براستی جامعه دینداران ما تا چه حدّ با رسول اکرم (صلی الله علیه واله) آشناست؟ آیا از سیره آن بزرگوار آنقدر می دانیم که بتوانیم به اندازه یک صفحه مطلب بنویسیم؟ ما تا چه حدّ به این آیه روشن و گویای قرآن مجید توجه داریم که «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجو الله و الیوم الآخر و ذکرالله کثیراً (1)؛ براستی که رسول خدا الگو و سرمشق نیکو برای شماست برای کسی که امید به خدا و روز واپسین دارد و بسیار خدا را یاد کرد» .
آری از همان آیه شریفه می توان دریافت که کسانی به دنبال اقتدار به رسول الله می روند که امید به خدا و قیامت دارند و بسیار به یاد خداوند هستند. متاسّفانه اگر ما خیلی به فکر الگو گرفتن از آن وجود نورانی نیستیم باید کمی به تأمّل وادار شویم و علاج مشکل را دریابیم.
آری سخن این مقاله اینست که حضرت خاتم الانبیاء (علیه و علی آله الصلاة و السلام) هر چند رسول خوبیها هستند اما در مرحله قبل از آن رسول عقلانیت هستند و در پرتو عقلانیت بسیار بالا به اعلی درجه عبودبیّت رسیده اند، تا نامیده شده اند به رسول خوبی ها!
اجازه بدهید به همین اندازه بسنده کنم و نمونه های از احادیث شریف حضرت را ذکر نمایم تا اندکی از جامعیت شخصیت آن پیشوای عالی مقام رخ هویدا کند و مطالب ما صرف ادعا نباشد :
- می فرمود: دو چیز را از دنیای شما دوست می دارم : زن و عطر، و نور چشم من در نماز است.
- می فرمود: بهترین شما خوش رفتارترین شما با خانواده خویش است و من خوش رفتارترین شما با آنهایم. جز کریمان، زنان را تکریم نمی کنند و جز انسانهای پست به زنان اهانت نمی نمایند. (مختصر تاریخ دمشق، 7/50)
- می فرمود: کاملترین مومنان از نظر ایمان خوش اخلاق ترین آنهاست . (تحت العقول، /47 )
- می فرمود: در بخشش میان فرزندان دختر و پسر برابری را رعایت کنید که اگر می خواستم یکی را بر دیگری برتری دهم دختران بودند. (جامع الصغیر، 2/282 )
- می فرمود: همانا برای کامل کردن ارزشهای اخلاقی مبعوث شده ام .(مجموعه درام 1/89 )
- می فرمود: همانا برای تعلیم و یاد دهی مبعوث شده ام. (منیته المرید /10 )
- می فرمود: از ظلم کردن بپرهیزید که در روز قیامت سبب ظلمات و تاریکی ها می شود. (کافی2/332 )
پیامبر [خدا] بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است ایمان آورده است.»
جستجو و تتبع در آموزه های پیامبر ما را به اصول و محکماتی هدایت می کند که تفسیرکننده و تراز برای دیگر سخنان است. می توان گفت اصول و محکمات آموزه هایی است که در مرحله معنا و مصداق تردیدبردار نیست یعنی در مرحله معنا، روشن و واضح و در مرحله مصداق بر بیش از یک مصداق قابل انطباق نیست. چنان که از پشتوانه تأیید و حمایت قرآنی نیز برخوردار بوده و با آیات کتاب الهی همسو و سازگار است.
به نظر می رسد پنج اصل بنیادین و اساسی از سخنان و سیره رسول خدا(ص) می توان استخراج کرد که بر پایه آن تلقی و تصور مسلمانان از زن باید شکل گیرد. آن اصول عبارتند از:
1ـ برابری زنان و مردان در حوزه های انسانی؛
2ـ کرامت زن؛
3ـ تعامل انسانی با زن؛
4ـ جایگاه معنوی زنان؛
5ـ منع از خشونت علیه زنان.
اینک به بسط و شرح این اصول و مستندات آن می پردازیم:
1ـ برابری زنان و مردان در حوزه انسانی
رسول خدا(ص) بنیاد و جوهره زن و مرد را بر پایه کتاب الهی واحد می بیند، تفاوت های زیستی که به جهت حفظ نسل انسانی در آدمی تعبیه شده بر این جوهر واحد اثر نمی گذارد. دو دسته از سخنان پیامبر می تواند مستند این اصل قرار گیرد.
پیامبر صلى الله علیه وآله مىفرمود:
«اللهمّ احینى مسکینا و امتنى مسکینا واحشُرنى فى زمرة المساکین(1)؛ خدایا! مرا مسکین و فقیر زنده نگاهدار، فقیر بمیران و در زمره فقیران محشورم نما.»
به راستى این خواست و پیام رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم سیره عملى وى در زندگى با برکت و پر رحمتش بود که تجلى آن در تمام سالها، ماهها، روزها، و... در وجود آن خورشید دو عالَم همچنان روشن ماند و مىتوان جلوه این اخلاق حضرت را با یک بررسى مختصر در تمامى شئون زندگانى آن حضرت نظاره کرد. قرآن نیز در تبیین جایگاه واقعى و تکوینى رسول گرامى مىآورد:
«اى پیامبر! وجود تو براى تمام عالم هستى، رحمت است.»(2)
لباس براى پوشاندن بدن و حفظ آن از سرما و گرما و آلودگى، و مایه آبرو و آراستگى انسان است. تبدیل آن به وسیله تفاخر و تجمل، و ارزش را در کیفیت جامه دانستن، نوعى انحراف از فلسفه وجودى لباس است.
از این رو"ساده پوشى" به عنوان یکى از مظاهر ساده زیستى و رهایى از تعلقات مادى است. پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله این گونه به زندگى و دنیا مىنگریست و این گونه نیز مىزیست و هرگز ارزش را در لباس نمىدید.
سعدى مى گوید:
تن آدمى شریف است به جان آدمیت | |
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت |
و به قول پروین اعتصامى :
زهد با نیت پاک است نه با جامه ى پاک | |
اى بس آلوده، که پاکیزه ردایى دارد |
در این جا به نمونههایى از سیره حضرت رسول اکرمصلی الله علیه و آله در مورد پوشیدن جامه، جنس لباس، رنگ، اندازه و تعداد و نحوه پوشیدن پیراهن،کفش، کلاه، عمامه، ردا و... اشاره مىکنیم:
رهبران اسلام در همه زمینههاى زندگى، راهنمایىهاى لازم را بیان کردند تا هر عضو جامعه اسلامى از هر جهت فردى و اجتماعى کامل باشد.
مشاهده سیره عملى "اسوههاى حسنه" از سخنان آنان نقش بیشترى در زندگى نسل جوان دارد، سیره هر شخصیت بیشتر از سخنش گویاى هویت واقعى اوست. اگر سخن از زبان شخص بیرون مىآید، سیره از مرکز دل آن شخصیت برمى خیزد. و سیره عملى پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و خاندان پاکش در تمامى زمینهها بهترین تابلو و الگو براى تاسیس مدینه فاضله و جامعه نمونه اسلامى است.
یافتن و داشتن اسوه و چهار چوبهاى فکرى، کردارى و گفتارى در روابط خانوادگى براى هر انسانى توفیقى در جهت تکامل هر چه بهتر اوست. از سویى محک اخلاق انسان در خانواده است زیرا اشخاص در بیرون قدرت بر انجام رفتار ضداخلاقى ندارند یا به دلیل پارهاى ملاحظات، بد اخلاقى نمىکنند. آن کس که در منزل که زن و فرزندانش تحت نظر اویند خوش رفتارى کرد، خوش اخلاق است.
در این مقاله نمایى کلى از اخلاق خانوادگى پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را ـ که سرمشق اعلا و بالاترین اسوه(1) و نمونه برجسته اخلاق الهى است و براى تکمیل اخلاق مبعوث شد ـ (2) به تصویر مىکشیم تا با الهام گیرى از سیره والاى ایشان زندگى خداپسندانهاى داشته باشیم و به گونهاى که آن بزرگوار با اعضاى خانواده رفتار مىکرد معاشرت کنیم، به گونهاى سخن بگوییم که آن حضرت سخن مىگفت، آن جایى غضب کنیم که آن عزیز خشمگین مىشد، و جایى عفو کنیم که آن جناب مىبخشید.(3)
امیرالمؤمنین، پـیامبر اکـرم صلی الله علیه و آله را بـا اوصاف بسیار زیبایی به مردم معرفی میکند:
" طبِیبٌ دَوّارٌ بِطبّهِ، قَد اَحکَمَ مَرَاهِمَهُ وَ اَحْمَی مَوَاسِمَهُ یَضَعُ ذَلِکَ حَیْثُ الحَاجَة اِلَیه، مِن قـلوبٍ عُمْی وَ اذانٍ صُمّ وَ اَلسِنةٍ بُکمٍ، مَتتبعٌ بِـدَ وَائِهِ مَـوَاضِعَ الغـفلَةِ وَ مَواطِنَ الحَیرَة."(1)
امیرالمؤمنین فرمود:
پیامبر؛
- پزشک سیّار است:او برای درمان بیمارانش حرکت میکند و خود به سراغ آنان میرود. (چرا که برخی از پزشکان مینشینند تا بیمار به نزدش برود. یکی از فرقهای نبی و رسول در همین موضوع است.)
- متخصص و درد شناس است:دردهـا را بـه خـوبی تشخیص میدهد، حتی بیماریهای روحی و روانی را میشناسد.
- نسخههای شفابخش دارد:نسخههای او تمام بیماریها، حتی قـلبهای کـور و گـوشهای سنگین و زبانهای لال را شفا میدهد و با داروی خود به دنبال بیماران غافل و سرگردان است.
پینوشت:
1- نهج البلاغه، خطبه 108.
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) اولین کسى است که به حق، معرفت کامل پیدا کرده و در درگاه الهى، پیشانى فروتنى بر خاک بندگى ساییده است . ایشان فرموده است:
کنت اول من اقر بربى جل جلاله و اول من اجاب 1؛ من اولین کسى بودم که مبداء را شناختم و به توحید اقرار کردم و اولین کسى بودم که دعوت معبود را اجابت کردم.
نماز که کمال خضوع بندگان در برابر پروردگار است، نور چشم رسول خدا(صلى الله علیه و آله) است. ایشان مىفرماید: قُرة عینى فى الصلوة؛ نماز نور چشم من است.2
رسول خدا(صلى الله علیه و آله) شب تا صبح را به طور متناوب به عبادت و شب زندهدارى مشغول بود و چنین نبود که تمام شب را استراحت کند. امام صادق(علیهالسلام) درباره این سیره نبوى مىفرماید:
هنگامى که پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) نماز عشا را مىخواند، آب وضو و مسواک را بالاى سرش مىنهاد و روى آن را مىپوشاند. قدرى مىخوابید، سپس بیدار مىشد و مسواک مىزد و وضو مىگرفت . چهار رکعت نماز مىخواند و آنگاه مىخوابید. دوباره بر مىخاست و مسواک مىزد و وضو مىگرفت. چهار رکعت دیگر نماز مىخواند. باز مىخوابید و آنگاه نماز "وتر" را مىخواند.3
اشاره:
در نوشتار حاضر برآنیم تا که «جمال آفتاب» محمدی را به یمن سخنانی نظاره کنیم که به روایت پاره تن و جگرگوشه پیامبر(ص) حضرت سیدالشهدا(ع) بر جای مانده است.
حسن و حسین که دو گوشواره عرش خداوندند، خود سالهایی از عمر خویش در خردسالی را در دامن و بر دوش و در کنار جد بزرگوارشان گذراندهاند و شاهدی نزدیک بر اوصاف آن یگانهآفرینش بودهاند.
با این همه، زمانی حسن بنعلی(ع) علاقهمند شد که وصف جد خویش را از زبان داییاش، هند بنابیهاله تمیمی که فرزند خدیجه(س) از شوهر پیشین و برادر مادری حضرت فاطمه(س) بود بشنود چرا که «هند» آشنای به اوصاف پیامبر(ص) بود و شرح وصف او میکرد. وی مردی سخنور و سخنآشنا به شمار میرفت و سرانجام در جنگ جمل، در رکاب امیرالمؤمنین(ع) به شهادت رسید.
هند به شرح اوصاف پیامبر(ص) پرداخت. امام حسن(ع) سخن دایی در وصف جدش را زمانی از برادرش امام حسین(ع) پنهان داشت و سپس آن را برای وی بازگفت اما دید حسین(ع) آنها را از پیش میداند. پرسید از که دانسته است؟ فهمید آن را از پدرش امیرالمؤمنین(ع) فهمیده، او از هیچ چیز فروگذار نکرده است.
روزی عثمان مقدارى خرما براى پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم آورد. همزمان نیازمندى خدمت پیامبر رسید و درخواست کمک کرد. پیامبر همان مقدار خرما را به نیازمند داد. عثمان خرما را از فقیر خرید و آن را به پیامبر بازگرداند.
فقیر تا سه بار درخواست خود را تکرار کرد و هر بار خرما را دوباره به عثمان فروخت. وقتى براى بار چهارم فقیر درخواست خود را تکرار کرد، پیامبر فرمود: تو نیازمندى یا فروشنده؟!
در این هنگام آیه شریفه «و اما السائل فلاتنهر" (ضحى /10) فرود آمد.
از این فراز داستان، سراینده مثنوى در تبیین مقام نیازمندان بهره مىگیرد. او در قصه «در بیان این که چنان که گدا عاشق کرم است...» از جود و کرم مىگوید و این دو را نیازمند وجود گدایان مىخواند. چنان که روى زیبا رویان از آینه زیبا مىشود. روى احسان و کرم نیز از گدایان نمایان مىگردد.
بنابر این گدایان چون آینه هستند و نباید با برخورد نادرست با ایشان آینه را تیره و تار ساخت و از شفافیت انداخت.
به همین جهت در سوره «الضحى» پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم از برخورد ناروا با گدا منع مىشود:
مولانا جلال الدین محمد بلخی در این باب چنین سروده است:
بانگ مىآمد که اى طالب بیا
جود، محتاج گدایان، چون گدا
جود مىجوید گدایان و ضعاف
همچو خوبان، کآینه جویند صاف
روى خوبان ز آینه زیبا شود
روى احسان از گدا پیدا شود
پس از این فرمود حق در والضحى
بانگ کم زن اى محمد بر گدا
چون گدا آیینه جود است، هان
دم بود بر روى آیینه زیان *
*جلال الدین محمد بلخی، مثنوى 2448-2444/1.
منبع:
نشریه پژوهش های قرآنی، بهرههاى مولانا از داستان پیامبر (ص)در قرآن، محمد بهرامی، شماره 46
«مهرورزی» از زیباترین آموزههای اخلاقی است که نقش سازنده و مؤثری را جهت گرایش انسانها به سوی حق و عدالت ایفا میکند و در بسیاری از موارد ارتباطات را صمیمیتر کرده و آتش کینهها و اختلافات را خاموش میسازد.
حضرت علی (ع) میفرماید: «قلوب الرّجال وحشیّةٌ فمن تألّفها اقبلت علیه؛(1) دلهای انسانها بیگانه و نا مأنوس است و هر کس از راه مهرورزی و محبت وارد شود، با آن الفت میگیرد.» بر همین اساس سعدی شیرازی چنین سروده است:
بنده حلقه به گوش ار ننوازی برود لطف کن لطف که بیگانه شود حلقه به گوش(2)
نبی مکرّم اسلام (ص) به عنوان کاملترین اسوه راستین بشریّت، نسبت به تمام مردم بسیار صمیمی و مهربان بود. آن بزرگوار با داشتن این خصلت ستودنی توانست در طول 23 سال دلهای بسیاری را شیفته مکتب خویش کند و از منجلاب ضلالت به صراط مستقیم هدایت نماید. قرآن کریم در این زمینه میفرماید: «و ما ارسلناک الّا رحمةً للعالمین؛(3) ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.»
و پیامبر اعظم (ص) فرمود: «اگر مهربانی و ملاطفت به صورتی مجسّم شود، آن چنان زیباست که خداوند مخلوقی زیباتر از آن را نیافریده است.»(4)