دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 5966
تعداد نوشته ها : 4
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب


می گویند در روزگاران نه چندادن گذشته ، مردی که زندگی خود را از راه کفاشی می گذرانید ،روزی جوالدوزش را گم کرد و هرچه گشت ، آن را در حجره نیافت و حتی وقتی که شب هنگام به خانه باز می گشت ، در فکر جوالدوز گمشده اش بود.تا اینکه وضو گرفت و به نماز ایستاد .فرزند نوجوانش شاهد نمازخواندن پدر بود که مشاهده کرد پدر به طور ناگهانی به نمازش سرعت داد و پس از اینکه سلام نماز را گفت با شادی و شعف بسیار فریاد کشید یافتم ! یا فتم !نوجوان شگفت زده از پدر پرسید :"چه چیز را یافتید پدر؟" پدر که از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید ، گفت :"جوالدوزم را، جوالدوزی که گم کرده بودم پیدا شد."نوجوان گفت :جوالدوزتان را گم کرده بودید کجا پیدایش کردید؟ پدر گفت:"آن را در کنار حوض وسط بازارچه جا گذاشته ام ؛ ولی فراموش کرده  بودم اما وقتی که مشغول نماز بودم ، ناگهان یادم آمد که جوالدوز کجاست." پدر آماده بیرون رفتن بود که با پرسشی از جانب فرزندش بر جای میخکوب شد.سوالی که مسیر زندگی او را تغییر داد؛ تا جایی که گفته اند از آن پس به تحصیل علوم دینی پرداخت و دانشمندی زاهد شد ،و آن سوال این لود،فرزند پرسید:"پدرم آیا در حال نماز و راز و نیاز با خدا بودی یا دنبال جوالدوزت می گشتی ؟"
برای ایجاد حداقل حضور قلبی دو نکته را باید رعایت کرد ؛
اول انکه محلی برای نماز انتخاب شود که توجه انسان را به خود مشغول نکند.
دوم ،دانستن معنای جمله های نماز
امیدورام در تمامی مراحل زندگی شاد باشید

چهارشنبه سیم 11 1387
اگر می خواهید بدانید خداوند به پول و ثروت با چه نظر پستی می نگرد ، نگاه کنید و ببینید آن را در اختیار چه افرادی قرار داده است.
چارلز دیکنز
دسته ها : سخنان بزرگان
چهارشنبه سیم 11 1387

چگونه به عدالت هستی ایمان نداشته باشم ؛حال که می دانم رویای انان که بر بالش پر می خوابند ،زیباتر از رویای ان کسان نیست که شب هنگام به خشتی ناهموار سر می نهند.

جبران خلیل جبران

دسته ها : سخنان بزرگان
چهارشنبه سیم 11 1387

وقتى کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگى را در تابلوى اعلانات دیدند که روى آن نوشته شده بود

دیروز فردى که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت. شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ١٠ در سالن اجتماعات برگزار مى‌شود دعوت مى‌کنیم.


در ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ یکى از همکارانشان ناراحت مى‌شدند امّا پس از مدتى، کنجکاو مى‌شدند که بدانند کسى که مانع پیشرفت آن‌ها در اداره مى‌شده که بوده است.


این کنجکاوى، تقریباً تمام کارمندان را ساعت١٠ به سالن اجتماعات کشاند. رفته رفته که جمعیت زیاد مى‌شد هیجان هم بالا مى‌رفت. همه پیش خود فکر مى‌کردند:این فرد چه کسى بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود؟ به هر حال خوب شد که مرد!?


کارمندان در صفى قرار گرفتند و یکى یکى نزدیک تابوت مى‌رفتند و وقتى به درون تابوت نگاه مى‌کردند ناگهان خشکشان مى‌زد و زبانشان بند مى‌آمد.


آینه‌اى درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه مى‌کرد، تصویر خود را مى‌دید. نوشته‌اى نیز بدین مضمون در کنار آینه بود:

تنها یک نفر وجود دارد که مى‌تواند مانع رشد شما شود و او هم کسى نیست جزء خود شما. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید زندگى‌تان را متحوّل کنید. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید بر روى شادى‌ها، تصورات و موفقیت‌هایتان اثر گذار باشید. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید به خودتان کمک کنید.

 

زندگى شما وقتى که رئیستان، دوستانتان، والدین‌تان، شریک زندگى‌تان یا محل کارتان تغییر مى‌کند، دستخوش تغییر نمى‌شود. زندگى شما تنها فقط وقتى تغییر مى‌کند که شما تغییر کنید، باورهاى محدود کننده خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها کسى هستید که مسئول زندگى خودتان مى‌باشید.


مهم‌ترین رابطه‌اى که در زندگى مى‌توانید داشته باشید، رابطه با خودتان است.


خودتان را امتحان کنید. مواظب خودتان باشید. از مشکلات، غیرممکن‌ها و چیزهاى از دست داده نهراسید. خودتان و واقعیت‌هاى زندگى خودتان را بسازید.
دنیا مثل آینه است. انعکاس افکارى که فرد قویاً به آن‌ها اعتقاد دارد را به او باز مى‌گرداند. تفاوت‌ها در روش نگاه کردن به زندگى است.باتشکر از سایت

errooortm.com

دسته ها :
چهارشنبه سیم 11 1387
X