طراحی صنعتی
دیباچه: آیا باید محصولات زیبا را در موزهها و نمایشگاهها دید؟ یا اینکه باید دنیایی داشته باشیم که زیبایی در گوشهگوشه آن جلوهگر باشد؟رشته طراحی صنعتی براساس دیدگاه دوم شکل گرفته است. البته نباید تصور کرد که رشته طراحی صنعتی فقط به زیبایی محصولات میاندیشد بلکه این رشته معتقد است که در ساخت محصولات مورد استفاده بشر باید از لطافت، زیبایی و ظرافت هنر و همچنین فناوری و کارآیی علم بهره گرفت تا بتوان زندگی زیباتر و راحتتری داشت؛ یعنی طراحان صنعتی توسعه دهنده و تکاملبخش محصولاتی هستند که ما هر روزه از آنها استفاده میکنیم. این رشته که شالودهای از علم، صنعت و هنر است؛ به طراحی تمامی محصولات میپردازد؛ یعنی کلیه لوازم، تجهیزات و محصولاتی که مورد استفاده انسان است، از لوازم آشپزخانه گرفته تا محصولات بسیار پیچیده مثل سیستمهای کامپیوتری را طراحی میکند. طراحی صنعتی تلاش میکند که سختی و خشونت صنعت را از آن بگیرد تا محصول صنعتی برای مشتری لطیف گردد و در این کار هم منافع کارفرما و هم استفاده کننده را در نظر میگیرد. گفتنی است که امروزه دیدگاههای جدیدی در زمینه طراحی صنعتی ارائه شده است. برای مثال در طراحی باید دقت کرد که کالای مورد نظر به طبیعت ضرری نرساند و قابل بازیافت باشد. یک طراح صنعتی براساس اطلاعات به دست آمده، در نهایت با توجه به فرهنگ بومی، اقتصاد، روانشناسی، دیدگاههای هنری، روشهای تولید، تکنولوژی تولید، نوع مواد مورد استفاده و مسائل زیستمحیطی، طرح محصولی جدید را ارائه میدهد یا یکی از معایب محصولات قدیمی را برطرف میسازد.
تواناییهای لازم :
در رشته طراحی صنعتی، خلاقیت حرف اول را میزند و دانشجوی این رشته باید توانایی نوآوری و تفکر خلاق را داشته باشد؛ یعنی هم هنر و هم صنعت را درک کرده و هم قدرت مدیریت داشته باشد و علاوه بر موارد فوق تا حدودی با مباحث کاربردی علوم پایه مثل فیزیک، شیمی، هندسه و زیستشناسی آشنا باشد. دانشجوی این رشته باید نگاه خود را به اطراف و اشیاء دقیقتر کند و پیوسته نیازهای فردی و اجتماعی افراد را در ذهن خود مرور نماید. او باید به راحتی با محیطهای کاری ارتباط برقرار کرده و تجارب خود را از نظر فنی گسترش دهد به گونهای که بتواند عملکرد طرح خود را کاملاً توجیه نماید و تمامی مراحل اجرایی آن را زیر نظر داشته باشد.
موقعیت شغلی در ایران :
متأسفانه در کشور ما تکنولوژی تولید پایین است و ما تولیدات محدودی داریم و 99% همین تولیدات محدود نیز کپی از تولیدات خارجی است؛ یعنی کارخانهدارها برای طرح جدید سرمایهگذاری نمیکنند. برای همین فرصتهای شغلی طراحان صنعتی بسیار محدود است. از سوی دیگر در کشور ما ارتباط نزدیکی بین صنعت و دانشگاه وجود ندارد و به همین خاطر صاحبان صنایع این رشته را نمیشناسند و حتی در بسیاری از کارخانهها یک مهندس مکانیک، کار طراح صنعتی را انجام میدهد؛ یعنی هم طرح یک محصول و هم تولید آن برعهده مهندس مکانیک است. بنابراین فارغالتحصیلان این رشته هنوز حضور فعالی در صنعت ندارند و تنها در بحث مبلمان شهری، صنعت راهآهن و تا حدودی لوازم خانگی و صنعت خودروسازی فعالیت میکنند.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
آشنایی با هنر در تاریخ ، مواد و روشهای ساخت، کارگاه طراحی پایه ، مبانی هنرهای تجسمی ، عکاسی پایه، ریاضی کاربردی ، نقشهکشی صنعتی، هندسه ، فیزیک ، شیمی کاربردی ، تاریخ طراحی صنعتی، مهندسی عوامل انسانی ، حجمسازی ، کارگاه طراحی صنعتی ، فرم و فضا، مدلسازی ، هنر و تمدن اسلامی ، طراحی فنی ، طراحی به کمک کامپیوتر، ارزیابی تولیدات صنعتی، پروژه طراحی صنعتی (پروژه طراحی صنعتی در هر ترم به یک مسئله خاص مثل بستهبندی، طراحی صنعتی در حال و آینده، مبلمان یا بیونیک میپردازد)، اقتصاد و مدیریت تولیدات صنعتی، جامعهشناسی صنعتی ، پروژه نهایی.
منبع: کتاب آشنایی با رشته های دانشگاهی سازمان سنجش آموزش کشورتالیف خانم فیروزه سودایی ونرم افزار سامان رشته ی سازمان سنجش
عکاسی
دیباچه: اولین عکسها با دوربینهای ابتدایی و کمترین تجهیزات تولید میشدند و امکانات و تجهیزاتی که امروزه برای عکاسان مهیا است، قابل مقایسه با آن زمان نیست. اما با کمی دقت میتوان متوجه شد که عکسهای آن دوران با عکسهای آتلیهای امروز تفاوت چندانی ندارند چرا که هر دو، عکسهایی خشک و بیروح هستند که همه چیز رویشان ثبت میشود، بدون این که از خودشان اظهار وجودی بکنند. عکسهایی که با حاشیهای سفید به کاغذ چسبیدهاند و این خود تأکیدی بر فاصله این عکسها با واقعیت است و چه تأسفبار است که بسیاری از مردم عکاسی را مساوی با همین عکسهای پرسنلی و خانوادگی میدانند! و متعجب هستند که چرا عدهای از جوانان برای فراگرفتن این حرفه چهار سال در دانشگاه تحصیل میکنند در حالی که بسیاری از عکاسان موفقی که آنها میشناسند، این حرفه را نسل در نسل فراگرفتهاند و اصلاً تحصیلات دانشگاهی ندارند.اما استادان و دانشجویان رشته عکاسی نظری متفاوت دارند. آنها معتقدند که استودیوهای عکاسی به "حرفه عکاسی" میپردازند در حالی که دانشگاهها "هنر عکاسی" را آموزش میدهند. دانشجویان رشته عکاسی با علوم و فنون مختلفی در زمینه عکاسی آشنا شده و همچنین رشتههای مختلف عکاسی را از قبیل عکاسی خبری، تبلیغاتی، علمی، طبیعت و پرتره آموزش میبینند. البته این اطلاعات خیلی جامع و عمیق نیست چون هریک از رشتههای فوق، خود دنیای گستردهای دارد که نمیتوان طی چهار سال با آنها آشنا شد و اصلاً یک عکاس نمیتواند با تمامی این رشتهها و تجهیزات مربوط به آنها به خوبی آشنا گردد. در ضمن دانشگاه تنها راه دستیابی به اطلاعات علمی، فنی و هنری مورد نظر در رشته عکاسی نیست. اما یک دانشجوی عکاسی میتواند طی مدت کوتاهتری این اطلاعات را کسب کند؛ یعنی معلوماتی را که یک عکاس تجربی طی مدت طولانی به دست میآورد، یک دانشجو در مدت چهار سال آموزش میبیند. در واقع یک عکاس به ثبت و گزینش لحظههایی از زمان میپردازد که دربردارنده نمایشی از حالات انسانی، پدیدههای علمی، مناظر طبیعی یا هر موضوع دیگری است که قابل ثبت بر روی نوار حساس فیلم میباشد. این گزینش از یک سو برپایه شناخت فرهنگ جامعه و شناخت عمومی هنرها استوار است و از سوی دیگر بر انتقال و تطبیق آنها با فنشناسی و علوم مربوط به عکاسی تکیه دارد و مهمترین کار عکاسی عبارت است از تلفیق به جا و درست این دو با یکدیگر. چرا که فنشناسی در عکاسی به ساخت قالب اصلی عکس کمک میکند و شناخت فرهنگ، جامعه و هنر به ساخت محتوای کار یاری میرساند.
تواناییهای لازم :
هنرمند عکاس به هنر دیدن مجهز است. چشمهای هوشیار و جستجوگر او به معنی مکانها، اشیاء و حوادثی رخنه میکند که از نگاه لغزنده چشمهای دیگران پنهان میماند. بنابراین زیبایی را در چیزهای پیشپا افتاده، غیرمعمول را در معمول و معنی را در ظاهراً بیمعنی میبیند. همچنین یک عکاس باید در محیط جامعه بوده و پرجنب و جوش باشد. چون عکاسی مثل نقاشی نیست که در خانه بنشینیم و هرچه دلمان خواست نقاشی کنیم و حتی در تابستان، پاییز را بکشیم بلکه عکاسی شکار لحظهها است پس باید در ساعات مختلف شبانهروز در مکانهای متفاوت حضور داشت تا بتوان لحظه مورد نظر را شکار کرد. و بالاخره یک عکاس باید اطلاعات عمومی خوبی داشته باشد؛ یعنی باید شعر بخواند، داستان بخواند، روزنامه بخواند تا بفهمد در کجا و در چه زمانی زندگی میکند چون عکاسی که در زمان حال نباشد، نمیتواند عکس بگیرد.
موقعیت شغلی در ایران :
اکثر فارغالتحصیلان رشته عکاسی جذب مطبوعات میشوند چون در حال حاضر ما شاهد گسترش مطبوعات و نیاز آنها به عکاسانی تازهنفس و متبحر هستیم. برپایی نمایشگاههای صنعتی متعدد و توجه به آگهیهای تجاری و فرهنگی نیز باعث شده است که تعداد قابل توجهی از فارغالتحصیلان جذب عکاسی تبلیغاتی بشوند، حوزه انتشارات نیز تعداد دیگری از فارغالتحصیلان این رشته را به کار گرفته است و با کمال تأسف تعدادی از فارغالتحصیلان نیز استودیو باز کرده یا به عکاسی از مراسم و میهمانیها میپردازند در حالی که برای کار در یک آتلیه عکاسی نیاز نیست که دانشجو چهار سال در دانشگاه تحصیل کند بلکه میتوان طی چند ماه بهراحتی فن عکاسی را فرا گرفت و یک آتلیه عکاسی باز کرد.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
دروس پایه :
مبانی هنرهای تجسمی، کارگاه طراحی پایه، کارگاه عکاسی پایه، هندسه مناظر و مرایا، هنر و تمدن اسلامی، آشنایی با هنر در تاریخ، آشنایی با هنرهای سنتی ایران، آشنایی با رشتههای هنری، کارگاه عکاسی رنگی.
دروس اصلی :
شیمی عمومی و شیمی عکاسی، فیزیک و ابزارشناسی، تاریخچه عکاسی، آشنایی با فیلمبرداری، نورپردازی، فنون عرضه و نمایش عکس، تجزیه و تحلیل و نقد عکس، کارگاه تخصصی عکاسی، فنون بازسازی عکس.
دروس تخصصی :
کارگاه عکاسی، طرح و رساله نهایی.
منبع: کتاب آشنایی با رشته های دانشگاهی سازمان سنجش آموزش کشورتالیف خانم فیروزه سودایی ونرم افزار سامان رشته ی سازمان سنجش