دسته
مطالب زیبای دوستام
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 94555
تعداد نوشته ها : 124
تعداد نظرات : 61
Rss
طراح قالب
محمد علي گل کار
فرق دوست معمولی با دوست واقعی
دوست معمولی هیچگاه نمیتواند گریه تورا ببیند.
دوست واقعی شانه هایش از گریه تو تر خواهد بود.
دوست معمولی اسم کوچک والدین تو را نمیداند.
دوست واقعی شاید تلفن آنها را جایی نوشته باشد.
دوست معمولی یک جعبه شکلات برای مهمانی تو میآورد.
دوست واقعی زودتر به کمک تو می آید و تا دیر وقت برای تمیز کردن میماند.
دوست معمولی از دیر تماس گرفتن تو دلگیر و ناراحت میشود.
دوست واقعی میپرسد چرا نتوانستی زودتر تماس بگیری؟
دوست معمولی دوست دارد به مشکلات تو گوش کند.
دوست واقعی سعی در حل آنها میکند.
دوست معمولی مانند یک مهمان عمل میکندو منتظر میماند تا از او پذیرایی کنی. دوست واقعی به سوی یخچال رفته و از خود پذیرایی میکند.
دوست معمولی می پندارد که دوستی شما بعد از یک مرافعه تمام می شود. دوست واقعی میداند که بعد از یک مرافعه دوستی محکمتر میشود.
دوست واقعی کسی است که وقتی همه تو را ترک کرده اند با تو می ماند
دسته ها :
چهارشنبه دوم 11 1387
مردی زیر باران از دهکده کوچکی می گذشت . خانه ای دید که داشت می سوخت و مردی را دید که وسط شعله ها در اتاق نشیمن نشسته بود

مسافر فریاد زد : هی،خانه ات آتش گرفته است! مرد جواب داد : میدانم

مسافر گفت:پس چرا بیرون نمی آیی؟

مرد گفت:آخر بیرون باران می آید . مادرم همیشه می گفت اگر زیر باران بروی ، سینه پهلو میکنی

زائوچی در مورد این داستان می گوید :

خردمند کسی است که وقتی مجبور شود بتواند موقعیتش را ترک کند
دسته ها :
سه شنبه اول 11 1387

دل شیشه گلخانه است شیشه ای که می شکند و باز ساخته می شود اما نه مثل گذشته

دسته ها :
سه شنبه اول 11 1387
یک داستان واقعی و تکان دهنده ( کاشکی آدما هم این جوری بودن)



این یک داستان واقعی است که در ژاپن اتفاق افتاده.شخصی دیوار خانه اش را برای نوسازی خراب می کرد. خانه های ژاپنی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند. این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش فرو رفته بود.دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد. وقتی میخ را بررسی کرد متعجب شد؛ این میخ ده سال پیش، هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود!!!

چه اتفاقی افتاده؟در یک قسمت تاریک بدون حرکت، مارمولک ده سال در چنین موقعیتی زنده مانده!!!چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است.متحیر از این مساله کارش را تعطیل و مارمولک را مشاهده کرد.در این مدت چکار می کرده؟ چگونه و چی می خورده؟



همانطور که به مارمولک نگاه می کرد یکدفعه مارمولکی دیگر، با غذایی در دهانش ظاهر شد!!! مرد شدیدا منقلب شد. ده سال مراقبت. چه عشقی! چه عشق قشنگی!!! اگر موجود به این کوچکی بتواند عشقی به این بزرگی داشته باشد پس تصور کنید ما تا چه حد می توانیم عاشق شویم.......
 
دسته ها :
سه شنبه اول 11 1387
 ده نکته برای زیبائی یک زن !!!



۱ - برای داشتن لب های جذاب کلام محبت آمیز به
زبان آورید

۲ - برای داشتن چشمان زیبا به زیبایی های مردم
و خوبیهای آنها توجه کنید

۳ - برای خوش اندام ماندن غذایتان را با
گرسنگان تقسیم کنید

۴ - برای داشتن موهای زیبا بگذارید کودکی هر
روز آن را نوازش کند

۵ ـ برای داشتن فرم مناسب در حالی راه بروید که
میدانید هرگز تنها نیستید

۶ - انسانها بیشتر از اشیا احتیاج به تعمیر نو
شدن احیا شدن مرمت شدن و
رهاشدن دارند هیچ وقت هیچ کدام را دور نریزید

۷ - به خاطر داشته باشید هرگاه به دست یاری
نیاز داشتید همیشه یکی در
انتهای دست خودتان پیدا میکنید

همین طور که سنتان بالا میرود شما متوجه
میشوید که ۲ دست دارید یکی برای
کمک به خودتان و یکی برای یاری دیگران

۸ - زیبایی یک زن به لباسهایی که میپوشدبه
صورتش و به مدل مویش بستگی
ندارد زیبایی یک زن در چشمانش پدیدار میشود
چرا که آنها دروازه های باز
قلبش هستند جایی که عشقش جای دارد

۹ - زیبایی یک زن در آرایشش نیست بلکه در
زیبایی واقعی روحش اوست ، مهم
این است که او مشتاقانه عشقش را نثار میکند

دسته ها :
دوشنبه سیم 10 1387

اینگونه خزانم را در عشق نهان کردم
من درد جدا بودن بر گور عیان کردم
افسوس نخواهم خوردافسانه نمی بافم
بر شانه هر بادی کاشانه نمی سازم
من زشت نمی گویم بر چهره معشوقم
اوخوب و وفادار ست من خسته و رنجورم

دسته ها :
يکشنبه بیست و نهم 10 1387
 هفت نصیحت مولانا



1. گشاده دست باش، جاری باش، کمک کن (مثل رود)

2. باشفقت و مهربان باش (مثل خورشید)

3. اگرکسی اشتباه کردآن رابه پوشان (مثل شب)

4. وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ)

5. متواضع باش و کبر نداشته باش (مثل خاک)

6. بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا )

7. اگرمی خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آینه)


دسته ها :
يکشنبه بیست و نهم 10 1387
شیطان می خواست که خود را با عصر جدید تطبیق بدهد، تصمیم گرفت وسوسه‌های قدیمی و در انبار مانده‌اش را به حراج بگذارد. در روزنامه‌ای آگهی داد و تمام روز، مشتری ها را در دفتر کارش پذیرفت.



حراج جالبی بود: سنگ‌هایی برای لغزش در تقوا آینه‌هایی که آدم را مهم جلوه می‌داد عینک‌هایی که دیگران را بی‌اهمیت نشان می‌داد   روی دیوار اشیایی آویخته بود که توجه همه را جلب می‌کرد: خنجرهایی با تیغه‌های خمیده که آدم می‌توانست آن‌ها را در پشت دیگری فرو کند،  و ضبط صوت‌هایی که فقط غیبت و دروغ را ضبط می کرد.

شیطان رو به خریدارها فریاد می زد: "نگران قیمت نباشید! الان بردارید و هر وقت داشتید، پولش را بدهید."



یکی از مشتری‌ها در گوشه‌ای دو شیء بسیار فرسوده دید که هیچکس به آن‌ها توجه نمی‌کرد. اما خیلی گران بودند. تعجب کرد و خواست دلیل آن اختلاف فاحش را بفهمد.


شیطان خندید و پاسخ داد: "فرسودگی‌شان به خاطر این است که خیلی از آن ها استفاده کرده‌ام. اگر زیاد جلب توجه می کردند، مردم می‌فهمیدند چه طور در مقابل آن مراقب باشند.


با این حال قیمت شان کاملاً مناسب است. یکی شان "شک" است و آن یکی "عقدة حقارت". تمام وسوسه‌های دیگر فقط حرف می‌زنند، این دو وسوسه عمل می کنند."       
دسته ها :
شنبه بیست و هشتم 10 1387
میگن جواب یک دانشجوی دانشگاه واشینگتن به یک سؤال امتحان شیمی آنچنان جامع و کامل. بوده که توسط پروفسورش در شبکهء جهانی اینترنت پخش شده و دست به دست میگرده خوندنش سرگرم‌کننده است . 
 
پرسش: آیا جهنم اگزوترم (دفع‌کنندهء گرما) است یا اندوترم (جذب‌کنندهء گرما)؟ 
 
اکثر دانشجویان برای ارائهء پاسخ خود به قانون بویل-ماریوت متوسل شده بودند که می‌گوید حجم مقدار معینی از هر گاز در دمای ثابت، به طور معکوس با فشاری که بر آن گاز وارد می‌شود متناسب است. یا به عبارت ساده‌تر در یک سیستم بسته، حجم و فشار گازها با هم رابطهء مستقیم دارند. 
 
اما یکی از آنها چنین نوشت: 
 
اول باید بفهمیم که حجم جهنم چگونه در اثر گذشت زمان تغییر می‌کند. برای این کار احتیاج به تعداد ارواحی داریم که به جهنم فرستاده می‌شوند. گمان کنم همه قبول داشته باشیم که یک روح وقتی وارد جهنم شد، آن را دوباره ترک نمی‌کند. 
پس روشن است که تعداد ارواحی که جهنم را ترک می‌کنند برابر است با صفر. 
برای مشخص کردن تعداد ارواحی که به جهنم فرستاده می‌شوند، نگاهی به انواع و اقسام ادیان رایج در جهان می‌کنیم. بعضی از این ادیان می‌گویند اگر کسی از پیروان آنها نباشد، به جهنم می‌رود. از آن جایی که بیشتر از یک مذهب چنین عقیده‌ای را ترویج می‌کند، و هیچکس به بیشتر از یک مذهب باور ندارد، می‌توان استنباط کرد که همهء ارواح به جهنم فرستاده می‌شوند. 
با در نظر گرفتن آمار تولد نوزادان و مرگ و میر مردم در جهان متوجه می‌شویم که تعداد ارواح در جهنم مرتب بیشتر می‌شود. حالا می‌توانیم تغییر حجم در جهنم را بررسی کنیم: طبق قانون بویل-ماریوت باید تحت فشار و دمای ثابت با ورود هر روح به جهنم حجم آن افزایش بیابد. اینجا دو موقعیت ممکن وجود دارد: 
 
۱) اگر جهنم آهسته‌تر از ورود ارواح به آن منبسط شود، دما و فشار به تدریج بالا خواهند رفت تا جهنم منفجر شود. 
۲) اگر جهنم سریعتر از ورود ارواح به آن منبسط شود، دما و فشار به تدریج پایین خواهند آمد تا جهنم یخ بزند. 
 
اما راه‌حل نهایی را می‌توان در گفتهء همکلاسی من ترزا یافت که می‌گوید: «مگه جهنم یخ بزنه که با تو ازدواج کنم!» از آن جایی که تا امروز این افتخار نصیب من نشده است (و احتمالاً هرگز نخواهد شد)، نظریهء شمارهء ۲ اشتباه است: جهنم هرگز یخ نخواهد زد و اگزوترم است. 
 
تنها جوابی که نمرهء کامل را دریافت کرد، همین بود
 
دسته ها :
شنبه بیست و هشتم 10 1387
روز بهمن  از ماه بهمن روز خردورزی و پاسداری  از سودمندان هستی  جشن بهمنگان،  روز پدر ایرانی بر شما خجسته باد!
دسته ها :
جمعه بیست و هفتم 10 1387
 


اگر ماه بودم به هر جا که بودم سراغ تو را از خدا می گرفتم

 

 اگر سنگ بودم به هر جا که بودی سر رهگذار تو جا می گرفتم

 

 اگر ماه بودی به صد ناز شاید شبی بر لب باممان می نشستی

 

اگر سنگ بودی به هر جا که بودم مرا می شکستی، می شکستی
دسته ها :
جمعه بیست و هفتم 10 1387
X