ارتفاع دارد و به موزات دیوار اصلی بنا گردیده و ضخامت آن به دو متر می رسد .

موانع دامنه كوه

گذشته از دقتی كه در بنای خود قلعه از نظر حفظ آن در برابر تجاوز نیروهای متجاوز به طور جامع صورت گرفته است ، تدابیر دیگری نیز در دامنه صخره كوه به كار برده اند تا بیم هر گونه تجاوزی را از میان برده باشند . چنانكه در دامنه جنوبی قلعه كه دارای شیب تندی می باشد و قسمتی از آن به پرتگاهی منتهی می شود ، برای جلوگیری از بالا آمدن متجاوزین ، خندقی به طول تقریبی پنجاه متر و به عرض دو متر كنده اند كه داخل آن را از آبی كه به قلعه می آمده پر می ساخته اند . دیوار بالائی خندق به جای آن كه بطور عمودی كنده شده باشد ،مورب كنده شده تا امكان هر گونه صعودی را از داخل خندق از میان ببرد .

برروی دامنه های تند دیگر صخره نیز هر جا كه بیم بالا رفتن افراد متجاوز می رفته است خندقهائی كنده اند كه دیواره بالائی آنها همگی مورب است تا امكان هر گونه عبوری را غیر ممكن سازد. همچنین در برخی از نقاط كه شكافی وجود داشته است نیز اقدام به ساختن دیواره های سنگی نموده اند تا راه عبور را سد كرده باشند .

مجرای آب قلعه

از آنجا كه در تمام طول سال گروه زیادی در قلعه سكونت داشته و احتیاج زیادی به آب داشته اند ، سازندگان قلعه با هنرمندی خاصی اقدام به ایجاد محلهائی جهت ذخیره آب نموده اند و به كمك مجاری كه در دل سنگ كنده اند از فاصله دور آب را بر انبارهای قلعه سوار نموده اند .

در پای كوه الموت ، در گوشه شمال شرقی غار كوچكی كه باید مجرای آب قلعه باشد ، از چشه «كلدر » كه در دامن كوه شمال قلعه است ، با تنبوشه آب را به قلعه آورده اند . قطر تنبوشه ها ده سانتی متر وطول آن یك متر است .

در جانب شرق كوه هودكان نهر بزرگی در كوه كنده اند كه یك فرسخ طول آنست كه از رودخانه سیالان تا قلعه ادامه دارد . نهر مزبور به «دیو جو» معروف است .

عطا ملكجوینی درباره نهری كه آب را به قلعه می برده چنین می نویسد :

(از رودخانه ای باسم باهرو جوئی در سنگ كنده و آب به قلعه آورده بودند ) . احتمال دارد كه نهر مزبور همین دیو جو امروزی باشد .

مصالح

مصالحی كه در بنای قسمتهای مختلف قلعه به كار برده شده عبارتست از : سنگ – ملاط گچ – آجر – كاشی تنبوشه سفالی . سنگ مورد استعمال از همان جنس سنگهای كوه است ، آجرها به صورت مربع به طول و عرض 21 سانتی متر و ضخامت پنج سانتی متر به عنوان رو كار بنابه كار برده شده است . گچ مورد استعمال از كوههای آتان و بوكان استخراج شده و بالاخره برای ساختن آب انبارها و مجاری آب نیز ساروج به كار رفته است . در ساختمان دیوارها و برای متصل كردن و نگهداری قسمتهای جلو برجها به قسمتهای عقب در داخل كار كلافهای چوبی بطور افقی به كار برده اند . از جمله قطعات كوچك كاشی كه در ویرانه های قلعه به دست آمده قطعه ایست به رنگ آبی آسمانی با نقش صورت

آدمی كه قسمتی از چشم و ابرو و بینی آن كاملا واضح است .

منبع :

تبیان قزوین