گفتگوی سید مصطفی تاجزاده، عضو مشترک شورای مرکزی حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب با سایت «آینده» را میتوان منحصر به فرد دانست، از این جهت که پیش از این اصلاحطلبان تنها به گفتگوهای ترویجی و تبلیغی با رسانههای وابسته به خود عادت کرده بودند و رسانههای اصولگرا نیز تنها به نقد غیابی این افراد میپرداختند.
این مصاحبه که در برخی مواقع به مناظره و محاجه تبدیل شده بود، به دلیل نوع پرسشها حاوی پیامهای تکاندهندهای بود که اگر پیش از این از طرف اصلاحطلبان تندرو به صورت ضمنی بیان میشد، این بار به صورت صریح و عریان طرح گردید و در یک کلام مشخص شد که مشکل این گروه با شخص رهبری نظام و نوع مشی و سلیقه آیتالله خامنهای نیست، بلکه اینان برخلاف ادعاها و شعارهای خود هیچگونه اعتقادی به تئوری ولایت فقیه و حتی اندیشههای حکومتی حضرت امام (ره) ندارند.
جناب تاجزاده در بخشهایی از این مصاحبه صریحاً اعلام داشته است که در زمان امام خمینی (ره) نیز حکم حکومتی را قبول نداشتیم و یا این که امام خمینی (ره) را به عنوان یک مراد پذیرفته بودیم، نه به عنوان ولیفقیه و شیفته منش ایشان بودیم نه متعهد به ولایتش.
یا در بخش دیگری از مصاحبه ایشان صراحتاً میگوید که فقط به معیارهای دموکراسی غربی اعتقاد دارد و سخنی از ارزشهای اسلامی و مدل مردمسالاری دینی که با نظریه حضرت امام خمینی (ره) در قالب جمهوری اسلامی، نوعی جدید از ساختار سیاسی را در جهان مطرح کرده استٰ به میان نمی آید.
ایشان باید بفرمایند آیا واژه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی هیچ تفاوت باطنی با انقلاب و جمهوری فرانسه ندارد و اگر قرار بود تنها به معیارهای دموکراتیک بسنده شود، کدام ملتی در تاریخ اینگونه حماسهسازی کرده و فرزندانش را برای حفظ حکومت انقلابی تقدیم کرده است.
نکته مهمی که در این میان وجود دارد، تغییر ماهیت بخشی از اصلاحطلبان است که از جریانی که خط امام را انحصاری خود میداند، به نگرشی تبدیل شده است که صراحتاً از امام خمینی (ره) و اندیشههای امام عبور کرده است و با اصل مصلحت که حتی از نگاه سید محمد خاتمی اوج فقه سیاسی امام است، مخالفت میکند. آنچه از مصاحبه آقای تاجزاده برمیآید، این است که بخشی از این جریان از ابتدا نیز بسیاری از اعتقادات و اندیشههای ناب امام را نپذیرفته بودند و پذیرش این افکار، فقط تاکتیکی سیاسی و از سر این بود که در حکومت باقی بمانند.این نگرش، رویه دیگری از تفکر افرادی چون آیتالله منتظری است که تا وقتی که ولایت برای آنان بود، قایل به ولایت مطلقه رهبری بودند و چه بسا قائم مقام رهبری را به نیابت از ولیفقیه دارای بسیاری اختیارات میدانستند و در بسیاری از مجموعهها نماینده رسمی داشتند، اما امروز که برای ایشان نیست، حتی نیمی از این اختیارات را برای ولیفقیه نیز قایل نیستند.در حقیقت برخلاف آنچه آقای تاجزاده در ابتدای مطلب بیان میدارد، تغییرات گفتمانی آقایان بسیار زیگزاگی بوده است. آقای تاجزاده در بخش دیگری جریان فکری خود را حامی تمام حاشیهنشینان اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... میداند. آیا ایشان فراموش کردهاند که در زمانی نه چندان دور برای دورهای 8 ساله حکومت به دست آنان افتاد و تنها ایران را برای همه ایرانیان نخواستهٰ بلکه بلافاصله عده کثیری را حاشیهنشین سیاسی و فرهنگی نمودند و وزارت کشور که آقای تاجزاده تصدی امور آن را در مدت زمانی برعهده داشتند، نمونه بارزی برای بررسی صحت مدعای آقای تاجزاده میباشد. از این رو باید پرسید، آیا شما شعار «ایران برای همه ایرانیان» را در عمل اجرا کردید؟ البته آری، در صورتی که جناح و تفکر خود را «همه ایرانیان» بدانید. به هر تقدیر انتشار این مصاحبه نشان داد، اگر اصلاحطلبان تندرو در موقعیتی چالشی قرار گیرند و آنچه که در دل دارند بر زبان آرند، دیگر سنخیتی با نظام جمهوری و قانون اساسی ندارند و سیاستی که طی سالهای گذشته شکاف خود را با حاکمیت ناشی از اختلاف سلیقه و مشی با آیتالله خامنهای عنوان میکردند، رنگ میبازد و روشن میشود که این طیف نه تنها با شخص آیتالله خامنهای بلکه با اصل ولایت فقیه و ساختار جمهوری اسلامی مشکل دارند. دسته ها :
دوشنبه بیست و هشتم 2 1388