تبیان، دستیار زندگی
به راستی اگر ما بتوایم فرزندانمان را به خلاقه ی پرسش مندی مجهز کنیم و به آن ها بیاموزیم که طرح پرسش کلید دستیابی به پاسخ های بزرگ است راه پرپیچ و خم آموختن را برایشان هموارتر کردیم ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگاهی به « فرهنگ پرسمان » در آموزش و پرورش

هـم سـوال از علـم خیـزد هم جـواب          همچو خار و گل که از خاک است و آب

به راستی اگر ما بتوایم فرزندانمان را به خلاقه ی پرسش مندی مجهز کنیم و به آن ها بیاموزیم که طرح پرسش کلید دستیابی به پاسخ های بزرگ است راه پرپیچ و خم آموختن را برایشان هموارتر کردیم زیرا داشتن پرسش به واقع مجهز کردن ایشان به چراغی است که می تواند کوره راه های نادانستن را به کمک آن آسوده تر در نوردند. پرسش چراغی در دست است برای عبور از کوچه های تاریک نادانی تا رسیدن به صبح روشن دانایی. این اعتبار تا بدان جا رسیده است که منزلت آدمیان را به پرسش هایی که در دل و دیده اش موج می زند می دانند نه فقط پاسخ هایی که در ذهن دارد! و این که که به نظر می آید آدم پرسشمند قدری فراتر از آدم پاسخمند دارد!...حمکت مشهور « علاج دانایی پرسش است » جای بسی تامل دارد.

واژه ی « علاج » در این حدیث به معنای راه چاره است. بدین مفهوم که چاره ی دانایی پرسش است. باید « پرسید » تا به کامروایی « دانستن » رسید. برابرآن که بگوییم علاج یا راه چاره یا به قول امروزی راهکار رسیدن به قله ی دانش تحقیق و پژوهش است هرچند پرسش خود پله ی اول هر تحقیق وپژوهش است.

امام محمد باقر(ع ) می فرمایند: « الا ان السوال مفتاح العلم » و پیامبر عزیز اسلام (ص ) می فرمایند: « دانش خزینه هایی دارد که پرسش کلیدشان می باشد. پس بپرسید تا خدا بر شما رحمت کند; زیرا او چهار کس را در این باره پاداش می دهد : پرسش گر آموزگار شنونده و دوستدارآن ها » در این روایت آن چه زیاد جلب توجه می کند در کنار هم نهاده شدن شان پرسشگر با معلم و متعلم است.

گویی خداوند کریم دو مرتبه برای آموزنده علم و دانش رحمت می فرستند یکی به خاطر شان شاگرد بودن و دیگری به خاطر شان پرسش داشتن. و روشن است که این جا مهمترین و برجسته ترین خصوصیت یک طالب دانش را سوال داشتن می دانند. در جای دیگری پیامبر گرامی اسلام (ص ) پرسیدن همراه با تدبیر و اندیشه را نیمی از علم معرفی می کنند.« رعایت اعتدال و توازن در هزینه زندگی و مصرف سرمایه مالی در طریق تامین حوائج روزمره نیمی از ضروریات زندگی را ضمانت می کند و اظهار محبت به مردم نیمی از عقل و اندیشه و خرد انسان را تشکیل می دهد و سوال کردنی که با لطف و اندیشه توام باشد نیمی از علم و دانش انسان را سامان می بخشد »

امروزه هم یکی از مهم ترین شیوه های یادگیری را « پرسیدن » می دانند. پرسیدن ابزاری است برای آموختن که هر انسانی از دوران کودکی به آن مجهز است. تا جایی که به گفته کارشناسان گاه کودکان در روز تا 300 پرسش را مطرح می کنند. حتی محققین توفیق درطرح سوال های گوناگون را توفیق در فهم درست آموزه هامی دانند و میزان موفقیت هرمتعلمی را درارتباط مستقیم با میزان پرسش های اومی دانند. از طرفی هر معلمی می تواند سطح علمی مخاطبانش را از تعداد و کیفیت پرسش هایی که طرح می کنند محک بزند. پرسش ترازوی قابل اعتمادی است برای وزن دانش افراد و اینکه مخاطب یا فراگیر ما چه می خواهد و چه باید به اوآموزاند و از آن مهمتر چگونه باید آموزاند. یادگیری پایدار در صورتی اتفاق می افتد که یاد دهنده براساس پرسش های مخاطب طرز یاددهی خودراپی ریزی کند. و هم ازآن رو فرایند یادگیری را متداوم کند. کارشناسان آموزش و پرورش و به ویژه اهل تحقیق در این حوزه به منظور تحولی متناسب با نیاز های آموزشی و پرورشی فرزندان جوان و نوجوان ایجاد روحیه پرسشگری در بین دانش آموزان را از ضروریات می دانند و برای اجرایی کردن این مهم راهکارهای متعددی را پیشنهاد می نمایند.

از جمله :

1: تغییر نگرش کلی نظام آموزش و پرورش با رویکردی نو و مطلوب
2: ایجاد تغییرات کلیدی و مرتبط با نیاز ها درکتاب های درسی
3:  تقویت مهارت استنباط و تجزیه و تحلیل در جهت تقویت روحیه نقد و پرسش گری
4:  تقویت مهارت تفسیر اطلاعات
5: پرورش مهارت مشاهده در دانش آموزان
6 : شرکت دادن دانش آموزان در بحث های کلاسی
7 : گسترش روحیه ی کار گروهی
8: عملیاتی کردن تلاش ها و شیوه های آموزشی دانایی محور به جای حافظه محور
9: تحولی بنیادین در جهت ترویج و تحکیم جنبش نرم افزاری و ...

فرهنگ « پرسیدن » و سوال داشتن با فرمان و دستور گسترش نمی یابد. ایجاد زمینه های گوناگون و اجرای شیوه های مختلف برای درگیر کردن مخاطبان به فکر کردن از جمله مهمترین راه کارها برای دست یابی به این مقصود است. همان طور که در مسیر یادگیری گوش دادن پله ی نخستین آموختن و سخن گفتن است. (خوب گوش کنیم تا خوب حرف بزنیم ) این یک قانون است.

اصولا انسان ها مسیر زندگی خود را بر اساس آن چه می خواهند از آن سر در آورند تعیین می کنند. حال اگر دانش آموزان را در محیط آموزش و پرورش ودرزمان دوازده ساله ای که در اختیار این حوزه است به فرهنگ « طرح سوال » عادت دهیم، درواقع ایشان را به وادی تلاش برای کشف مجهولات کشانده ایم و تلاش برای کشف مجهولات چیزی نیست جز علم اندوزی!

از سوی دیگر پرسش گری و رونق « فرهنگ پرسمان » بی گمان روشن ترین تعریف را برای مفهوم « فرهنگ » به معنای واقعی آن حمل می کند. « فر » و « هنگ » اولی به معنای نور و دومی به معنای قصد و آهنگ. تمام مقوله هایی که با اضافه ی فرهنگ در ادبیات اجتماعی اگرچه امروزه ( culture ) بشر جاری است در معنای اصیل خود همین مفهوم را در بردارد. حتی معادل های لاتین آن هم به همین معناست معانی دور از واقع و متناقضی گرفته اما هر جا سخن از فرهنگ است دو موضوع نور و حرکت در آن نهفته است یا باید باشد. دراین میان و بدون تردید فرهنگ پرسمان را می توان معنادار ترین کارکرد فرهنگی در عرصه ی تعلیم و تربیت نامید.

پس تلاش در جهت سوال مند کردن دانش آموزان معتبر ترین سازو کار برای روز آمد کردن دانش و بینش ایشان است. همچنین گسترش « فرهنگ پرسمان » ارتباط تنگاتنگی با مفهوم تعلیم و تربیت دارد. که :

امام علی (ع )می فرمایند : « هرکه خوب سوال کند دانا شود و هر که دانا باشد خوب سوال کند »

كابرد should, may, could, must

اما آن چه در جریان طرح و همچنین طراحی پرسش مهر که آرام آرام به عنوان یک رسم نکو در آموزش و پرورش نهادینه شده قابل تامل است این که می بایست کمی تخصصی تر به موضوع نگاه کرد.

اکنون کمیت به مذاق برگزار کنندگان خوشتر می نماید تا کیفیت. و حال آنکه در وا نگری جدید در طرح ونیز طراحی موضوع می توان به فرهنگ پرسمان عمق بیشتری بخشید. با نگاهی گذرا به آنچه در چند سال اخیر در این خصوص اتفاق افتاده به وضوح روشن است که همراهی مخاطبان عام این مقوله در واقع پاسخ دهندگان حقیقی به پرسش ها نیستند که همراهان خوبی با این رسم نکو بوده اند. بهتر است در سال جدید متولیان این امر در تمامی سطوح بازبینی تولیدات ادبی پژوهشی و هنری ازادارات مناطق گرفته تا وزارت خانه به بازداد پاسخ گونه ی آثار بیشتر بیاندیشند تا صرفا یک همراهی هنری یا پژوهشی که در غیر این صورت تردید نکنیم اغراض و اهداف دیگری جایگزین روح پرسشمندی و حقیقت پاسخ دهی می شود.

اگر ما بتوانیم فرزندانمان به خلاقه پرسش مندی مجهز کنیم و به آن ها بیاموزیم که طرح پرسش کلید دستیابی به پاسخ های بزرگ است راه پر پیچ و خم آموختن را بر ایشان هموارتر کرده ایم.

در مسیر یادگیری گوش دادن پله نخستین آموختن و سخن گفتن است. پس خوب گوش کنیم تا خوب حرف بزنیم زیرا گوینده مقبول در واقع یک شنونده قابل است و به همین قیاس پرسشگر مقبول یک پاسخ دارنده قابل می باشد.


مرکز یادگیری سایت تبیان - تجمیع: نسیم گوهری