تبیان، دستیار زندگی
بازخوانی آیات قرآن با در نظر گرفتن هنجارها و نابهنجاری ها می تواند افزون بر تحلیل درست مساله به شخص این امكان را دهد كه علل و عوامل آن را شناسایی و برای مقابله با آن چاره اندیشی كند. در نوشتار حاضر كوشش بر آن است تا ریشه نابهنجاری چشم هم چشمی از منظر قرآن
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چشم و هم چشمی از نگاه قرآن

در جامعه نابهنجاری هایی به وجود می آید كه به شكل پدیده اجتماعی از فراگیری بسیاری برخوردار می شود. اغلب كسانی كه به این نابهنجاری ها دچار می شوند خود را از اتهام آن مبرا می دانند و به شكلی می پذیرند كه امری ناخوشایند و رفتاری زشت است. برخی پدیده های اجتماعی، خاص گروه ها و طبقاتی است به گونه ای كه آن را به سادگی می توان به گروه سنی یا علمی و یا طبقه ای اجتماعی نسبت داد؛ زیرا رواج گسترده آن در این گروه و یا طبقه اجتماعی نشان می دهد كه نوعی همبستگی میان گروه و پدیده و یا هنجار و نابهنجار وجود دارد.

پدیده نابهنجار چشم و هم چشمی از جمله پدیده ها و نابهنجاری هایی است كه در میان مردم و به خصوص زنان به شكل گسترده وجود دارد و هر زنی دست كم در موردی و یا زمانی گرفتار این نابهنجاری اجتماعی است. قرآن از آن جایی كه دین زندگی است به همه مسائل اجتماعی و امور مرتبط به آن پرداخته است.

بازخوانی آیات قرآن با در نظر گرفتن هنجارها و نابهنجاری ها می تواند افزون بر تحلیل درست مساله به شخص این امكان را دهد كه علل و عوامل آن را شناسایی و برای مقابله با آن چاره اندیشی كند. در نوشتار حاضر كوشش بر آن است تا ریشه نابهنجاری چشم هم چشمی از منظر قرآن واكاوی شده و تحلیل قرآن از این مساله ارائه گردد كه با هم آن را از نظر می گذرانیم.

چیستی چشم و هم چشمی

چشم و هم چشمی

چشم و هم چشمی اصطلاحی است كه به نوع رفتار انسانی در حوزه عمل اجتماعی اشاره دارد. واكاوی واژگانی این اصطلاح هر چند می تواند بخشی از محتوا و مفاهیم آن را بازشناساند ولی تنها مولفه ای از مولفه های این نابهنجاری را نشان می دهد. به نظر می رسد كه مولفه چشم در ایجاد این پدیده اجتماعی بسیار موثر است. به این معنا كه هم در ایجاد و هم در علت و انگیزه، نقش چشم مهم ارزیابی شده است. در حقیقت اشخاصی كه گرفتار این نابهنجاری هستند تحت تاثیر بینایی قرار دارند.

با توجه به مساله رقابت كه در این اصطلاح نهفته است، اشخاص برای دست یابی به اهداف رقابتی، دست به انواع و اقسام كارهایی می زنند كه در چشم دیگری بزرگ نمایند و به نوعی خودنمایی كرده و برتری و چیرگی خویش را نشان دهند. چشم پركنی و برتری جویی هدفی است كه در این نوع رفتار می توان شناسایی كرد.

كسانی كه به این بیماری دچار می شوند و تحت تاثیر این پدیده نابهنجار اجتماعی، عمل و رفتار و زندگی می كنند خود تحت تاثیر مواردی هستند كه به چشم می آید و می كوشند تا از هم سطح های خویش كم تر نباشند از این رو خود اقدام به رفتاری می كنند كه در چشم دیگران مطرح شوند. بنابراین مولفه های اساسی چشم هم چشمی را می بایست در تظاهر، رقابت، احساس خودكم بینی و ارضای آن به اشكال مادی و ظاهری و مانند آن دانست.

شخص می كوشد چیزهایی را تهیه و به نمایش گذارد كه در چشم دیگری خوب و زیبا و شگفت انگیز باشد و برتری خود را از این طریق به رخ دیگری بكشد.

تفاخر از دیگر عللی است كه قرآن برای بیماری و نابهنجاری چشم و هم چشمی برمی شمارد. در سوره تكاثر به این مسئله اشاره می كند كه اعراب كه از هر جایی خود را دچار كمبود و حقارت احساس می كردند برای جبران این نقیصه به تفاخر روی می آوردند.

دیدگاه روان شناسان

از نظر روان شناسان و كسانی كه در حوزه روان شناسی اجتماعی تحقیق و پژوهش می كنند، پدیده ای چون چشم و هم چشمی در میان برخی افراد، نشانه وجود نوعی نیاز برای جلب توجه اطرافیان و مورد تایید قرار گرفتن از سوی آنهاست. بنابراین چشم و هم چشمی ارتباطی مستقیم با میزان پذیرفته شدن افراد از سوی خود آنها دارد. بدین معنی كه هرچه افراد، وضعیت ظاهری، توانایی های فردی و مالی خود را همان گونه كه هست، قبول داشته باشند كمتر به چشم و هم چشمی با اطرافیان خود مبادرت می ورزند.

به اعتقاد روان پزشكان، زمانی كه افراد واقعیات زندگی و توانایی های فردی خود را قبول داشته باشند كمتر به نظرات دیگران در مورد خود توجه می كنند و می خواهند اطرافیان، آنها را همان طور بپذیرند كه در واقعیت هستند.

هم چنین وقتی افراد بیش از حد در پی كسب اطلاع از نظرات دیگران نسبت به خود باشند تلاش می كنند تا همان طور كه دیگران دوست دارند در مقابل آنها ظاهر شوند و از همین طریق نظر مثبت آن ها را نسبت به خود جلب كرده و مورد تایید آن ها واقع شوند. در این صورت است كه این افراد از واقعیات شخصیتی و توانایی های خود غافل شده و معیار خود را تایید دیگران قرار می دهند.

انسان، موجودی الگوپذیر

از نظر روان شناسان اجتماعی چشم هم چشمی در حوزه الگوهای رفتاری بسیار نقش آفرین است. كسانی، دیگری خاص و یا دیگران مهمی را به عنوان الگو قرار می دهند و می كوشند تا از سرتا پا همانند الگو باشند دیگران مهم چنان رفتار شخص را تحت تاثیر قرار می دهند كه هر چیز ظاهری كه در ایشان بیابد می كوشد تا با همانندسازی، خود را با آنان تطبیق دهد.

الگوهای رفتاری شخص می تواند وی را به هر سوی بكشاند. این مساله درباره همه كسان از پیر و برنا و زن و مرد و عامی و عالم صدق می كند. از این رو در آیات قرآنی مساله اسوه و بهره گیری از آن مطرح می شود؛ زیرا انسان به طور طبیعی رفتارهای خویش را براساس تایید و یا همراهی با الگوها شكل می دهد و اصولا مساله جامعه پذیری كه اصلی بسیار مهم در زندگی اجتماعی بشر است، ریشه در الگوپذیری انسان دارد. براین اساس مساله تقلید به دو شكل عاقلانه و كوركورانه در جوامع بشری امری طبیعی و غریزی است و انسان نمی تواند بی تقلید و الگوبرداری از دیگری زندگی كند، بلكه حتی نمی تواند به كمال انسانی دست یابد. از این رو آیات قرآنی با بیان داستان زندگی گذشتگان و ارایه الگوهای مختلف در هر حوزه ریز و درشت زندگی، می كوشد تا شخص در یك راه مستقیم با بهره گیری از الگوهای بینشی و نگرشی و رفتاری حركت كند و به سعادت دنیا و آخرت دست یابد.

به هر حال، مساله چشم و هم چشمی ریشه در اصول غریزی و فطری بشر دارد و بازخوانی آن نشان می دهد كه این رفتار به سبب تحلیل نادرست از موقعیت خود در جهان و زندگی اجتماعی پدید می آید. شخصی كه گرفتار بیماری و نابهنجاری اجتماعی چشم و هم چشمی می شود در حقیقت دچار جهل و ناآگاهی از وضعیت و موقعیت خود به عنوان انسان و هدف از زندگی است و از یك غریزه درست و فطرت سالم به شكل نادرستی بهره برداری كرده است. قدرت و توانی كه در نهاد بشر قرار داده شده تا با كمك آن خود را به سعادت برساند ابزاری برای بازدارندگی وی از ترقی و كمال می شود و جلوی پیش رفت و رشد و تكامل او را می گیرد. این گونه است كه ظرفیت و توانایی خود را در جایی دیگر هزینه می كند كه سودی برایش ندارد.

بازخوانی آیات قرآن با در نظر گرفتن هنجارها و نابهنجاری ها می تواند افزون بر تحلیل درست مساله به شخص این امكان را دهد كه علل و عوامل آن را شناسایی و برای مقابله با آن چاره اندیشی كند.

ریشه یابی علل چشم و هم چشمی

چنان كه گفته شد منشأ چشم و هم چشمی را می بایست در برخی از غرایز طبیعی و فطری بشر جست. اگرچه شخصی كه گرفتار بیماری چشم و هم چشمی می شود و این نابهنجاری را در خود رشد و تقویت می كند به كژی و بیراهه می رود. در انسان ها غریزه الگوپذیری وجود دارد. همین غریزه است كه آدمی را برای رشد و تعالی و تكامل و جامعه پذیری آماده می كند. كودكان با تقلید، واژگان را می آموزند و با تقلید از رفتار بزرگ ترها خود را با محیط اجتماعی هماهنگ می كنند و با بهره گیری از آن دانش های نظری و تجربی منتقل می شود و تكامل و رشد فردی و اجتماعی در جوامع انسانی روز به روز فزونی می یابد.

اما كسانی كه دچار نابهنجاری رفتاری چشم و هم چشمی می شوند از این مسئله (الگوپذیری و تقلیدكردن فطری بشری) به درستی بهره نمی گیرند و آن را در جایی نادرست هزینه و خرج می كنند. همانند این مسئله را قرآن درباره تقلید از باورهای نادرست و آیین ها و اعمال و مناسك خرافی مطرح می سازد و آن را به عنوان تقلید غیرمجاز و ناروا مورد سرزنش قرار می دهد.

بنابراین می بایست به كسانی كه گرفتار چشم وهم چشمی هستند آموخت به جای آن كه در این حوزه ها از دیگری تقلید كنند، در اموری تقلید كنند كه برای آنان مفید و سازنده است.

عامل دیگری كه قرآن برای چشم و هم چشمی برمی شمارد، تكبر است. تكبر خصوصیت ضداخلاقی است كه در همگان به گونه ای وجود دارد. این خصوصیت كه از آن به رذیلت اخلاقی یاد می شود موجب می شود تا شخص خود را برتر از دیگری بیابد. از این رو می كوشد تا به هر شكلی شده برتری خویش را نشان دهد و خود را فراتر و بزرگ تر و برتر از دیگری بنمایاند. این گونه است كه چیزهایی كه در خود می یابد به رخ دیگری می كشد و در اموری كه احساس می كند كه از برتری برخوردار نیست تظاهر به دارایی آن می نماید. از این رو مسئله چشم و هم چشمی به عنوان تظاهر برای برتری جویی مطرح می شود و شخص می كوشد تا با تظاهر برتری خود را نشان دهد.

در داستان های قرآن و گزارش های آن به موارد بسیاری در این حوزه اشاره شده كه می توان به داستان ابلیس در خود برتربینی و بزرگ نمایی اشاره كرد. ابلیس كه مامور می شود بر انسان سجده و اطاعت وی را به عنوان خلافت الهی بپذیرد، استكبار ورزیده و به این استدلال كه وی از آتش آفریده شده و از موجودی كه از خاك و گل لجن ساخته شده برتر می باشد. از این رو استكبار می ورزد و برتری خود را به رخ همگان می كشاند. این در حالی است كه وی می دانست كه آدمی برتری دیگری دارد كه به تعلیم اسما و جعل آن پدید آمده است و در این حوزه، ابلیس را بر او برتری نمی باشد؛ ولی ابلیس با نادیده گرفتن آن كوشیده تا با تظاهر، خود را برتر نشان دهد. (اعراف آیه 12)

تكاثرطلبی، از عوامل چشم و هم چشمی

تفاخر از دیگر عللی است كه قرآن برای بیماری و نابهنجاری چشم و هم چشمی برمی شمارد. در سوره تكاثر به این مسئله اشاره می كند كه اعراب كه از هر جایی خود را دچار كمبود و حقارت احساس می كردند برای جبران این نقیصه به تفاخر روی می آوردند. از این رو با اشاره به اموری كه از نظر هر خرمندی باطل و نادرست است به ایشان یادآور می شود كه تفاخر به این امور چقدر پست می باشد.

اعراب برای بیان برتری خویش و تفاخر بر دیگران به مال و منال و فرزند بسنده نمی كردند بلكه حتی به شمارش مردگان خویش در گورستان ها می پرداختند تا فزونی نفرات خویش را به رخ دیگران بكشانند.(سوره تكاثر)

بنابراین این تكاثرطلبی نیز می تواند یكی دیگر از علل و عوامل چشم و هم چشمی باشد؛ زیرا شخص با این شیوه می كوشد تا اموری را گرد آورد كه بتواند به رخ دیگری بكشد و خود را در حد و اندازه طرف مقابل و یا فراتر از آن بنمایاند.

زیاده خواهی های آدمی در همه حوزه ها وجود دارد. بنابراین زیاده خواهی، خاص چیز و یا امری نیست. از جمله زیاده خواهی های آدمی می توان به گردآوری مال و فرزند و اموری اشاره كرد كه به چشم می آید.

حسادت های فردی نیز در زمینه چشم و هم چشمی می تواند نقش داشته باشد چرا كه افراد حسود به نوعی در پی همانندسازی با دیگران هستند و تمایلی نسبت به تمایز با اطرافیان خود نداشته و می خواهند چیزی جدای آنچه مورد تایید دیگران است، نباشند.

حسادت و غبطه

حسادت به معنای آن است كه شخص نعمتی را در دیگری می یابد و می كوشد تا به نحوی آن نعمت از دست وی برود و یا به شكل نقمت و بلا درآید. حسود آرزوی آن را ندارد كه شخص از نعمت برخوردار گردد بلكه می خواهد تنها خود از نعمت برخوردار باشد و دیگری از آن بهره ای نداشته باشد.

اما در برابر حسادت امر دیگری نیز وجود دارد كه از آن به غبطه یاد می كنند. غبطه به این معناست كه شخص نعمتی را در دیگری می یابد و آرزو دارد كه او نیز دارای آن شود بی آن كه خواستار زوال نعمت از دیگری و یا تبدیل آن به نقمت شود. از این رو غبطه امری مفید و سازنده است و موجب رشد و تعالی افراد می شود. زیرا شخص می كوشد تا با تلاش خویش و كمك و یاری خداوند به نعمتی سازنده و مفید دست یابد. در مسئله درس و آموزش و امور معنوی غبطه موجب می شود تا شخص تلاش كرده و خود را به مراتب عالی تر برساند.

چشم و هم چشمی

از این جاست كه مسئله سبقت و پیشی گرفتن از یك دیگر در امور خیر پیش می آید. به این معنا كه شخص امری را خیر و سازنده و مفید و نعمتی بزرگ می یابد و تلاش می كند كه او نیز به آن دست یابد و یا آن را انجام دهد. این گونه است كه مسابقه در كارهای خیر و نیكو در میان اشخاص به عنوان رقابت سازنده و مفید و هنجاری پسندیده خودنمایی می كند و جامعه را به سوی تعالی و تكامل می كشاند. قرآن دراین مسئله از مومنان خواسته است كه با استباق و پیشی گرفتن در امور خیر، خود و جامعه را به سوی سعادت رهنمون سازند.(بقره آیه 148) به عبارت دیگر تنها در امور خیر است كه قرآن به مسئله سبقت گیری از هم و یا به تعبیری چشم و هم چشمی مثبت و سازنده تأكید می كند.

به هر حال رقابت غیرسازنده میان افراد جامعه، عامل مهمی در ایجاد چشم و هم چشمی است از این رو می بایست با آموزش درست و ایجاد بینش و نگرش سازنده، رقابت های نادرست را به شكل رقابت های سازنده چون مسئله غبطه تبدیل و دگرگون ساخت و جامعه را از آثار زیانبار چشم و هم چشمی و صرف هزینه های بسیار در امور غیرمفید رهایی بخشید.

كمبود اعتماد بنفس

برخی از روان شناسان علاوه بر امور یادشده در خصوص علل و عوامل چشم و هم چشمی به مسئله دیگری نیز توجه داده و گفته اند خودپنداری پایه و اساس اعتماد به نفس انسان ها است بنابراین وقتی افراد در مراحل رشد خود؛ مورد تایید واقع شدن از سوی اطرافیان را به عنوان یك نیاز اصلی در خود احساس كنند در اغلب موارد شرایط وویژگی های فردی و اجتماعی اطرافیان را مطلوب تر از خود ارزیابی كرده و دچار كمبود اعتماد به نفس می شوند.

به اعتقاد روان شناسان اجتماعی، كمبود اعتماد به نفس نیز یكی دیگر از فاكتورهایی است كه می تواند در افزایش چشم هم چشمی افراد تاثیر به سزایی داشته باشد .

تنها در امور خیر است كه قرآن به مسئله سبقت گیری از هم و یا به تعبیری چشم و هم چشمی مثبت و سازنده تأكید می كند.

فرهنگ حاكم بر خانواده

افزون بر عوامل یادشده، فرهنگ حاكم بر خانواده و جامعه نیز تاثیر به سزایی در نوع رفتار افراد دارد؛ به گونه ای كه وقتی افراد در محیطی رشد پیدا می كنند كه مورد اهمیت و توجه كافی اعضای خانواده خود قرار گرفته و از استقلال نسبی برخوردار هستند، به میزان كم تری برای جلب نظر و تایید اطرافیان خود تلاش می كنند.

در پایان یادآوری این نكته ضروری است كه چشم و هم چشمی در میان همگان وجود دارد و مسئله اختصاص به گروه و یا طبقه و یا جنسی خاص ندارد هر چند كه در میان زنان مسئله چشم و هم چشمی به خاطر مسئله گرایش ذاتی زنان به تظاهر و خودنمایی بیشتر است. به این معنا كه زنان از آنجایی كه به طور طبیعی و غریزی خواهان آن هستند كه خودنمایی كنند و تظاهر به برتری برای جلب رضایت دیگران نمایند به مسئله چشم و هم چشمی گرایش و تمایل بیش تری از مردان نشان می دهند.

برای رهایی از این مشكل نیز می بایست از همان روش هایی استفاده كرد كه در از میان بردن تكبر و حسادت و تظاهر و تكاثر و دیگر رذایل اخلاقی استفاده می شود. از این رو تغییر بینش و نگرش مردم و تغییر الگوهای رفتاری، از مهم ترین عوامل بازسازی و جلوگیری از رواج پدیده چشم و هم چشمی است.

منبع: کیهان


تنظیم برای تبیان: شکوری_کارشناس بخش قرآن