تبیان، دستیار زندگی
روز واپسین چنان هول انگیز و دهشت آور است که بدون عنایت و فضل و رحمت بى کران پروردگار، حتى عمل هفتاد پیامبر نیز کارگشا نیست
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یک حال و احوالی از جهنم بپرسیم


امروز (روز قیامت) هیچ خویش و دوستدارى که در اینجا به فریادش برسد ندارد. و طعامى غیر از غسلین (چرک و پلیدى دوزخیان) نصیبش نیست.


قیامت

روزهای گرم تابستان است و بعضی روزها که گرما طاقت ما را طاق می کند، با خود می گوییم عجب جهنمی شده است؟ ولی ما چه می دانیم جهنم چگونه است؟ هنوز که به جهنم نرفته ایم و إن شاء الله هرگز هم نرویم، واقعا حال و هوای جهنم چگونه است؟ باید از قرآن و روایات مدد بگیریم و از افتادن در آن مهلکه سوزان به خداوند باری تعالی پناه بریم .

عظمت وصف ناشدنى قیامت

شکى نیست که عالم آخرت، از جمله بهشت و جهنم، از عظیم ترین مخلوقات الهى است که تصور و درک آن براى ما میسر نیست.

براساس آنچه از آیات و روایات استفاده مى گردد، همان طور که ما از درک عظمت خداوند ناتوانیم، از درک عظمت قیامت و هول و دهشت آن نیز ناتوان و عاجزیم و نمى توانیم از آن تصورى داشته باشیم. اما توجه و نگرش به توصیف قرآن و روایات از قیامت ما را براى درک کوچکى و درک موقعیت خود در برابر عظمت قیامت و بهشت و جهنم ـ که نشانه هایى از عظمت پروردگار هستند ـ بهتر آماده مى سازد.

درباره هراس و دهشت حاکم بر صحنه قیامت، قرآن مى فرماید:

«یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کلُّ مُرْضِعَة عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ کلُّ ذَاتِ حَمْل حَمْلَهَا وَتَرى النَّاسَ سُکارى وَمَاهُمْ بِسُکارى وَلکنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ»(حج / 2)؛ هنگامه روز قیامت چنان است که مشاهده مى کنید، هر زن شیرده از هول، طفل خود را فراموش مى کند و هر آبستن بار رحم را بیفکند و در آن روز مردم را از وحشت بى خود و مست بنگرى، در صورتى که مست نیستند  ولکن عذاب خداوند سخت است.

«غسلین» نوشیدنى جهنمیان است و به معناى آب چرکینى است که پس از شستن لباس و ظرف برجاى مى ماند. آن قدر آن نوشیدنى متعفن و کثیف است که کثافت و چرک اشیاى شسته شده را بر او نام نهاده اند. به واقع «غسلین» کثافت و آلودگى هایى است که از اعمال پلید و زشت انسان برجاى مانده است و آن قدر متعفن، بدبو و سوزان است که اگر سطلى از آن را در شرق عالم بریزند جمجمه آنان که در غرب عالمند به جوش مى آید

انواع عذاب های جهنم

خداوند متعال در قرآن عظیم الشأن عذاب های جهنم را به چهار دسته تقسیم میکند که مناسبتی تام با اعمال گناه کاران دارد که به این شرحند:

غل و زنجیرها (انكال)

آتش سوزان جهنم (جحیم)

غذاهاى خشن و گلوگیر و مرگبار (و طعاما ذاغصة)

و انواع مجازات هاى دردناک دیگر كه به فكر انسان نمى گنجد (و عذابا الیما)

قرآن می گوید: «إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ طَعَامُ الْأَثِیمِ »(سوره دخان آیات 43و 44) ؛ همانا درخت زقوم غذای گناهکاران است("زقوم " به گفته مفسران و اهل لغت نام گیاهى تلخ و بد بو و بد طعم است که داراى برگ هاى کوچکى است)

قرآن مى افزاید: همانند مس  گداخته در شکم گنه کاران مى جوشد؛ «كَالْمُهْلِ یَغْلِی فِی الْبُطُونِ»(سوره دخان آیه 45)

جوششى همچون آب سوزان؛ «كَغَلْیِ الْحَمِیمِ» (سوره دخان آیه 46)

در قرآن و روایات سعى شده است عظمت بهشت و جهنم و نعمت ها و عذاب ها در قالب نمونه هایى که مردم بدان ها آشنایى دارند توصیف گردند. در این روایت نیز پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)، براى بیان عظمت بهشت و جهنم، همین شیوه را برگزیده اند.

قیامت

توصیف گوشه اى از عذاب هاى جهنم

پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) نمونه اى از عذاب هاى جهنم را براى ابوذر توصیف مى کنند که اگر مقدار ناچیزى از آن در دنیا پدید آید، آثار بس فجیع و زیانبارى در بر خواهد داشت، نیز نمونه اى از نعمت هاى بهشت را معرفى مى کنند که تحمل آن براى انسان خاکى ممکن نیست. این بیان براى رهنمون ساختن ما دلبستگان به دنیا و زخارف آن است تا با مقایسه دنیا با جهان آخرت پى به خردى و کوچکى دنیا ببریم.

گرچه عالم آخرت، با همه فراخى و گستردگى وصف ناشدنى، خود آیتى از آیات حق است و همه با یک اراده آفریدگار هستى بخش لباس وجود به خود گرفته اند ولى خود بیانگر عظمت و قدرت بى کران ذات ربوبى است.

پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرمایند:

«یا اباذرّ؛ ولو کان لرجل عمل سبعین نبیّاً لاستقلّ عمله من شدّة ما یرى یومئذ» ؛ در آن روز اگر مردى داراى عمل هفتاد پیامبر باشد، از شدت آنچه در آن روز مى بیند، آن را کم مى شمارد.

ما عبادت و عمل یک مۆمن عادى را نیز نداریم، چه رسد به داشتن عبادت ها و عمل انبیاء و چه رسد که به اندازه هفتاد پیامبر عبادت و کار نیک انجام دهیم. تازه بر فرض محال اگر چنین قابلیت و لیاقتى یابیم که عملمان با عمل هفتاد پیامبر برابرى کند، در قیامت وقتى ابّهت و عظمت آن روز را مى نگریم، آن را ذره اى به حساب نمى آوریم.

روز واپسین چنان هول انگیز و دهشت آور است که بدون عنایت و فضل و رحمت بى کران پروردگار، حتى عمل هفتاد پیامبر نیز کارگشا نیست! بنابراین همواره باید چشم به عنایت و رحمت خداوند داشته باشیم و با راز و نیاز و توجه قلبى به او درِ رحمت واسعه اش را به روى خود گشوده نگه داریم. نباید به عمل خود تکیه کنیم، چون آن ما را به جایى نمى رساند.

اگر جهنم به خروش آید، هیچ ملک مقرب و پیغمبر مرسلى نمى ماند مگر اینکه به زانو در مى افتد و مى گوید: پروردگارا؛ نجاتم ده، نجاتم ده. حتى ابراهیم فرزندش، اسحاق، را از یاد مى برد و مى گوید: پروردگارا؛ من خلیل تو ابراهیم هستم، فراموشم نکن

در ادامه پیامبر مى فرمایند:

«ولو انّ دلواً صبّ من غسلین فى مطلع الشّمس لغلت منه جماجمُ من مغربها»

و اگر سطلى از چرک دوزخ را در مشرق زمین بریزند، مغز سر آنان که در مغرب مى زییند بجوش مى آید.

در قرآن کریم غذاهایى براى جهنمیان ذکر گردیده که از جمله آنها «غسلین» است:

«فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَهُنا حَمِیمٌ. وَ لاَطَعَامٌ إِلاَّ مِنْ غِسْلِین»( الحاقه / 35 ـ 36)

امروز (روز قیامت) هیچ خویش و دوستدارى که در اینجا به فریادش برسد ندارد. و طعامى غیر از غسلین (چرک و پلیدى دوزخیان) نصیبش نیست.

«غسلین» نوشیدنى جهنمیان است و به معناى آب چرکینى است که پس از شستن لباس و ظرف برجاى مى ماند. آن قدر آن نوشیدنى متعفن و کثیف است که کثافت و چرک اشیاى شسته شده را بر او نام نهاده اند.

به واقع «غسلین» کثافت و آلودگى هایى است که از اعمال پلید و زشت انسان برجاى مانده است و آن قدر متعفن، بدبو و سوزان است که اگر سطلى از آن را در شرق عالم بریزند جمجمه آنان که در غرب عالمند به جوش مى آید.

حضرت محمد

واکنش انساها و فرشتگان در برابر زفیز و خروش جهنم

در ادامه، پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) در بیان شدت و خروش و لهیب جهنم مى فرمایند:

«ولو زفرت جهنّم زفرة لم یبق ملک مقربٌ و لا نبىٌّ مرسلٌ الاّ خرّ جاثیاً على رکبتیه؛ یقول: ربّ نفسى و نفسى، حتى ینسى ابراهیم اسحق یقول: یا ربّ اناخلیلک ابراهیم فلا تنسنى»

و اگر جهنم به خروش آید، هیچ ملک مقرب و پیغمبر مرسلى نمى ماند مگر اینکه به زانو در مى افتد و مى گوید: پروردگارا؛ نجاتم ده، نجاتم ده. حتى ابراهیم فرزندش، اسحاق، را از یاد مى برد و مى گوید: پروردگارا؛ من خلیل تو ابراهیم هستم، فراموشم نکن.

خداوند در قرآن مى فرماید:

«فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِى النَّارِ لَهُمْ فَیهَا زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ»( هود / 106) ؛ اهل شقاوت در آتش جهنم گرفتار مى شوند و آنجا آه و ناله سر خواهند داد.

علامه طباطبائى(رضی الله عنه) در تفسیر این آیه مى فرمایند: «در کشاف «زفیر» به دم و بیرون کردن نَفَس و «شهیق» به بازدم و فرو بردن هوا به درون تفسیر شده است... مراد خداوند این است که جهنمیان نفسها را به سینه فرو مى برند و آن گاه خارج مى سازند و به جهت شدت حرارت آتش جهنم و بزرگى و وسعت عذاب، در گریستن و آه و ناله، صداى خود را بلند مى کنند.»( المیزان ج 11، ص 21)

روز واپسین چنان هول انگیز و دهشت آور است که بدون عنایت و فضل و رحمت بى کران پروردگار، حتى عمل هفتاد پیامبر نیز کارگشا نیست! بنابراین همواره باید چشم به عنایت و رحمت خداوند داشته باشیم و با رازونیاز و توجه قلبى به او درِ رحمت واسعه اش را به روى خود گشوده نگه داریم. نباید به عمل خود تکیه کنیم، چون آن ما را به جایى نمى رساند

بنابر تفسیر مذکور چنانکه انسان دم و بازدم دارد، جهنم نیز دم و بازدم دارد: جهنم با زفیر و دم، لهیب و حرارت سوزان خود را به بیرون مى فرستد که همه جهنمیان را فرا مى گیرد و با شهیق و بازدم خود اهل جهنم را در خود فرو مى کشد.

براى آشنایى بیشتر با جهنم و عذابهاى دردناک آن، جا دارد حدیث مفصلى از امام صادق(علیه السلام) ذکر کنیم:

روزى رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) نشسته بود، جبرئیل نزدش آمد در حالى که افسرده و محزون گشته، رنگش متغیر بود. پیامبر فرمود: اى جبرئیل، چرا تو را افسرده و محزون مى نگرم؟ عرض کرد: اى محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) چرا چنین نباشم در صورتى که امروز دمهاى جهنم گذاشته شد.

پیامبر فرمود: دم هاى جهنم چیست؟ عرض کرد: همانا خداوند متعال بر آتش امر فرمود، سپس هزار سال افروخته ماند تا سرخ شد. بعد از آن نیز امر فرمود و هزارسال دیگر افروخته ماند تا سفید شد. پس از آن نیز به آن امر فرمود و آتش هزارسال افروخته شد تا سیاه گشت و آن آتش سیاه و تاریک است.

پس اگر یک حلقه از زنجیر آتشین جهنم، که بلندى آن هفتاد ذرع است، بر دنیا نهاده شود، دنیا از حرارت آن آب مى شود و اگر قطره اى از «زّقوم» و «ضریع» آن در آبهاى اهل دنیا بچکد، همه از گند آن مى میرند.

پس از آن پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) گریه کرد و جبرئیل نیز گریان گشت. خداوند متعال فرشته اى به سوى آنها فرستاد و آن فرشته عرض کرد: خداوند به شما سلام مى رساند و مى فرماید: من شما را ایمن داشتم از اینکه گناهى مرتکب شوید که به جهت آن شما را عذاب کنم. ( بحارالانوار، ج 17، ص 146)

فرآوری: محمدی

بخش قرآن تبیان


منابع :

کتاب ره توشه ج2 ،آیت الله مصباح یزدی

تفسیر نمونه جلد 21