بنام خدابا سلامتعجب کردید !!! نه؟؟؟؟ حتماً با خود فکر میکنید در ادامه این عنوان چه مطلب خواهد آمد.صبر کنید همشو میفهمید.اول یه ذره از یک موضوعی رو که امروز 21/10/85 پیش اومد رو بگم، تا کم کم دلیل این عنوان رو متوجه بشید.امروز من پس از شرکت در امتحان اندیشه(2) دانشگاه پیام نور، اومدم تا با اتوبوسهای میدان صنعت _ میرداماد به طرف مترو بروم، پس تو ایستگاه منتظر اتوبوس شدم. ده دقیقه شاید هم پانزده دقیقه، طول کشید و از دور اتوبوسی دیدم. اما تا اتوبوس به پنجاه متری رسید ناامید شدم!!! چرا؟؟؟ چون اتیکت(اون تابلو جلوی اتوبوس که مبداء و مقصد روش مینویسند) اتوبوس آبی بود. آهان حالا فکر کنم بیشترتون فهمیدید منظورم چیه. همونطور که فهمیدید، اتوبوس از نوع ریالی بود. جالبه که من بعد از اون ده دقیقه (چه سر وقت، نه؟؟؟) صبر کردم، و اتوبوس بعدی اومد. اما صد افسوس که بازهم آبی بود. دیگه میدونید منظورمو(ریالی بود.)..... .تا اینجا یادون باشه. چون میخوام یه چیزایی دیگه بگم ربطش بدم به ادامه قبلی.اگه یادتون باشه، دقیقاً نمیدنوم ولی احتمالاً دوتا شهردار قبلِ احمدی نژاد بریم عقب، یه شهردار معروف، نه حتماً محبوب، بلکه قطعاً نا محبوب میبینیم. و اون کسی نبود و نیست، جز کرباسچی، همونی که محاکمه شد. همونی که از همه قشری بالا کشید. همونی که اون موقعها خیلیها طرفدارش بودند. همونی که اون موقعها خیلیها ازش تنفر داشتند و.... . آهان، همونی که نواب رو ساخت با اون آپارتمانهای عتیقش. زیادی وارد غیبت مجاز نشیم. برای وبلاگمون خطر داره. نه؟یادمه اون روزها این جناب شهردار یه چیزایی گفته بودند. که ذهن فراموش کار مردم حرفشو الان به یاد نمیارند. میدونین چی گفته بود. بهتره خودم بگم: « تهران رو باید اونقدر گرون کنیم که کسانی که زیر 400000 تومان در ماه درآمد دارند، نتونن تو این شهر زندگی کنند.» شاید دلیلش خلوت کردن تهران بوده؟ خدا عالمه؟ ولی با خوشبینی هم اگه اینو بپذیریم، همه میدونین که کسانی هم تو این شهر از قدیم بودند ولی حالا نیز به زور 200000 تومان در ماه دارند. پس یعنی میخواست مردمو از خونشون آواره کنه؟شاید خیلیهاتون بگید ما 100000 تومانش هم بزور داریم، 200000 تومان آرزومونه، 400000 تومان تو روءیامونه. شاید خیلیهاتون نیز بگید، کجای کاری، مگه 400000 تومان پوله، ما که درآمدمون اینه، تو گل موندیم. شاید هم اندکی از شما چون درآمد بالای میلیون دارند، زود این صفحه رو ببندند تا مبادا.... .بله اون زمان قرار بود زیر چهارصد تومانی نتونه تو تهران زندگی کنه. سادهلوحانس بگیم الان هم همین قیمته. و خیلیها تونستند به این قیمت برسند. اما باید بگویم نه، الان قیمت شده یک میلیون . البته این سیاست یه دوره رکود داشت. اونم زمان احمدینژاد بود . آره درست فهمیدید عنوان مطلبم الان تکرار میشه. کاش پس از احمدینژاد این موسسه رویان چند تا کپی ژنتیکی از احمدینژاد رو داشت و از اونا شهردار جدید انتخاب میشد.بله این طور که معلومه ما کپی ژنتیکی از احمدینژاد نداریم . باز هم معلومه که دوباره سیاست کرباسچی داره پیاده میشه . الان هم میخوام کم کم ادامه مطلب اون اتوبوس رو بگم.همه شاهدین که این شهردار جدید اتوبوسهای ریالی رو راه انداخته. تو جواب اعتراضها هم میگه ثروتمندان باید پول واقعی بدن فقیران پول ندن مردم عادی بلیت بدن. پس اگه اینطوریه الان تو تهران جای ثروتمندانه . مسخرس نه؟ . آخه کدوم ثروتمندی میاد سوار اتوبوس بشه. نمیدونم . کاش یه کم زرنگی کرباسچی رو داشت تا زود لو نمیرفت .یه چیزایی دیگه بگم . اینا حرفای دست چندم بود میدونم. بالاخره اتوبوس دوم هم اومد و دیدم که بازم ریالیه. خوب منم دلمو زدم به دریا، رفتم جلو به راننده گفتم: ببخشید به خاطر شما اتوبوس بلیتی نیومد؟. بیچاره راننده بیگناه هم که جا خورده بود. گفت: من فقط رانندهام . راستم میگفت. اون کارهای نبود من که قسم خوردم اصلاً سوار این اتوبوسها نشم و بنابراین هم سوار نشدم . حاضرم حتی شخصی چند برابر پول بدم ولی این اتوبوسها رو به نوبه خود تحریم کنم. پس منتظر موندم تا اتوبوس بعدی که بالاخره بلیتی بود..... . صبر کردم تا همه تو ایستگاه میرداماد پیاده شدند و من راننده تنها موندیم . رفتم جلو گفتم ببخشید میتونم یه سوال بپرسم. و گفتم اگه شما ده دقیقه به خاطر اتوبوسهای ریالی صبر نکنید جریمهتون میکنند؟ بعد دیدم این یکی جا نخورد و گفت:« اونا همکارمونن باید آخر کار دخلشونو تسلیم کنند . من نباید با زود اومدنم اونا رو بیکار کنم . میدونین چرا اینطوری شده چون شما مردم فرهنگ ندارید، بلیت نمیدید حالا بخورید، پول بدید. » گفتم: پس این اتوبوسها خصوصی نیستند. که خواست خودشو لو نده و طفره بره . ولی نتونست و گفت:« تازه کجاشو دیدید از این بدتر هم میشه و..... .»این حرفا رو یکه راننده که از نزدیک در جریان بود زد. حالا خودتون قضاوت کنید به نظرتون تنها راه نجات همین کپی ژنتیکی نیست !!!!!؟؟؟؟؟؟
پنج شنبه بیست و یکم 10 1385