تبیان، دستیار زندگی
یکی ازکارهای خوب دوستم این است که هر وقت آدم های فقیری را می بیند،زود دستش داخل جیبش می رود ومقداری پول کمک می کند...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چانه زنی

چانه زنی

یکی ازکارهای خوب دوستم این است که هر وقت آدم های فقیری را می بیند، زود دستش داخل جیبش می رود و مقداری پول کمک می کند. دقت کرده ام او همیشه چیزی در جیبش دارد تا به آن ها بدهد.

بارها به خود گفته ام این چه کار قشنگی است که دوستم انجام می دهد. بعضی وقت ها دیده ام که فقیری دارد فالنامه، جوراب یا شانه و کبریت می فروشد و او با علاقه قیمت شان رامی پرسد و باخوشحالی بر سرخرید آن ها چانه می زند.

گاهی فکر می کردم چرا با آن ها چانه می زند. اوکه می خواهد بخرد پس چرا بحث و گفتگو می کند. این سوال در ذهنم بود تا اینکه یک روز با دوستم پیاده راه می رفتیم به یک دستفروشی که مقداری ناخنگیر و شانه های پلاستیکی داشت رسیدیم.

اوطبق معمول شروع به چانه زدن کرد. در حالی که به شانه ها اشاره می کرد از فروشنده پرسید: چنده؟ او گفت: دانه ای 100 تومان

دوستم پرسید: ارزان تر نمی دهی؟!

گفت:سه تا 200 تومان بالاخره چند شانه خرید و حتی به بهانه خرید چند تا چیز دیگر، پول بیش تری هم به فروشنده داد.

کمی که از فروشنده دور شدیم از او پرسیدم: چرا این کار را می کنی؟ خدا را خوش نمی آید کلی با آن ها چانه می زنی و آخر پول بیشتری هم می دهی؟!

جواب داد ببین قرار نیست به این ها که کار می کنند صدقه بدهیم. آن ها کار می کنند و ما هم کالایشان را می خریم.

اگر از آن ها قیمت و ارزش چیزی را نپرسیم، فکر می کنند برای کارشان ارزشی قایل نیستیم و ممکن استحال متکدی را به خود بگیرد، ولی وقتی با آن ها چانه می زنیم آن ها برای کارشان ارزش قایل می شوند یعنی تلاش و کوشش بیشتری برای انجام کارشان به خرج می دهند.

با خودم گفتم: چه قدر کار خوب و پسندیده ای! بعد از آن، هر وقت مستمندی را می دیدم که کالایی برای فروش در دست داشت، با او خوش و بش می کردم و پس ازچانه زدن چیزی از او می خریدم.

koodak@tebyan.com

منبع:کیهان بچه ها

تهیه: مینوخرازی

تنظیم: فهیمه امرالله

شبکه کودک و نوجوان تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.