همشهری آنلاین - متوسط سرعت اینترنت در کشوری چون نیوزلند با 2/4‌میلیون نفر جمعیت، 5/13‌مگابیت برثانیه است درحالی که کاربران ایرانی اینترنت مفهوم خطوط پرسرعت ADSL را تنها با سرعت 512‌کیلوبیت برثانیه می‌شناسند.

متوسط سرعت اینترنت در کشور فرانسه با بیش از 30‌میلیون کاربر اینترنت، 44‌مگابیت بر ثانیه است درحالی که حداکثر سرعت اینترنت در ایران با 18‌میلیون کاربر (البته هنوز رقم 18‌میلیون کاربر اثبات نشده و معلوم نیست که با این میزان ضریب نفوذ رایانه در ایران، 18‌میلیون کاربر از کجا می‌آیند و در ایران کاربر محسوب می‌شوند) تنها 512‌کیلوبیت برثانیه است.

حداکثر سرعت اینترنت در کشور آفریقای جنوبی با بیش از 5‌میلیون کاربر اینترنت 4‌مگابیت بر ثانیه است. حداکثر سرعت اینترنت در کشور بسیار کوچکی مثل بحرین در حدود 2‌مگابیت بر ثانیه است.

مالزی با حدود 17/27‌میلیون نفر جمعیت خدمات اینترنت پرسرعت حداکثر تا 10‌مگابیت برثانیه را به‌طور معمولی برپایه فناوری‌های مختلف اتصال به اینترنت عرضه می‌کند.

متوسط سرعت اینترنت در کشور مصر با بیش از 8‌میلیون کاربر اینترنت افزون بر2‌مگابیت بر ثانیه است.

اگر کمی به نام کشورها توجه کنید، می‌بینید که به جز فرانسه و نیوزیلند، مابقی از کشورهای توسعه یافته نیستند.

جالب است که ما در میان همین کشورهایی که مانند ما در حال توسعه هستند هم نتوانسته‌ایم هنوز ادب استفاده از فناوری‌های ارتباطاتی را یاد بگیریم به گونه‌ای که وزیر محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور که بالاترین مقام مسئول در این حوزه است معتقد است که همین سرعت 56 کیلوبیت برای کاربران خانگی و حتی دانشگاه‌ها کافی است.

وقتی هم که ما این موضوع را نقد کردیم آن هم نه با نظر شخصی و یا ارگانی، بلکه در نقدمان از سخنان 3 نفر از کارشناسان ارتباطات استفاده کردیم، وزارت محترم ارتباطات در جوابیه‌ای تمامی القاب ممکن را به نویسنده مطلب دادند و گفتند که ایشان بی‌سواد بوده‌اند.

جالب است که در همان جوابیه آمده بود که باید مطلب با هماهنگی ما نوشته می‌شد. شاید از این موضوع بتوانیم یک نتیجه اخلاقی بگیریم که اگر مطالبتان را با هماهنگی وزارتخانه ICT بنویسید باسوادید و در غیراین صورت بی‌سوادید.

حال ما بی‌سوادیم، اما با آمارهای موجود و متقن بین‌المللی چه خواهید کرد. اینجا که نمی‌توانیم بگوییم تمامی کارشناسان، روزنامه‌نگاران، وزرای ICT و... کشورهای دیگر هم بی‌سوادند.

ما در کشورمان وزارت ارتباطاتی داریم که خودش ابلاغیه محدودیت سرعت آن هم به میزان 128‌کیلوبیت بر ثانیه را به نهادهای موجود ارائه می‌کند و در دوران وزیر محترم ارتباطات جناب آقای سلیمانی ایران از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ در فهرست جهانی آمادگی برای دولت الکترونیکی، ۱۰ پله سقوط داشته است.

موضوع وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران بسیار شبیه به صنعت خودروسازی در ایران است. در خودروسازی بیش از 20 سال است که با تعرفه بیش از 100درصدی از این صنعت حمایت شده و در واقع بیش از 20 سال است که مصرف‌کنندگان جریمه بی‌خاصیتی صنعت خودرو در ایران را می‌پردازند و هر خودرویی را با هر کیفیتی که دوستان خودروساز می‌سازند، می‌خرند.

مصرف‌کنندگان کار دیگری هم نمی‌توانند انجام دهند. به همین خاطر صنایع خودروسازی ایرانی هم وقتی می‌بینند که دولت‌های عزیز چنین حمایتی از آنها می‌کنند و در هیچ کورس رقابتی نمی‌افتند به راحتی هر چه می‌خواهند، می‌سازند و محصولات بدون کیفیتشان را با هر قیمتی که می‌خواهند به مصرف‌کنندگان می‌فروشند.

فرض کنید که یک سال تعرفه واردات خودرو ملغی شود، فکر می‌کنید دیگر کسی خودرو ایرانی را با این قیمت‌ها می‌خرد؟ بیش از 40 سال است که از فناوری‌های پیش‌وپا افتاده‌ای چون ترمزهای ضد‌قفل (ABS) می‌گذرد و یا بیش از 10 سال است که از تعبیه کیسه هوا (Air Bag) برای امنیت سرنشینان گذشته است، ولی در هر کدام از خودروهای ایرانی که یکی از این دو مزیت را داشته باشد به‌عنوان یکی از لوکس‌ترین خودرو‌ها فروخته می‌شود و قیمت آن خودرویی که کیسه هوا یا ترمز ضد‌قفل دارد، تفاوت معناداری با خودروهای دیگر دارد.

اینکه چرا ما خودمان با دست خودمان، خودمان را جریمه می‌کنیم هم عجیب است. جالب است که بعضاً شرکت‌های خودرو‌سازی‌ تبلیغات وسیعی هم برای نشان دادن پیشرفت‌های این صنعت به راه می‌اندازند ولی اگر می‌خواهید صنعت خودروسازی ایران را در بوته آزمایش بگذارید، تعرفه واردات خودرو را صفر کنید و آنگاه ببینید که کسی دیگر یک خودرو ایرانی می‌خرد یا خیر.

در این بازار رقابتی بدون تعرفه اگر توانستیم نفس بکشیم، می‌توانیم ادعای پیشرفت داشته باشیم نه اینکه همواره از مصرف‌کنندگان قیمت‌های غیرواقعی خودروها را بگیریم و
30 سال هم دولتمان با تعرفه‌های عجیب و غریب از این صنعت حمایت کند .

وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات هم جزو آن گروهی است که جریمه عدم ‌بهره‌وری اش را مصرف‌کنندگان و کاربران باید بپردازند. زمانی که خطوط تلفن همراه واگذار می‌شد به این دلیل که تنها توزیع‌کننده و واگذارکننده اش وزارت بود، قیمتش بالا بود و به‌دلیل انحصار فروش، مصرف کنندگان باید این هزینه را می‌پرداختند.

در مورد اینترنت هم تنها توزیع‌کننده کلی پهنای باند در کشور خود وزارت ارتباطات است، و در حالی که بسیاری از ISPها از قیمت بالای واگذاری پهنای باند گله مندند، همچنان قیمت‌ها تکان نمی‌خورد. با چنین وضعیتی مشخصاً فناوری‌های ارتباطاتی در ایران پیشرفت نخواهد کرد. بازاری که یک فروشنده دارد، قیمتش هم تغییر نخواهد کرد.

تازه فروشنده خشمگینی که حاضر نیست مشتریانش به سطح نسبتاً مطلوبی از کیفیت فکر کنند و به سرعت ابلاغیه محدودیت سرعت اینترنت را صادر می‌کند و اگر هم کسی از عملکردش انتقاد کند بی‌سواد تلقی می‌کند.

مسلماً همه می‌دانند که زمان کنونی زمان پیشرفت فناوری‌های ارتباطاتی است ولی ما هم باید بدانیم که این پیشرفت‌ها مربوط به کشورهایی می‌شود که وزارتخانه متبوعشان به فکر ارائه خدمات و تسهیلات به کاربرانش است و هر روز با پیشرفت‌های موجود در این زمینه پیشرفت می‌کنند و تخصصشان در این زمینه است نه در محدودیت سرعت.

مثلاً کشوری مانند آفریقای جنوبی در حال ارائه اینترنت به کاربران با سرعت 4‌مگابیت برثانیه است (لطفاً به کشورهایی مانند فرانسه با سرعت‌های 44‌مگابیتی فکر نکنید.) و ما هنوز توانایی ارائه اینترنت 128‌کیلوبیتی را نداریم. حال شما بگویید که چه تخصصی در این زمینه داریم؟

باید از مسئولین وزارت ارتباطات بابت زحماتی که تاکنون برای ارتقای سطح ارتباطات و فناوری‌های اطلاعات در کشور کشیده اند، تشکر کنیم.

اما به‌عنوان یکی از کاربران و منتقدین و در جواب به تذکرات آن وزارتخانه باید بگوییم که ما روزنامه‌نگاران خود قبول داریم که در این زمینه بی‌سوادیم و به همین خاطر است که مسئولیتی در آن وزارتخانه کاملاً تخصصی نداریم، ولی از افراد باسواد در آن مجموعه درخواست می‌کنیم که اگر نمی‌توانند سوادشان را در راه پیشرفت‌های ارتباطاتی خرج کنند، عرصه را به دیگران بسپارند.

چهارشنبه نهم 11 1387
X