تبیان، دستیار زندگی
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله‏ و سلم فرمود: «اى بریده، در باره على عیب‏جویى نكن. على از من است و من از على‏ام و این على، ولىّ شما پس از من است».
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ولایت علی بن ابی طالب امری مسلّم

غدیر

در مقام ولایت حضرت علی علیه السلام آیات و روایات بسیاری درکتب شیعه وسنی  وجود دارد.

از آیات به یک آیه از قرآن اشاره می شود هر چند بررسی آیات بحث مجزایی را می طلبد.

ولایت علی بن ابی طالب در قرآن

إِنَّما وَلِیُّكُمُ‏ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ.  سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها كه ایمان آورده‏اند؛ همانها كه نماز را برپا مى‏دارند، و در حال ركوع، زكات مى‏دهند. (1)

عمّار یاسر مى‏گوید: مسكینى در مقابل على علیه السّلام در حالى كه آن حضرت در ركوع بود ایستاد و درخواست كمك كرد، على علیه السّلام انگشترى خود را از انگشت خارج كرد و به سائل بینوا عطا كرد. وقتى رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و آله از ماجراى ایثار على علیه السّلام آگاه شد، آیه‏ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ‏. بر رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله‏  نازل شد. و آن حضرت فرمود: من كنت مولاه فعلىّ مولاه، اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه. (2)

[تفسیر ابن جریر طبرى 6/ 186] به سند خود، از «عتبة بن حكیم»، در ذیل آیه ولایت گوید: مراد از وَ الَّذِینَ آمَنُوا و مصداق آن، على بن ابیطالب علیه السّلام است كه در حال ركوع، صدقه داد.(3)

ولایت علی بن ابی طالب در روایات

در این مجال تنها به ذکر روایاتی که درباره ولایت امیرالمؤمنین می باشد پرداخته شده است؛ اما اثبات دلالت مضمون روایات در جای خود بحث شده و می شود. ابتدا معتبرترین روایت که همان حدیث معروف به غدیر خم است آورده شده است و سپس کلمات پیامبر عظیم الشأن اسلام در مواضع دیگر.

روایت اول: ابو طفیل به نقل از زید بن ارقم مى‏گوید: چون رسول خدا صلى اللَّه علیه [و آله‏] و سلم از حجة الوداع بازگشتند در غدیرخم‏ فرود آمدند و دستور دادند در آن مكان كه درختانى بزرگ و پر شاخه بود، جاروب زنند

حضرت از ما پرسید: «همراهى همراهتان را چگونه یافتید؟» پس من و دیگران لب به شكایت گشودیم، پس چون سرم را در میان جمع بلند كردم چهره رسول خدا را دیدم كه از [ناراحتى‏] سرخ شده و فرمود: «هر كس من ولىّ او هستم على هم ولىّ اوست».

سپس فرمود: «گویى [براى سفر ابد] فرا خوانده شدم پس اجابت كردم [كنایه از این كه وفات من نزدیك است‏] من در میان شما دو چیز گران بها (سنگین) را مى‏گذارم یكى از دیگرى بزرگ‏تر است؛ كتاب خدا و عترتم اهل بیت من، پس نیك بنگرید پس از من در باره آن دو چگونه رفتار مى‏كند؛ آن دو هرگز از یك دیگر جدا نشوند تا در كنار حوض [كوثر] نزد من باز آیند». سپس فرمود: «هر كس من ولىّ اویم پس على ولىّ اوست. خداوندا، هر كس او را دوست دارد دوست بدار، و هر كس او را دشمن دارد دشمن دار».

ابو طفیل [راوى حدیث‏] مى‏گوید: به زید بن ارقم گفتم: آیا تو خود از رسول خدا صلى اللَّه علیه [و آله‏] و سلم چنین شنیدى؟ گفت: [آرى‏] هیچ كس در آن مكان نبود جز آن كه رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله‏] و سلم را با چشمانش دید و سخنانشان را با گوش‏هایش شنید. (4)

امام علی

روایت دوم: بریده مى‏گوید: رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله‏] و سلم ما را براى جنگى فرستادند و على را فرمانده ما قرار داد، چون بازگشتیم حضرت از ما پرسید: «همراهى همراهتان را چگونه یافتید؟» پس من و دیگران لب به شكایت گشودیم، پس چون سرم را در میان جمع بلند كردم چهره رسول خدا را دیدم كه از [ناراحتى‏] سرخ شده و فرمود: «هر كس من ولىّ او هستم على هم ولىّ اوست». (5)

روایت سوم: على [علیه السّلام‏] در مكانى به نام رحبة در میان مردم سوگند یاد كرد و گفت: هر كس از رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله‏] و سلم شنیده كه فرمود: «هر كس من مولاى اویم پس على مولاى اوست» [گواهى دهد].

پس افرادى كه از ده نفر بیش‏تر بودند به‏پا خاستند و گواهى دادند. (6)

روایت چهارم: زید بن یثیع مى‏گوید: شنیدم كه على بن ابى طالب [علیه السّلام‏] بر منبر كوفه مى‏گفت: من كسى را به خدا سوگند مى‏دهم- و جز اصحاب محمّد صلى اللَّه علیه [و آله‏] و سلم را سوگند نمى‏دهم- كه از رسول خدا صلى اللَّه علیه [و آله‏] و سلم شنیده كه در روز غدیر خم فرمود: «هر كس من مولاى اویم على مولاى اوست.

فرمود: «اى بریده، در باره على عیب‏جویى نكن. على از من است و من از على‏ام و این على، ولىّ شما پس از من است».

خدایا، دوست دار هر كس او را دوست مى‏دارد، و دشمن دار كسى كه او را دشمن مى‏دارد» [به پا خیزد و گواهى دهد]. پس شش نفر [از اصحاب‏] از یك سوى منبر و شش نفر از سوى دیگر به پا خاستند و گواهى دادند كه از رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله‏] و سلم این را شنیده‏اند.

شریك بن عبد اللَّه [یكى از راویان این حدیث‏] مى‏گوید: من به ابو اسحاق [راوى دیگر حدیث‏] گفتم: آیا از براء بن عازب [از صحابه رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله‏] شنیده‏اى كه وى از رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله‏] و سلم این را نقل كند؟ گفت: آرى. (7)

روایت پنجم: بریده مى‏گوید: رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله‏] و سلم ما را با فرماندهى خالد بن ولید و سپاهى دیگر را با فرماندهى على به یمن فرستاد و فرمود:

«اگر دو سپاه هم دیگر را ملاقات كردید على فرمانده همه است و اگر جدا بودید هر كدام با فرماندهى خود». ما با طایفه بنى زبید از یمن روبرو شدیم و پس از نبرد، مسلمانان بر مشركان چیره شدند، افراد جنگ‏جو را كشتیم و فرزندانشان را به اسارت گرفتیم.

على [علیه السّلام‏] كنیزكى را از میان اسیران براى خود برداشت. خالد بن ولید [از سر شكایت‏] این ماجرا را براى پیامبر صلّى اللَّه علیه [و آله‏] و سلم نوشت و به من مأموریت داد در باره على گلایه كنم. پس من نامه را به حضرت صلّى اللَّه علیه [و آله‏] و سلم دادم و در باره على گلایه كردم در این هنگام رنگ چهره رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله‏] و سلم دگرگون شد پس گفتم: این مكان پناه‏آورنده است [كنایه از این كه من بى‏تقصیرم‏] شما من را با خالد بن ولید فرستادید و دستور دادید اطاعتش كنم من تنها مأموریتم را مى‏رسانم، رسول خدا صلّى اللَّه علیه [و آله‏] و سلم فرمود: «اى بریده، در باره على عیب‏جویى نكن. على از من است و من از على‏ام و این على، ولىّ شما پس از من است».(8)

پی نوشتها:

1. مائده آیه 55

2. شواهد التنزیل- ترجمه روحانى، ص: 90 ناشر دارالهدی

3 .فضائل پنج تن علیهم السلام در صحاح ششگانه اهل سنت، محمدباقرساعدی،ج‏2، ص: 195 انتشارات فیرودآبادی

.4خصائص امیر المؤمنین-ویژگى‏هاى على بن ابى طالب ع، ترجمه‏فارسى، ص: 89 بوستان کتاب قم

.5 خصائص امیر المؤمنین-ویژگى‏هاى على بن ابى طالب ع، ترجمه‏فارسى، ص: 91

6. همان،ص: 95

7. همان، ص: 97

8.همان، ص: 99

سید روح الله علوی

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.