تبیان، دستیار زندگی
وقتی به سرگذشت حضرت یونس علیه السلام می نگریم این سؤال برای ما پیش می آید که بین این همه گیاه و بوته چرا خداوند متعال کدو را برای حضرت رویاند؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کدو؛ خوراکی رویانده شده برای یونس علیه السلام


حضرت بونس بعد از بیرون آمدن از شکم ماهی، بدن بیمار و آزرده، و اندامش خسته و ناتوان بود، آفتاب ساحل او را آزار مى‏داد، پوششى لطیف لازم بود تا بدنش در زیر آن بیارامد، قرآن در اینجا مى‏گوید:" ما کدویى بر او رویانیدیم" تا در سایه برگهاى پهن و مرطوب بیارامد. (وَ أَنْبَتْنا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ)


حضرت یونس

قرآن کریم کتاب با عظمت خداوند متعال گنجینه ای از اسرار است که در طول قرون و اعصار مفسران مختلفی از آیه آیه های آن بهره ها برده و معانی والایی استخراج کرده اند که نتیجه آن تفاسیر و تأویل های متعدد و غیر قابل شمارش است که به رشته تحریر در آمده و موجود می باشد .

اما با این حال هنوز اسرار نهفته ای در قرآن هست که احدی به آن ها دست نیافته است و مخاطبان قرآن و آن ها که اندک تأملی در آن داشته اند معترفند حرف به حرف قرآن دارای سرّ و حکمتی است.

خداوند متعال از نام بردن تک تک اشیاء و پدیده ها و احوال انسان ها در قرآن مقصودی دارد که اگر ما دقت کنیم و در آیات متعالیش تدبر داشته باشیم بی شک بهره ها خواهیم برد .

یکی از مقولاتی که در قرآن کریم به آن پرداخته شده است سرگذشت انبیاء و اولیای الهی است که علاوه بر بحث عبرت آموزی بهره های فراوان اخلاقی، اجتماعی، روانشناسی و ... برای ما در بر دارد.

اما آنچه ما در این مجال قصد پرداختن به آن را داریم  بررسی بعد معیشت و آنچه که خداوند متعال به عنوان تغذیه برای شخص خاصی انتخاب کرده است به چرایی و چیستی آن خواهیم پرداخت.

یکی از سرگذشت های جذاب و اسرار آمیزی که در قرآن کریم بیان شده است، سرگذشت حضرت یونس علیه السلام می باشد.

همانطور که همه می دانیم حضرت یونس علیه السلام مدت ها در میان قومش به ارشاد مردم پرداخت ولی در مدت سی و سه سال فقط دو نفر به او ایمان آوردند او هم قوم خود را نفرین کرد و خداوند به او وعده داد که در فلان تاریخ عذاب خود را بر آنان خواهد فرستاد یونس از شهر خارج شد اما یکی از دوستانش در شهر ماند و مردم را از عذاب خدا ترساند و از آنها خواست توبه کنند و آنها که نشانه های عذاب وعده داده شده را دیدند از ترس عذاب توبه و ناله کردند تا خدا عذابش را از آنان برگرداند.

تفکر کن اى مفضّل در خلقت کدو و خربزه و هندوانه و خیار و امثال اینها. چون خالق حکیم مقدّر فرموده که میوه‏هاى بزرگ از اینها به وجود آید چنان کرده که بر روى زمین پهن شوند، و اگر مانند زراعات و درختان دیگر راست مى‏ایستادند کجا تاب برداشتن این میوه‏هاى گران مى‏آوردند و پیش از رسیدن میوه در حد کمال، در هم مى‏شکستند

یونس به امید اینکه مردم نابود شده اند به شهر بازگشت و وقتی دید همه چیز عادی است و مردم به کارشان مشغول  عصبانی شد و شهر را بدون اجازه خداوند ترک کرد و با یک کشتی راهی دریا شد.(کتاب قصص الانبیاء)

در بین راه ماهی غول پیکری به کشتی حمله کرد و به خواست خداوند متعال حضرت یونس را بدون اینکه به او آسیب برساند بلعید حضرت یونس وقتی به هوش آمد متوجه اشتباه خود شد و با ناله و تضرع به درگاه خداوند توبه کرد که توبه او در قرآن آمده است .(کتاب قصص الانبیاء)

خداوند به ماهی امر کرد که یونس را به خشکی رسانده رها کند، بعد از اینکه ماهی حضرت یونس را به خشکی رساند ایشان را در جایی خشک و بی آب و علف رها کرد .

قرآن می فرماید : «فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ »(پس افکندیمش در هامون) یعنى او را به مکانى انداختیم که نه گیاهى بود، نه درختى و گفته‏اند منظور از (عراء) ساحل مى‏باشد که خداوند به ماهى وحى کرد که یونس را از شکم خود به سوى زمین خشک بیفکند.

«وَ هُوَ سَقِیمٌ» (و او بیمار بود) در آن هنگامى که ماهى افکندش.

«وَ أَنْبَتْنا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ»(آیه 146سوره صافات) (و رویاندیم براى او درختى از کدو) «ابن عباس» گوید: مراد از (یقطین) هر گیاهى است که ساقه نداشته و به روى زمین روئیده شود.

حضرت یونس

«ابن مسعود» گفته: «یونس» از شکم ماهى خارج شد در حالى که مانند جوجه‏اى بود که پر ندارد و خود را در مقابل خورشید در سایه درخت پناه داد.( ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏21، ص: 50)

اکنون بحث ما این است که ببینیم آن گیاهی که خداوند برای تغذیه حضرت یونس برگزید چه بود؟

حضرت بونس بعد از بیرون آمدن از شکم ماهی بدن بیمار و آزرده، و اندامش خسته و ناتوان بود، آفتاب ساحل او را آزار مى‏داد، پوششى لطیف لازم بود تا بدنش در زیر آن بیارامد، قرآن در اینجا مى‏گوید:" ما کدویى بر او رویانیدیم" تا در سایه برگهاى پهن و مرطوب بیارامد (وَ أَنْبَتْنا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ).

" یقطین" به طورى که بسیارى از ارباب لغت و مفسران گفته‏اند: هر گیاهى است که ساقه ندارد، و داراى برگهاى پهن است، مانند بوته خربزه و کدو و خیار و هندوانه و امثال آن، ولى بسیارى از مفسران و روات حدیث در اینجا تصریح کرده‏اند که منظور خصوص کدو است (باید توجه داشت که" شجره" در لغت عرب هم به نباتاتى گفته مى‏شود که داراى ساقه و شاخه است و هم بدون ساقه و شاخه، و به تعبیر دیگر اعم از درخت و گیاه است حتى در اینجا حدیثى از پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله نقل کرده‏اند که شخصى به آن حضرت عرض کرد:

"انک تحب القرع"؟ " شما کدو را دوست دارید" فرمود : اجل هى شجرة اخى یونس ؛ " آرى آن گیاه برادرم یونس است" «روح البیان ج 7، ص 489»

مى‏گویند: کدو علاوه بر اینکه برگهاى پهن و پرآبى دارد و مى‏توان از آن سایبان خوبى تهیه کرد مگس نیز بر برگهاى آن نمى‏نشیند، و یونس به خاطر توقف در شکم ماهى پوست تنش آن قدر نازک و حساس شده بود که از نشستن حشرات بر آن رنج مى‏برد، او اندام خود را با این کدو پوشانید تا هم از سوزش آفتاب در امان باشد و هم از حشرات. (تفسیر نمونه، ج‏19، ص 159 )

کدو حلوایی

اما چرا کدو ؟

وقتی به اینجای سرگذشت حضرت یونس علیه السلام می رسیم این سۆال برای ما پیش می آید که بین این همه گیاه و بوته چرا خداوند متعال کدو را برای حضرت رویاند؟

در کتاب توحید مفضل آمده است: «تفکر کن اى مفضّل در خلقت کدو و خربزه و هندوانه و خیار و امثال اینها. چون خالق حکیم مقدّر فرموده که میوه‏هاى بزرگ از اینها به وجود آید چنان کرده که بر روى زمین پهن شوند، و اگر مانند زراعات و درختان دیگر راست مى‏ایستادند کجا تاب برداشتن این میوه‏هاى گران مى‏آوردند و پیش از رسیدن میوه در حد کمال، در هم مى‏شکستند، پس نظر کن که چگونه مقدّر ساخته که بر روى زمین پهن گردد تا میوه‏هاى خود را بر روى زمین گذارد و زمین حامل میوه‏هاى آن گردد مى‏بینى یک بته از کدو و خربزه را چند دانه به روبروى خوابیده و میوه‏هایش بر دورش گذاشته مانند گربه که خوابیده باشد و فرزندانش بر دورش گرد آمده باشند و پستان‏هاى او را در دهن گرفته و شیر مى‏مکند.» (توحید مفضل/ترجمه علامه مجلسى، ص 202)

امام صادق(علیه السلام) فرمود: کدو عقل را زیاد می کند.

مى‏گویند: کدو علاوه بر اینکه برگهاى پهن و پرآبى دارد و مى‏توان از آن سایبان خوبى تهیه کرد مگس نیز بر برگهاى آن نمى‏نشیند، و یونس به خاطر توقف در شکم ماهى پوست تنش آن قدر نازک و حساس شده بود که از نشستن حشرات بر آن رنج مى‏برد، او اندام خود را با این کدو پوشانید تا هم از سوزش آفتاب در امان باشد و هم از حشرات

از حضرت حسین (علیه السلام) روایت شده : پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: کدو بخورید، که اگر خدا درختى بهتر و سبک تر (غذایى سبکتر) از آن سراغ داشت براى برادرم یونس میرویانید. در آبگوشت زیاد کدو بریزید که به عقل مى‏افزاید.

از نبى اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت شده : هر که کدو با عدس بخورد چون یاد خدا کند قلبش به رقت آید، و بر نیروى جماعش افزوده شود.

در صحیفة الرضا (علیه السلام): از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت شده: کدو در غذا زیاد بریزید که دل غمگین را خوشحال مى‏گرداند.

از صحیفة الرضا (علیه السلام): پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: کدو در غذا زیاد بریزید که دل غمگین را خوشحال مى‏گرداند.

انس نقل کرده است: خیاطى پیغمبر (صلی الله علیه و آله) را به مهمانى خواند، و غذایى براى حضرت آورد که کدو با روغن در آن بود، من مشاهده کردم که پیغمبر (صلی الله علیه و آله) از اطراف ظرف کدوها را میل می کند، من پس از آنکه دیدم پیغمبر (صلی الله علیه و آله) کدو را خیلى دوست می دارد به کدو علاقه‏مند شده‏ام. و نیز گوید: پیغمبر (صلی الله علیه و آله) کدو را خیلى دوست مى‏داشت و آن را از اطراف ظرف غذا جمع مى‏کرد، و نیز در یک مهمانى براى حضرتش کدو آوردند، حضرت در ظرف غذا مى‏گشت و کدوها را پیدا می کرد و تناول می فرمود. ( کتاب مکارم الأخلاق / ترجمه میرباقرى ج‏1 337)

در «خصال» از امیرالمۆمنین علیه السّلام نقل شده که کدو بخورید زیرا مغز را افزاید و پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله از آن خوشش مى‏آمد.(آسمان و جهان "ترجمه کتاب السماء و العالم بحار الأنوار"، ج‏10، ص 54)

بعد از دقت و تأمل در خلقت کدو و روایات وارده از معصومین علیهم السلام در خواص کدو متوجه شدیم که خداوند حکیم و علیم هر چه را که در قرآن نام برده دنیایی معرفت و رحمت در پشت آن نهفته است، واقعا برای یک انسان خسته و رنجور و دل شکسته، غذایی سبک و نشاط آور لازم است و خداوند متعال کدو را با آن همه خواصی که عرض کردیم برای پیامبرش برگزید، باشد که ما هم از این نعمت پر خاصیّت استفاده کرده و بهره ببریم .

فاطمه محمدی بیده  

بخش قرآن تبیان


منابع :

1- ترجمه تفسیر مجمع البیان ، ج21

2- تفسیر نمونه ، ج 19

3- کتاب مکارم الاخلاق ، جلد 1

4- کتاب جهان و آسمان ، ج 10

5- کتاب طب النبی و طب الرضا