امروز:
دعای فرج:
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً.

«مهرورزی» از زیباترین آموزه‏های اخلاقی است که نقش سازنده و مؤثری را جهت گرایش انسان‏ها به سوی حق و عدالت ایفا می‏کند و در بسیاری از موارد ارتباطات را صمیمی‏تر کرده و آتش کینه‏ها و اختلافات را خاموش می‏سازد.

حضرت علی (ع) می‏فرماید: «قلوب الرّجال وحشیّةٌ فمن تألّفها اقبلت علیه؛(1) دل‏های انسان‏ها بیگانه و نا مأنوس است و هر کس از راه مهرورزی و محبت وارد شود، با آن الفت می‏گیرد.» بر همین اساس سعدی شیرازی چنین سروده است:

بنده حلقه به گوش ار ننوازی برود  لطف کن لطف که بیگانه شود حلقه به گوش(2)

نبی مکرّم اسلام (ص) به عنوان کامل‏ترین اسوه راستین بشریّت، نسبت به تمام مردم بسیار صمیمی و مهربان بود. آن بزرگوار با داشتن این خصلت ستودنی توانست در طول 23 سال دل‏های بسیاری را شیفته مکتب خویش کند و از منجلاب ضلالت به صراط مستقیم هدایت نماید. قرآن کریم در این زمینه می‏فرماید: «و ما ارسلناک الّا رحمةً للعالمین؛(3) ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.»

و پیامبر اعظم (ص) فرمود: «اگر مهربانی و ملاطفت به صورتی مجسّم شود، آن چنان زیباست که خداوند مخلوقی زیباتر از آن را نیافریده است.»(4)


دسته: مقالات - سیره پیامبر - اخلاق نبوی

تاریخ : [ 1394/9/29 ] [ 15:9 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب
حضرت محمد (ص)

در جنگ خیبر که با حضور شخص پیامبر (ص) در سال هفتم هجرت‏رخ داد، پس از پیروزى سپاه اسلام بر سپاه کفر، جمعى از یهودیان‏به اسارت سپاه اسلام درآمدند، یکى از اسیران، صفیه دختر حى بن‏اخطب (دانشمند سرشناس یهود) بود. بلال حبشى، صفیه را به همراه زنى دیگر به اسارت گرفت و آن‏ها رابه حضور پیامبر (ص) آورد، ولى هنگام آوردن آن‏ها اصول اخلاقى رارعایت نکرد، و آن‏ها را از کنار جنازه‏هاى کشته‏شدگان یهود حرکت‏داد، صفیه وقتى که پیکرهاى پاره پاره یهودیان را دید بسیارناراحت‏شد و صورتش را خراشید، و خاک بر سر خود ریخت، و سخت‏گریه کرد.

هنگامى که بلال آنها را نزد پیامبر (ص) آورد،پیامبر (ص) از صفیه پرسید: «چرا صورتت را خراشیده‏اى و این‏گونه خاک‏آلود و افسرده هستى؟! » صفیه ماجراى عبورش از کنارجنازه‏ها را بیان کرد، رسول اکرم (ص) از رفتار غیر انسانى و خلاف‏اخلاق اسلامى بلال حبشى ناراحت‏ شده و بلال را سرزنش کرده و فرمود: «ا نزعت منک الرحمة یا بلال حیث تمر بامراتین على قتلى‏رجالهما; اى بلال! آیا مهر و محبت و عاطفه از وجود تو رخت‏بربسته که آن‏ها را از کنار کشته‏شدگانشان عبور مى‏دهى؟! چرابى‏رحمى کردى؟»

جالب این که پیامبر اکرم (ص) براى جبران رنج‏ها و ناراحتى‏هاى‏صفیه، با او ازدواج کرد، سپس او را آزاد، و بار دیگر باپیش ‏نهاد صفیه با او ازدواج نمود و به این ترتیب، ناراحتى‏هاى اورا به طور کلى از قلبش زدود.

منبع: ماهنامه پاسدار اسلام


دسته: سیره پیامبر

تاریخ : [ 1394/9/18 ] [ 14:30 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


 حضرت محمد رسول الله

پیامبر (ص‌) فردی شوخ طبع بود و هیچ حالت خشم و عصبانیت در او دیده نشد. در حدیث آمده است‌: کان بالنبی دعابة‌، یعنی مزاحا. اما این تبسم به معنای قهقهه زدن نبوده بلکه فقط متبسم بود: ما رأیت النبی‌ضاحکا ما کان الا یتبسم‌.

این شوخ طبعی هم خود او را سرحال نگاه می‌داشت و هم مردم را آرام و راضی نگاه می‌داشت‌. آن حضرت به دیگران هم فرصت شوخ طبعی می‌داد، چنان که یک اعرابی هدیه آورده بود، بعد که پیامبر استفاده کرد، آمد و پولش را می خواست و می‌گفت‌: پول هدیه ما را بدهید. بعدها هر وقت پیامبر دلگیر می‌شد، می‌فرمود این اعرابی کجاست بیاید و ما را از گرفتگی در آورد.

البته پیغمبر از شوخی بی‌مورد خوشش نمی‌آمد. یکی از شوخ طبع‌های آن زمان عبدالله بن حذافه بود که پیغمبر او را رهبر سریه‌ای کرد. در آنجا از سپاهش خواست آتش روشن کنند. سپس گفت‌: همه شما در آتش بپرید. آنها گفتند: ما ایمان به پیغمر آوردیم تا از آتش مصون باشیم‌. (در نقل دیگری دارد که آنها خواستند خود را در آتش بیندازند که او نگذاشت و گفت‌: شوخی کردم‌.) وقتی نزد پیامبر آمدند و داستان را گفتند، حضرت کار آنها را تأیید کرد و فرمود: لاطاعة لمخلوق فی مصعیة الخالق (امتاع 10.63) در کارهایی که معصیت خالق است، نباید از مخلوق پیروی کرد.

بعد از رسیدن رسول خدا (ص‌) از بدر مردم به استقبال آمدند. سلمة بن سلامه که پیامبر به خاطر یک‌شوخی نادرست‌، سبب قهر آن حضرت با خود شده بود، خطاب به مردم گفت‌: این که تبریک ندارد، ما مشتی پیر و کچل را کشتیم‌. رسول‌خدا(ص‌) از سخن او خندید و فرمود: آنان ملاء قریش بودند، کسانی که‌با دیدنشان وحشت پدید می‌آمد و اگر دستوری می‌دادند، به سختی اطاعت می‌کردید. در این وقت سلمه از فرصت استفاده کرده علت قهر پیامبر را پرسید. حضرت فرمودند زمانی که در «روحاء» عازم بدر بودیم‌، یک اعرابی نزد من آمد و پرسید: اگر پیامبری‌، بگو بدانم که شتر حامله من‌، چه می‌زاید؟ تو گفتی که‌، خودت ‌با او جماع کردی و از تو حامله شده‌؛ و تو البته برخورد زشتی کردی‌! سلمه از رسول خدا (ص) عذر خواست و پیامبر عذرش را پذیرفت‌.

نوشته: رسول جعفریان


دسته: سیره پیامبر - اخلاق نبوی

تاریخ : [ 1394/9/17 ] [ 14:29 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


روزی بلال را در شهر حلب(1) دیدم، از او پرسیدم: بلال! به من بگو ببینم، انفاقهای پیامبر چگونه بود؟

حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم

 

بلال گفت: انفاقی نبود که پیامبر داشته باشد، مگر این که مرا در انجام آن مأمور می‏کرد.

همواره روش پیامبر اینگونه بود که: هرگاه مسلمانی به نزدش می‏آمد و پیامبر او را برهنه و فقیر می‏یافت، قبل از این که او از پیامبر چیزی بخواهد، پیامبر اگر چیزی آماده داشت که به او بدهد، می‏داد، و اگر چیزی آماده نداشت به من می‏فرمود: بلال برو پولی قرض کن و برایش لباس و غذا تهیه کن.

من هم می‏رفتم مقداری پول قرض می‏کردم و با آن، قدری غذا و لباس و سایر لوازم را تهیه می‏کردم. و آن شخص را با این پول، هم می‏پوشاندیم و هم غذا می‏دادیم.

روزی یکی از مشرکین(2) مدینه جلوی مرا گرفت که:

بلال! من از تو تقاضایی دارم. گفتم: بگو. گفت: من فردی پولدارم، دلم می‏خواهد از امروز به بعد فقط از من قرض بگیری. هرگاه خواستی چیزی تهیه کنی، به نزد من بیا تا پول در اختیارت بگذارم. چون پیشنهاد از طرف او بود، من هم پذیرفتم و از آن روز به بعد هر وقت نیاز بود به سراغ او می‏رفتم و از او پول قرض می‏گرفتم و حاجت نیازمندان را با آن برآورده می‏کردم. تا این که یک روز وضو گرفته بودم و خود را آماده می‏کردم که به مسجد بروم و اذان(3).بگویم، ناگهان آن مشرک را با جمعی از دوستان تاجرش که در حال عبور بودند دیدم. آن مشرک تا چشمش به من افتاد با لحنی تند و با بی‏ادبانه فریاد زد:


دسته: مقالات - سیره پیامبر - اخلاق نبوی

تاریخ : [ 1394/9/16 ] [ 14:26 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب
حضرت محمد(ص)

کار در منزل

"خیرکم، خیرکم لنسائه و انا خیرکم لنسائی(8)؛ بهترین شما شخصی است که با همسرش خوش رفتارتر باشد و من از تمامی شما نسبت به همسرانم خوش رفتارترم."

در اخلاق پیامبر اکرم همین بس که با آن جلالت و موقعیتی که به سلاطین نامه دعوت مینوشت در خانه، تا حد امکان کارش را شخصا انجام میداد.(9)

اهل سیره نوشته‌اند: پیامبر خدا در خانه خویش خدمتکار اهل خود بود، گوشت را تکه تکه میکرد و بر سفره غذای حقیرانه مینشست و انگشتان خویش را میلیسید، بز خود را میدوشید و لباس خود را وصله مینمود و بر شتر خود عقال - ریسمانی که به وسیله آن زانوی شتر را می‌بندند - میزد و به ناقه خود علف میداد، با خدمتکار منزل آرد را آسیاب میکرد و خمیر میساخت.(10)

ابن شهر آشوب در کتاب مناقب، (ج 1، ص 146) روایت کرده که: "رسول خدا صلی الله علیه و آله کفش خود را وصله میزد، پوشاک خویش را میدوخت، در منزل را شخصا باز میکرد، گوسفندان و شترها را میدوشید و به هنگام خسته شدن خادمش در دستاس کردن به کمک او میشتافت و آب وضوی شبش را خود تهیه میکرد. و در همه کارها به اهل خانه کمک میکرد. و لوازم خانه و زندگانی را به پشت خود از بازار به خانه میبرد."


دسته: سیره پیامبر - اخلاق نبوی

تاریخ : [ 1394/9/15 ] [ 14:26 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب
حضرت محمد ص

 

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم به مسواک نمودن بسیار اهمیت مى داد، بگونه اى که در این باره فرمود: اگر بیم آن نمى رفت که براى امت من سخت باشد، دستور مى دادم، روزى پنج بار مسواک کنند. مسواک را از چوب (اراک ) تهیه نموده، و او خود همیشه از این نوع مسواک استفاده مى کرد. زیرا این مسواک، دندان را تمیز کرده، و نیز مواد غذائى جا مانده، در لاى دندان را پاک مى کند، و لثه هاى دندان را تقویت مى نماید.

و در روایتى است که جبرئیل دستور مسواک و خلال کردن دندان و حجامت را از جانب خداوند به پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نازل نمود(1) پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به حدى به این موضوع اهمیت مى داد که حتى در آخرین لحظات زندگى آن را فراموش نکرد. او در بستر بیمارى افتاده، و شاید لحظاتى دیگر زندگى را وداع گوید. اما در این لحظه نیز مسواک مى زند.

ابن اثیر مى نویسد: عایشه گفت: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم را دیدم که مى فرماید: خداوندا، مرا در سختى هاى مرگ یارى ده ، در این حال بعضى از فرزندان ابى بکر وارد شد، در حالى که چوب مسواکى در دست داشت.(2)

پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به او نظر افکند، از نگاه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم دریافت که او مسواک را مى خواهد، به همین جهت مسواک را نرم نموده، در اختیار پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم قرار دادم ، و جنابش مسواک نمودند، و آن را بر زمین گذاردند، و پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم بعد از لحظاتى از دنیا مى رود.(3)


1- و سائل الشیعه، کتاب الاطمهة و الاشربة، با 104 حدیث 3

2- گویند: مسواک تر و تازه سبزى در دست داشت.

3- ابن اثیر، ج 2، ص 322 + سیره نبویه ابن هشام ، ج 4، ص 6541 + البدایه ، ج 5، ص 226 شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، 13 / 35 + حیاة محمد، ص 477 + بخارى ، ج 3، (5 - 6) ص 139 - 141 + طبرى ، ج 2، ص 231 و غیره ...

منبع: سیاهترین هفته تاریخ، على محدث (بندرریگى )


دسته: ویژه رحلت پیامبر - سیره پیامبر - اخلاق نبوی

تاریخ : [ 1394/9/15 ] [ 14:24 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]


پیامبر اکرم

 

در تاریخ روایت شده که عبد الله بن سلام از یهودیان عصر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که اسلام را پذیرفت و رسما در صف مسلمانان قرار گرفت. او دوستى یهودی به نام  «زید بن شعبه» داشت. عبدالله پس از پذیرش اسلام همواره زید را به اسلام دعوت مى کرد و عظمت محتواى اسلام را براى او شرح  مى داد، ولى زید هم چنان بر یهودى بودن خود پافشارى مى کرد و مسلمان نمى شد.

عبدالله مى گوید: روزى به مسجد النبى رفتم. ناگاه دیدم که زید در صف نماز مسلمانان نشسته  و مسلمان شده است. بسیار خرسند شدم. لذا نزدش رفتم و پرسیدم: علت مسلمان شدنت چه بوده است؟ زید گفت: روزی کتاب آسمانى تورات را مى خواندم؛ وقتى به آیاتى که در مورد اوصاف محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بود رسیدم، با ژرف اندیشى آنها را خواندم  و ویژگى هاى او را که در تورات آمده بود، به خاطر سپردم. با خود گفتم بهتر آن است که نزد محمد روم و او رابیازمایم و بنگرم که آیا او داراى آن ویژگى ها که یکى از آنها «حلم و خویشتن دارى» بود هست یا نه؟ چند روز به محضرش رفتم و همه حرکات و رفتار و گفتارش را تحت نظارت دقیق خود قراردادم. همه آن ویژگى ها را در وجود او یافتم، ولی با خود گفتم تنها یک ویژگى مانده است، باید در این مورد نیز به کند و کاو خودادامه دهم. آن ویژگى حلم و خویشتن دارى او بود؛ چرا که درتورات خوانده بودم: "حلم محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بر خشم او غالب است، جاهلان هرچه به او جفا کنند، از او جز حلم و خویشتن دارى نبینند."


دسته: ویژه ولادت پیامبر - سیره پیامبر

تاریخ : [ 1394/9/8 ] [ 9:2 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب

مساله وحدت اسلامی و نقش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در ایجاد آن در تحلیل و بررسی سیره نبوی از جمله موضوعات بسیار مهمی است که هر متفکر اسلامی در آغاز مطالعه با آن مواجه می شود

«قل هذه سبیلی أدعوا إلی الله علی بصیرهٔ أنا و من اتبعنی » ۱

● ضرورت طرح مساله وحدت اسلامی

در بررسی تاریخ اسلام، سیره نبوی همواره از جمله موضوعات مهم و مورد مطالعه اندیشمندان مسلمان بوده است. تحلیل رویدادها و حوادث ویژه تاریخ اسلام و نیز بازشناسی کیفیت موضع گیری های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در برابر رخ دادهای گوناگون زمان، همواره موضوع مطالعه تحلیل گران تاریخ اسلام بوده است.

مساله «وحدت اسلامی » و نقش مؤثر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در ایجاد و گسترش آن در همین راستا قابل توجه است. ضرورت طرح چنین موضوعی را از سه منظر می توان ارزیابی کرد:

الف - اهمیت سیره شناسی

مساله وحدت اسلامی و نقش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در ایجاد آن در تحلیل و بررسی سیره نبوی از جمله موضوعات بسیار مهمی است که هر متفکر اسلامی در آغاز مطالعه با آن مواجه می شود.


دسته: مقالات - سیره حکومتی و سیاسی پیامبر اعظم - سیره پیامبر

تاریخ : [ 1394/8/28 ] [ 9:13 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب

 1.فضیلت دانش طلبى

مـَن سَلَکَ طَریقاً یَطلُبُ فِیهِ عِلماً سَلَکَ اللهُ بِهِ طَرِیقاً اِلـى الجَنَّةِ ... وَ فَضلُ العالـِمِ عَلـَى العابِدِ کَفَضْلِ القَمَـرِ عَلَـى سـائِرِ النُجُـومِ الَیْلَةِ البَـدْرِ.

 هرکه راهى رود که در آن دانشـى جـوید , خداوند او را به راهى که به سـوى بهشت است ببرد , و برترى عالم بر عابـد ماننـد برتـرى ماه در شب چهارده بـر دیگـرستارگان است .

ستارگان است .

اصول کافى , ج 1, ص 42.

2.دین یابى ایرانیان

لَو کانَ الدِیـنُ عِنْدَ الثُرَیَّا لَذَهَبَ بِهِ رَجُلٌ مِن فارْس ـ اَو قَالَ مِـنْ اَبْنَاءِ فَارْس- حَتّى یَتَنَاوَلَهُ , اگـر دین در ستاره ثـریا باشد , هـر آینه مـردى از سـرزمین پارس ـ یا ایـن که فـرمـوده از فـرزنـدان فـارس ـ به آن دست خـواهنـد یـافت.

صحیح مسلـم , ج 4، ص 1972؛ کتاب فضائل الصحابه , حـدیث 230

3.ایمان خواهى ایرانیان

اِذَا نَزَلَتْ عَلَیهِصلی الله علیه وآله سُـورَةُ الجُمعَةِ فَلَمَّا قَرَا "وَ آخَریـنَ مِنْهُم لَمَّا یَلَحَقُوا بِـهِم"سوره جمعه , آیه 3، قَالَ رَجُلٌ مِـنْ هَولاءِ یَا رَسولَ اللهِ: فَلِمَ یُراجِعُهُ النبىصلی الله علیه وآله، حَتّى سَئَلَهُ مَرَّةً اَو مَرَّتَین اَو ثَلاثاً.

قَالَ وَ فِینَا سَلمانُ الفارسـى قَالَ فـَوَصَعَ النَّبـِى یَدَهُ عَلَى سَلمَان ثُـمَّ قَالَ : لَـو کَـان الاِیمـانُ عِنْـدَ الثُّرَیّـا لَنـَالَهُ رِجـالٌ مِن هَـؤُلاءِ.

وقتـى که سـوره جمعه بر پیامبـر اکرمصلی الله علیه وآله نازل گردیـد و آن حضرت آیه "وَ آخَریـنَ مِنْهُم لَمَّا یَلَحَقُوا بِـهِم" را خـوانـد، مردى گفت : اى پیامبـر خـدا مراد ایـن آیه چه کسانـى است ؟ رسـول خدا به او چیزى نگفت تا ایـن که آن شخص یک بار ,دوبار , یا سه بار سوال کرد.

راوى میگـوید: سلمان فارسى در میان ما بود که پیامبراکرمصلی الله علیه وآله دستـش را روى دوش او نهاد, سپـس فرمـود: اگر ایمان به ستاره ثریا برسد هرآینه مـردانـى از سـرزمیـن ایـن مـرد به آن دست خـواهنـد یافت .

صحیح مسلم , ج 4, ص 1972, کتـاب فضـائل الصحابه


دسته: سیره پیامبر

تاریخ : [ 1394/8/16 ] [ 16:11 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب

 چه کسی می‌تواند نقش «غضب» را در حیات انسان انکار کند؟ آیا هنگامی که حقوق فردی مورد تجاوز قرار می‌گیرد اگر تمام قدرت‌های ذخیره وجود او در پرتو غضب بر افروخته نگردد چگونه ممکن است در حال خونسردی از حقوق خویش دفاع کند؟ اما همین خشم و غضب اگر از محورهای اصلی خود منحرف گردد و مهار آن از دست عقل رها شود انسان را به صورت حیوان درنده‌ای بیرون می‌آورد که حد و مرزی نمی‌شناسد.  پس از این که ویژگی اخلاق را مورد بررسی قرار دادیم اینک به گفتارهای رسول اکرم در این خصوص توجه فرمایید:

1-بعثت لا تمم حسن الخلق؛ من برای تکمیل خوبی‌های اخلاق مبعوث شده‌ام.

2-اکمل المومنین ایماناً احسنهم خُلُقاً؛ کامل‌ترین مومنان از نظر ایمان کسی است که اخلاقش از همه بهتر باشد.

3-إن اثقل شی یوضع فی میزان المومن یوم القیامه خلق حسنٌ؛ روز قیامت سنگین‌ترین چیز در ترازوی مومن اخلاق خوب خواهد بود.

4-إنّ من خیارکم احسنکم اخلاقاً؛ بهترین شما کسی است که دارای بهترین اخلاق باشد.

5-عن رجل من مزینه قال: قالوا یا رسول الله! ما خیر ما اُعطی الانسان؟ قال: الخُلق الحَنَنُ؛ مردی از قبیله مزینه روایت می‌کند که بعضی از اصحاب اظهار داشتند: ای رسول خدا! بهترین چیزی که به الانسان عطا شده چیست؟


دسته: مقالات - سیره پیامبر

تاریخ : [ 1394/8/16 ] [ 15:51 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب

"اشتغال" امروزه در جامعه ما، یکى از مسائل اساسى و موضوعات مورد بحث مى‌‌باشد، و هرکس نسبت به فراخور حالش و براساس رشته تخصصى و اندیشه‌هاى خود، در مورد چگونگى اشتغال جوانان و آداب و شیوه‌هاى کار، علل و انگیزه‌هاى بیکارى، انواع مشاغل، اولویت انتخاب شغل‌ها و... سخن گفته و بحث مى‌کند.

اشتغال به کارهاى مفید و مورد نیاز جامعه، داراى اثرات و نتائج قابل توجه براى همه افراد جامعه اسلامى است که از جمله آنها مى‌توان به فوائد زیر اشاره نمود:

1. زمینه رستگارى

اساسا کار و اشتغال در بینش توحیدى اسلام، یک ارزش محسوب مىشود و تلاش بیشتر در کارهاى دنیوى و اخروى، زمینه سعادت و رستگارى افراد را در دنیا و آخرت فراهم مى‌نماید و آنان را تا درجه جهادگران در راه خداوند بالا مىبرد. رسول اکرمصلی الله علیه و آله مىفرماید:"الکاد على عیاله کالمجاهد فى سبیل الله(1)؛ کسى که براى تامین معاش خانواده‌اش تلاش مى‌کند، همانند مجاهد در راه خداست."

انس بن مالک مىگوید: هنگامى که پیامبرصلی الله علیه و آله از جنگ تبوک برمىگشت، سعد انصارى ـ یکى از کارگران مدینه ـ به استقبال آن حضرت آمد. هنگامى که رسول اللهصلی الله علیه و آله با او دست داد، لمس دست‌هاى زبر و خشن مرد انصارى، حضرت خاتم الانبیاصلی الله علیه و آله را تحت تاثیر قرار داد. براى همین، از او پرسید: چرا دست‌هاى تو این چنین کوفته و خشن مىباشد؟ آیا ناراحتى خاصى به دستان تو رسیده است؟

عرضه داشت: یا رسول الله! این خشونت و زبرى دستان من، بر اثر کار با بیل و طناب است که به وسیله‌ى آنها زحمت مىکشم و مخارج خود و خانواده‌ام را تامین مىنمایم.

پیامبراکرمصلی الله علیه و آله دست او را بوسیده و فرمود: این دستى است که آتش (جهنم) آن را لمس نخواهد کرد.


دسته: سیره اقتصادی پیامبر اعظم - سیره پیامبر

تاریخ : [ 1394/8/15 ] [ 15:50 ] | نویسنده : [رسول گلی زاده ]

ادامه مطلب



تمامی حقوق مطالب، برای وبلاگ سفير رحمت محفوظ است.

X