تبیان، دستیار زندگی
حقیقت خطبه ‏هایت، اشک‏های زلال محمّد صلی ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله‏ است، چاه دردهای علی علیه ‏السلام است، قصه آغاز تاریخی است که قرآن را خانه ‏نشین جهل و دروغ و نیرنگ می‏ کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هیچ‌کس صدای تو را نمی‏‌شنود

هنوز هم عشق، به نام تو قیام می‏ کند.

هنوز هم کوچه ‏های سیلی خورده، قصه زخم ‏هایت را «های های» می ‏گریند و قامت محجوبت را میان درها و دیوارهای مجروح مرور می‏ کنند.

هیچ کس صدای تو را نمی ‏شنود.

گوش‏ های خفته و دل‏های بی ‏درد، مهر فراموشی خورده ‏اند.

«غدیر»، غریب‏ ترین حادثه تاریخ است که تو امروز، در گوش خسته شاهدان دیروز، فریاد می‏ کنی.

و هیچ کس علی علیه ‏السلام را به جا نمی ‏آورد!

به مسجد برو! ...

حقیقت خطبه ‏هایت، اشک‏های زلال محمّد صلی ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله‏ است، چاه دردهای علی علیه ‏السلام است، قصه آغاز تاریخی است که قرآن را خانه ‏نشین جهل و دروغ و نیرنگ می‏ کند.

به مسجد برو!

تمام خشمت را در سینه کلمات جاری کن؛

«إنَّ اللّه‏َ لَیْغضَبُ بِغَضَبِ فاطِمَه وَ یَرْضی بِرِضاها...»

کوچه ‏های خاکی تو را خوب می ‏شناسند.

کودکان بی ‏پناهت، غریبانه ‏ترین تراژدی تاریخ را به تماشا نشسته‏ اند.

دست‏هایت، بازوانت...

درب خانه، سینه ‏ای مجروح و...

تکه ‏های دلت را به دست حادثه بسیار!

طفلانت، امتداد راهی می‏ شوند که از فریاد تو آغاز شد.

دردهایت را میان اشک‏ها قسمت کن؛ اینجا هیچ کس صدای تو را نمی شنود.

طاعونِ فراموشی بر سر این مردم باریده است.

درد بی ‏دردی گرفته ‏اند.

غیرت، غریب ‏ترین واژه قاموس آنهاست.

این‏ها، غدیر را برکه ‏ای می‏ پندارند که هیچ واقعه ‏ای را لمس نکرده است.

این‏جا هیچ کس علی علیه ‏السلام را به جا نمی‏آورد!...

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


عاطفه خرمی

مطالب مرتبط:

با توأم ای مدینه!

مسافر، میخ، در

مادر من فاطمه بود

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.