فاطمهزهرا علیهاالسلام الگوی صاحبکمالان بیغوغا
وجود فاطمه زهرا سلام الله علیها پر از کمالاتی است که در نگاه اولیه و ظاهری به چشم نمیآید؛ زیرا آن حضرت اهل نمایش خصال نیکوی خود به جامعه نبود. این سبک زندگی شایستگی الگوگیری برای صاحبان کمال دارد که جز در جایی که وظیفه خاص داشته باشند از اعلان علنی فضایل خویش دوری کنند
قطرهای از دریای فضیلت خیرالنساء
فضایل فاطمه زهرا سلام الله علیها بیشمار است. او پاکی مریم را داشت و سرور بانوان بهشتی است؛ او زنی بهشتی بود و هرگاه پیامبر صلی الله علیه و آله مشتاق بهشت میشد او را میبویید. در عبادت و علم و عمل در اوج قرار داشت و کار او به حدی بالا بود که رضایت و غضب او نشانه رضایت و غضب الهی بود زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: خدا برای رضایت او راضی میشود و برای غضب او غضبناک.
آن بانو حقایقی از جهان را میدانست که برای دیگران جزو "غیب" به حساب میآید. با این حال، عمده فضایل ایشان را باید از دیگران بشنویم. به عبارت دیگر، فاطمه زهرا سلام الله علیها کمتر میشد در جایی درباره فضایل خود سخن بگویند. هرچه در این باره میدانیم از گفتههای دیگران، خاصه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و احترام خاصی است که به ایشان روا میداشت. از ایشان کتاب حجیمی به نام "مصحف فاطمه سلام الله علیها" باقی مانده که در دست ولی عصر (عج) قرار دارد و ما بدان دسترسی نداریم؛ اما سخنانی از آن سرور بانوان برای ما یادگار مانده است که از آنها به اوج فکری ایشان میتوانیم پی بریم.
گنجی در میان قدرناشناسان
با همه این برتریها، آن بانو در چشم اشخاص غریبه و ناآگاه، ویژگی خاصی نداشت و زنی معمولی به چشم میآمد. با همه محبتها و احترامهایی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نثارش کرده بود، کمی بعد از رحلت رسول الله صلی الله علیه و آله، خلیفه وقت باغی را که به او تعلق داشت مصادره کرد و بعد از حقخواهی ایشان و شاهد آوردن علی مرتضی سلام الله علیه، خلیفه به خودش اجازه داد که چنین جسارت کند: "او روباهی است که شاهدش دم اوست."
وضع کنونی جهان در نقطه مقابل قرار دارد. به عبارت دیگر تلاش بسیاری از مردم کنونی جهان بر "دیده" شدن و "برجسته" شدن است. چه جوانهایی که صبح و شام در زندگی آرزو میکنند که معروف شوند و به تکاپو میافتند که از بازیگری یا خوانندگی راهی به دنیای معروفها باز کنند
نشاندار در اهل آسمان، بینشان در اهل زمین
همه اینها شواهدی است که نشان میدهد که بانویی که مانند فاطمه زهرا سلام الله علیها در اوج کمالات قرار داشت، به چشم ظاهر دارای نشانه خاصی نبود؛ عدهای مانند سلمان و عمار، حرمت آن بانو را نگه میداشتند اما آن حضرت برای عموم مردم معجزه و کرامتی نشان نمیداد. با نگاه به زندگی انبیاء و اولیای خدا نیز در مییابیم که آنان نیز غالبا اینچنین بودند. یعنی هیچگاه کاری نمیکردند که مردم از روی ظاهر بتوانند از درون پرکمال آنها خبردار شوند. به عبارت دیگر آنها تاجی به سر نداشتند و در نحوه زندگی خود کاری نمیکردند که به طور خاص زبانزد و انگشتنمای مردم شوند و جز در موارد خاص از علم غیب و معجزه و کرامت استفاده نمیکردند. هر کس خودش اهل معرفت و تقوا بود، حرمت آنها را نگه میداشت و هر کس چنین نبود از روی ظاهر آنها دست از آزار و تحقیر نمیکشید.
پربهاترین سرمایهها در دست کم ارزشبین ترین مردمان
از اینجا متوجه میشویم که بشر در طول تاریخ بزرگترین سرمایههای انسانی خود را که همان انبیاء و اولیاء الهی هستند با بیاهمیتی از دست داده است؛ آنان که با خلوص درون خود میتوانستند بهترین راهنما در امور دین و دنیای مردم قرار بگیرند.
دیگر سخن آنکه اگر مردم صرفاً برای آباد کردن دنیای خویش نیز خاضعانه از انبیاء و اولیاء کمک میخواستند، بهترین سبکهای زندگی و برنامه ریزی و بهرهمندی از منابع الهی را دریافت میکردند اما چنین نکردند. شاهد ما آنجاست که کمتر کسی ندای امیرالمومنین سلام الله علیه را که " تا مرا از دست ندادهاید هرچه خواهید بپرسید"، جدی میگرفت و کمتر کسی به فکر میافتاد که از این موقعیت بهرهبرداری کند.
تلاش مردم دوران ما برای دیده شدن
این در حالی است که وضع کنونی جهان در نقطه مقابل قرار دارد. به عبارت دیگر تلاش بسیاری از مردم کنونی جهان بر "دیده" شدن و "برجسته" شدن است. چه جوانهایی که صبح و شام در زندگی آرزو میکنند که معروف شوند و به تکاپو میافتند که از بازیگری یا خوانندگی راهی به دنیای معروفها باز کنند. از طرف دیگر با رواج رسانهها، دوربینهای زیادی وجود دارند که به دنبال تغذیه کردن خود، به دنبال معرفی کردن و معروف کردن انسانهای جدید هستند.
درسی که بانو، بدون کلام به ما آموخت
یکی از درسهایی که فاطمه زهرا سلام الله علیها با زندگی خویش- و نه با کلام خویش- به ما آموخته است، اوجگیری در کمالات بدون تمایل به معروفیت و نمایش دادن برای دیگران است. مثلاً چه کسی آن حضرت را به سخنوری میشناخت؟ هیچکس، مگر وقتی که آن بانو حقی به نام باغ فدک خویش را پایمال دید و مردم را به وصایت علی مرتضی سلام الله علیه سستعهد دید؛ حجاب بر خویش کشید و به مسجد رفت و از پشت پرده با سخنان خویش، عقل و احساس مردم را مخاطب ساخت. اگر چنین ضرورتی پیش نیامده بود، چه کسی فاطمه زهرا سلام الله علیها را به برخورداری از آن همه معارف الهی و سخنوری و بلاغت ادبی شناخته بود؟
از اینجاست که متوجه میشویم که همراهی کردن با جوّ اجتماع و تلاش برای "معروف شدن"، اشتباهی است که ثمرهاش تباهی عمر ماست. از فاطمه زهراء سلام الله علیها میآموزیم که در کسب کمالات هیچ توقف نکنیم اما در خودنمایی و بروز آن به مردم جز در وقتی که خدا از ما بخواهد، توقف کنیم؛ همانگونه که اوصیای پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی ائمه دوازدهگانه سلام الله علیهم اجمعین جز در مواردی که معرفی کمالات خود را وظیفه میدانستند، لب به شناساندن خود و کمالات و تبیین وظایف مردم نسبت به آنها نمیکردند و همواره خود را از خودنمایی و جلوهگریهای جاهلانه برای مردم باز میداشتند.
روح الله رستگارصفت
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
مطالب مرتبط:
فاطمه علیهاالسلام، نسخه کامل انسانیت