تبیان، دستیار زندگی
عید و گه عشرت است و باده کشیدن روز وصال و گل مراد تو چیدن دوره هجران گذشت و روز وصال است باده بده، باده‎ای که پاک و حلال است ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آب حیات

غدیر خم

عید و گه عشرت است و باده کشیدنروز وصال و گل مراد تو چیدن
دوره هجران گذشت و روز وصال استباده بده، باده‎ای که پاک و حلال است
پای بکوب از نشاط و دست بیفشاندر ره دلبر هر آنچه هست بیفشان
گاه نشاط است و روز عید غدیر استفخر بشر مصطفی به خلق بشیر است
می‎دهد این مژده را به توده آدمکز طرف حق، علی ولی است به عالم
بعد نبوت، ولایت است و امامتتا که جهان باقی است، تا به قیامت
خالق بر مرتضی نموده عنایتدوخته بر قامتش قبای ولایت
داده به دستش لوای رهبری دینکرده جهان را به عدل و داد وی آذین
کیست علی آن که هر چه هست، همه اوستآنکه بزرگ است نزد دشمن چون دوست
آن که مقامش فزون رحدّ بیان استآنکه ولایش سعادت دو جهان است
مظهر جمله صفات خالق اکبرقافله سالار خلق، حیدر صفدر
آن که به کنه وجود و ذات و صفاتشکس نرسیده‎ست در حیات و مماتش
آن که بود افتخار عالم و آدمآن که دمش جان دهد به عیسی مریم
آن که تبر در کف خلیل خدا شدبر سر نمردویان چو تیر بلا شد
منجی نوح نبی به بحر و بر آمدخضر نبی را دلیل و راهبر آمد
گاه عصا شد به دست موسی عمرانگاه عصا شد به دست موسی عمران
گاه شده یوسف و به چاه فتادهگاه قدم بر سریر ماه نهاده
اوست که از «انّما» لوا به کف اوستاوست که از «هل اتی» عطا به کف اوست
معنی ایمان و مظهر شرف و دادسبزترین سرو باغ عالم ایجاد
آینه در آینه جلال جمالشعالم هستی حکایتی ز کمالش
مهر و مه از او گرفته روشنی و نورنیست ز چشمی نهان اگر نبود کور
دست من و دامن ولای یداللهآن که ز درد دل چو من بود آگاه
مرحمتی یا علی به خسته‎دلان کندوزخ ما را ز لطف باغ جنان کن
رحمتی ای آن که جز تو دادرسی نیستهر چه که باشد تویی و جز تو کسی نیست
راحت جان‎های زار خسته تویی توراحت جان‎های زار خسته تویی تو
هر چه قلندر بود تو برگ و نباتیهر چه که سکندر شود تو آب حیاتی
در دل نومید من تو نور امیدیشام سیاه مرا تو صبح سپیدی
ما به تو امید بسته‎ایم و حقیریمما به تو امید بسته‎ایم و حقیریم
امیر برزگر خراسانی
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.