نابینا به ماه گفت : دوستت دارم .

 ماه گفت : چه طوری ؟ تو که نمی بینی .

 نابینا گفت : چون نمی بینمت دوستت دارم .

 ماه گفت : چرا ؟

نابینا گفت : اگر می دیدمت عاشق زیباییت می شدم ولی حالا که نمی بینمت عاشق خودت هستم

دسته ها : متن های توپ
شنبه دوم 9 1387

من اگر این جزئیات را درباره ی ستاره ی (ب612) برای شما نقل کردم و اگر شماره ی آن را به شما گفتم برای آدم بزرگ هاست. آدم بزرگ ها ارقام را دوست دارند.وقتی با ایشان از دوست تازه ای صحبت می کنید هیچ وقت از شما راجع به آنچه اصل است نمی پرسند. هیچ وقت به شما نمی گویند که مثلا آهنگ صدای او چطور است؟ چه بازی هایی را بیشتر دوست دارد؟ آیا پروانه جمع می کند؟ بلکه از شما می پرسند (چند سال دارد؟ چند برادر دارد؟
وزنش چقدر است؟ پدرش چقدر درآمد دارد؟) و تنها در آن وقت است که خیال می کنند او را می شناسند. اگر شما به آدم بزرگ ها بگویید: (من خانه ی زیبایی دیدم پشت بامش کبوتران ... ) ،نمی توانند آن خانه را در نظر تجسم کنند. باید به ایشان گفت :( یک خانه ی 100000 فرانکی دیدم ) آنوقت به بانگ بلند خواهند گفت :به به ! چه خانه ی قشنگی! همین طور اگر به ایشان بگویید: ( دلیل اینکه شازده کوچولو وجود داشت این است که او بچه ی شیرین زبانی بود و می خندید و گوسفند می خواست و هر کس گوسفند بخواهد دلیل بر این است که وجود دارد.) شانه بالا می اندازند و شما را بچه می پندارند ! ولی اگر به ایشان بگویید : ( سیاره ای که شازده کوچولو از آنجا آمده ب612 است ) باور خواهند کرد و شما را از شر سوال های خود راحت خواهند گذاشت. آدم بزرگ ها همین طورند. نباید از ایشان رنجید. بچه ها باید نسبت به آدم بزرگ ها خیلی گذشت داشته باشند!!!

 

آنتوان دوسنت اگزوپری

دسته ها : متن های توپ
پنج شنبه سیم 8 1387

ناتانائیل، با تو از" لحظه ها" سخن خواهم گفت.

آیا پی برده ای که "حضور "آن ها چه نیرویی دارد. اندیشه ای نه چندان استوار در باره ی مرگ سبب شده است که برای کوچک ترین لحظات زندگی خود آن ارزشی را که باید، قائل نشوی .

و آیا در نمیابی که اگر هر یک از این لحظات، به نحوی به اصطلاح مشخص بر زمینه ی تیره و تار قرار نمی گرفت، نمی توانست درخششی چنین شگفت انگیز داشته باشد؟ 

مائده های زمینی اثر آندره ژید

دسته ها : متن های توپ
شنبه بیست و پنجم 8 1387

ما همه می پنداریم که باید خدا را پیدا کنیم ،اما افسوس که نمی دانیم  در انتظار یافتن" او"، دعاهایمان را به کدامین سو روانه کنیم. سر انجام به خود می گوییم که او در همه جا هست، در هر جا که به تصور در آید و "نایافتنی" است و بی هدف زانو می زنیم.

و تو ناتانائیل

 به کسی مانند خواهی بود  که برای هدایت خویش در پی نوری می رود، که خود به دست دارد.  هر جا بروی جز خدا نخواهی دید .

ناتانائیل

 همچنان که می گذری به همه چیز نگاه کن و در هیچ چیز درنگ مکن، به خود بگو که تنها خداست که گذرا نیست.

مائده های زمینی اثر آندره ژید

دسته ها : متن های توپ
شنبه بیست و پنجم 8 1387
X