به نام تک نوازنده گیتارهستی
باز مثل همیشه این روز های تکراری
من باید تا نه روز دیگه آماده بشم تا برای سومین بار در کنکور سراسری شرکت کنم راستش پارسال آزاد عمران مشهد قبول شدم اما مگه این فک فامیل فضول می زاره یه دانشگاه آزاد عین آدم از گلوی ما پایین بره انقدر بیخ گوش ما خوندن که دانشگاه آزاد ال بل که مجبور شدم الان دوباره کنکور بدم
ای بابا خلاصه التماس دعا
به نام تک نوازنده گیتار هستی
سیاوش کسرایی
مریم نا بینا بود اون هیچ وقت نتونسته بود هیچ چیزی رو ببینه اون یه اون همیشه با خودش فکر می کرد اگه یه روز بیناییشو به دست بیاره حتما با مهرداد ازدواج خواهد کرد . با مهرداد خیلی وقت بود آشنا بود دیدن صورت اون برای مریم از بزرگترین آرزو هاش بود . یه روز یکی پیدا شد که چشم هاشو به مریم اهدا کنه مریم بینا شد حالا دیگه همه چیزو می دید . برای دیدن مهرداد دل تو دلش نبود اما وقتی اونو دید متوجه شد اونم نا بیناست برای همیشه اونو ترک کرد . مهردادم در حالی که تمام دنیا رو سرش خراب شده فقط اینو گفت : از چشمان من به خوبی مراقبت کن
سلام
فعلا حوصله نوشتن ندارم شاید فردا یه چیزی نوشتم شایدم نه
کی چی می دونه
می دونین مشکل اصلی کجاست مشکل اینه که اینجا به هیچ وجه امکگان آپلود عکس نیست گرچه تو هیچ کدوم از سرویس های وبلاگ این امکان وجود نداره اما این طوری که نمیشه