صفحه ها
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 253139
تعداد نوشته ها : 109
تعداد نظرات : 6
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان


غبار فتنه از هر سو به هوا برخاسته است. علائم فتنه اکنون در محیط سیاسی ایران پدیدار است. این را به روشنی می توان دید. فتنه گران دیگر حتی چهره خود را هم نمی پوشانند. ضرورتی ندارد. فتنه گری آسان شده است. شبهه ظاهرا عرصه را بر حقیقت تنگ کرده؛ در این میانه کسانی راه را گم کرده اند و کسانی دیگر هم درمانده شده اند که از کدام سو باید رفت. حیله دشمن با شفقت دوست درآمیخته است. دور، دور منافقان است که فرمود: «اذا لقوا الذین آمنو قالوا آمنا و اذا خلوا الی شیاطینهم قالوا انا معکم». دستور است که به هنگام فتنه باید احتیاط ورزید و جز به یقین عمل نکرد. یقین امروز ما چیست؟
قبل از هر چیز واضح است که تمام توفیقات ایران چه در بخش دولتی و چه در دیگر بخش های نظام تقریبا به طور مستقیم محصول تدبیر، هدایت و نظارت رهبری بوده است و به همین دلیل دشمنان ایران اکنون آشکارا روی این تنها نقطه قوت زوال ناپذیر نظام تمرکز کرده اند. این موضوع البته جدید نیست. سال هاست که قدرت های طمع کرده در ایران فهمیده اند تا خیمه ولایت فقیه در ایران افراشته است، قادر به وارد آوردن هیچ ضربه اساسی به آن نخواهند بود و به همین دلیل اکنون تمام توطئه ها و دسیسه های خود را به آن سو جهت داده اند. در ماجرای انتخابات اخیر رهبر حکیم ایران زودتر از هر کس فهمید و به ملت گفت که برخی به انتخابات نه به عنوان فرصتی برای مشارکت در یک فرآیند سیاسی درون نظام، بلکه به مثابه «قلب یک فتنه» می نگرند. طرح پیشاپیش بحث «تقلب قطعی» از جانب یک گروه سیاسی خاص و همزمان با آن سازماندهی وسیع هواداران در قالب مجموعه هایی با عنوان سازمان رای که در ایام نزدیک به انتخابات به اردوکشی خیابانی منجر شد، نشان از آن داشت که کسانی روی انتخابات به عنوان فرصتی برای انجام یک «کار دیگر» حساب می کنند و به دست گرفتن دولت هدفی ثانوی و شاید هم مجازی است. پیش بینی این فتنه را قبل از هر جا در سخنان آقا می توان دید. همان موقع این سوال پیش آمد که اگر کسانی وقوع تقلب در انتخابات را قطعی می دانند، پس چرا با این شدت و حدت برای حضور در انتخابات در حال برنامه ریزی و تلاشند؟! قصه وقتی جالب تر شد که بعضی از چهره های شناخته شده اصلاح طلب بازی مشکوک و دوگانه ای را آغاز کردند. از یک سو در محافل خصوصی و گپ و گعده های حزبی، مکررا و به صراحت تمام می گفتند که کاندیدا شدن موسوی «دفن اصلاحات» بوده و او را ملامت می کردند که با از میدان به در کردن خاتمی «خیانتی تاریخی» به اصلاحات کرده است، و از سوی دیگر با مراجعه پی در پی به او، به شیوه هایی بعضا محیرالعقول در گوش او می خواندند که پیروزی در انتخابات قطعی است، کار احمدی نژاد تمام است، احمدی بای بای و ...! این بازی تا روز انتخابات ادامه داشت. ظهر روز انتخابات بعضی از سران حزب مشارکت و سازمان مجاهدین با دریافت اخباری از سراسر کشور که از باخت قطعی موسوی حکایت می کرد، سراسیمه و هراسان به ویلای قیطریه رفتند اما خروجی جلسه آنها این بود که بروند و پیروزی را به موسوی تبریک بگویند و عصر همان روز هم این کار را کردند!
تامل در مجموعه این مسیر نشان می دهد شاید بتوان گفت خود موسوی برای پیروزی در انتخابات وارد صحنه شده بود اما بخش بزرگی از اطرافیان او و مشخصا اعضای مرکزی احزاب کارگزاران، مشارکت و سازمان مجاهدین که اتفاقا تمامی آنها بعد از انصراف خاتمی با اکراه و انزجار تمام و فقط از سر ناچاری به موسوی پیوستند هدف دیگری داشتند و «فتنه» دقیقا همین جا شکل گرفت. این عده از مدت ها قبل می دانستندکه نه موسوی بلکه هیچ کس دیگر توان پیروزی در این انتخابات بر احمدی نژاد را ندارد و او رای خود را در اثر 4 سال تلاش بی وقفه پیشاپیش از مردم محروم و دردکشیده گرفته است. از دید این عده -که در ائتلافی استراتژیک با طرف خارجی برای برنامه ریزی های آینده شان به سر می بردند- حال که پیروزی در انتخابات ممکن نیست، باید ظرفیت های موسوی را به سمت دیگری سوق داد. ضرورتی نداشت این پروژه برای موسوی باز شود و نشد. او باید تصور می کرد در حال مبارزه انتخاباتی است و قطعا هم پیروز خواهد شد، منتها مسیری که برای او چیدند در واقع نه مسیر رقابت انتخاباتی بود و نه قرار بود به پیروزی ختم شود. درست برعکس، این عده به موسوی به عنوان فرصتی برای راه انداختن یک فتنه برای «اعتماد زدایی از مردم در داخل، و مشروعیت زدایی از دولت آینده در خارج» نگاه می کردند و این شدنی نبود الا اینکه موسوی انتخابات را ببازد و بعد اولا با توجه به روحیه ای که از او سراغ داشتند و ثانیا با اتکا به زمینه ای که پیش تر درباره حتمی الوقوع بودن پیروزی ساخته بودند او را به عرصه نزاع خیابانی با نظام بکشانند و ...
مسیری که مهندس موسوی در چند ماه منتهی به انتخابات طی کرد مسیر پیروزی نبود. همان ایام کسانی از دوستداران او با تعجب می گفتند برای پیروزی باید کارهایی کرد که مهندس نمی کند و کارهایی نباید کرد که اتفاقا هر روز از او سر می زند! طرح پیشاپیش و جدی بحث تقلب، به راه انداختن کمیته های صیانت از آرا، سازماندهی وسیع جوانان هوادار در قالب های مختلف و به خیابان آوردن آنها چند هفته قبل از انتخابات، ایجاد آشوب های خیابانی و امتناع از حتی یک موضع گیری صریح علیه کسانی که به نام اصلاحات و حمایت از او به مردم عادی و اموال عمومی آسیب می زدند، نشست و برخاست با گروه هایی که نه فقط با دولت بلکه با اساس انقلاب هم مسئله دارند، اختصاص رنگ سبز به هواداران، اعلام پیروزی قطعی در انتخابات در حالی که هنوز رای گیری ادامه داشت آن هم در حضور خبرنگاران خارجی و بعد از انتخابات هم راه اندازی تجمعات خیابانی غیر قانونی و ایجاد فرصت و زمینه برای دشمنان تا ماهی غرض خود از آب گل آلود فتنه صید کنند. این روند هیچ شباهتی به رفتار کسی که خود را بخشی از نظام سیاسی و متعهد به چارچوب های آن می داند و مشغول یک رقابت سالم است، ندارد. برعکس، دقیقا شبیه رفتار کسی است که می خواهد با اساس سیستم سیاسی درگیر شود.
نکته ای که این تئوری را تقویت می کند این است که تمام آن سازمانی که برای موسوی ساخته بودند و به او می گفتند بناست اعجاز کند، بعد از انتخابات به هیچ درد موسوی نخورد بلکه کاملا در اختیار پروژه افراطیون قرار گرفت. نمونه واضح داستان سازمان رای و کمیته های صیانت از آراست. این کمیته ها که در سراسر کشور جمعیتی بیش از 40 هزار نفر را شامل می شد قرار بود اسناد و مدارک و گزارش های مربوط به تخلف درانتخابات را جمع آوری کند. اکنون بهانه اطرافیان موسوی این است که با قطع شدن سیستم پیامک این مجموعه نتوانست کار خود را انجام دهد. این البته توجیهی مضحک بیش نیست. اعضای کمیته های صیانت از آرا که سایت رسمی مهندس موسوی عصر روز انتخابات نوشت در 80 درصد صندوق ها حضور دارند و مطابق آمار رسمی وزارت کشور تعداد آنها 40600 نفر بوده، قلم و کاغذ که همراه داشته اند و اگر آن روز به دلیل قطع شدن سیستم پیامک نتوانستند گزارشی به بالادستی های خود ارسال کنند، فردای آن روز حتما می توانستند گزارشات مکتوب خود را به ستاد موسوی ارائه کنند. در این صورت اگر هر عضو این کمیته ها فقط یک برگ می نوشت ستاد موسوی که ادعا می کند بیش از 10 میلیون تقلب در انتخابات صورت گرفته لااقل باید بالای 40000 برگ گزارش در اختیار می داشت، و حال آنکه از سوی این ستاد بیش از چند ده صفحه به مراجع رسمی ارائه نشد. آیا آقای موسوی هیچ از خود پرسیده است که هزاران نفر اعضای کمیته های صیانت از آرای ایشان پس چه می کرده اند که فردای انتخابات نتوانستند هیچ کمکی به او برای اثبات ادعای بزرگ تقلب میلیونی بکنند و نهایتا هم به لطیفه هایی مانند اینکه «به عملکرد دولت قبل از انتخابات اعتراض داریم نه به خود انتخابات» متوسل شدند؟! این پرسش جواب روشنی دارد. آقای موسوی باید توجه کنند که اعضای این کمیته ها اساسا انگیزه ای برای انجام وظیفه واقعی خود نداشتند و روز انتخابات هم در بسیاری از حوزه ها در آستانه غروب فراخوانده شدند تا به عنوان لیدرهای سازمان آشوب عمل کنند؛ ظاهر قضیه صیانت از آرا بود و باطن آن تدارک برای به وجود آوردن نیروهایی که بتوانند اعتراضات کف خیابان را رهبری کنند.
نتیجه این است که موسوی از ابتدا در دام قرار داشت. دامی که برایش پهن کردند اما آن را به شکل منزلگهی نیکو آراستند و او در آن اقامت کرد در حالی که تصور می کرد همه چیز به جانب امن و آسایش سیر می کند و حال آنکه باطن قضیه نقشه ای پیچیده بود. این آن چیزی است که نامش را «فتنه» نهاده ایم. کید و مکر پیچیده در زرورق واقعیت. این فتنه را قبل از هر کس مولای ما دید و اگر نبود مجموعه تدابیر رهبری قبل و خصوصا بعد از انتخابات بی گمان ابعاد آن بسیار فراتر از آن می رفت که اکنون هست. از این حیث همه ما و خصوصا دولت وامدار و مرهون عنایت و تدبیر آقاست. از این به بعد هم تنها یک راه وجود دارد که فتنه ها خاموش شود و کید دشمنان به خود آنها برگردد و آن تبعیت از امر رهبری است که به هنگام فتنه عین یقین است.
مهدی محمدی

یقین به وقت فتنه (یادداشت روز)

 
دسته ها : اجتماعی
پنج شنبه اول 5 1388
فعالان سیاسی: موسوی طبق قانون مجاز به تشکیل حزب نیست

در حالی که این روزها میرحسین موسوی در تلاش برای تاسیس حزبی خود ساخته است برخی فعالان سیاسی با اشاره به اقدامات خلاف قانون وسیع وی تاکید دارند که دادن مجوز به موسوی برای تشکیل حزب خلاف قانون اساسی است.
در همین ارتباط یک عضو فراکسیون اصولگرایان در گفتگو با باشگاه خبرنگاران گفت: در نظام جمهوری اسلامی فردی که قانون اساسی، ولایت فقیه و شورای نگهبان را قبول نداشته باشد صلاحیت تشکیل حزب را ندارد.
سیدمحمدرضا میرتاج الدینی نماینده تبریز افزود: حزب جمهوری اسلامی میراث انقلاب است و با اجازه ولایت فقیه تعطیل شده و باید با نظر و اجازه ولایت فقیه احیا گردد.
وی با تاکید بر اینکه موسوی هیچ حقی در تاسیس حزب جمهوری نداشته است تصریح کرد: موسوی یکی از اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بود و جزء موسسین این حزب نبود و هیچ حقی هم برای احیای این حزب ندارد.
میرتاج الدینی با اشاره به اعضای حزب جمهوری اسلامی اظهار کرد ویژگی اصلی اعضای حزب جمهوری اسلامی ولایت پذیری آنها بود و شخصی که مخالف ولایت فقیه است حق احیای مجدد این حزب را ندارد.
دبیر شورای هماهنگی نیروهای انقلاب هم گفت: موسوی ابتدا باید ثابت کند که با نظام عناد و دشمنی ندارد و قوانین موجود را قبول دارد پس از آن به فکر تشکیل حزب باشد.
علی اسفندیاری تاکید کرد: به نظر بنده با توجه به شرایط پیش آمده موسوی می خواهد با اعمال فشار حزبی حرف های غیرقانونی خود را به نظام تحمیل کند و این حرکت قابل قبول نیست و نباید به او مجوز تشکیل حزب داد.
دبیر شورای هماهنگی نیروهای انقلاب تصریح کرد: ما در کشوری زندگی می کنیم که مردم سالاری دینی بر آن حکمفرماست و در راستای مردم سالاری رکن اساسی نظام پیروی از ولایت فقیه است و اگر کسی در نظام به گفته های رهبری که فصل الخطاب همه اعمال و رفتار مردم است بی توجهی کند از دایره نیروهای خودی خارج است.
وی تاکید کرد: اگر موسوی می خواهد در مجموعه نظام کار کند ابتدا باید از کارهایی که خود و اطرافیانش انجام داده عذرخواهی کند و پس از تجدید بیعت با رهبری می تواند در قالب نظام فعالیت کند.
همچنین سخنگوی جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی گفت: تاسیس حزب از سوی افرادی همچون موسوی که وفاداریشان به قانون اساسی و نظام ثابت نشده خلاف قانون اساسی است.
محمد عظیمی افزود: عملکرد موسوی بعد از اعلام نتایج آرا تردیدی را برای وفادار بودن وی به قانون اساسی ایجاد کرده است این در حالی است که وی نظر شورای نگهبان را در انتخابات تایید نکرد و این امر به منزله عدم اعتقاد به قانون اساسی است لذا وی شایستگی تشکیل حزب ندارد.
وی در ادامه بیان کرد: آن چه مسلم است تشکیل حزب باید توسط هیئت موسس انجام شود این در حالی است که ماده 10 قانون اساسی یکسری شرایط از جمله وفاداری به نظام و قانون اساسی را برای هیئت موسس احزاب در نظر گرفته است لذا اگر افراد در چارچوب نظام عمل نکنند و التزام عملی خود را به قانون اساسی نشان ندهند شایستگی تشکیل حزب ندارند.
دبیرکل اصناف و بازار تهران گفت: موسوی در صورتی که پایبندی خود به ساختار نظام را ثابت کند و مواضع خود را مشخص نماید می تواند حزب تشکیل دهد در غیر این صورت مجاز به تشکیل حزب نیست.
احمد کریمی اصفهانی افزود: در کشور ما اگر فردی بخواهد فعالیت حزبی داشته باشد باید در چارچوب قوانین حزبی حرکت کند. در این خصوص کمیسیون ماده 10 احزاب یکسری چارچوب ها و خط کشی ها را تعیین کرده است که طبق آن پایبندی به قانون اساسی و ولایت فقیه از اصول تشکیل حزب می باشد و جدای از این دو مسئله نمی توان به تشکیل حزب امیدوار بود.
دسته ها : سیاسی - اجتماعی
سه شنبه بیست و سوم 4 1388
دولت مردم نهاد (یادداشت روز)

دولت دهم کمتر از 2 ماه دیگر آغاز به کار می کند. رئیس جمهور چند هفته پرکار را در زمینه «چیدمان» دهمین دولت جمهوری اسلامی، و «برنامه»ها و «ساز و کار»های آن پیش رو دارد. ارزیابی فشرده از عملکرد تک تک معاونان رئیس جمهور و وزیران، جمع بندی قوت و ضعف های دولت نهم در کنار ارزیابی استراتژی ها و تاکتیک های اتخاذ شده، بررسی کارکرد جمعی تیم های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی کابینه، و در کنار همه اینها مد نظر داشتن «تغییر و تحول» احتمالی در اجزاء و ساختار و اعضای دولت، مسئولیت خطیری است که رئیس جمهور منتخب طی چند هفته آینده درگیر آن خواهد بود.
درباره ترکیب کابینه دهم و تحولات و رویکردها و سازوکارهای آن، چند نکته را باید در کانون توجه داشت:
1- دولت و رئیس جمهور اصولگرا، دولت و رئیس جمهوری دوران ساز بودند. اگر پس از هیجان سیاسی خرداد 76 به اعتبار عملکرد دولت و مجلس وقت، اعتماد عمومی و مشارکت سیاسی مردم رو به افول و کاهش گذاشت و حتی تا مرز 55 درصد سقوط کرد، مشارکت 85 درصدی ملت ایران در انتخابات ریاست جمهوری امسال و اعتماد دوباره به رئیس جمهور با نصاب تازه 24 میلیون و پانصد هزار رأی، حاکی از احیای «اعتماد ملی» و همپایی و پشتیبانی ملت است. پس انداز 40 میلیون رأی در صندوق اعتبار نظام، سرمایه بزرگ و کم نظیری است که باید از آن در دهمین دولت جمهوری اسلامی- در هر دو مقیاس داخلی و بین المللی- سود جست و شعار هوشمندانه کابینه 70 میلیونی را از طریق تعبیه مکانیزم های اجرایی، به نظریه و راهبردی عملیاتی تبدیل کرد.
اعتماد و انتخاب ملت ایران در 22 خرداد 88، یک پیام را با دو وجه اثباتی و سلبی به همراه دارد. پیام این اعتماد و انتخاب، رأی قاطع به رویکردهای ملی، اسلامی، خدمتگزارانه و توأم با پاکدستی در برابر عملکردهای بیگانه از اسلام و انقلاب و ملت و روح خدمتگزاری است. دولت دهم هر چه در برابر افراط گران، طعمه انگاران قدرت، زرسالاران و بیگانه پرستان مرز و دافعه دارد، متقابلا باید مجاری گسترش بیشتر در میان ملت و نخبگان پاک نهاد آن را تعبیه کند. البته طیف گسترده دشمنان در داخل و خارج کشور، تمام ترفندها را به کار خواهد بست تا دولت را قطبی، متصلب و محدود بنمایاند اما هنر مضاعف رئیس جمهور و دولت جدید این است که قطب بندی های تصنعی و غیرواقعی را بشکند و از ظرفیت های فراهم شده در دوران جدید بهره بگیرد. در این عرصه هر چند که نخبگان و صاحبان توانمندی هم مسئولیت دارند، اما طبیعتا دولت و رئیس جمهور و تیم وی باید نقش فعالانه ای ایفا کنند و جدیت خویش را در این زمینه نشان دهند.
2- اینکه کدام دولتمردان در کابینه آینده ابقا شوند یا کنار بروند و کسان دیگری جای آنان را بگیرند، علی القاعده از میان انبوه مشورت ها و رایزنی ها مشخص می شود. در واقع، این مشاوران و مشورت های گوناگون هستند که در کنار نقش اصلی و تعیین کننده رئیس جمهور، چهره دولت جدید را تصویر می کنند. بنابراین قبل و بعد از تعیین ترکیب کابینه، باید رویکردی تقویت کننده و نقادانه به سازوکار چینش مشاوران و رایزنی ها داشت. مشورت، شریک شدن در عقل جمعی و یک سرمایه گذاری پرسود با کمترین هزینه است. می توان دایره مشورت ها و مشاوران را از محدوده و حلقه یاران خاص به سمت حامیان گوناگون در جبهه اصولگرا و حتی «منتقدان» و «رقبا» گسترش داد. به ویژه با عنایت به این نکته که شنیدن هر مشورتی، مستلزم به اجرا گذاشتن آن نیست اما همین مشورت های گونه گون برای انتخاب کننده وسعت میدان دید را فراهم می آورد. البته وسعت بخشیدن به مشورت ها- نه فقط در انتخاب کابینه بلکه در دوران مدیریت 4 ساله- نیازمند نهادسازی، سازمان دهی و روال مندی است تا مشورت دهندگان در گذر زمان به ارزش مشورت های خود بیشتر پی ببرند و چه شیوه ای بهتر از تقویت و ارتقای جایگاه دفتر رئیس جمهور و معاونت های زیر مجموعه آن. این دفتر و اجزاء آن باید به مکانیزم اصلی سازماندهی ارتباطات کابینه 70 میلیونی با رئیس جمهور و متقابلا ارتباط رئیس جمهور با مردم به ویژه نخبگان و صاحب نظران تبدیل شوند و مشاوران و مشورت ها نیز از طریق این مجرا، یک کاسه و منسجم گردد. در غیر این صورت، روند ارتباطات و مشاوره های رئیس جمهور محترم به اعتبار پرحجمی مشغله ها، دچار اختلال خواهد شد یا لااقل به صورت بهینه از ظرفیت های موجود استفاده نخواهد شد.
درباره شأن مشورت و مشاوران، این نکته نیز- نه فقط درباره چیدمان کابینه آینده بلکه عملکرد 4 ساله آن- شایسته یادآوری است که مشورت دادن بدون «بینش کارشناسی» و «امانتداری»، به جای آن که راهگشا باشد، گمراه کننده و زحمت افزاست. مشاور باید صاحب نگاه نافذ، امانتدار، صریح و صادق باشد چونان آینه ای که حقیقت را در خود می تاباند. آینه زنگار بسته یا ناصاف، واقعیت ها و زشت و زیبا و قوت و ضعف ها را نمی نمایاند یا وارونه نشان می دهد. صداقت و صراحت شرط ضروری مشاوران است و اگر احیانا کسی صرفا اهل تعریف و تمجید و ستایش محض بود، نام مشاور بر او نمی توان نهاد. ارزیابی و آسیب شناسی و تقویت حلقه مشاوران کمک می کند تا اتفاقاتی نظیر معرفی وزیر سابق کشور پیش نیاید. البته انصاف باید داد که اغلب مشاوران رئیس جمهور محترم چهره هایی امانتدار، شریف و دلسوز هستند اما از آن جا که جایگاه مشاوره دولت و رئیس جمهور جایگاه خطیری است، باید به این جایگاه «فرصت ها» توجه مضاعف داشت. حتی ممکن است در خود مشاوران عیبی نتوان جست اما فرصت طلبان معمولا با چند واسطه و با انواع ترفندها و شیوه های ریاکارانه و متملقانه پیش می آیند.
3- دولت یک کل به هم پیوسته است و عملکرد اجزاء آن در ارتباط با هم مفهوم پیدا می کند. ارزیابی عملکرد تک تک وزیران و معاونان رئیس جمهور برای ابقا یا تغییر آن قبل از هر چیز مستلزم دو ارزیابی دیگر است. اول، راهبردها و برنامه های دولت. دوم، توقع رئیس جمهور از هر یک از تیم های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دولت. اگر راهبردها و برنامه ها نیازمند تحول است باید ابتدا در آنها بازنگری کرد و سپس براساس ارزیابی جدید، نقش هر یک از اعضای کابینه را تعریف کرد همچنان که نقش هر یک از اعضا را باید در کار ویژه هر یک از تیم های دولت بازتعریف نمود. تدوین طرح تحول اقتصادی در هفت حوزه مهم از جمله بانک ها، مالیات، گمرک و یارانه ها اقدام بزرگی بود که می تواند بر هماهنگی بیشتر تیم اقتصادی و نوع چینش آن کمک کند اما به نظر می رسد دولت محترم هنوز طرح های جامع تحول سیاسی، تحول فرهنگی و تحول اجتماعی و نیز تحول اداری را تهیه نکرده باشد. اینکه کدام فرصت ها و تهدیدها در حوزه سیاست و فرهنگ و در عرصه اجتماعی وجود دارد و چگونه می توان فعالیت در این عرصه ها را سازمان داد که ضمن احقاق حق آزادی و شکوفایی توانمندی ها، حقوق عمومی و منافع ملی نیز از دست اندازی مصون بماند، ضرورت دهه چهارم انقلاب اسلامی است. اگر فساد در عرصه اقتصادی وجود دارد و تداوم حیات آن موجب محرومیت های عمومی از حقوق مشروع می شود، در عرصه سیاسی و فرهنگی و اجتماعی نیز فسادانگیزی هست و باید تدابیری اندیشید تا نه فرصت طلبان بتوانند در رهاشدگی عرصه غواصی کنند و نه عموم مردم و نخبگان از حقوق مشروع خود به اعتبار آن دست درازی ها محروم بمانند. ارزیابی دقیق از عملکرد وزارتخانه ها و ترسیم افق آینده بدون ترسیم نقشه راه، آن دقت لازم را نخواهد داشت.
4- نوزاد دولت دهم هنوز پا به عرصه نگذاشته، دشمنان کینه توز بسیاری در دنیا و در داخل کشور دارد. مستکبران سیلی خورده عالم به انضمام دیکتاتور های سیاسی انحصارطلب و مفسدان اقتصادی در داخل، 3 طیفی هستند که از پا درآوردن دولت نهم را در دستور کار داشتند و اکنون هم برای دولت نیامده شاخ بسته اند. تجارب دولت فعلی را باید برای انسجام و کارآمدی و «چابکی» دولت آینده به کار بست. دولت اصولگرا با انبوهی از دشمنی های آشکار و چند برابر آن دشمنی های پنهان و ناجوانمردانه مواجه است. در برابر دشمنان غدار که به جنگ های مخملی و خزنده و نرم در کنار کارزارهای آشکار و کارشکنی های صریح روی آورده، دیوانسالاری و بوروکراسی دولت باید تغییراتی را شاهد باشد که ضمن ثبات مدیریت، حائز خصوصیات مهیا بودن، چابکی و واکنش های بهنگام بلکه پیش بینی و پیشدستی شود. در این میان فراتر از شعار درست «دولت پاسخگو» باید به راهبرد «دولت مردم نهاد» اندیشید دولتی که بدون حاجب و دور از موانع دسترسی، شفاف و شیشه ای در میان افکار عمومی و در معرض آگاهی نخبگان باشد. انصاف باید داد که همین مردم نهادی دولت بود که باعث شد با وجود همه تخریب ها و ترور شخصیت ها، 5/24 میلیون نفر به دکتر احمدی نژاد رأی دهند و رکورد تازه ای برجای بگذارند اما به این نکته هم باید توجه داشت که چاره شبیخون رسانه ای جبهه وسیع دشمنان، هر چه نزدیک تر شدن اجزای دولت به مردم است تا در شکاف فاصله ها، دشمن لانه نکند و دیوار جدایی را بر نیافرازد. همچنین باید توجه داشت که قرار نیست رئیس جمهور به جای همه دستگاه های دولتی به مردم توضیح دهد و با آنها سخن بگوید بلکه تک تک این دستگاه ها باید به چنان حد از چابکی رسیده باشند که با دریافت سریع ابهامات و پمپاژ به هنگام اطلاعات، مانع از سکته تحلیلی- ولو نزد بخش های کم شماری از افکار عمومی- شوند. دولت مردم نهاد یعنی اینکه با وجود وسعت دیوان سالاری دولت، به سرعت و دقت و چالاکی تمام بتوان در فضای افکار عمومی تردد کرد و شنید و گفت و پرسید و کاوید و گره ها و ابهامات را زدود. این ضرورت روزگار شبیخون رسانه ای و تجزیه طلبانه و شکاف افکنانه دشمن است.
5- رهبر انقلاب سوم تیرماه جاری در دیدار با نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی فرمودند: «اظهارنظرها در مجلس باید علمی، استدلالی، سالم و اخلاقی و به دور از روحیه لجاجت و زورآزمایی شخصی و جناحی باشد. مجلس باید بنا را بر مماشات، مدارا و روح همکاری با دولت بگذارد زیرا دولت در وسط میدان است و بار سنگین مسائل اجرایی کشور را به دوش می کشد». اهتمام به این رهنمود، نمایندگان ملت را در هم پایی با انتخاب باشکوه موکلان خود یاری می رساند و حق امانت را به جای می آورد. در عین حال رئیس جمهور محترم و همکاران ایشان نیز می توانند این روحیه همکاری سالم و اخلاقی- به دور از روحیه زورآزمایی و لجاجت- را تقویت کنند تا در برابر دشمنان دندان تیز کرده، جلوه ای واقعی از اقتدار و حاکمیت ملی به نمایش درآید. آرایش سیاسی واقعی در کشور را چه در دولت و چه در مجلس باید درست دید و در دام تقسیم بندی های مشکوک، جعلی و تحمیلی نیفتاد.
دسته ها : اجتماعی
سه شنبه بیست و سوم 4 1388

سامد ،یکی از خدمات با ارزش و خداپسندانه دولت نهم است

وزیر کشور با بیان اینکه پروژه سامد ،یکی از خدمات با ارزش و خداپسندانه در دولت نهم  است ، اظهار  امیدواری کرد هر چه سریعتر باهمت مسئولان ذیربط  این سامانه در همه استانها به بهره برداری برسد ، تا مردم و مسئولین از برکات آن بهره مند گردند.

a

 

 

مهندس صادق محصولی وزیر کشور در حاشیه پنجاه و هشتمین  سفر رئیس جمهور و هیات دولت به استان فارس از سایت سامانه الکترونیکی ارتباط مردم و دولت (سامد) این استان بازدید و در جریان برنامه های این سامانه قرار گرفت.

وزیر کشور با بیان اینکه شعار اصولی دولت نهم ، خدمت رسانی به مردم و رسیدگی سریع به مشکلات آنان است، افزود: راه اندازی سامد در سراسر کشور از طرح های بسیار مفید و کارگشا می باشد و کمک شایانی به مسئولان در جهت آشنایی با مشکلات موجود در کشور و ارتقاء سطح پاسخگویی دستگاههای اجرائی به مردم خواهد بود .

محصولی در ادامه اظهار داشت: یکی از خدمات با ارزش و خداپسندانه در دولت نهم ، پروژه سامد است و امیدوارم هر چه سریعتر باهمت مسئولان  ذیربط در همه استانها به بهره برداری برسد ، تا مردم و مسئولین از برکات آن بهره مند گردند.

وزیر کشور اضافه کرد: از خداوند برای همه تلاشگران که در توسعه و پیاده سازی سامد فعالیت دارند ، آرزوی موفقیت دارم و انشاء الله سامد بستر مناسبی برای ارتباط نزدیک مردم و دولت  گردد.

 

دسته ها : اجتماعی
يکشنبه بیست و یکم 4 1388
با چه جراتی بازیکنان تیم‌ملی را وطن فروش نامیده‌اید؟ 

مهدی مهدوی‌کیا سه‌شنبه در نامه‌ای رسمی، دلایل خداحافظی خود از تیم‌ملی فوتبال را اعلام کرده است:
متن کامل این نامه که در سایت اختصاصی او منتشرشده، به شرح زیر است:
به نام پروردگاریکتا و با درود بر مردم بافرهنگ و متمدن ایران در سراسر دنیا
ابتدا با شما سخن می‌گویم که در همه حال حامی و پشتیبان تیم‌ملی و بازیکنان آن بوده‌اید و در تمامی پیروزی‌ها و شکست‌ها در کنار ما و در غم‌ها و شادی‌های یکدیگر شریک بوده‌ایم، با پیروزی‌های تیم‌ملی اشک شوق و با شکست‌ها گریسته‌اید.
تلاش برای سربلندی ایران و به وجود آوردن لحظات شاد و زیبا برای شما، از وظایف اصلی من و همبازیانم در طول این سال‌ها بوده است، اما از جهت شکست‌ها و لحظات بدی که در ذهن شما نشانده‌ایم، به نوبه خود از همه شما عذرخواهی می‌کنم و برای تک تک شما عزیزان آرزوی موفقیت در راه رسیدن به اهداف‌تان دارم.
اولین باری که با پیراهن تیم‌ملی به میدان رفتم را فراموش نخواهم کرد و مدت حضورم در تیم‌ملی از بهترین زمان عمرم به حساب می‌آید. از آنجا که در عمل به جوانگرایی اعتقاد خاصی داشته‌ام و به همین دلیل از شرکت در بسیاری از بازی‌های ملی به خاطر حضور جوانان و تجربه‌اندوزی آنان، صرفنظر کرده‌ام، زمان را مناسب می‌بینم که برای همیشه از فوتبال ملی کناره‌گیری کرده تا این جوانان توانا در سال‌های آینده افتخارات بی‌شماری برای ایران به ارمغان آورند. آرزوی موفقیت می‌کنم برای تیمی که همیشه عاشقانه دوستش داشته‌ام و برای سربلندی‌اش تلاش کرده‌ام و از این به بعد به عنوان هوادار و حامی، بازی‌های تیم‌ملی را دنبال خواهم کرد. از مربیان عزیزم، بازیکنانی که در طول این سال‌ها در تیم‌ملی همبازی بوده‌ایم و همیشه از دوستان خوب من هستند، از مطبوعات و رسانه‌های ورزشی که همیشه سعی کرده‌ام احترام متقابلی بین ما باشد، از همه شما صمیمانه قدردانی می‌کنم.
از تک‌تک اعضای خانواده‌ام، دوستان خوبم در سراسر دنیا که همواره مرا یاری کرده‌اند، از همسرم و دختر عزیزم که در طول این سال‌ها به علت حضورم در اردوها و مسابقات بیشتر اوقات را تنها بوده‌اند و سهم بزرگی در موفقیت‌های من داشته‌اند صمیمانه تشکر می‌کنم و در پایان بعد از هفته‌ها سکوت لازم می‌دانم که نسبت به دو نکته اظهارنظر کرده و بعد از این هیچ اظهارنظر و مصاحبه‌ای در مورد تیم ‌ملی و فوتبال ایران انجام نخواهم داد.
اول آنکه همه می‌دانیم با راه نیافتن تیم‌ملی به جام‌جهانی و حذف نمایندگان فوتبال ما از جام باشگاه‌های آسیا، زنگ خطربرای فوتبال ایران به صدا درآمده است. از تمامی پیشکسوتان و اهالی فوتبال که در فوتبال این مملکت زحمت کشیده‌اند و دل‌شان برای فوتبال ایران می‌سوزد، درخواست می‌کنم دست به دست هم داده و با همت و تلاش و دوراندیشی شرایطی را به وجود آورید تا فوتبال ایران به جایگاهی که استحقاقش را دارد، بازگردد و ازمسوولان فوتبال کشور و افرادی که به هر نحوی در اداره فوتبال ایران نقشی دارند، خواهش می‌کنم به جای نامه‌نگاری و پیگیری مسایلی که اصولا از وظایف آنها به شمار نمی‌رود، به دنبال اجرای طرحی منظم و دقیق و درازمدت همراه با امکانات لازم برای فوتبال ایران باشند، به مانند دیگر کشورهای آسیایی که در فوتبال در حال پیشرفت هستند، تا در آینده شاهد شکوفایی و درخشش فوتبال ایران در سطح آسیا و جهان باشیم.
کلام آخرم خطاب به افرادی است که بازیکنان ملی را وطن‌فروش! خوانده‌اند؛ شما با ارایه کدام مدرک و با چه جراتی به خود اجازه می‌دهید در مورد بازیکنان ملی این گونه قضاوت کنید. بازیکنانی که در طول این سال‌ها بدون کوچک‌ترین چشمداشتی با تحمل اردوهای سخت و طاقت فرسا و فشارهای روحی و روانی ناشی از بازی‌های مهم و سرنوشت‌ساز ملی و تحمل دوری از خانواده‌های‌شان، تنها دنبال کسب افتخار برای وطن و مردم‌شان بوده‌اند و تلاش کرده‌اند در تمامی مسابقات آسیایی و جهانی و لیگ‌های معتبر اروپایی از اعتبار ایران و فوتبال ایران دفاع کنند. بازیکنان ملی همه این تلاش‌ها را نکرده‌اند که حالا شما افراد اندک، آنها را با این القاب ناشایست بخوانید. توصیه می‌کنم، شب هنگام که سربه بالین می‌گذارید، کمی به شرف و وجدان فکر کنید تا فردا روز قبل از بیان هر مطلبی این دو ارزش انسانی که در وجود هر انسانی باید پیدا شود را مدنظر قرار داده و از این به بعد بازیکنان ملی را با القابی که شایسته آن هستند، بخوانید. کارنامه ما در راه به دست آوردن عزت و افتخار برای وطن و مردم دارای نمرات خوب و بد بسیاری است، اما هر چه هست روشن است، از شما تقاضا دارم با ارایه نام و کارنامه خود، به ما این افتخار را بدهید تا با ورق زدن کارنامه درخشان و زرین وطن پرستی‌تان، ما نیز مقداری بر وطن پرستی خود بیفزاییم، گرچه معتقدم مردم به خوبی بین ما وطن‌فروشان و شما وطن‌پرستان قضاوت خواهند کرد. بازیکنان تیم‌ملی همیشه سعی کرده‌اند، نماینده شایسته‌ای برای مردم کشورشان باشند از این رو در میادین جوانمردانه حضور پیدا کرده‌اند و تخلفات کمی را مرتکب شده‌اند، گرچه بسیاری از بازی‌ها را باخته‌ایم ولی اخلاق را فراموش نکرده‌ایم. در این دوره نیز تیم ما کمترین تخلف را داشت و به عنوان کاپیتان تیم از تک تک بازیکنان متشکرم و از آنها دفاع می‌کنم.
لازم به ذکر است که بررسی تخلفات در بازی‌های بین‌المللی فوتبال فقط برعهده فدراسیون بین‌المللی فوتبال (فیفا) ‌است ونه هیچ فرد و سازمان دیگری.
با آرزوی سلامتی برای همه ایرانیان.

دسته ها : اجتماعی - فوتبال
يکشنبه بیست و یکم 4 1388


رئیس جمهور گفت: «استان البرز » با مرکزیت کرج از سوی هیئت دولت تصویب شد و مطالعات آن رو به پایان است و در قالب لایحه ای به مجلس ارائه می شود.
محمود احمدی نژاد در نشست خبری با خبرنگاران که در پایان سفر دور دوم به استان تهران و پس از تشکیل جلسه هیئت دولت ویژه تهران انجام شد از استان شدن شهرستان کرج، با نام استان البرز و با مرکزیت کرج خبر داد.
این طرح باید به صورت یک لایحه از طرف دولت به مجلس ارائه و پس از بررسی در کمیسیون های مربوطه به صحن علنی مجلس ارائه شود.

احمدی نژاد: هیئت دولت تبدیل کرج به استان را تصویب کرد

 
دسته ها : اجتماعی
يکشنبه بیست و یکم 4 1388
X