سلام به همه دوستان.
دوباره بعد از يكسال اومدم.
حقيقتش من در جاي ديگه اي وبلاگ دارم(همين وبلاگ كلام كه لينكشو گذاشتم) و هميشو اونجا فعاليت ميكردم اما اگه اينجا ببينم تاثير داره شايد اينجاهم بيام و ثبت مطلب كنم.
اين بستگي به شما دوستان داره
جهاد از منظر قرآن
قرآن کتاب وحی و آیینه ی تمام نمای حقایق هستی و مادر تمام علوم و معارف اسلامی است. برآن شدم تا آیاتی از این منبع رشد و کتاب معرفت را که سخن از جهاد و مجاهده دارد، زینت بخش این مجموعه قرار دهیم.بدان امید که آیات قرآن همیشه آویزه گوش و چراغ راهمان قرار گیرد.
انگیزه جهاد
« فَلْیُقاتِلْ فی سَبیلِ اللهِ الَّذینَ یَشرونَ الْحَیوةَ الدّنْیا بِالْاخِرَةِ وَ مَنْ یُقاتِلْ فی سَبیلِ اللهِ فَیُقْتَلْ اَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤ تیهِ اَجْراً عَظیماً» نساء-74
مومنان باید در راه خدا با آنانکه حیات مادی دنیا را بر آخرت برگزیده اند جهاد کنند و هرکس در جهاد براه خدا کشته شود یا فاتح گردیده، بزودی در بهشت ابدی او را اجری عظیم خواهیم داد.
« وَقاتِلو فی سبیلِ اللهِ وَاعلَموا اَنَّ اللهَ سَمیعٌ عَلیم » بقره-244
ای مومنان در راه خدا بجنگید و بدانید خدا به انگیزه و اعمال شما داناست.
وجوب جهاد
« وَجاهِدوُا فی سبَیلِ اللهِ حَقَّ جِهادِهِ...» حج-78
در راه خدا آنچنانکه حق خداوندی اوست جهاد کنید
« کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ » بقره-216
جنگ و جهاد بر شما واجب شد و حال آنکه شما از آن کراهت دارید.
مشروعیت جهاد
« وَ لَوْلا دَفْعُ النّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بَیْعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدٌ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللهِ کَثیراً » حج-40
اگر خداوند بعضی از مردم را به بعضی دیگر بوسیله جنگ و جهاد دفع نکند همانا خانه های خدا و مساجدی که نام خدا در آنها زیاد برده می شود، خراب و ویران میشد.
« وَ لَوْلا دَفْعْ النّاسِ بَعْضُهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْاَرْضُ » بقره-251
اگر خداوند بعی از مردم را به بعضی دیگر دفع نمی کرد همانا زمین پر از فساد می شد.
وجوب فراهم کردن تجهیزات نظامی برای جهاد
« وَ اَعِدّوُا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مَنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهَبوُنَ بِهِ عَدُوَّاللهِ وَ عَدُوَّکُمْ » انفال-60
و شما ای مومنان تا می توانید تجهیزات نظامی و آذوقه و آلات جنگی برای تهدید دشمنان خدا و دشمنان خودتان آماده کنید.
وجوب فرا گرفتن فنون جنگی
« یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنوُا خُذوُا حِذْرَکُمْ فَانْفِروُا ثُباتٍ اَوِنفِروُا جَمیعاً » نساء-79
ای اهل ایمان سلاح جنگی ( متناسب با شرایط زمانی و مکانی خود) برگیرید و آنگاه با تشکیلات منظم ، دسته دسته یا همه یکبار متفق برای جهاد بیرون روید.
صفات مجاهدین
« اَلتّائِبوُنَ الْعابِدوُنَ الْحامِدوُنَ السّائِحوُنَ الرّاکِعوُنَ السّاجِدوُنَ الْامِروُنَ بِالْمَعْروُفِ وَ النّاهوُنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظوُنَ لِحُدودِ اللهِ » توبه-112
صفات مجاهدین عبارتند از: توبه کنندگان، خداپرستان، شکرگزاران، روزه داران، نماز با خضوع گزاران، سجده کنندگان، امر به معروف و نهی از منکر کنندگان و نگهبانان حدود الهی.
مورد استثناء از جهاد
« لَیْسَ عَلَی الضُّعَفاءِ وَلا عَلیَ الْمَرْضی وَ لا عَلیَ الَّذینَ لا یَجِدونَ ما یُنْفِقونَ حَرَجٌ » توبه-91
بر عیفان و مریضان و کسانی که خرج سفر و نفقه عیال خود را ندارند تکلیف جهاد نیست.
صلح مشروط
« وَ اِنْ جَنَحوُا لِلسِّلْمِ فَاجْنَحْ لَها و تَوَکَّلْ عَلیَ اللهِ اِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیم » انفال-63
و اگر دشمنان به صلح مسالمت آمیز (با تأمین خواسته ها) تمایل داشتند تو نیز مایل به صلح باش و بر خدا توکل کن که او برهمه چیز و بر همه کس شنوا و داناست.
مرز نهایی جهاد
« وَ قاتِلوُا هُمْ حَتّی لا تَکوُنَ فِتْنَةٌ وَ یَکوُنَ الدّینُ لِلّهِ فَاِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ اِلّا عَلیَ الظّالِمینَ » بقره-192
تا وقتی با کافران جهاد کنید که فساد و فتنه گری در روی زمین از بین برود و همه در آیین خدا باشند و اگر آنها از جنگشان دست برداشتند شما هم با آنها نجنگید چرا که جنگ فقط با ظالمان است.
اجر جهاد
« فَضَّلَ اللهُ الْمُجاهِدینَ عَلیَ الْقاعِدینَ اَجْراًً عَظیماً » نساء-95
خداوند مجاهدان را بر غیر ایشان به پاداشی بزرگ برتری داده است.
« اِنَّ اللهَ اشْتَری مِنَ الْمُوْمِنینَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ...» توبه-111
همانا خداوند جانها و اموال مومنین را به بهای بهشت خریده است.
درست در آخرین روز تابستان ، زمانی که فرزندان این امت انقلابی خود را برای رفتن به مدرسه ها آماده می کردند ناگهان صدای مهیبی در اکثر شهرهای ایران مردم را متوجه خود کرد.
در وهله ی اول همه از هم می پرسیدند چه شده است؟! بعلت عدم آشنایی مردم با چنین صداهایی شایعات قوت گرفت. ضد انقلاب نیز با شیطنت خاصی به شایعه کودتا دامن میزد .همه در اضطراب و نگرانی و تشویش به هر خبری گوش می دادند.
اما تنها و تنها یک کلام مثل همیشه می توانست آنها را آرامش بخشد و آنان نیز منتظر همین پیام. و آنگاه امام با درایت خاص خود لب به سخن می گشاید،پیچ رادیوها و تلویزیونها باز شده و همه سراپا گوش می شوند:
« من پیامی به ملت خواهم داد و با صدای حسین و امثال آن ثابت خواهم کرد که این اذناب آمریکا قابل ذکر نیستند. ملت ایران گمان نکنند که ارتش ایران نمی تواند جلوی اینها را بگیرد، لیکن تا مسئله جدی نشود آنها جدّا عمل نمی کنند. آنروزی که مسئله جدی شد، به تمام اینها بطور جدی امر می کنم که عمل بکنند و عراق را سر جای خودش بنشانند. دیگر اینکه ممکن است این اشخاصی که با اسلام مخالفند و با جمهوری اسلامی از اول مخالف بودند ،حالا شایعه کنند که خود لشگر ایران و ارتش ایران و ژاندارمری ایران دارند خرابکاری می کنند تا شما را وادار کنند که با آنها مقابله کنید . خیر اینطور نیست . من خودم تماس دارم و همه مطالب پیش من میآید و من هر روزی که محتاج به این بشود که بسیجی بکنم خواهم کرد. انشاالله نیاید آن روزی که چنین امری واقع بشود.»
سخنان الهام بخش و در عین حال آرامش دهنده و مطمئن امام قلب امت را تسکین داده و جوانان را از کلاس درس به دانشگاه جبهه کشاند . پیکار خونین و آزادی بخش امت با استکبار جهانی (در قالب صدام) آغاز شده و حماسه های جاویدی بر صفحات زرین تاریخ اسلام و ایران نگاشته می
خدا جون
در سخت ترین شرایط زندگیم فقط تو رو در کنارم حس کردم.
در تنها ترین لحظات زندگیم فقط با یاد تو آروم شدم.
در تلخ ترین روزهای عمرم فقط یاد تو باعث مرحم زخمهام شد.
خدایا.ای عزیز ترین مهربان جهان
تو تنها امید من در هر شرایطی هستی
تو تنها عشق و علاقه ی من برای زندگی هستی
تو زیبا ترین و عاقلانه ترین مسیر زندگی هستی برای زنده ها
تو رو به حق تمام زیباییهایت یاد میکنم که یک لحظه،حتی یک لحظه منو به حال خودم واگذار نکنی.
تو رو به نام امید بخش "قادر علی کل شئ" ات صدات میکنم که تک درخت آرزوی من رو به ثمر برسونی
خدایا قلبم رو آکنده از عشقت کن
از انتهای قلبم فریاد میزنم که تنها تو همراه من بودی و خواهی بود...
مثل همیشه دوباره از اقیانوس بی انتهای جود و کرمت جرعه ای نصیبم کن که جز تو امیدی ندارم...
*یا الله*
چه زیبا سروده شاعر این شعر زیبا که واقعا درس بزرگی از زندگی در اون نهفته است.
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست
خرّم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
حالا درسته که این شعر زیبا رو قریب به اتفاق شماها شنیدید اما چه خوبه که سرلوحه بعضی از امورات زندگی قرار بدیم.
خداوکیلی چند درصد از ما موجودات دو پا به فکر هنرمندی و هنر نمایی تو این جهان هستیم؟
هنرنمایی او چیزی هست که ما دنبال رضای خدا هستیم.
گاهی اوقات آدم از شنیدن واژه ی "رضای خدا" وحشت میکنه!
با خودش میگه خیلی سخته که بتونیم رضای خدارو جلب کنیم چون باید تمام کارها درجهت مسیر الهی باشه و ما هم که انسانیم و جایز الخطا !
میگه من نمی تونم نماز اول وقت بخونم ، من نمیتونم صبح زود بیدار بشم .اصلا من با نماز خوندن حال نمی کنم، خدا که نیازی به نماز نداره پس براچی بخونم!
اما نمیگه که من نیازی دارم به نماز خوندن یا نه؟ من بیشتر میفهمم یا خدا؟
با خودش میگه: امکان نداره که موهامو ژل نزنم.حالا که همه ابروهاشونو بر می دارن پس چرا من نکنم؟! مگه من چه فرقی با بقیه دارم؟ اصلا جلو ی برو بچ زشته. آدم باید مرتب باشه!
اما فکر نمیکنه که مرتب بودن به زیر ابرو برداشتن نیست و فرق نداشتن به تقلید کور کورانه کردن نیست.درسته که زیبایی خوب و قشنگه اما خوب بودن از زیبا بودن مهم تره.
.
.
.
ای کاش ما آدم ها فقط به حرف هوای نفس گوش ندیم.
ای کاش گاهی اوقات بین فطرت و هوای نفس و بین عقل و دل یه مناظره بزاریم تا ببینیم حق کدوم طرفی هست.
ای کاش زمانی برسه که بفهمیم زمان چندانی نداریم ...