جملات قصار
روی هر پله ای که ایستاده باشی، خدا یک پله بالاتره. نه برای اینکه بادت بندازه که اون خداست و تو بنده، برای اینکه دستت رو بگیره و تورو بالا ببره.
فرستندگان: 0936xxxx342 و 0935xxxx657 و 09354060271 و 0935xxxx839
گواراترین زندگی را کسی دارد که از آنچه خداوند نصیب او کرده خرسند باشد. - امام علی(ع)
فرستنده: 0935xxxx576
وقتی از همه جا نا امید شدی برو توی کوه فریاد بزن که آیا هنوز امید هست؟
آن موقع خواهی شنید که هست هست هست...
برای انسانهای بزرگ بن بست وجود ندارد. چون بر این باورند که: یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت
بزرگترین درس زندگی این است که گاهی ابلهان درست می گویند. - وینستون چرچیل
تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید. پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند.
فرستنده اس ام اس: الکساندر گراهام بل (خودش فرستاد! باور کنید!)
اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت!
زمانی که کنار رودخانه بودم نگاهم به قله کوه بود، به قله کوه که رسیدم سراپا محو تماشای رود شدم
فرستنده: زورو (البته این یکی رو خود زورو نفرستاده! یه نفر با اسم مستعار زورو بوده.)
اگرسه چیزنبود، فررند آدم هرگز برای چیزی سر خم نمی کرد: فقر، بیماری و مرگ
امام حسین(ع)
فرستنده: 0935xxxx877
m.mil
بشر پر حرف ترین موجود روی زمین است. این آمار را اخیرا از سوی پزشکان روسیه منتشر شده.
این محققان حد متوسط عمر بشر را هفتاد سال گرفته اند که در این مدت انسان 13 سال حرف می زند، 6 سال غذا می خورد و 23 سال نیز می خوابد.
هر نفر به طور متوسط صدها تن غذا می خورد. اگر وزن افراد را 75 تا 80 کیلو گرم بگیریم باید گفت هر فرد در عمر خود 1250 تا 1335 برابر وزنش غذا می خورد. در مدت یک روز یا 24 ساعت 1000 لیتر هوا تنفس می کند وقلبش در هر 1 دقیقه 80 تا 100 بار می زند. با این شرایط قلب انسان در طول زندگیش دو میلیارد و58 میلیون بار بدون وقفه واغلب بدون کوچکترین مشکلی می زند.
انسان تنها موجودی است که راست قامت است و روی دو پا راه می رود ودر طول روز به طور متوسط 20 هزار قدم بر می دارد یعنی 7 میلیون قدم در سال. در 70 سالگی تعداد این قدمها به 500 میلیون می رسد یعنی 500 هزار کیلومتر راه رفته. با این محاسبات می توان نتیجه گرفت که هر فرد در طول زندگیش می تواند 9 بار کره ی زمین را دور بزند و با پای پیاده به کره ی ماه برود با توجه به اینکه فاصله زمین تا ماه 390 هزار کیلومتر است .....
بدن انسان به وسیله ی پوشش شگفت انگیزی محافظت می شود. این پوشش پوست بدن است که در هر ساعت 30 میلیون میکروب روی آن می نشیند و 29 میلیون آن کشته می شود و پس از 2 ساعت از این 30 میلیون فقط 7 هزار تای آن باقی می ماند.
در بدن انسان بین 2 تا 4 میلیون نقطه ی درد و جود دارد که حساسیت آن نسبت به موقعیت پوست بدن فرق دارد. بدن انسان قدرت مقاومت شگفت انگیزی دارد و می تواند گرمای 44 تا 45 درجه را تحمل کند و حتی اگر به تدریج گرم شود در فضای خشک می تواند 150 تا 160 درجه حرارت را تحمل کند و بالاترین میزان برودت که بدن قادر به ایستادگی در برابر آن است 27 درجه زیر صفر است.
انسان می تواند 52 روز تنها با خوردن آب زنده بماند. حساسترین عضو بدن چشم است که می تواند 10 هزار رنگ را تشخیص دهد وبالاخره اینکه نوزادان تا 8 ماهگی دنیا را سیاه وسفید می بینند.
فهرست مطالب آموزشی |
اعتماد و احساس امنیت
پیدا کردن فرد امین و مورد اطمینان چه در روابط نزدیک و چه در روابط دور یا رسمی کار ساده ای به نظر نمی رسد. انسانها دوست دارند دوستان قابل اعتمادی داشته باشند. دوستانی که بتوانند برای روزهای سخت زندگی رویشان حساب کنند.
اعتماد و اطمینان دو واژه ای است که به ظاهر ساده می آید اما در اصل جای تعمق بسیار دارد. وقتی فردی اعتماد می کنید و حرف دلتان را می زنید و سپس آن را از دهان دیگری می شنوید چه احساسی به شما دست می دهد.
مطمئنا احساس خوشایندی نیست. شهروندان ما تا چه میزان به هم اطمینان دارند. در یک خانواده افراد آن خانواده تا چه حد مورد اعتماد هم هستند. اعتماد افراد خانواده به هم یکی از ارکان بهداشت روانی است. وقتی نوجوان یا جوان در خانواده خود فرد مطمئنی پیدا نمی کند تا با او روابط نزدیک و صمیمی داشته باشد ناخودآگاه از خانواده دور شد و به دامن دوستان و بیگانه ها کشیده می شود و در این میان اگر به تور افراد ناباب بخورد آسیبهای جبران ناپذیر خواهد دید. اما فردی که روابط دوستانه با افراد خانواده اش دارد و حمایت عاطفی می شود از آسیبهای اجتماعی در امان می ماند.
چه کنید تا فردی مورد اطمینان باشید و دیگران به شما اعتماد کنند
گذشته یک فرد بهترین مدرک برای پاسخگویی به این پرسش است. همه ما در شرایط امتحان یا آزمون قرار می گیریم. همه ما به نوعی به یکدیگر امتحان پس می دهیم. آنانی معتمدند که از چنین آزمونهایی سربلند بیرون آمده باشند. شما مسلما به کسانی اعتماد می کنید که قبلا هم اعتماد کرده اید. با کسانی درد دل می کنید که قبلا به نوعی فیدبک مثبت دریافت کرده اید.
از مغازه هایی خرید می کنید که به کیفیت جنس و بهای آن تا حدی اطمینان دارید. از مسیری رفت و آمد می کنید که تا حدودی امن تر از مسیرهای دیگر به نظر می رسد. برای مهمانتان از رستورانی غذا تهیه می کنید که به سلامت آن اطمینان بیشتری داشته باشید. فرزندانتان را در مدرسه ای ثبت نام می کنید که لااقل از چند نفر تعریف آن را شنیده باشید. مسلما همین فاکتورها در انتخاب افرادی که می خواهید به آنها اطمینان کنید، دخیلند. به دیگران اعتماد کنید تا آنها نیز به شما اعتماد کنند
اصولا هر خصلتی را با کمی تلقین، انتظار از فرد و دادن بارخورد مناسب می توان درشخص ایجاد کرد. وقتی به کسی می گویید: «چون به تو اطمینان دارم ... » فرد ناخودآگاه از خود انتظار یک فرد مطمئن را دارد مگر آن که از لحاظ شخصیتی آدم بی وجدانی باشد. اعتماد متقابل یکی از رموز روابط صمیمی و صادقانه است. اگر در مقابل اعتماد دیگری نسبت به او بی اعتماد شوید قدر مسلم کم کم اعتماد او نیز نسبت به شما کمرنگ خواهد شد. مردم دوست دارند در مقابل کنشهای مثبت شان نسبت به دیگران واکنشهای مثبت دریافت کنند. مردم از این که مورد اعتماد کسی قرار بگیرند به خود می بالند. از اینکه شما او را به دیگری ترجیح داده اید و محرم اسرارتان نمودید احساس غرور می کنند، پس با انتقال احساس صادقانه تر باشد همانقدر قویتر و ارضا کننده تر است. اصولا همه مردم از شنیدن سخنانی که بوی تناقض یا ناراستی بدهد می پرهیزند، چون این گونه سخنان احساس ناخوشایندی را بوجود می آورد و مردم خود آنقدر درگیر و گرفتار با معضلات زندگی هستند که جایی برای اضافه بار اینگونه سخنان نداشته باشند.
رابطه اعتماد و احساس امنیت
احساس امنیت عبارت است از احساس آزادی نسبی از خطر. این احساس وضع خوشایندی را ایجاد می کند و فرد در آن دارای آرامش جسمی و روحی است. ایمنی از عواطف و احساسات زیربنایی و حیاتی برای تامین بهداشت روانی است. افراد ناامن، نامتعادلند. شخصی که دائما احساس عدم امنیت، ترس و خطر از بیرون و درون خود می کند، نمی تواند انسان سالمی باشد. او با پرخاشگری یا اضطراب واکنش نشان داده و در دنیاس ذهنی خود مدام در حال دفع کردن خطرات احتمالی است. روابط توام با اعتماد، احساس امنیت را بالا می برد، تاثیری که احساس ناامنی بر انسان دارد ایجاد حالت تنش و برانگیختگی و عدم تعادل است. بعضی از روانشناسان معتقدند که احساس ناامنی یک احساس خالص، مجرد و محدود نیست. بلکه احساس پیچیده و مرکبی است که باید به عنوان یکی از صفات اصلی کل شخصیت انسان محسوب گردد. در این میان آبراهام مزلو روانشناس انسان گرا از اولین کسانی بودکه در این زمینه نظرات اساسی ارائه داده و چهارده نشانه برای این احساس برشمرد که عبارتند از: 1- احساس طرد شدن، مورد عشق و علاقه دیگران نبودن 2- احساس تنهایی 3- احساس اینکه دائما در معرض خطر قرارداد 4- ادارک دنیا به عنوان مکانی تاریک، خصمانه و خطرناک 5- دیدن دیگران به عنوان افرادی بد، شیطانی و خودخواه 6- احساس عدم اعتماد، حسادت و بخل 7- بدبینی 8- گرایش به ناخشنودی و نارضایتی از خود و محیط 9- احساس تنش، فشار و کشمکش درونی توام با خستگی و بی حوصلگی. ناراحتی، کابوس و بی ارادگی 10- گرایش به عیب جویی زیاد نسبت به خود 11- احساس گناه و شرمندگی 12- اختلال در پذیرش خود، نیاز به قدرت و مقام اجتماعی، جاه طلبی، پیشرفت و پرخاشگری یا بالعکس احساس خودآزاری، وابستگی به دیگران. احساس بیچارگی و درماندگی و تسلیم در برابر ناملایمات 13- میل دائمی و شدید برای یافتن امنیت به صورت هدفهای مکرر و متغیر و کاذب 14- خودخواهی، خودمداری و فرد گرایی و اشتغالات ذهنی شدید و مستمر.
همانند سازی و احساس ایمنی
خانواده شرایط همانند سازی سالم را برای کودک فراهم می سازد. اولین تجربه مهم کودک در این زمینه معمولا با مادر است. ولی با گذشت زمان کودک با افراد دیگر خانواده نیز مرتبط می شود و روابط عاطفی و اجتماعی او گسترش می یابد. برای مدتها این محیط جو و فضای زندگی او را شامل می شود. تجاربی که در این فضای کوچک کسب می کند ساختمان اولیه شخصیت کودک را ساخته و خودپنداری و جهان بینی و نگرش او را نسبت به زندگی خود و دیگران به مقدار زیاد تعیین می کند. در خانواده های سنتی محدوده ارتباطی طفل وسیع تر، و تنوع همانندسازی او بیشتر است. بنابراین اگر نتواند با پدر و مادر ارتباط برقرار کند غالبا با دیگر اعضای خانواده مرتبط می شود و بسیاری از نیازهای خود رابر آورده می کند. اما در شهرهای بزرگ که خانواده به صورت هسته ای است پدر و مادر بار سنگین تری را به دوش می کشند و کودکان از روابط عاطفی متنوع محرومند. این خود سبب ایجاد احساس ناایمنی در آنها می گردد.
رابطه احساس امنیت و محیط بیرون از خانواده محیط کوچه، محله، شهر و مدرسه نیز در تشدید احساس ایمنی یا نا ایمنی بسیار موثر است. ممکن است این شرایط مانند فضای خانواده تاثیرات خیلی عمیق و وسیع نداشته باشد.
زیرا کودک معمولا در معرض تاثیر آنها کمتر از تاثیرات خانواده قرار می گیرد. لیکن به هر حال پژوهشهای مختلف نشان داده که شرایط اجتماعی افراد اگر مثبت باشد خصوصیات مثبت آنها را تقویت می کند و اگر منفی باشد صفات و واکنشهای منفی آنها را برمی انگیزد. مدرسه نیز اگر فضای مناسبی نداشته باشد بر خود پنداری کودکان اثر منفی داشته و احساس حقارت و ناایمنی را در آنها تشدید می کند. اگر کودکی به طور مداوم به علل مختلفی اعم از عدم توجه والدین یا اولیای مدرسه در کوچه، محله یا مردسه مورد آزار و تحقیر و تهدید قرار گیرد به احتمال قوی دچار احساس اضطراب و ناایمنی گشته یا درونگرا و تخیلی می شود.
گاه نیز این احساس ناایمنی را با پرخاشگری جبران می کند. در اثر پرورش در این گونه محیط ها بسیاری از کودکان بزهکار، دزد، قاتل، منحرف، بیمار روانی یا معتاد می شوند. زیرا لطمات شدیدی که به شخصیت آنها وارد آمده آنها را حقیر و ناایمن کرده، در نتیجه با ناسازگاری با دنیای ناامن و نامهربان مقابله می کنند.
فهرست مطالب آموزشی |