دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 20225
تعداد نوشته ها : 12
تعداد نظرات : 19
Rss
طراح قالب
 

 

اسفند 1357

مصاحبه دریادار دکتر سید احمد مدنی وزیر دفاع دولت موقت با واشنگتن پستیکی از شفاف ترین موضعگیری های ملی گرایان در صدر انقلاب است: "ما تصمصیم داریم سلاحهای خریداری شده از امریکا از جمله هواپیماهای اف-14 را باین کشور پس دهیم... ارتش نصف خواهد شد..."

او تمام القاب لازم برای کارشناس بودن را داشت؛مدرک دانشگاهی دکترای حقوق، درجه نظامی دریاداری و سابقه همراهی با مبارزات ملی ( حداقل آنگونه که اعلام شده بود) و... همه سبب می شد که این سخنان کارشناسانه تلقی شود. زیرا او معتقد بود " جمهوری اسلامی در خلیج فارس و اقیانوس هند دیگر نقش ژاندارم منطقه را به عهده نخواهد داشت و از صرف هرگونه برنامة پرهزینه در این منطقه جلوگیری خواهد کرد " و هزینه های هر پرواز اف-14 به قدری سنگین است که استرداد آنها مطابق منافع ملی خواهد بود. او آینده را بدون در نظر گرفتن دشمنان ترسیم می نمود. 

هواپیمای جنگی اف-14 در آن زمان پیشرفته ترین جنگنده جهان بود و به واسطه وام ایران به آمریکا از خطر ورشکستگی نجاتیافته بود و به همین دلیل آمریکا ناگزیر به تحویل تعدادی از آن به متحدش در خاورمیانه رضایت داده بود و تنها در اختیار ایران و آمریکا قرار داشت. در طی سال های جنگ تحمیلی، جنگنده اف-14، خسارات جبران ناپذیری را به نیروی هوایی رژیم بعثی وارد آوردند که اگر تقویت بعدی صدام توسط غرب صورت نمی گرفت، نیروی هوایی عراق در ابتدا به طور کلی نابود و تقریباً فلج گشته بود. حتی گفته می شد که فرمانده نیروی هوایی عراق به خلبانان فرمان داده بود که در صورت مشاهده تامکت های ایرانی، به سرعت عقب نشینی کرده و درصدد مقابله با آن بر نیایند؛ چرا که پیروز نبرد از ابتدا معلوم بود. 

بیان ضرورت استرداد چنین سلاح کارآمدی به بهانه های عدم صرفه اقتصادی از سوییک به ظاهر متخصص انقلابی در بحرانی ترین شرایط انقلاب اگر موجب سستی در نگهداری آن می گردید بی شکیک دستاورد مهم برای غرب و شکستی برای نظام نوپای اسلامی بود. 

 

اسفند 1385

دکتر احمد شیرزاد، نماینده مجلس ششم که انجمن اسلامی دانشکده علوم اجتماعی او را به عنوان کارشناس مسایل هسته ای دعوت نموده بود در سخنانی در دانشگاه تهران گفت:" اکنون سه سال است که بحث ایجاد چرخه غنی سازی اورانیوم در ایران مطرح و باعث شده انواع اتهامات از سوی کشور های غربی متوجه ایران شود. این اتهام ها سبب شده رابطه ما با دنیا تغییر کند و به ضرر ما تمام شود در حالیکه اساسا وقتی معادن اورانیوم ما بسیار محدود هستند چگونه می خواهیم چرخه سوخت داشته باشیم. برآورد کل معادن ما حاکی از این است که بیش از هزار و چهار صد تن ذخیره نداریم ... ایران با توجه به اینکه ذخیره بسیار پایینی، آن هم با خلوص پایین دارد، اکنون به دنبال تکمیل این چرخه است در حالی که همواره هزینه های زیاد اقتصادی و سیاسی در این رابطه پرداخت کرده است... من سئوالم این است که این همه هزینه دادن به خاطر چیست. " این دقیقا همان شبهه ای بود که اوایل سال جاری نیز توسط مباحث به ظاهر علمی برخی از مدعیان ملی گرایی طرح شد اما با پاسخهای به موقع متخصصان مشخص گردید که اطلاعات مذکور که از آن برای غیر اقتصادی بودن این صنعت کمک گرفته می شود اطلاعاتی کهنه و مربوط به قبل از اکتشافات و مطالعات جدید در معادن بندر عباس، ساغند، ناریگان ، خشومی و... بوده است. 

هدف شیرزاد از طرح چنین بحثی که پیشتر پاسخ گرفته است را می توان در ادامه سخنانشیافت: "انرژی هسته ای از ابتدا پتانسیل ایجاد وفاق داشت و با شعار انرژی هسته ای حق مسلم ماست این وفاق ایجاد شد، اما این وفاق تا کی می تواند ادامه پیدا کند؟... دیگر انرژی هسته ای قادر نخواهد بود بسیج توده ای ایجاد کند. "

این نوع اظهار نظر ها در شرایطی ابراز می شود که دشمن بیشترین فشارش را برای تعلیق حتی بسیار کوتاه مدت فعالیت های هسته معطوف داشته است. این بار اوست که خواستهیا ناخواسته  در مسیر دشمن گام بر می دارد. داستان پطروس فداکار را ازیاد نبرده ایم؛ اگر امروز جلوی این روزنه که تلاش می شود در سد حاصل از وحدت ملی ایجاد کنند را نگیریم اسفند 1404 ...

دسته ها : انقلاب اسلامی
شنبه پنجم 11 1387

رابطه بین یک ملت بپاخاسته برای رهایی از چنگال چپاولگران بین‌المللی با یک چپاولگر عالم‌خوار ، همیشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما این قطع رابطه را به فال نیک می‌گیریم ؛ چون که این قطع رابطه دلیلی بر قطع امید آمریکا از ایران است من کرارا گوشزد نموده‌ام که رابطه ما با امثال آمریکا ، رابطه ملت مظلوم با جهان‌خواران است.

این جملات بخشی از پیام  بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران خطاب به ملت ایران پس از انتشار خبر قطع رابطه آمریکا با ایران در تاریخ 19 فرورین سال 1359 است. اینک 27 سال از آن اتفاق تاریخی می گذرد و همانگونه که امام راحل پیش بینی کرده بود این قطع رابطه آثاری نیک برجای گذاشت. تنها نگاهی به صنایع نظامی کشور که برخی در دنیا نحصر به فرد است و مقایسه آن با زمان رابطه که کاملا وابسته به آمریکا  و غرب بود، و یا پیشرفت کشور در صنعت، سد سازی و ... که به برکت خود اتکایی بروز یافت بیانگر میمنت این قطع ارتباط بود. اما مدتی است سخن از برقراری رابطه با آمریکا و بررسی منافع و ضررهای آن نقل محافل سیاسی شده است. با این تفاوت که ایران 1386 کشوری مستقل است که نقشی جدی در عرصه های بین المللی دارد.

زمزمه برقراری رابطه با آمریکا اندکی پس از انتخابات دوم خرداد 1376 آغاز شد تا سرانجام هجدهم دی ماه 1376، سید محمد خاتمی در یک گفتگوی طولانی با کریستین امانپور، خبرنگار CNN ، فصل جدیدی از روابط خارجی ایران را به نمایش گذاشت. در این گفتگو خبرنگار CNN از شعار مرگ بر آمریکا ،سوزاندن پرچم آمریکا و گروگانگیری سخن گفت ورئیس جمهور ایران پاسخ داد:" من می گویم که مسائل را باید با همه جوانب و ریشه هایش یافت. اگر شعاری در ایران داده می شود شما بعنوان یک خبرنگار از همه کسانی که شعار می‌دهند بپرسید که آیا شعار آنها متوجه مردم آمریکا است؟ همه خواهند گفت، نه تنها ، به مرگ مردم آمریکا راضی نیستیم، بلکه آنها را مردم بزرگی می دانیم. حتی منظور، نابودی و براندازی حکومت آمریکا هم نیست بلکه سمبلی است از مرگ نوعی رابطه میان ایران و آمریکا است " خاتمی سپس درباره احتمال مذاکره با سیاستمداران آمریکایی به خسارتهای تاریخی که آمریکا به ایران وارد کرده اشاره کرد و گفت:« دولت آمریکا به صراحت اعلام کرده است که در کودتای سال 1332 علیه دولت ملی مصدق شرکت داشته و دولت ایران را سرنگون کرده و بلافاصله بعد ازآن، حکومت کودتا را با چهل و پنج میلیون دلار وام تقویت کرده است. دولت آمریکا قانون کاپیتولاسیون را بر ما تحمیل کرده است. بعد از انقلاب رفتاری که دولت آمریکا داشته است، رفتاری متمدنانه نبوده و با ما دشمنی کرده است... بی اعتمادی بسیاری وجود دارد. اگر مذاکره براساس احترام متقابل نباشد، هیچ وقت آن مذاکره به نتیجه نمی رسد... در این دیوار بلند بی اعتمادی اولاً باید رخنه ای ایجاد شود تا زمینه ای برای تغییر وضعیت و مطالعه در وضعیت جدید پیش بیاید.»

در واکنش به این مصاحبه مک کوری، سخنگوی وقت کاخ سفید، سخنان رئیس جمهور ایران را مثبت ارزیابی کرده و حتی قدردانی کلینتون از آن را علام می‌کرد؛ اما دولت ایالات متحده هیچ گام عملی و روشنی برای اعتمادسازی پیشنهاد نکرد. این سردرگمی و عدم نمایش حسن نیت در دولت دموکرات کلینتون موجب شد بعدها بسیاری از کارشناسان سیاست خارجی آمریکا ابراز ناخرسندی خود را با رسانه ها درمیان بگذارند.

سخنان خاتمی در داخل کشور مورد انتقاد بسیاری قرار گرفت؛ اگرچه وجه غالب انتقادها درباره ادبیات سیاسی به کار رفته همچون تمدن بزرگ دانستن کشور تازه تاسیس آمریکا و یا به کار گیری کلمه شهید برای رییس جمهور مقتول آمریکا بود اما به باز کردن باب مذاکره نیز یکی از انتقادهای سیاسیون بود. رهبر فرزانه انقلاب در نماز جمعه 26/10/1376 درباره این مصاحبه چنین فرمودند:" در آن مصاحبه، همه‌ى مواضع اصولى ما در زمینه‌ى رابطه با امریکا و اسرائیل به خوبى بیان شد. همه‌ى مطالبى که باید بیان مى‌شد، بیان شد؛ من با دقّت گوش کردم. آنچه درباره‌ى مذاکره با امریکا لازم بود گفته شود، گفته شد؛ آنچه راجع به رابطه با امریکا لازم بود گفته شود، گفته شد؛ آنچه راجع به اسرائیل، راجع به مبارزان فلسطینى و بعضى قضایاى داخلى لازم بود گفته شود، بیان شد و خیلى خوب بود. من دعا کردم؛ هم ایشان را، هم وزیر امور خارجه را، و هم بعضى مسؤولان دیگر را که در این زمینه‌ها مواضع خوبى گرفتند. حال چیزهایى هم ممکن است مربوط به سلایق و لحنها باشد؛ با آنها کارى نداریم. آنچه اصولى و مهم بود، همین مسائل مربوط به رابطه و مذاکره و حکومت صهیونیستى بود، که اینها خوب گفته شد و مطالب خوبى بود. حال دشمن اگر نخواهد که به این حرفها - که برخلاف میل اوست - اعتراف کند، دشمن است دیگر؛ ما از دشمن چه توقّعى داریم؟ ما باید خودمان بفهمیم که هدف و غرض دشمن چیست."

اما آنچه در عمل واقع شد آمریکا حاضر به پذیرفتن اشتباهات خود نگردید و همچنان با خوی استکباری به دنبال مذاکره بود. رهبر معظم انقلاب در نخستین روز سال 1377 با اشاره به این رفتار آمریکا چنین فرمودند:" آمریکاییها خودشان مى‌خواهند این طور وانمود کنند که اگر ملت ایران با ما رابطه برقرار نکند، منزوى مى‌شود! ما با امریکا، رابطه هم برقرار نکردیم، رابطه را هم رد کردیم؛ نه که منزوى نشدیم، بلکه در قضیه‌ى اجلاس سازمان کنفرانس اسلامى در تهران و یک قضیه‌ى دیگر قبل از آن، همه‌ى دنیا گفتند که آمریکا در مقابل ملت ایران منزوى شد! ایستادگى یک ملت، موجب انزواى او نمى‌شود، بلکه بیشتر موجب عزّت او مى‌گردد. همچنان که رابطه با دولت آمریکا یا هر دولت دیگر هم هیچ گره‌اى را از کار ملتى که خودش نتواند دردهاى خود را علاج کند، باز نمى‌کند."

اگرچه هیچگاه بحث مذاکره با آمریکا از سوی عده ای به فراموشی سپرده نشد اما رونق آن در افکار عمومی به سردی گرایید تا سرانجام با پیچیده شدن اوضاع منطقه و با توجه به حضور آمریکا در افغانستان و عراق بار دیگر بحث مذاکره از سوی آمریکا به میان کشیده شد. جالب تر آنکه برای این تقاضا پیش شرطهایی نیز تعیین گردید.

این موضوع که مورد علاقه رسانه های جهان است  با برگزاری اجلاسهای امنیتی عراق بار دیگر رونق گرفته بر صدر اخبار روزنامه های غربی نشست. اجلاسهایی که با تاخیری دو ساله و بعد از تغییر چند فرمانده آمریکایی برپا شد و رسانه ها آنرا  تائیدی بر اهمیت و نقش ایران در منطقه دانستند و نوشتند واشنگتن با به رسمیت شناختن قدرت و اهمیت ایران خواهان پایان خصومت ها است. این اجلاسها تنها گامهای کندی در این راستا بود. منوچهر متکی، وزیر خارجه ایران پیش از آغاز اجلاس شرم الشیخ در پاسخ به این هیاهوی رسانه ای امکان مذاکره با مقامات ارشد آمریکایی در جریان اجلاس را رد نکرده اما در عین حال گفته بود: "طبیعتاً مسائل مهمی مانند وضعیت عراق یا اختلافات طولانی بین ایران و آمریکا را نمی توان با شتاب حل و فصل کرد". دکتر احمدی نژاد، نیز گفته بود: "ملت ایران از گفتگوی صادقانه استقبال می ‌کند."و در عین حال هشدار داده بود: "اگر فکر می ‌کنند چون نتوانستند از طریق فشار و تبلیغات حق ملت ایران را ضایع کنند، با مذاکره و گفتگو می ‌توانند به هدفشان برسند، اشتباه می ‌کنند".

آنچه مسلم است از تلاش ده ساله اخیر آمریکا برای مذاکره با ایران و پاسخهای مسئولین کشور از سلیقه های سیاسی گوناگون چنین به نظر می رسد که کاخ سفید تنها در صورتی در این مسیر موفق خواهد بود که مذاکره براساس احترام متقابل بوده و رفتارهای اعتماد ساز جدی از خود بروز دهند. بی شک موضع اخیر رایس که پس از بیان اینکه " آمریکا تصمیم گرفته است که در مورد امنیت در عراق، با ایران وارد گفتگو بشود... از مدت ها پیش مجراهای گفتگو بازشده بود و به نظر می رسد که زمان مناسب برای فعال کردن آن فرا رسیده است. " ، بار دیگر تهران را به حمایت مالی و تسلیحاتی از شورشیان عراقی متهم کرده است کمکی به پیشرفت این مسیر نخواهد کرد. ایران بارها در مقام حل مشکل مردم عراق با اشغالگران به مباحثه غیر رو در رو پرداخته و اینبار احتمال مباجثه رودررو می رود. این امر بی شک جدای از مذاکره آمریکا با ایران بر سر مشکلات دو کشور است. آمریکا اگر خواهان بهبود روابط با ایران است باید رفتار استکباری خود را کنار بگذارد.

دسته ها : انقلاب اسلامی
شنبه پنجم 11 1387

هدف‌ صورتهای‌ مالی‌ عبارت‌ از ارائـه‌ اطلاعاتی‌ تلخیص‌ و طبقه‌بندی‌ شده‌ درباره‌ وضعیت‌ مالی‌، عملکرد مالی‌ و انعطاف‌پذیری‌ مالی‌ واحد تجاری‌ است‌ که‌ برای‌ طیفی‌ گسترده‌ از استفاده‌کنندگان‌ صورتهای‌ مالی‌ در اتخاذ تصمیمات‌ اقتصادی‌ مفید واقع‌ گردد. . اعتقاد براین‌ است‌ که‌ هرگاه‌ صورتهای‌ مالی‌ معطوف‌ به‌ تأمین‌ نیازهای‌ اطلاعاتی‌ سرمایه‌گذاران‌ باشد ،  اکثر نیازهای‌ سایر استفاده‌کنندگان‌ را نیز در حد توان‌ برآورده‌ می‌کند بنابراین هدف اصلی گزارشگری مالی تهیه اطلاعات مفید جهت تصمیم گیریهای سرمایه گذاری و اعتباردهی می باشد.

اتخاذ تصمیمات‌ اقتصادی‌ توسط‌ استفاده‌کنندگان‌ صورتهای‌ مالی‌ مستلزم‌ ارزیابی‌ توان‌ واحد تجاری‌ جهت‌ ایجاد وجه‌ نقد و زمان‌ و قطعیت‌ ایجاد آن‌ است‌.  ارزیابی‌ توان‌ ایجاد وجه‌ نقد از طریق‌ تمرکز بر وضعیت‌ مالی‌، عملکرد مالی‌ و جریانهای‌ نقدی‌ واحد تجاری‌ و استفاده‌ از آنها در پیش‌بینی‌ جریانهای‌ نقدی‌ مورد انتظار و سنجش‌ انعطاف‌پذیری‌ مالی‌، تسهیل‌ می‌گردد.

واحدگزارشگر: به‌ یک‌ واحد تجاری‌ منفرد یا گروه‌ واحدهای‌ تجاری‌ اطلاق‌ می‌شود که‌ موضوع‌ یک‌ مجموعه‌ صورتهای‌ مالی‌ مشخص‌ است‌ که‌ بنابر الزامات‌ قانونی‌، قراردادی‌ یا عرفی‌ و به‌منظور رفع‌ نیازهای‌ اطلاعاتی‌ استفاده‌کنندگان‌ تهیه‌ و ارائه‌ می‌شود.

 

یک‌ مجموعه‌ کامل‌ صورتهای‌ مالی‌ شامل‌ ترازنامه‌، صورت‌ سود و زیان‌، صورت‌ سود و زیان‌ جامع‌ و صورت‌ جریان‌ وجوه‌ نقد (که‌ از این‌ به‌ بعد صورتهای‌ مالی‌ اساسی‌ نامیده‌ می‌شود) و یادداشتهای‌ توضیحی‌ می‌باشد. مسئولیت‌ تهیه‌ و ارائه‌ صورتهای‌ مالی‌ با هیأت‌مدیره‌ یا سایر ارکان‌ اداره‌کننده‌ واحد تجاری‌ است‌.

ترازنامه: وضعیت‌ مالی‌ یک‌ واحد تجاری‌ دربرگیرنده‌ منابع‌ اقتصادی‌ تحت‌ کنترل‌ آن‌،  ساختار مالی‌ آن‌، میزان‌ نقدینگی‌ و توان‌ بازپرداخت‌ بدهیها و ظرفیت‌ سازگاری‌ آن‌ با تغییرات‌ محیط‌ عملیاتی‌ است‌. اطلاعات‌ درباره‌ وضعیت‌ مالی‌ در ترازنامه‌ ارائه‌ می‌شود.

ترازنامه‌ باید حداقل‌ حاوی‌ اقلام‌ اصلی‌ زیر باشد:

 الف‌ . داراییهای‌ ثابت‌ مشهود

 ب‌   . داراییهای‌ نامشهود

 ج‌   . سرمایه‌گذاریها

 د   . موجودی‌ مواد و کالا

 ه  . حسابها و اسناد دریافتنی‌ تجاری‌ و سایر حسابهاو اسناد دریافتنی‌

 و   . موجودی‌ نقد

 ز   . حسابها و اسناد پرداختنی‌ تجاری‌ و سایر حسابها و اسناد پرداختنی‌

 ح‌  . ذخیره‌ مالیات‌ ،

 ط‌  . ذخیره‌ مزایای‌ پایان‌ خدمت‌ کارکنان‌

 ی‌  . بدهیهای‌ بلندمدت‌

 ک‌  . سهم‌ اقلیت‌

 ل‌   . سرمایه‌ و اندوخته‌ها

 

صورت سود و زیان: عملکرد مالی‌ واحد تجاری‌ دربرگیرنده‌ بازده‌ حاصل‌ از منابع‌ تحت‌ کنترل‌ واحد تجاری‌ است‌. اطلاعات‌ درباره‌ عملکرد مالی‌ درصورت‌ سود و زیان‌ و صورت‌ سود و زیان‌ جامع‌ ارائه‌ می‌شود.

صورت‌ سود و زیان‌ باید حداقل‌ شامل 10 قلم باشد :

الف‌ . درآمدهای‌ عملیاتی‌

ب‌  . هزینه‌های‌ عملیاتی‌

ج‌  . سود یا زیان‌ عملیاتی‌

د . هزینه‌های‌ مالی‌

ه  . سایر درآمدها و هزینه‌های‌ غیرعملیاتی‌

و  . مالیات‌ بردرآمد

ز  . سود یا زیان‌ فعالیتهای‌ عادی‌

ح‌  . اقلام‌ غیرمترقبه‌

ط‌  . سهم‌ اقلیت‌

ی‌  . سود یا زیان‌ خالص‌

 

صورت سود و زیان جامع : صورت‌ سود و زیان‌ جامع‌ به‌ عنوان‌ یک‌ صورت‌ مالی‌ اساسی‌ ،  باید کل‌ درآمدها و هزینه‌های‌ شناسایی‌ شده‌ طی‌ دوره‌ را که‌ قابل‌ انتساب‌ به‌ صاحبان‌ سرمایه‌ است‌ ،  به‌ تفکیک‌ اجزای‌ تشکیل‌دهنده‌ آنها نشان‌ دهد. به عبارت دیگر تمام اقلامی که حقوق صاحبان سهام را تغییر می دهند بغیر از آورده و ستانده صاحبان سهام در آن نمایش داده می شود.

صورت جریان وجه نقد: اطلاعات‌ در مورد جریانهای‌ نقدی‌ درصورت‌ جریان‌ وجوه‌ نقد ارائه‌ می‌شود.  این‌ اطلاعات‌ از جنبه‌ای‌ دیگر عملکرد مالی‌ واحد تجاری‌ را از طریق‌ انعکاس‌ مبالغ‌ و منابع‌ اصلی‌ جریانهای‌ ورودی‌ و خروجی‌ وجه‌ نقد به‌ نمایش‌ می‌گذارد.  

یادداشتهای‌ توضیحی:‌ یادداشتهای‌ توضیحی‌ و صورتهای‌ مالی‌ اساسی‌ یک‌ مجموعه‌ بهم‌پیوسته‌ می‌باشند.  نقش‌ یادداشتهای‌ توضیحی‌، برجسته‌ نمودن‌ و تشریح‌ اقلام‌ مندرج‌ در صورتهای‌ مالی‌ اساسی‌ است‌. افشای‌ اطلاعات‌ در یادداشتهای‌ توضیحی‌،  نمی‌تواند ارائه‌ نادرست‌ یا حذف‌ اطلاعات‌ در صورتهای‌ مالی‌ اساسی‌ را تصحیح‌ یا توجیه‌ کند.

 

اقلام اصلی صورتهای مالی :

1-    دارایی : حقوق نسبت به منافع اقتصادی آتی یا سایر راههای دستیابی مشروع به آن منافع که در نتیجه معاملات یا سایر رویدادهای گذشته به کنترل واحد تجاری درآمده است.

2-      بدهی : تعهد انتقال منافع اقتصادی توسط واحد تجاری ناشی از معاملات یا سایر رویدادهای گذشته است.

3-      حقوق صاحبان سرمایه: باقیمانده‌کسر جمع‌ بدهیهای‌ واحد تجاری‌ از جمع‌ داراییهای‌ آن‌

4-      درآمد: عبارتست‌ از افزایش در حقوق‌ صاحبان‌ سرمایه‌ بجز مواردی‌ که‌ به‌ آورده‌ صاحبان‌ سرمایه‌ مربوط‌ می‌شود.

5-      هزینه‌:عبارتست‌ از کاهش در حقوق‌ صاحبان‌ سرمایه‌ بجز مواردی‌ که‌ به‌ ستانده‌ صاحبان‌ سرمایه‌ مربوط‌ می‌شود.

6-      آورده‌ صاحبان‌ سرمایه‌: افزایش‌ در حقوق‌ صاحبان‌ سرمایه‌ ناشی‌ از سرمایه‌گذاری‌ در واحد تجاری‌ جهت‌ کسب‌ یا افزایش‌ حقوق‌ مالکانه را گویند.

7-    ستانده‌ صاحبان‌ سرمایه‌: کاهش‌ در حقوق‌ صاحبان‌ سرمایه‌ ناشی‌ از انتقال‌ داراییها به‌صاحبان‌ سرمایه‌ یا ایجاد بدهی‌ در قبال‌ آنها به‌منظور کاهش‌ حقوق‌ مالکانه‌ و یا توزیع‌ سود را گویند.

 

پنج شنبه سیم 8 1387
X