تبیان، دستیار زندگی
از طرفى به تصریح قرآن با آمدن قیامت و با «طلوع خورشید از مغرب» به عنوان تحقق یکى از آیات الهى و با شروع از هم پاشیدن نظام دنیا دوران توبه و بازگشت به ایمان و عمل صالح پایان پذیرفته و صف مؤمنان از کافران به صورتى ناخواسته از هم متمایز مى‏شود.(5) این امر نش
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رابطه  آخر الزمان‏ و اشراط الساعة

امام زمان

به دوران پایانى عمر جهان که از یک طرف پایان‏بخش دوران هستى است و از طرف دیگر آغازگر فروریختن جهان و شروع قیامت است، «آخر الزمان» گفته مى‏شود. این اصطلاح افزون بر آنکه در منابع اسلامى به صورتى گسترده انعکاس یافته، در منابع و فرهنگ غیر اسلامى نیز راه یافته و امرى شناخته شده مى‏باشد.1 در منابع اسلامى در کنار اصطلاح «آخر الزمان» از اصطلاح دیگرى به نام «اشراط الساعة = نشانه‏هاى قیامت» نیز یاد شده است،2 اما تاکنون تحقیق جامعى براى باز شناخت عناصر مفهومى این دو اصطلاح و تفاوتهاى آنها انجام نگرفته است. بدین خاطر در غالب مباحث مربوط و نیز کتاب هایى که به این مسأله پرداخته خلط و در هم آمیختگى آشکارى به چشم مى‏خورد.

کنکاشى گسترده و عمیق این حقیقت را بدست مى‏دهد که اصطلاح «اشراط الساعة» اعم از اصطلاح «آخر الزمان» بوده و تفاوت هاى ذیل میان آن دو وجود دارد:

1 ـ دامنه مفهومى در اصطلاح «اشراط الساعة» از دوران بعثت پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله آغاز مى‏شود3  به بعثت پیامبر اکرم (ص) تفسیر شده است، زیرا از ایشان روایت شده که فرمود: «بین بعثت من و ظهور قیامت به فاصله انگشت میانه و سبابه فاصله است.»، و تا فروریختن نظام عالم شامل فروریختن آسمانها، زمین، کوهها و... استمرار مى‏یابد،4 در حالى که دامنه مفهومى «آخر الزمان» تنها به دورانى خاص؛ یعنى دوره پایانى هستى و پیش از فروریختن نظام عالم، محدود مى‏باشد.

2 ـ از آنجا که دوران آخر الزمان دورانى ملحق به دنیا محسوب مى‏گردد، مبانى تکلیف شامل آگاهى، اراده و اختیار در این دوران سریان دارد از اینرو مردم در این دوره براى انتخاب دین حق یعنى اسلام ـ که از سوى مهدى منتظر (عج) ابلاغ مى‏شود  کاملاً مختار خواهند بود و راه براى توبه و بازگشت کافران و فاسقان همچنان هموار است مگر آنکه به تیغ قهر آن حضرت گرفتار شوند.

از طرفى به تصریح قرآن با آمدن قیامت و با «طلوع خورشید از مغرب» به عنوان تحقق یکى از آیات الهى و با شروع از هم پاشیدن نظام دنیا دوران توبه و بازگشت به ایمان و عمل صالح پایان پذیرفته و صف مؤمنان از کافران به صورتى ناخواسته از هم متمایز مى‏شود.5 این امر نشان مى‏دهد که اگر در بخشى از دامنه مفهومى اشراط الساعة یعنى از دوران رسالت پیامبر صلى الله علیه وآله تا دوران آخر الزمان دامنه تکلیف استمرار دارد، در بخشى دیگر از آن یعنى پس از دوران آخر الزمان تا ظهور قیامت عرصه تکلیف رخت بر مى‏بندد.

از طرف دیگر با تکیه بر این نکته مى‏توان مصادیق رخدادهاى آخر الزمان را از اشراط الساعة متمایز ساخت، به این بیان که مصادیقى همچون ظهور مهدى (عج)، فرود آمدن عیسى علیه السلام، رجعت و ظاهر شدن دود از آسمان ناظر به رخدادهاى آخر الزمان خواهد بود، در حالى که حوادثى همچون طلوع خورشید از مغرب، شکافتن آسمان و... مربوط به اشراط الساعة مى‏باشد.

دامنه مفهومى اشراط الساعة یعنى از دوران رسالت پیامبر صلى الله علیه وآله تا دوران آخر الزمان دامنه تکلیف استمرار دارد، در بخشى دیگر از آن یعنى پس از دوران آخر الزمان تا ظهور قیامت عرصه تکلیف رخت بر مى‏بندد.

بر این اساس، ثبات و ماندگارى نظام عالم و استمرار قانون تکلیف از اختصاصات آخر الزمان است در حالى که با شروع آن دسته از نشانه‏هاى قیامت (اشراط الساعة) که پس از آخر الزمان تحقق مى‏یابد افزون بر آنکه دامنه تکلیف برچیده مى‏شود. نظام عالم فرو خواهد ریخت، چنانکه «آخر الزمان» و رخدادهاى آن را تماماً مى‏بایست به عنوان یکى از نشانه‏هاى قیامت «اشراط الساعه» ارزیابى کرد.6

آخر الزمان در قرآن‏
امام زمان ،دین داری ،تشرف ،

در قرآن کریم از آخر الزمان به طور صریح سخن به میان نیامده است، اما در لابلاى برخى از آیات به آن اشاره شده است، این آیات را به چند دسته مى‏توان تقسیم کرد:

1. از وقوع برخى از رخدادها خبر داده که از گذشته تا حال تحقق نیافته و از آنجا که در خود این آیات وقوع آنها با ظهور نشانه‏هاى قیامت همراه است، مى‏توان نتیجه گرفت که ظرف تحقق آنها «آخر الزمان» است،7

چنانکه از خروج یأجوج و مأجوج و خرابى سدّ ذوالقرنین خبر داده و این رخداد را نزدیک به قیامت دانسته است8 ، و نزول عیسی علیه السلام از آسمان را از نشانه‏هاى قیامت برشمرده9 و رجعت گروهى از انسان ها به عنوان رخدادى پیش از وقوع قیامت معرفى شده است.10

2. از میراث برى زمین توسط صالحان و مستضعفان و حکومت آنان به عنوان سنت و اراده تخلف‏ناپذیر الهى خبر داده شده است11 و از آنجا که میراث بر اموال و امتیازات صاحبان پیشین را مالک مى‏شود، مى‏توان دریافت چنین میراث برى گسترده که تمام زمین را در بر مى‏گیرد پس از آخرین سلسله از حکمرانى و سلطه بر زمین توسط زمامداران ناشایسته در فرجام جهان، تحقق مى‏یابد، زیرا با فرض هر حکومتى پس از صالحان و مستضعفان، میراث برى آنها مفهومى نخواهد داشت.

کمرهاى خود را بسته، چراغ هاى خود را افروخته بدارید. مستعد باشید زیرا در ساعتى که گمان نمى‏برید پسر انسان مى‏آید.

3. چیره شدن  اسلام بر تمام ادیان و حاکمان مطلق اسلام بر تمام جهان که در آیاتى از قرآن پیش بینى شده است 12  امرى است که تاکنون تحقق نیافته، و رخدادى نیست که به صورت طبیعى و بدون استفاده از دعوت علنى و همگانى مهدی (عج) و استفاده از قدرت اعجاز و قهر قابل تحقق باشد، از این رو باید پذیرفت که این وعده الهى در دوران پایانى دنیا همزمان با ظهور مهدى (عج) انجام خواهد گرفت.13

افزون بر قرآن «آخر الزمان» و رخدادهاى آن به صورتى بس گسترده و با جزئیات زیاد در روایات فریقین انعکاس یافته، و صاحبان جوامع روایى این روایات را در کتابهایى با عناوین: الفتن و الملاحم یا الفتن و اشراط الساعةذکر کرده‏اند.

فرجام جهان از نگاه ادیان آسمانى‏
تشرف، امام زمان ،مهدی ،جمکران ،تبیان

قرآن اعلام داشته که میراث برى زمین توسط صالحان در کتاب زبور نوشته شده است.14

چنانکه در آیه «و ان من اهل الکتاب الا لیومنن به قبل موته» به طور ضمنى از نزول عیسی علیه السلام سخن به میان آورده است، این امر نشانگر آن است که ادیان آسمانى پیشین کم و بیش از فرجام جهان و نشانه‏هاى آن خبر داده‏اند.

در تورات در داستان پیامبران همچون عاموس، هوشع، اشعیاء، میکا، ارمیاء و... از روز خدا سخن به میان آمده که در آن پادشاهى از نسل داود  یعنى فرزند انسان که روح خدا بر او قرار گرفته ظهور خواهد کرد و جهان را از عدل و خیر و برکت پر خواهد ساخت، همچنین در پیشگوئى‏هاى حزقیان از هجوم جوج (یأجوج) و هلاکت آنها و تغییرات کیهانى همچون تاریکى خورشید و ستارگان خبر داده شده است و در نوشته‏هاى بین النهرین از هجوم سپاه یأجوج و مأجوج و فتنه مسیحاى دروغین (دجّال) و ظهور منجى اى که پسر انسان، پسر خدا و انسان یاد شده است گزارش شده است.

در اناجیل مسیحیان از نزدیک بودن پایان دنیا، رجعت عیسى، ظهور مسیحیان دروغین، شایع شدن قحط سالى، وبا، زلزله‏هاى مرگبار، جنگها و بلاهاى سخت، نابود شدن سپاه یأجوج و مأجوج گفت وگو شده است.15

در عبارتى عیسى علیه السلام چنین مى‏فرماید: «کمرهاى خود را بسته، چراغ هاى خود را افروخته بدارید. مستعد باشید زیرا در ساعتى که گمان نمى‏برید پسر انسان مى‏آید...» و اساساً گفته شده که محور و مرکز تعلیمات عیسى علیه السلام بشارت نجات و تحقق ملکوت خداست .

تنظیم : گروه دین و اندیشه تبیان
منبع : نگاهی به رخدادهای آخرالزمان از منظر قرآن ، دکتر على نصیرى‏

1- ر.ک: دائرة¬المعارف بزرگ اسلامی، ج 1، ص 132، مقاله آخرالزمان2-(. برای آگاهی بیشتر از مفهوم اشراط الساعه ر.ک: دائرة المعارف قرآن، ج 3، مقاله اشراط الساعه از نگارنده؛ (در دست چاپ) پیام قرآن،ج 6، ص 21ـ 40

3-   اشراط الساعه در آیه شریفه: هفهل ینظرون الا الساعه ان تاتیهم بغتهً فقد جاء اشراطها...ه (محمد/ 17

4-  المیزان، ج 20، ص 162

5- آیه چنین است: «هل ینظرون الا أن یاتیهم الملائکه او یاتی ربک او یاتی بعض آیات ربک...» انعام/ 158. و عموم مفسران به استناد روایات گفته¬اند که مقصود از آمدن برخی از آیات الهی طلوع خورشید از مغرب است. که در ادامه مقاله از آن گفتگو خواهیم کرد. الجامع لاحکام القرآن، ج 13، ص 158؛ المیزان، ج 15، ص 396 و ج 7، ص 388؛ تفسیر کبیر، ج 11، ص 73؛ جامع البیان، ج 12، ص 69 و 139.)

6- به عنوان نمونه در روایات مفصّلی انتشار فسق و جور و حاکمیت ارزشهای ضد اخلاقی که مربوط به دوران آخرالزمان است، به عنوان اشراط الساعه معرفی شده است. ر، ک: المیزان، ج 5، ص 394ـ 401

7- . بحارالانوار، ج 51، ص 99ـ 100.

8- فاذا جاء وعد ربی جعله دکّاً و کان وعد ربی حقّاً» کهف/ 99؛ «حتی اذا فتحت یأجوج و مأجوج و هم من کل حدب ینسلون» انبیاء/ 96

9- «و ان من اهل الکتاب الا لیومننّ به قبل موته و یوم القیامه یکون علیهم شهیداً» نساء/ 159.

10- و اذا وقع القول علیهم أخرجنا لهم دابّه من الارض تکلّمهم ان الناس کانوا بآیاتنا لایوقنون» نمل/ 82.

11- « و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» قصص/ 5.

13 در روایاتی از اهل¬بیت (ع) بر این امر تصریح شده است، به عنوان نمونه ر، ک: بحارالانوار، ج 52، ص 191.

14 . به عنوان نمونه ر.ک: بحارالانوار، ج 6، ص 291. باب اشراط الساعه و قصه یاجوج و مأجوج؛ صحیح بخاری، ص 1249 کتاب الفتن، صحیح مسلم، ص 1208، کتاب الفتن و اشراط الساعه، یأجوج و مأجوج از شفیع ما حی احمد.

15 . «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون» انبیاء/ 105.