تبیان، دستیار زندگی
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: هر كس به سلمان جفا كند، به من جفا كرده، هر كس او را بیازارد مرا آزرده، هر كس او را از خویش دور كند مرا از خویش دور كرده، و هر كس به او نزدیك شود به من نزدیك شده است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیمای سلمان در منظر پیشوایان

سلمان فارسی

 ابو عبدالله، سلمان خیر، معروف به «سلمان فارسى‏» صحابى بزرگ و ممتاز رسول خدا صلی الله علیه وآله مسلمان وارسته و با عظمتى است، كه مقام والا و بلند او را همه مورخان ‏مسلمان، اعم از شیعه و اهل سنت در كتابهاى خود، مورد تایید و ستایش قرار داده‏اند. اما شایسته است که مقام و منزلت این صحابى جلیل‏القدر را، از منظر معصومین علیهم السلام مورد بازشناسی قرار دهیم.

رسول خدا صلی الله علیه وآله در موارد فراوان و به مناسبتهاى مختلف فرموده است:

سلمان از خاندان ما اهل بیت است. (1)

در توضیح این روایت شریف به روایت دیگری از فضل بن عیسى هاشمى اشاره می کنیم که مى‏گوید:

با پدرم به حضور امام جعفر صادق علیه السلام وارد شدیم، پدرم خطاب به امام گفت: آیا «سلمان منّا اهل ‏البیت» سخن رسول خداست؟

امام صادق علیه السلام پاسخ داد: آرى.

پدرم گفت: منظور این است، كه سلمان از فرزندان «عبدالمطلب‏» است؟!

امام علیه السلام فرمود: سلمان منا اهل البیت.

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: هر كس به سلمان جفا كند، به من جفا كرده، هر كس او را بیازارد مرا آزرده، هر كس او را از خویش دور كند مرا از خویش دور كرده، و هر كس به او نزدیك شود به من نزدیك شده است

پدرم گفت: یعنى، سلمان از فرزندان‏«ابوطالب‏» است؟!

حضرت باز فرمود: منا اهل البیت.

پدرم ادامه داد: من معناى این سخن را نمى‏فهمم!

آنگاه امام صادق علیه السلام فرمود: اى عیسى! این را بدان، كه سلمان از اهل بیت ماست، بعد با دست ‏به سینه خود اشاره كرد (و در حالى كه مى‏خواست ‏بفهماند، ایمان و ارزشهاى انسانى و نیز تفكر و تعقل در سینه قرار دارد) ادامه داد:

اینطور كه تو فكر مى‏كنى نیست، بلكه توجه داشته باش، كه خداوند طینت و سرشت ما را از «علیین‏» و عناصر برتر بهشتى آفریده، و خلقت‏ شیعیان ما را از عناصر مرحله بعد از آن قرار داده ‏است. بنابراین، شیعیان هم از ما هستند، و بالاخره این را بدان، كه سلمان از «لقمان ‏حكیم‏» مقام بلندترى را دارد.(2)

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند:

هر كس به سلمان جفا كند، به من جفا كرده، هر كس او را بیازارد مرا آزرده، هر كس او را از خویش دور كند مرا از خویش دور كرده، و هر كس به او نزدیك شود به من نزدیك شده است. (3)

حضرت محمد

جبرئیل بر من فرود آمد و گفت: اى محمّد! بهشت به سه تن از اصحابت اشتیاق دارد: على و عمّار و سلمان. (4)

خدا مرا امر کرده به دوست داشتن چهار نفر. سوال شد: یا رسول الله آن چهار نفر چه کسانی هستند؟ حضرت فرمودند: اولین آنها، علی علیه السلام است و سپس سلمان و ابوذر و مقداد، و خداوند مرا امر کرد که آنها را دوست داشته باشم و حضرت حق به من فرموده است که من هم آنها را دوست می دارم. (5)

علم و دانش سلمان، از علم و دانش من است ‏و در قلب او علمى است كه مى‏تواند از وقایع و حوادث آینده آگاه گردد. (6)

همچنین جابر بن عبدالله انصارى از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل می کند که ایشان فرمودند:

براى هر امتى محدّثى هست و محدّث امت مسلمان، سلمان فارسى مى‏باشد.

سؤال شد: محدّث چه كسى است؟

رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: محدّث كسى است كه آنچه را مردم به آن نیاز دارند، از عالم غیب به آنان اطلاع مى‏دهد.

سؤال شد: این‏اطلاع ‏یافتن چگونه صورت مى‏گیرد اى‏ رسول ‏خدا ؟

ایشان فرمودند: محدّث از علم و دانش من فرا مى‏گیرد و در قلب خود انباشته مى‏سازد، و به بسیارى از مسایلى كه واقع مى‏شود آگاه مى‏گردد. (7)

از حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام نقل شده است که:

خداوند مرا مخصوص کرده است به علم اول و آخر و ظاهر و باطن و پنهان و آشکارا... و خداوند تبارک و تعالی مرا امر کرد که سلمان را مطلع کنم از علم بلایا و منایا و علم انصار و فصل الخطاب. (8)

همچنین در روایتی دیگر از امیرمومنان علی علیه السلام که در آن احوال یاران رسول خدا را بیان می کند، نقل شده است که وقتی به نام سلمان می رسد چنین می فرماید:

به به، سلمان از ما اهل بیت است، شما کجا مانند سلمان را می یابید که او همانند لقمان حکیم است که علم اول و آخر را می داند و دریایی است که پایان ندارد. (9)

رسول خدا صلی الله علیه وآله به سلمان مى‏فرمود:

اى سلمان! تو خزینه علم ما و معدن سرّ ما و كانون امر و نهى ما، و تربیت‏كننده اهل ایمان به آداب ما هستى. به خدا سوگند، تو دروازه علم ما هستى و در وجود تو علم تاویل و تنزیل و باطن و اسرار نهفته است، و بالاخره در ظاهر و باطن و زندگى خود و پس از آن عنصر مبارك و مقدس مى‏باشى.

از امام صادق علیه السلام نقل شده است که رسول اکرم صلی الله علیه وآله بر شانه ی سلمان دست می زدند و می فرمودند:

اگر دین در ثریا بود سلمان و مردانی از سرزمین او، به آن دست می یافتند. (10)

همچنین حضرت صادق علیه السلام در روایتی دیگر نقل می کنند که رسول خدا صلی الله علیه وآله به سلمان مى‏فرمود:

اى سلمان! تو خزینه علم ما و معدن سرّ ما و كانون امر و نهى ما، و تربیت‏كننده اهل ایمان به آداب ما هستى. به خدا سوگند، تو دروازه علم ما هستى و در وجود تو علم تاویل و تنزیل و باطن و اسرار نهفته است، و بالاخره در ظاهر و باطن و زندگى خود و پس از آن عنصر مبارك و مقدس مى‏باشى. (11)

امام صادق علیه السلام فرمود:

روزی در محضر حضرت سجاد علیه اسلام صحبت از تقیه شد. حضرت سجاد فرمودند:

به خدا قسم اگر اباذر می دانست که در قلب سلمان چه می گذرد او را می کشت. این در حالی بود که خود پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله در میان سلمان و اباذر عقد اخوت خوانده بود. بعد حضرت فرمودند: همانا علم علما بسیار سخت است که حتی هیچ نبی مرسلی و هیچ ملک مقربی نمی تواند آن را حمل کند مگر عبدی که خداوند قلب او را برای ایمان امتحان کرده باشد و سلمان از علما بود زیرا که از ما اهل بیت بود به خاطر همین نسبت او از علما بود. (12)

شخصی از امام صادق علیه السلام سوال کرد:  یابن رسول الله شما چقدر از سلمان فارسی سخن می گویید؟ حضرت فرمودند: نگویید سلمان فارسی، بلکه بگویید سلمان محمدی . حضرت فرمودند: می دانید چرا از او زیاد یاد می کنیم؟ جواب داد نه یابن رسول الله. حضرت فرمودند:

به خاطر اینکه که در سلمان سه خصلت وجود داشت:

اول اینکه، سلمان هوای امیرالمومنین را بر هوای نفس خودش ترجیح می داد.

دوم اینکه، فقرا را دوست می داشت و هیچ گاه آنان را بر ثروتمندان ترجیح نداد.

و سوم، علم و علما را دوست می داشت،

و سلمان عبد صالح خدا و تسلیم شده ی امر خدا بود و هیچ گاه به خدا شرک نورزید. (13)

امام صادق علیه السلام فرمود:

سلمان اسم اعظم را می دانست و محدّث بود و از متوسمین (هوشیاران، عمیق‏اندیشان) و خداوند مَلکی را مبعوث کرده بود که در گوش وی تمامی قضایا را به او تعلیم دهد. (14)

پی نوشت ها:

1) بحارالانوار، ج 22، صص 326 و 330 و 331; اسدالغابه، ج 2، ص 331; كنزالعمال، ج 11، ص 690; شرح‏نهج‏البلاغه ابن ابى الحدید، ج 18، ص 36.

2) بحارالانوار، ج 22، ص 331; بصائر الدرجات، ص 6.

3) الاختصاص، ص 216.

4) كنزالعمّال، ج 11، ص 344 ؛ امالى شیخ مفید ، ص 303.

5) الخصال، ج1، ص 253.

6) رجال كشى، ص 8; نفس الرحمن، ص 269.

7) نفس الرحمن، ص 269.

8)  الاختصاص، ص 221.

9) سفینه البحار ، ج 2، ص107.

10) همان، ص 707.

11) نفس‏الرحمن، ص 217

12) اصول کافی، ج 1، ص 401.

13) امالی شیخ طوسی، ص 133.

14) الاختصاص، ص 341.

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منبع:  کتاب «سلمان فارسى؛ استاندار مدائن» تألیف احمد صادقى اردستانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.