باسمه تعالی
جام غدیر
ساقیا پنهان مکن جام غدیر باده ی سرمست گلفام غدیر
لعل لب را باز کن داوود وار همنوا با پیک خوشنام غدیر
شهدِ شیرین هرچه دادی خلق را کام جان شیرین کن از کام غدیر
راز دلبر را بگو با شاهدان تا شود روشن سرانجام غدیر
دست او در دست بالا برده ای تا فراز آسمان ، بام غدیر
«هرکه را مولا منم مولاعلی(ع)است»؛ همچنان ،فریاد ِآرام غدیر
هرکه از جام الستی سرخوش است می گذارد گام ،بر گام غدیر
راه، روشن کردی ای آرام جان از همان آغاز وفرجام غدیر
تشنه ام ، ای ساقی کوثر بده جرعه ای گلرنگ، ازجام غدیر
سید ابراهیم سجادی زاده .گنبد کاووس