اعتقاد مردم خاورمیانه به برخی مبانی اسلامی سیاسی نظیر اعتقاد به ابعاد فراگیر دین، جداناپذیری دین از سیاست، تشکیل دولت مدرن بر اساس اسلام و باور به نقش استعمار غرب در عقبماندگی مسلمانان، در بیداری اسلامی مؤثر است .
اسلام سیاسی، اصطلاحی است که در برابر اسلام سنتی پدید آمده و به دنیای مدرن تعلق دارد.[1] بر اساس نظریه گفتمان، اسلام سیاسی گفتمانی است که هویت اسلامی را در کانون عمل سیاسی قرار میدهد. در گفتمان اسلام سیاسی، اسلام به یک دال برتر تبدیل میشود.2]
از آنجایی که اسلام در بعد سیاسی و مذهبی دارای قدرت یکپارچه و یک صدایی نمیباشد، اسلام سیاسی اصطلاحی است که برای اختصار تنوع نظریات سیاسی در جامعه اسلامی به کار میرود. اگر چه مسلمانان از لحاظ فکری به دو فرقه تقسیم میشوند؛ یک اکثریت سنی و یک اقلیت دهدرصدی شیعه، اما به راحتی میتوان گروههای سیاسی دو جریان مذهبی را شناسایی کرد. علاوه بر این بیان «اسلام سیاسی» گاهی به عنوان یک «بدعت نو» محسوب میشود. بسیاری از گروههای اسلامی رادیکال تاریخ پر از کشمکشی با دولت دارند. تاریخچه این کشمکشها گاهی به ابتدای قرن (قرن بیستم) نیز میرسد. اما این گروهها به طور فزاینده اهمیت مییابند، چرا که به عنوان یک چالش پیچیده و جدی برای دولتهای غربی محسوب میشوند و در ضمن تهدیدکننده وضع موجود منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا هستند. ارائه طرح جایگزینی یک نظام اسلامی به جای نظام امپریالیسم غربی از دیگر منابع تهدید توسط این گروهها به شمار میرود.
«بابی سعید» معتقد است که مفهوم اسلام سیاسی بیشتر برای توصیف آن دسته از جریانهای سیاسی اسلام به کار میرود که خواستار ایجاد حکومتی بر مبنای اصول اسلامی هستند. بنابراین اسلام سیاسی را میتوان گفتمانی به حساب آورد که گرد مفهوم مرکزی حکومت اسلامی نظم یافته است. اسلامگرایی طیفی از رویدادها از پیدایش یک ذهنیت اسلامی گرفته تا تلاشی تمام عیار برای بازسازی جامعه ی مطابق با اصول اسلامی را در بر میگیرد.3]
کم: جلوهها
حضور غیرتمندانه امت اسلامی در میدان اعتراض به فیلم موهن، نزدیک به یک ماه است که همچنان پرشور ادامه دارد.
تداوم این حضور را میتوان جلوههایی از برقراری موج دوم بیداری اسلامی قلمداد کرد. موجی که در دومین سال آغاز آن، فراتر از موج نخست، ویژگیهای بارزی دارد. در ادامه به برخی از این ویژگیها اشاره میکنیم.
دوم: خانه عنکبوتی
مستکبران با ادعای دروغین «آزادی بیان»، خانهای عنکبوتی برای دفاع از اهانت کنندگان تشکیل دادهاند و حتی اعلامیهها و میثاقهای بینالمللی برای عدم اهانت به مقدسات ادیان را هم زیر پا گذاشتند و بدین ترتیب نه تنها خود را حامی اهانت کنندگان، بلکه بیاعتنا به اعلامیهها و مدعیان حقوق بشری خودساخته، نشان میدهند.
سوم: دست و آستین
در موج دوم بیداری، ملتهای مسلمان، دشمن خود را تنها دولتهای حاکم بر کشور خود یا دیکتاتورهای وابسته نمیبینند، بلکه مشخصاً انگشت اتهام خود را به سوی شیطان بزرگ نشانه گرفتهاند. دیگر مسأله مردم مصر، یمن، لیبی، بحرین و عربستان، تنها رژیمهای سفاک و نامبارک نیست. آنان گرچه پیشتر هم دست واشنگتن، تل آویو و لندن را در آستین قذافی، آل خلیفه، آل سعود و... میدیدند، اما امروز مستقیم استکبار جهانی را در صف تقابل با اسلام عزیز میبینند.
اسلام دینى فراگیر و جهانشمول است و از همان آغاز ظهور، خود را در حصارهاى تنگ نژادى و قبیلهاى محدود نساخت از همین روى پیامبر اسلامصلى الله علیه و آله در سال ششم هجرى در راستاى رسالت جهانى خویش، با ارسال نامههایى به سران ممالک هم جوار حجاز، ایشان را به اسلام فراخواند.
طبرى مورخ معروف در کتاب خود متن سه نامه از نامههاى پیامبرصلى الله علیه و آله به نجاشى - حاکم حبشه - خسرو پرویز - شاهنشاه ایران - و هرقل - امپراتور روم شرقى - را ضبط کرده است. مقاله حاضر به بحث و بررسى پیرامون این سه نامه اختصاص دارد.
واژههاى کلیدى: رسالت جهانى، مکاتیب پیامبر، تبشیر و انذار
در پى افزایش فشار مشرکان مکه بر پیامبر اسلامصلى الله علیه و آله و یاران وفادارش و اخلالى که قریشیان در جریان گروش به اسلام ایجاد کرده بودند، پیامبرصلى الله علیه و آله بر آن شد تا مرکز دیگرى را براى تاسیس و پىریزى حکومت اسلامى جست و جو کند تا از این رهگذر، هم مسلمانان از آزار مشرکان رهایى یابند و هم پایگاهى استوار جهت نشر دعوت اسلامى در جزیرة العرب ایجاد گردد. از این رو براى نیل به این هدف، در سال سیزدهم بعثت، مکه را به سوى یثرب ترک کرد و با ایجاد طرحى نو در ساختار اجتماعى و فرهنگى مدینه، این شهر را به یک نظام عقیدتى نیرومند پیوند زده و از مهاجر و انصار - که از عناصر اصلى این شهر بودند - امتى واحد ساخت و طولى نکشید که مدینه به پایگاهى نیرومند در برابر مکه تبدیل شد و از همین پایگاه بود که آموزهها و تعالیم اسلامى به سراسر جزیرة العرب منتشر شد.