معماری ایرانی زیرسایه پول
کارشناسان در نشست بازآفرینی معماری ایرانی مطرح کردند
ورودی شهر تهران از سمت غرب، ذهن انسان را چنان دچار دغدغه می کندکه انگار از همان ابتدای ورود به پایتخت باید با نفس کشیدن خداحافظی کرد چراکه وجود این همه برج در منطقه 22 تهران نفس کشیدن را برای ششها و تخیلاتمان دشوار میکند در اینجا به طرح نخستین سوال میرسیم که این سازههای غولپیکر با چه سیاست شهرسازی یا معماری در این نقطه از شهر تهران پیدا شدهاند؟ سوالی که شاید کارفرمایان این برجها، جوابش را در نوع معماری و شهرسازی ما دنبال کنند. بسیاری از این برجها میتواند آینده معماری شهر تهران را روز بهروز از خاکستری به تیرگی بکشاند. در همین راستا آینده معماری شهری ایران را از نگاه تعدادی از استادان معماری که در نشست بازآفرینی معماری ایرانی شرکت داشتهاند، مورد بررسی قرار دادهایم. این نشست که بیست وپنجمین دوره آن برگزار می شود با هدف طراحی الگویی جامع و چشم انداز در معماری به همت بنیاد معماری انقلاب اسلامی و مشارکت موسسه مطالعات راهبردی معماری ایران به صورت سالانه در وزارت راه و شهرسازی برگزار می شود.
نظام حاکمیت را با معماری آشنا کنیم
فرشاد مهدیزاده، کارشناس ارشد معماری از موسسه عالی IAAC اسپانیا با اشاره به محوریت نشست بازآفرینی معماری ایرانی، گفت: به نظر من باید فضای کلی و تبعات معماریهایی را که در حال انجام است برای نهادهای رسمی بیش از پیش تشریح کنیم. چون بزرگترین آسیبهایی که به شهرها واردشده است مربوط به تصمیماتی است که از سوی مدیران دستگاه های حاکمیتی گرفته شده است و نمونه بارز آن هم طرح مسکن مهر است. طرحی که به شهر تحمیل شده و جامعه و الگوی شهرهای ما را تغییر داده است. بهطوری که این ساخت و سازها بیشتر شبیه ساخت زاغه است.
وی در ادامه میافزاید: با این معماری، نظام اجتماعی هم تحت تأثیر قرار میگیرد، از این رو جا دارد تا نظام تصمیم گیرنده در خصوص مسائل کلان معماری را با کلیت این مبحث آشناتر سازیم. بهعنوان مثال میتوان به اتوبان کاشان اشاره کرد، اگر در سالهای گذشته از این اتوبان رد میشدید از همان فاصله دور میتوانستید آثار تاریخی این شهر فرهنگی را ببینید اما امروزه زاغهای به نام مسکن مهر امکان مشاهده را از هر بینندهای سلب کرده است.
این برگزیده جایزه معماریWAF در ادامه با اشاره به بحث آموزش گفت دانشگاههای ما بسیار بیهدف هستند و هدف اصلی از تأسیس دانشگاه، تجارت است چراکه دانشجوی معماری ما در همان فضایی تحصیل میکند که دانشجوی حقوق و کشاورزی تحصیل میکند حال آنکه هدف در دانشکدهها باید متفاوت باشد. بهطوری که این هدف در شمایل دانشکده خود را بهتصویر بکشد. به اعتقاد من، هدف در دانشکده معماری باید طراحی طرح باشد. حتی میشد طراحی طرح مسکن مهر را به دانشجویان دانشکدههای مختلف معماری سپرد و پس از چند سال تحقیقات اصولی، مشخص میشد که آیا ساخت چنین طرحی بدون ضربه به معماری شهری یا مسائلی از این دست امکان پذیر است یا خیر. اگر دانشگاهی مانند هاروارد در معماری موفق است دلیلش آن است که طرحهای خوبی را گرفته و در آنها موفق عمل کرده است درصورتی که امروز سیستم آموزشی ما دانشکده معماری را در تمامی شهرها و حتی شهرهای کوچک بدون صلاحیت کاری و آموزشی ساختهاند و دانشجو میپذیرد بنابراین دانشگاههای ما بیهدف شدهاند.
مهدیزاده آموزش معماری را از دوران دبستان در مبحث آموزش ضروری دانست و گفت: مردم ما فاصله بسیاری با معماری گرفتهاند درصورتی که درگذشته معماری ما سینه به سینه و از دوران کودکی آموزش داده میشد. بنابراین جا دارد که در حال حاضر هم معماری را از مقطع دبستان همانند دیگر علوم به دانشآموزان، آموزش دهیم.
مسأله اصلی ما بلاتکلیفی در معماری است
هومن بالازاده کارشناس ارشد معماری از دانشگاه تبریز یکی دیگر از شرکتکنندگان در این نشست بود که از نظر ایشان گردهمایی معماران و شنیدن صدای معماران باید از سالها پیش اتفاق میافتاد چراکه اینگونه شاید بسیاری از اتفاقات ناگواری را که امروز در معماری شهرها رخداده مشاهده نمیکردیم.
شکلگیری شهرسازی ما بر اساس سیستم سرمایهداری بود و شهرهای ما بر اساس ماشین شکل گرفتند و نقش انسان در آن بسیار کمرنگ شد. بنابراین این موضوع یکی از عواملی است که بیشترین تأثیر را بر بافتهای شهری گذاشته است و این مسأله میتوانست در سالهای گذشته مورد بررسی قرار گیرد تا بدینوسیله نقش انسان در سیاستهای شهری ما پررنگتر باشد.
وی در ادامه افزود: باید اقرار کرد که در این حوزه بیتوجهی بسیار زیادی رخ داده و به همین صورت معماری جلو رفته است که متأسفانه هنوز هم این روند ادامه دارد. از سوی دیگر باید گفت زمانی که ما با چشماندازی سیاسی به معماری نگاه میکنیم ابتدا باید ابزارهایش را برای هدفمندی بشناسیم که همه این موارد را میتوان در نظام آموزشی درست خلاصه کرد. بنابراین تا زمانی که ابزارها را نشناختهایم ممکن است خود این موضوع به فاجعهای عظیمتر تبدیل شود، یعنی باید این موضوع با تحقیقات دانشگاهی همراه باشد.
بالازاده اظهار کرد: بهطور کل مسأله اصلی ما بلاتکلیفی در معماری است که حمایت کلیتری را احتیاج دارد. حال این حمایت از طریق روشهای ایدئولوژیک شاید به خطا برود، اما برای تهیه چشمانداز باید در ابتدا ابزار را بهصورت شفاف مشخص و روش بینابینی انتخاب کرد.
امروز پول در حال تغییر شهر است
محمدرضا قدوسی کارشناس ارشد معماری از دانشگاه شهید بهشتی در ادامه با بیان این موضوع که تکرار مسائلی که سالها است مطرح میشود، گفت: تکرار مکررات، کار بیهودهای است. چراکه باید بهصورت واقعبینانه در نظر داشت که بخش عمده اشتغال در کشور ما مربوط به ساخت و ساز است. بنابراین موضوع اقتصاد در معماری و ساخت و ساز در مرحله اول هر تصمیمگیری قرار دارد، تغییر در سیاستگذاریهای ساخت و ساز منجر به بیکار شدن بسیاری از افراد خواهد شد.
وی افزود: ما چه بخواهیم و چه نخواهیم این سرمایه است که برای معماری و شهرسازی ما تصمیمگیری میکند. بنابراین برای تأثیر گذاشتن بر معماری و شهرسازی باید یارانه پرداخت کنیم یا گردش مالی را تغییر دهیم. چراکه امروز پول در حال تغییر دادن شهر است. پس باید در این مسیر به این موضوع پی برده باشیم که پول راهحل مشکل شهرهای ما نیست. بنابراین اگر قبل از فکر کردن به شمایل ساخت و ساز، گردش اقتصادی در این حوزه را بپذیریم، یعنی به بیراهه رفتهایم.
ابتذال معماری؛ سرسپردگی به قدرت و سودجویی
دکتر تغابنی استاد دانشگاه علم و صنعت ضعف قانونهای شهری را بزرگترین عامل رکود معماری دانست و گفت: ضعفهایی که اکنون در حیطه معماری وجود دارد، به برخی از قوانین مدیریت شهری مرتبط است که نیاز به بازبینی دارد. مسأله مهم دیگر بحث سلیقه، سواد بصری و موج ابتذالی است که در شهرها وجود دارد که در مجموع میتوان آن را برآمده از دو عامل تأثیرپذیری از قدرت و سودجویی دانست که اصلاح این عوامل در بحث معماری بسیار مهم است اما بسیاری از رسانهها از جمله تلویزیون هیچگاه به این مسائل و مواردی از این دست نپرداختهاند. وی در پایان سیاستگذاریهایی که باعث اقبال مردم بهسوی فضای عمومی میشود همینطور اصلاح سیاستهای آموزشی را بهعنوان اساس تغییر شرایط آینده معماری، امری ضروری دانست.
حمیدی مقدم کارشناس ارشد معماری و استاد دانشگاه در ادامه این نشست گفت: نظام معماری به بیراهه کشیده شده است و بسیاری از افراد هم که در این راستا به اشتباه معروف شدهاند، نباید در معماری امروز ایران تأثیرگذار باشند.
علی مشهدی میرزا کارشناس ارشد معماری از دانشگاه علم و صنعت با اشاره به طرحهای نواب، شهر جدید پردیس یا منطقه 22 تهران نقش کارفرمای دولتی را در طول چند سال اخیر در تغییر هویت معماری بسیار تأثیرگذار دانست که منجر به تغییرات آب و هوایی نیز در تهران شده است. وی در ادامه اقتصاد و کارفرما را دو عاملی دانست که چشمانداز آینده را مشخص میکند که در این مسیر باید به معماران جوان اعتماد کرد.
ارتباط معماران و حاکمیت عامل ارتقای جایگاه معماری است
حامد بدری احمدی کارشناس ارشد معماری از دانشگاه شهید بهشتی، دیده شدن معماران را از طریق این نشستها که عامل ارتباط معماران و حاکمیت است عامل ارتقای جایگاه معماری دانست که باعث به وجود آمدن حساسیت و دغدغه در حوزه معماری میشود.
وی در ادامه با نگاهی به سلایق عمومی مردم به هنر که بهسوی سطحینگری پیش میرود معماری را نیز وابسته به این عوامل دانست که رسانه ها در به وجود آوردن این نگاه سطحی بسیار تأثیرگذار بوده اند. وی در آخر نقش دولت، حاکمیت و رسانه را در حساس کردن مردم به معماری موثر دانست.
منبع: روزنامه ایران