غم و اندوه و تنهایی شیعه از سال دهم هجری زمانی که تنها 63 سال از عمر با برکت ختمی مرتبت حضرت محمد مصطفی(ص) میگذشت شروع شد.
پیامبر اکرم(ص)آخرین حج خویش را انجام داده و با بیت ا... الحرام وداع نمودند و چون می دانستند که سال آخر عمر شریفشان است، موقع برگشت از مکه در بین راه به مردم می فرمودند:«ای مردم! مواظب باشید پس از وفات من به فتنه ها گرفتار نشوید و از راه دین گمراه نگردید. ای مردم! با حرفهای من مخالفت نکنید، بدعت در دین خدا نیاورید و همیشه به عترت و اهل بیتم متمسک شوید».
رسول اکرم(ص) بالاترین و والاترین شخصیت بشری است و از این رو علی (ع) بارها جانشان را در دفاع از پیامبر(ص) به خطر انداختند، بر این اساس باید بیشترین تکریم و تعظیم و تجلیلها نثار رسول خدا گردد و حال آنکه متاسفانه در مقایسه با برخی از نخبگان دینی، حق پیامبر(ص) به خوبی ادا نمی شود.
خداوند انسان را آفرید و به آفرینش انسان به خودش آفرین گفت: «وتبارک ا... احسن الخالقین». انسان اشرف موجودات عالم است و براساس نص آیات قرآنی، خداوند همه این عالم را برای انسان آفریده است و انسان را خلیفه خودش در زمین قرار داده و کرامت خلیفه الهی را به انسان عطا کرده است. تفاوت رتبه در میان انسانها فراوان است، انسانهایی که در مسیر اعتلا و کمال قرار دارند و جایگاه انسانی خود را درک کرده اند، مدارک گوناگونی دارند که باز در بین انسانها انبیا و امامان معصوم اشرف مخلوفات هستند و در بین انبیاء نیز پیامبر، خاتم اشرف همه انسانهاست.
چنانچه مرحوم مظفر نقل میکند: از میان انسانها با همه تفاوتهایی که دارند، در هر مقطعی شخصی که در قدرت نظری و در مقام عمل برترین آن افراد باشد، به عنوان الگوی انسانها از جانب خداوند معرفی میشود که ما از او به عنوان پیامبر الهی یاد میکنیم تا اسوه انسانهای زمان خودش باشد. از بین تمامی انسانها اسوه کامل، پیامبر خاتم است که هم برای بشریت و هم برای تمام پیامبران و اولیای الهی اسوه است.
إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا (الارشاد، ج1، ص233)
در اینجا تنها به نقل همین قسمت از حدیث ثقلین بسنده می کنیم.
سخنان پیامبر صلی الله علیه وآله چند بُعدی است و انتظار داریم که در یک جمله به ظاهر ساده، چندین معنای عمیق با هم نهفته باشد. در اینجا به تعدادی از این معانی که به ذهنمان می رسد اشاره می کنیم:
ا- از «انّی تارک فیکم» و «حتی یردا علیّ الحوض» می فهمیم که قرآن و عترت دو ودیعه ای هستند که از جنس پیامبر صلی الله علیه وآله هستند. به واسطه وجود او پدید آمده اند و به او باز می گردند و در غیاب او در زندگی دنیا، می توانند نقش پیامبر صلی الله علیه وآله را ایفا کنند.
«لن» در عربی در مواقعی به کار می رود که کاری در آینده هرگز رخ ندهد. بنابراین معنای «انهما لن یفترقا» آن است که قرآن و عترت هرگز از همدیگر جدا نخواهند شد که از آن نتایج فراوانی حاصل می شود.
براستی جامعه دینداران ما تا چه حدّ با رسول اکرم (صلی الله علیه واله) آشناست؟ آیا از سیره آن بزرگوار آنقدر می دانیم که بتوانیم به اندازه یک صفحه مطلب بنویسیم؟ ما تا چه حدّ به این آیه روشن و گویای قرآن مجید توجه داریم که «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجو الله و الیوم الآخر و ذکرالله کثیراً (1)؛ براستی که رسول خدا الگو و سرمشق نیکو برای شماست برای کسی که امید به خدا و روز واپسین دارد و بسیار خدا را یاد کرد» .
آری از همان آیه شریفه می توان دریافت که کسانی به دنبال اقتدار به رسول الله می روند که امید به خدا و قیامت دارند و بسیار به یاد خداوند هستند. متاسّفانه اگر ما خیلی به فکر الگو گرفتن از آن وجود نورانی نیستیم باید کمی به تأمّل وادار شویم و علاج مشکل را دریابیم.
آری سخن این مقاله اینست که حضرت خاتم الانبیاء (علیه و علی آله الصلاة و السلام) هر چند رسول خوبیها هستند اما در مرحله قبل از آن رسول عقلانیت هستند و در پرتو عقلانیت بسیار بالا به اعلی درجه عبودبیّت رسیده اند، تا نامیده شده اند به رسول خوبی ها!
اجازه بدهید به همین اندازه بسنده کنم و نمونه های از احادیث شریف حضرت را ذکر نمایم تا اندکی از جامعیت شخصیت آن پیشوای عالی مقام رخ هویدا کند و مطالب ما صرف ادعا نباشد :
- می فرمود: دو چیز را از دنیای شما دوست می دارم : زن و عطر، و نور چشم من در نماز است.
- می فرمود: بهترین شما خوش رفتارترین شما با خانواده خویش است و من خوش رفتارترین شما با آنهایم. جز کریمان، زنان را تکریم نمی کنند و جز انسانهای پست به زنان اهانت نمی نمایند. (مختصر تاریخ دمشق، 7/50)
- می فرمود: کاملترین مومنان از نظر ایمان خوش اخلاق ترین آنهاست . (تحت العقول، /47 )
- می فرمود: در بخشش میان فرزندان دختر و پسر برابری را رعایت کنید که اگر می خواستم یکی را بر دیگری برتری دهم دختران بودند. (جامع الصغیر، 2/282 )
- می فرمود: همانا برای کامل کردن ارزشهای اخلاقی مبعوث شده ام .(مجموعه درام 1/89 )
- می فرمود: همانا برای تعلیم و یاد دهی مبعوث شده ام. (منیته المرید /10 )
- می فرمود: از ظلم کردن بپرهیزید که در روز قیامت سبب ظلمات و تاریکی ها می شود. (کافی2/332 )
خداوند در چندین آیه از قرآن ، خود را به دو صفت « رۆوف و رحیم » توصیف نموده است که صفت رۆوف برای مبالغه می باشد ، به عنوان مثال : «ربنا إنک رئوفٌ رحیمٌ »(3) معنای «رئوف و رحیم» نیز شاید نیازی به توضیح نداشته باشد اما نکته جالب این جاست که خداوند همین دو صفت را برای رسول رحمتش اثبات نموده در آن جا که فرمود:
«لقد جائکم رسولٌ من أنفسکم عزیزٌ علیه ما عنتّم حریصٌ علیکم بالمۆمنین رئوفٌ رحیمٌ » (4)
فرستاده ای به سوی شما آمده است که از خودتان است ، سخت است بر او آنچه شما را می رنجاند ، بر [هدایت و نجاتِ] شما حریص است ، نسبت به مۆمنین با رأفت و رحمت برخورد می کند !
خوشرفتاری با مردم
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ :اتّق اللَّه حیثما کنت و أتبع السّیّئة الحسنة تمحها و خالق النّاس بخلق حسن.
هر کجا هستى از خدا بترس؛ به دنبال گناه، کار نیک انجام بده تا آن را محو کند و با مردم خوش اخلاق و نیکو رفتار باش.[1]
محبوب ترین بنده در پیشگاه الهی
أحبّ عباد اللَّه إلى اللَّه أحسنهم خلقا.
بهترین بندگان در پیش خدا کسى است که خلقش نیکتر باشد.[2]
اجتناب از ظلم به دیگران
معمولا انسان نسبت به چیزهایی که بیشتر نگران است سفارش بیشتری میکند مثل مادری که در سفر فرزندش نگران است بیشتر تلفن میکند، از مسیر و جادهای که وزارت راه بیشتر نگرانی دارد قدم به قدم(علامت های) احتیاط، احتیاط، آهستهتر، آهسته، حداکثر سرعت 30 کیلومتر میگذرد.
شاید بتوان گفت که کلامی را بیشتر از این سفارش نکرده که: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ»(وسائلالشیعة، ج27، ص33)
(بدرستی که من دو چیز سنگین و گرانبها در میان شما میگذارم کتاب خدا و اهل بیتم هرکس به این دو تمسک کند گمراه نمیشود... و این دو از هم جدا نمیشود تا در بهشت نزد حوض کوثر بر من وارد شوند) اتفاقا چیزی را که بیشترین سفارش را حضرت داشت و میترسید گرفتارش شد حدود صدبار این کلام را تکرار کرد.
این که فرمود«لَنْ یَفْتَرِقَا» از هم جدا نمیشوند این دو، پس کسی که گفت «حَسْبُنَا کِتَابُ اللَّهِ»(المناقب، ج1، ص236) کتاب خدا قرآن بس است) باید گفت حرفش درست نیست. گفتند قرآن کافی است. و به همین واسطه و شعار امام علی علیهالسلام را خانه نشین کردند.
ما میگوییم اگر کتاب خدا بس است چرا حضرت صدمرتبه فرمود این دو (کتاب و عترت) از هم جدا نمیشوند، مگر نسخه بدون طبیب و ماشین بدون راننده و کتاب بدون معلم میشود، اینها با هم مفید است مثل سوزن و نخ، از هم جدا بشوند کاربرد ندارند، مکتب باید کنار رهبر باشد، هرگز جدا نمیشوند تا قیامت.
بی شک انسان هر چه از رشد عقلی بیشتری برخوردار باشد، خوشبختی او در دنیا و آخرت بیشتر از دیگران خواهد بود و هر چه از این نعمت کمتر بهره بگیرد، در دنیا و آخرت بدبختی و فلاکت را برای خود به ارمغان می آورد. فرد عاقل ممکن است که مرتکب گناه و لغزش شود، ولی عقل و خردش او را از غوطه ور شدن در آلودگی ها باز می دارد و در پرتو عقل و هوشش، راه توبه و بازگشت را در پیش می گیرد، ولی شخص احمق، وقتی به لغزش و انحراف روی آورد، آن چنان در عصیان و نافرمانی غوطه ور می شود که علاوه بر بسته شدن راه های بازگشت و دشواری مسیر توبه، زیان فراوانی را بر وجود خویش وارد می سازد.
تسلیم
آن حضرت از چنان مرتبه ای از تسلیم محض برخوردار بوده است که خداوند خود، او را به این مقام میستاید. «لَا شریکَ لَهُ وَ بِذَلِکَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ المُسْلِمِینَ» شریکى براى او نیست و به آن (روح تسلیم و خلوص و عبودیّت) مأمور شدهام و من نخستین مسلمان و تسلیم پرودرگارم.(1)
مقام رسالت و نبوت از دیگر مقامات حقیقت محمدی است. «کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا مِّنکُمْ یَتْلُواْ عَلَیْکُمْ ءَایَاتِنَا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَ الحِکْمَةَ وَ یُعَلِّمُکُم مَّا لَمْ تَکُونُواْ تَعْلَمُونَ» همانگونه (که براى هدایت شما) رسولى در میان شما از نوع خودتان فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را تزکیه کند و کتاب و حکمت بیاموزد و آنچه نمىتوانستید بدانید، به شما یاد دهد.(2)
حضرت محمد صلی الله علیه و آله نمونه انسانی کامل و الهی است که شایسته اسوه و الگو قرار گرفتن است.
واژه اسوه سه بار در قرآن آمده است: دو بار در مورد حضرت ابراهیم علیه السلام (ممتحنه/4 و 6) و یک بار در مورد حضرت محمد صلی الله علیه و آله به کار رفته است. بر اساس آیه بالا، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله سرمشق و الگویی نیکو در امور دنیا و آخرت است. آن حضرت در ایمان و اخلاص، در زهد و تقوا، صبر و استقامت، توکل و فداکاری، شجاعت و دلاوری، نظم و پاکیزگی، عبادت و خودسازی و در تمام کردارها و گفتارها کاملترین سرمشق برای انسانها به شمار می رود.
رأفت
پیامبر اسلام اشتیاق فراوانی به هدایت بندگان خداوند داشت و از گمراهی آنان به شدت رنج می برد. خداوند در این زمینه فرمود: لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیکُمْ بِالْمُۆْمِنِینَ رَۆُوفٌ رَحِیمٌ )توبه/128(؛ همانا پیامبری از خودتان آمد که رنج بردن شما بر او گران است و به «ایمان» و «نجات» شما بسیار حریص است.
آن حضرت چنان به هدایت مردم حریص بود که احتمال می رفت حتی جان خود را در این راه از دست بدهد. از این رو، این آیه نازل شد: لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یکُونُوا مُۆْمِنِینَ (شعراء/3)؛ شاید به خاطر آنکه آنها ایمان نیاوردند، خود را به هلاکت افکنی.
سالیان و قرون متمادی است که دانشمندان و اندیشمندان عالم در پاسخ به این سۆال که حضرت محمد صلی الله علیه و آله کیست و چه شخصیتی داشته است; کتاب ها و مقالاتی نوشته اند و به قدر توان و فهم خویش مطالبی را بیان کرده اند، به طوری که اگر بخواهیم آثاری که در خصوص آن پیامبر عظیم الهی به زبان های مختلف تالیف شده است جمع آوری کنیم، موسوعه ی بسیار عظیمی خواهد شد که از نظر کمی و کیفی بی نظیر خواهد بود. بی تردید، تمام صفات کمالی و فضائل اخلاقی در وجود مقدس آن حضرت بی کم و کاست جمع شده بود؛ چرا که آن بزرگوار دست پرورده پروردگار و گل سرسبد جهان هستی و کامل ترین انسان روی زمین است.
بنابراین، برماست که با رویکردی دوباره به سیره و سنت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در سالم سازی جامعه و آرامش روحی مسلمانان تلاش کنیم و بکوشیم خلق و خوی نبوی صلی الله علیه و آله را در اجتماع مسلمانان گسترش دهیم و جسم و جانمان را با اخلاق زیبای آن حضرت جلا بخشیم.